eitaa logo
شــهرِکـتـʙᴏᴏᴋ ᴄɪᴛʏــاب
3.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
334 ویدیو
510 فایل
┄┅✧﷽✧┅┄ °تو بگو من گوش میدم(: @Nashenas_ketab_baz °اینجا را بِکاوید✆: @tablighatbookcity 4k••••🚎•3k °مطآلب کانآل‌را کپی‌نکنید✐خدآونـد فـوروآرد را آفرید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کـتـآبــ هــآی نـشـر پـُرتِـقـــ🍊ـــال در یـکــ قــآب🌱📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه قـ🍉ـاچ کتـٰاب؛ جین، ای کاش می‌شد کمی وضع ظاهر خودم را بهتر کنم تا مرا بپسندد! حالا چون تو آدم خوبی هستی به من بگو که آیا می‌توانی به من طلسم یا مهردارو یا چیز دیگری از این قبیل بدهی تا زیبا بشوم؟» «جادو در این مورد نمی‌تواند اثری داشته باشد، آقا.» بعد در دل خودم به دنبال این جمله افزودم: «تنها طلسم لازم، چشمان یک عاشق است؛ در چنان چشم‌هایی شما به حد کافی زیبا هستید؛ یا بهتر بگویم، خشونت ظاهر شما قدرتش بیشتر از زیبایی است... کتآبــ: جین ایر به قلم: شارلوت برونته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°🐚🦋کتابی که می‌خوانی، نباید به جایِ تو بیندیشد؛ باید تو را به اندیشیدن وا دارد.💭 -شارل دو مونتسکیو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☏الو؟! ـ کتــآبــ‌ ༻بــآز ـ ؟! _سلام خسته نباشید.کانالتون عالیه فقط متن بیشتر داستان ها و رمانها سنگین هست و رمانی نیست که برای سن10تا14سال بخوره. من ازتون خواهشمندم چندتا داستان یا رمان بزارید که مناسب سنین10تا14سال باشه.👤 +سلام، چشم حتما😌 رمان درخت ارزو ها مناسب سنین ۱۰ الی ۱۵ سال خدمت شما دوستان عزیز🌿📚
ژانر : این کتاب داستان درخت بلوط پیری را به تصویر می‌کشد که مردم محله به آن «درخت آرزو» می‌گویند. روزی خانواده‌ای جدید به محله‌ می‌‌آیند. این خانواده ماجراهای مختلفی برای مردم و البته درخت آرزو رقم می‌زنند راوی یک درخت بلوط است؛ درختی که مردم محله، در روز اول ماه می، آرزوهایشان را بر تکه‌‌کاغذ یا پارچه‌ای می‌نویسند و از شاخه‌هایش آویزان می‌کنند. حیواناتی روی تنه‌ی درخت لانه کرده‌اند و کلاغی دوستیِ نزدیک با درخت دارد. دختربچه‌ای به نام «ثمر» به این محله اسباب‌کشی می‌کند. خانه‌‌‌ی ثمر نزدیک این درخت است. ثمر تنهاست و هیچ‌‌کس با او دوست نیست. شب‌ها کنار درخت می‌رود و از تنهایی‌‌‌اش می‌گوید. روزی آرزویش را روی تکه‌‌کاغذی می‌نویسد و از درخت می‌آویزد. درخت با کمک کلاغ و حیوانات کوچکی که در او لانه دارند، شرایط دوستی استفان، پسر همسایه، و ثمر را مهیا می‌کند و این دو با هم دوست می‌شوند. در این بین درخت بلوط پیر لب به سخن می‌گشاید و داستان «درخت آرزو» شدنش را برایشان تعریف می‌کند.