#معرفی
ژانر: #نمایشنامه
داستانهایی که با عنوان کلی داستانهای شکسپیر عرضه می شود در واقع بازنویسی قصه گونه نمایشنامه های نابغه بزرگ انگلیسی ویلیام شکسپیر است. گفتنی در مورد درام های شکسپیر این است که اثار جاویدان او بطور کلی به صورت نمایشنامه نوشته شده است که به لحاظ ارزش هنری جایگاه والایی دارد و تبدیل آن ها به داستان های شنیدنی از ارج آنها نمی کاهد. نگاه نویسنده در این داستان ها بیشتر توجه به ویژگی درونی انسانها و پرداختن به خصوصیات عالی و مقابله آن ها به حسادت، تنگ نظری، حقارت، عذرخواهی و درمجموع دنائت است لذا شنیدن آن ها خالی از لطف نیست.
تبدیل این نمایشنامه ها به داستان توسط چارلز لمب و خواهرش مری در اواخر قرن هجدهم و نیمه اول قرن نوزدهم میلادی صورت گرفته است.
کتاب "رویای شب نیمه تابستان" نمایشنامه ای است که توسط ویلیام شکسپیر در سال 1595 یا 1596نوشته شده است و سپس به صورت داستان در آمده است. این نمایش در آتن اتفاق می افتد و شامل چندین داستان فرعی است که حول ازدواج تزئوس و هیپولیتا می چرخد. یک زیرمجموعه درگیری بین چهار عاشق آتنی است. این عشاق خود را در جنگلی می بینند که پری ها در آن دخالت می کنند و انسان ها را دستکاری می کنند و درگیر دسیسه خانگی خود می شوند. این نمایش یکی از محبوب ترین های شکسپیر است.
📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
#رویا_در_شب_نیمه_تابستان
#ویلیام_شکسپیر
#معرفی
ژانر: #رمان
پیروزی عشق داستان زنی ثروتمند است به نام برتا که عاشق یک رعیت به نام ادوارد می شود و با هزار آرزو با او ازدواج می کند اما بعد از گذشت مدت کوتاهی متوجه می شود که او عاشق همسر خود است و عشق متقابلی وجود ندارد. زندگی برای برتا (که خواستار چیز زیادی جز عشق نیست ) به جهنمی تبدیل می شود، این کتاب رنج و سختی برتا را نشان می دهد ، کشمکش ها ، تبدیل شدن عشق به نفرت و بعد بی اعتنایی و بی تفاوتی…
📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
#سامرست_موام
#پیروزی_عشق
#معرفی
ژانر: #رمان
کتاب جوانی بر باد رفته روایت تلاشهای نوجوان خام و بیتجربهای به نام دالگورکی ـ پسری نامشروع ـ است، برای این که در قلب پدرش، «ورسیلوف» که او را ظالمانه رها کرده است، جایی برای خود بیابد. ورسیلوف چنان تاثیری بر دالگورکی میگذارد و آنچنان نفوذ قاطعی بر شکلگیری کلی اندیشه او میگذارد که بر آینده او نیز سایه افکنده است، در حالی که بسیاری از جنبههای شخصیت ورسیلوف برای او به صورت معما باقی میماند. دالگورکی در این کتاب به افشای اسرار درونی روح خود و توصیف هنرمندانه احساسات و واکنشهایش میپردازد.
📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
#لئو_تولستوی
#جوانی_بر_باد_رفته
#معرفی
ژانر: #رمان
کتاب به خدای ناشناخته، تالیف جان اشتاین بک، رمانیست معنوی و فرازمینی با پایهی رئال. شخصیت داستان جوزف، خانوادهاش را ترک میکند تا جای بهتری را برای آنها پیدا کند که در راه...
جوزف همراه پدر و برادرانش در مزرعهای زندگی میکند اما به نظر میرسد مزرعه چندان بزرگ نیست و در غرب قیمت زمین ارزان است جوزف میخواهد مزرعه را ترک کند و به غرب برود و پدر دعای خیر را بدرقه او میکند. جوزف آدم عجیبی است جوری ناشناخته و خداوار آدمی که با زمین پیوند دارد و زمین را درک میکند با زمین حرف میزند و روح آب و زمین و پدرش را متوجه میشود. جوزف در سرزمین جدید پا میگیرد و حس میکند و وظیفه او حفاظت از روح زمین است...
#جان_اشتاین_بک
#به_خدای_ناشناخته
#معرفی
ژانر: #رمان
سیاوش پسر جوان ۱۶سالهای است که به کشتیگرفتن علاقه دارد. او با نادر و سیا آشنا میشود که هردو کشتی میگیرند. نادر و سیا متوجه استعداد سیاوش میشوند و تصمیم میگیرند به او کمک کنند. سیاوش خودش را اهل جایی به اسم جزیره معرفی میکند. در طول داستان متوجه میشویم این جزیره جایی خارج از تهران نیست؛ بلکه منطقهای دورافتاده در جنوب شهر و اطراف خط راهآهن است.
جزیره دنیای سیاهی است که بزرگترین خلافها آنجا شکل میگیرد. نادر و سیا به ظاهر میخواهند به سیاوش کمک کنند؛ اما هرکدام اهداف خودشان را دارند. این کتاب به حاشیهٔ فراموششدهٔ تهران نگاهی میاندازد؛ آدمهایی که زندگی تغییرشان داده است و به آنها یاد داده مبارزه کنند. داستان با توانایی سیاوش در کشتی شروع میشود و با یاد پدرش ادامه پیدا میکند. فقری که از نسل قبل به سیاوش رسیده، در کفشهای پارهاش خودش را نشان میدهد؛ اما سیاوش میخواهد تغییر کند؛ ولی نمیداند برای تغییر، آدمهای اشتباهی سراغش آمدهاند.
خواندن کتاب سالتو تصویری تازه در ذهن مخاطب میسازد که پیش از آن تجربهای از آن نداشته است و یا در فیلمها دیده است.
خواندن کتاب سالتو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به کسانی که با علاقه ادبیات داستانی معاصر ایران را پیگیری میکنند پیشنهاد میکنیم. همچنین دوستداران سریال یاغی میتوانند این رمان هیجانانگیز را زودتر از دیدن سریال بخوانند.
📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
#مهدی_افروزمنش
#سالتو
#معرفی
ژانر: #رمان
شهر کوچکی در اروپا اشغال میشود اما مکان آن مشخص نیست. نیروهای مهاجم با برنامهریزی دقیق و حسابشده و با کمک یک جاسوس بدون خونریزی شهر را فتح میکنند. شهری با مردمی که سالها نه جنگ را میشناختند و نه کسی بهشان حمله کرده بود. خلق و خوی این مردم به قدری آرام است که اشغالگران تصمیم میگیرند بعد از جنگ برای زندگی به آنجا نقل مکان کنند. فرمانده اشغالگران از شهردار شهر میخواهد بدون جنگ و خونریزی از مردم درخواست کند که به استخراج زغال سنگ بپردازند اما شهردار که محبوب مردم است و خود را همپایه آنها میداند میگوید مردم آزادند هرکاری که دوست دارند انجام دهند. در این میان برخورد یک نیروی مهاجم با مردی در معدن منجر به قتل او میشود و این موضوع شهر را بهم میریزد.
«مردم زیاد در خیابانها نمیماندند، بلکه از درها به درون خانهها میرفتند و درها بسته میشد. گویی چشمهایی از پشت پردهها به بیرون مینگریستند. وقتی سربازان در شهر رفت وآمد میکردند و گشتیها در خیابان اصلی دور میزدند، نگاههایی سرد و غضبناک آنها را میپایید. مردم به مغازهها میآمدند تا چیزکی برای ناهار بخرند. جنسی را که میخواستند میگرفتند، پولش را میدادند و بیهیچ خوش وبشی با فروشنده میرفتند.»
📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
#جان_اشتاین_بک
#ماه_پنهان_است
#معرفی
ژانر: #روانشناسی
سوزان کین، زمانی که تصمیم گرفت کتاب سکوت را بنویسد، انرژی و زمان بسیاری را صرف کرد و البته اثری آفرید که ارزشش را داشت. کتابی کاربردی برای تمام آنهایی که دوست دارند با درونگراها و درونیگرایی آشنا شوند و یا خودشان یکی از همین افراد هستند و همیشه خودشان را دست کم گرفتهاند.
در هر جامعهای که نگاه کنیم، حتی در برونگراترین جوامع، چیزی نزدیک به یک سوم مردم درونگرا هستند و البته که چنین چیزی مشکل ما نیست. مشکل ما این است که در تقریبا همه جوامع، درنگراها در اقلیت قرار میگیرند و میزان قدرت و توانمندی آنها، دست کم گرفته میشود و گاه حتی تلاشهایشان دیده هم نمیشود. در نهایت، ضرر این موضوع متوجه جامعه میشود.
کتاب سکوت به تشریح وضعیت درونگراها در جامعه، شغل، خانواده و روابط عاطفی و ... پرداخته است. او راهکارهای مناسبی را ارائه داده است که هم برای درونگراها مفید و موثر است و هم برای برونگراهایی که با درونگراها در ارتباط هستند. در حقیقت کاری که او در این کتاب میکند این است که با استناد به آخرین دستاوردهای علمی در این زمینه، دید جامعه و حتی دید خود درونگراها را به درونگرایی تغییر میدهد.
کتاب سکوت هم برای افراد درونگرا و هم برای افراد برونگرا خوب است. درونگراها میتوانند از راهکارهای عالی این اثر استفاده کنند و برونگراها میتوانند با زندگی قشری از جامعه آشنا شوند که در اقلیت هستند و کمتر دربارهشان سخن گفته شده است.
📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
#سوزان_کین
#سکوت
#معرفی
ژانر: #رمان
کتاب برنده تنهاست تصویری واقعی از پشتصحنهٔ دنیای تجمل و تمدن است که برخلاف ظاهر پر زرقوبرق، حقایق تلخ و بیرحمانهای در خود نهفته دارد. این رمان، اثری هیجانانگیز درمورد دنیای شانس و شهرت است که الزام به لوکس و موفقبودن به هر قیمتی مانع از شنیدن آنچه شخصی واقعاً شایستهٔ آن است، میشود. پائولو کوئیلو در این رمان ما را به جشنوارهٔ فیلم کن میبرد. در این جشنواره «ایگور» میلیونر روسی، «سزار حمید» فعال در حرفهٔ مد از خاورمیانه و «گابریلا» هنرپیشهٔ آمریکایی مشتاق به ایفای یک نقش اصلی هستند. این رمان چهرهٔ متفاوت نویسندهای را نشان میدهد که در کتابهای قبلیاش به مضامین عارفانه میپرداخت؛ هرچند مضمون این کتاب نیز اگر به عمق آن نگاه کنیم، بار عرفانی بسیاری دارد. پائولو کوئیلو در این کتاب، بهطرزی هولناک و بیرحمانه و به تمام معنا به تمدن غرب میتازد؛ تمدنی که مبنای اصلی سیطرهٔ استعماری این فرهنگ را بر جهان تشکیل میدهد. شهرت، مد و سینما، ۳ مضمون اصلی زیرحمله در این کتاب هستند. نویسنده در کنار اینها، ابتذالی را به سخره میگیرد که به نظرش تمام عناصر معنوی را از جامعهٔ امروز بشری دور کرده و جسم و روح جوانان را تسخیر کرده است.
خواننده در این کتاب، با جلوههایی از جامعهٔ غرب روبهرو می شود که مثل سراب، بسیاری از جوانان را بهسوی خود میکشند. بهقول خود نویسنده، قصهٔ کتاب «برنده تنهاست»، تصویری فوری از جهانی است که در آن زندگی می کنیم. ماجرا در طول ۲۴ ساعت در جشنوارهٔ فیلم کن رخ میدهد.
📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
#پائولو_کوئیلو
#برنده_تنهاست
#معرفی
ژانر: #رمان #عاشقانه
رده سنی: #نوجوان #بزرگسال
کتاب «خردم کن» رمانی نوشته «طاهره مافی» است که اولین بار در سال 2011 منتشر شد. نوجوانی هفده ساله به نام «جولیت فرارس» بعد از سپری کردن 264 روز در زندان انفرادی، به سختی می تواند خاطره ای از ارتباط با یک انسان دیگر را به خاطر آورد. اما مدتی بعد، پسری در سلول او زندانی می شود و زندگی «جولیت» تغییر می کند. درست وقتی که «جولیت» احساس می کند که می تواند به «آدام» اعتماد کند، نگهبانان وارد سلول می شوند و آن ها را نزد فرمانده می برند. «جولیت» درمی یابد که «آدام» در واقع یک سرباز در خدمت حکومتی به نام «اسقرار مجدد» است: رژیمی دیکتاتوری که می خواهد از «جولیت» استفاده کند چون لمس هر چیزی توسط او می تواند مرگبار باشد. «جولیت» می خواهد از هر کسی که می تواند به او آسیب برساند یا از هر کسی که ممکن است توسط او صدمه ببیند، فرسنگ ها فاصله بگیرد—اگرچه او عمیقا امیدوار است که به طریقی، «آدام» جزو هیچ کدام از این دو دسته نباشد.
📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
#طاهره_مافی
#خردم_کن
#معرفی
ژانر: #عاشقانه
کتاب به امید دل بستم داستانی است دربارهی چند نوجوان که به بیماریهای مختلفی مبتلا و در بیمارستان بستری هستند. آنها حالا دیگر دوستهای خوبی شدهاند و در شیطنتها و دزدیهای بچگانه شریک یکدیگر هستند. با اینکه داستان از دید دانای کل روایت میشود، میدانیم که سَم شخصیت محوری داستان است. دوستانِ دیگرِ او سونی، نئو و کُر نام دارند، سونی دختری است که تنها با یک ریه نفس میکشد، نئو به بیماری ستون فقرات مبتلاست و روی ویلچر مینشیند. او نویسندهی قابلی است و ثبت برنامهها و پیریزی طرح نقشههای مختلف این گروه دوستانه به عهدهی اوست. کُر عضو دیگرِ این گروهِ دوستانه است که مادری فرانسوی و پدری اهل هائتی دارد و از بیماری قلبی رنج میبرد. لنکالی صمیمیتِ این چهار دوست را به زیبایی در محیطِ سردِ بیمارستان به نمایش میگذارد.
📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
#به_امید_دل_بستم
#لنکالی
#معرفی
ژانر: #عاشقانه
کتاب شب های روشن یک داستان عاشقانه از خاطرات یک رویاپرداز است. داستان این رمان کوتاه هم مانند بیشتر داستانهای داستایفسکی از زندگی خود او مایه گرفته است. داستانی که اگر زندگینامه داستایفسکی را خوانده باشید، میدانید به نحوی زندگیاش کرده است. عنوان کتاب به یک پدیده فیزیکی اشاره دارد. در تابستان، در نواحی شمالی کره زمین نزدیک به قطب شمال، به علت زیادی عرض جغرافیایی شب تا صبح هوا مثل آغاز غروب روشن است.
📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
#شب_های_روشن
#فیودور_داستایفسکی
#معرفی
ژانر: #رمان #ماجراجویی #ترسناک
مزرعه پدربزرگ و مادربزرگ جودی هیجان انگیزترین جای دنیا نیست. با این حال جودی خیلی دوست دارد تابستان ها را آنجا بگذراند؛ آخر، قصه های ترسناک پدربزرگ و پنکیک های شکلاتی مادربزرگ بی نظیر است. اما امسال تابستان، مزرعه واقعا عوض شده است. محصول ذرت کم شده، مادربزرگ و پدربزرگ خسته و بی حوصله اند. مترسک قبلی رفته و دوازده مترسک با صورت های زشت و شرور، جایش را گرفته اند. یک شب، نوری در صحنه عجیبی می بیند. مترسک ها می جنبند و روی پایه هایشان پیچ و تاب می خورند. مترسک ها زنده می شوند...
📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
#مترسک_نیمه_شب_راه_می_افتد
#آر_ال_استاین