eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
157 دنبال‌کننده
27هزار عکس
1.5هزار ویدیو
96 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما https://harfeto.timefriend.net/16895204024549 داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
031.mp3
3.56M
حزب سی ویکم(۱ الی ۴۶ اعراف) 👤 با صدای استاد پرهیزگار ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
بیست و سی‌ ویکم پیامهای آیه فوق ⇧⇩: 1- تحريم‌هاى الهى، در مسير تربيت ورشد وتكامل انسان است. 2- حلال‌ها بسيار است، ولى حرام‌ها اندك و محدود كه موارد آن در قرآن وروايات بيان شده است. 3- گناه، گناه است و قبح ذاتى و عقلى دارد، گرچه مردم نفهمند. 4- مشركان، براى اعتقاد خود استدلالى ندارند. 5- در تبليغ و نهى از منكر، ابتدا راههاى حلال و معروف ارائه شود، سپس نهى از منكرات و اعلام كارهاى حرام. 6- برهان و استدلال، نوعى افاضه و لطف الهى است كه بر عقل و جان القا مى‌شود. 7- استناد هر چيز به خداوند بايد متّكى بر علم ودليل باشد. آرى، هرگونه ادّعايى به خصوص در مورد هستى بايد با دليل و منطق باشد. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - فرمایش امام رضا (ع) به آیت الله بهجت - استاد جلالیان.mp3
2.85M
♨️ فرمایش امام رضا (علیه‌السلام) به آیت الله بهجت (ره) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
✋ غم نيست كه مشهد حضورت دور است ... يا چشم من از نديدنت بی نور است ... ايمان به تو دارم و خيالم تخت است ... وقتی تو طلب كنی زيارت جور است ... ✲🕊✲🕊✲🕊✲🕊✲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ عوض خانه ی ماها به بیابان رفتی شدی از قوم، دل آزار... نوشتیم بیا درد دین نیست دگر... درد گرانی داریم دل سپردیم به اغیار نوشتیم بیا ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
9.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بالاترین تهدیدی که دوران غیبت امام زمان علیه السلام را طولانی‌تر می‌کند ❗️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 💎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور ☘️(داستان 635) قسمت 11 🌸 *سفر نجات بخش* 🌸 🌾 ... بعد از خوردن عصرانه که جای ناهار هم حساب می‌شد، راهی خانه شدم. بعد از ساعت‌ها رانندگی به خانه رسیدم، در راه خیلی فکر می‌کردم به کارهای اشتباه گذشته، به تک زدن هایم از بار مردم، به بی رحمی‌هایی که سر کاظم آورده بودم و... خیلی هم به آینده فکر می‌کردم که چه کنم و چه مسیری را انتخاب کنم تا به قولم عمل کرده باشم. داخل خانه شدم، دخترم نسترن از مدرسه برگشته بود، از دیدنش خیلی خوشحال شدم، احساس می‌کردم بیشتر از قبل دوستش دارم، او را در آغوش گرفتم و بوسیدم. پیش خودم گفتم: ای کاش! هدیه ای برایش گرفته بودم تا بیشتر خوشحال می‌شد. توران هم به استقبالم آمد، خیلی خسته بودم، بعد از احوال پرسی به او گفتم: «خانم! سعید کجاست؟» سعید پسر بزرگم بود که در کلاس دوم دبیرستان درس می‌خواند، نسترن هم در کلاس سوم ابتدایی بود. - «هنوز از مدرسه نیامده، دیگر باید پیدایش شود.» رفتم حمام، در این سرما، یک دوش آب گرم می‌توانست حالم را جا بیاورد. زیر دوش حمام، خیلی فکر کردم که چگونه به خانم و بچه هایم جریان را بگویم، در همین فکرها بودم که صدای بلند نوار ترانه مرا به خود آورد و تصمیم گرفتم همین امشب با خانواده‌ام صحبت کنم. بعد از خوردن شام، وقتی خانم سینی چای را آورد، بچه‌ها را هم صدا کردم دور هم نشستیم و من شروع کردم به گفتن جریان از اوّل تا آخرش. همگی با یک حالت تعجّبی به من نگاه می‌کردند و بُهت زده شده بودند ادامه دادم: «توران خانم! اگر شما می‌خواهی مثل قبل با آن دسته از اقوامت که مقید نیستند، ارتباط داشته باشی باید دور مرا خط بکشی.» برخلاف تصورم، توران خیلی زود تحت تأثیر قرار گرفت و قبول کرد که کارهای اشتباه قبل را انجام ندهد وقتی شنید که زندگی دوباره خود را مدیون چه کسی هستم و اگر سرم برود نمی توانم زیر قولم بزنم، منقلب شد و قول همراهی به من داد. نسترن هم با شیرین زبانی گفت: «بابا جون! من هم نمازهایم را می‌خوانم.» با خوشحالی گفتم: «آفرین دختر گلم.» همگی، به سعید خیره شدیم و منتظر بودیم که حرف او را هم بشنویم، ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: فریاد رس - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: حسن محمودی ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران 📝 داستان ششم: سفر نجات بخش - صفحه ۷۲ و ۷۳. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor