eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
165 دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_یا_حضرت_صاحب_زمان_مطیعی_اهنگران_رسولی.mp3
زمان: حجم: 3M
✌️🇮🇷 🍃یا حضرت صاحب زمان(عج) 🍃آماده ایم آماده ایم 🎙حاج 🎙حاج 🎙حاج یوم الله ۲۲ بهمن ماه سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران برشما مبارک باد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 گل نرگس نظری‌کن کہ جهان‌بیتاب است روز و شب چشم همہ منتظر ارباب است مهدی فاطمہ پس کی بہ جهان می تابی؟ نور زیبای‌تو یک جلوہ‌ای از محراب است ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠« هیچ گام برداشتن در حرکتی که کفار را عصبانی کند نیست ... مگر عمل صالح ثبت شود.»💠 📚 سوره توبه، آیه ۱۲۰.
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌏موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌳(داستان 641) قسمت 5 🌸 هـانـیـه 🌸 ☘ ... در یک آن، یاد حرف شیعیان افتادم، آنها می‌گفتند ما امامی داریم که یکی از القاب او مغیث (فریادرس) است. رو به آسمان کردم، مضطرانه گفتم: خدایا! اگر شیعیان راست می‌گویند و امامشان واقعاً مغیث است پس بگو، به فریاد من برسد و اگر فریادرس به داد من برسد و مرا از این مشکل رها کند، من هم به او معتقد می‌شوم. این‌ها را گفتم و با تمام وجود فریاد زدم «یا مغیث! یا مغیث! » آب قند را که هانیه آماده کرده بود خوردم، حالم بهتر شده و دست و پایم کمی جان گرفته بود. آمدم از جایم بلند شوم که صدای ترمزِ ماشینی مرا به سمت در کشاند. قبل از رسیدن به در، صدای زنگ در بلند شد. به محض باز کردن در، همان راننده را دیدم که سرش را پایین انداخته بود و با دستمال قرمزش ور می‌رفت. نگاهی به ماشین انداختم، دیدم وسایل، سالم سرجایشان هستند. دستش را گرفتم، ترسیده بود. گفتم: کاری با شما ندارم فقط بیا داخل و توضیح بده چرا برگشتی؟ با ترس و دلهره وارد حیاط شد و کنار ایوان نشست و گفت: راستش ما کارمان همین است، بار خوبی که به تورمان می‌خورد، نقشه می‌کشیم و در اوّلین فرصت که صاحب بار از ماشین پیاده می‌شود، گاز ماشین را می‌گیریم و فرار می‌کنیم. وقتی بار شما را دزدیدم، با سرعت به خانه رفتم، رسیدم دم در خانه، از ماشین پیاده شدم و در حیاط را باز کردم تا ماشین را داخل حیاط ببرم. وقتی سوار ماشین شدم در حیاط بسته شد. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: امید آخر - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: حسن محمودی ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران 📝 داستان دوم: هانیه - صفحه ۲۵ و ۲۶. گروه  ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا