eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
165 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
011.mp3
زمان: حجم: 3.28M
حزب یازدهم (۱۵ الی ۵۱ آل‌عمران) 👤 با صدای استاد پرهیزگار ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
یازدهم پیامهای آیه فوق ⇧⇩: 1- شهادت عملى از بهترين نوع شهادت است. هماهنگى در ميان آفريده‌ها، بهترين نمونه‌ى گواهى بر يكتايى خداست. 2- راه ايمان به خدا، علم است و علم واقعى، انسان را با سرچشمه هستى آشنا مى‌كند. 3- دانشمندان، در كنار فرشتگان قرار مى‌گيرند. 4- عدل الهى، در كنار توحيد مطرح است. بر خلاف ديگر قدرتمندان كه هر كجا احساس يكتايى و نداشتن رقيب و شريك كنند، زور مى‌گويند، او يكتايى است كه به پا دارنده‌ى عدل است. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ سہ‌شنبہ‌ها و دلم جمڪرانے از احساس سہ‌شنبہ‌ها و نسیمے پـر از شمیم یاس چڪیده اشڪ فراقت بہ روےگونہ‌ے من چہ قیمتے شده اشڪم، شبیہ یڪ الماس ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💓 برای او كه برايم نماد خورشيد است نديدمش ولی او سال ها مرا ديده‌ست نديدمش ولی از پشت پرده ها حتی دلم برای نگاهش هميشه لرزيده‌ست ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌈موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 💎(داستان 665) قسمت ۱۵ 💐 پـایـان انـتـظـار 💐 🍀 ... وارد سرداب گرديد. تنور را روشن كرد و سپس در آن را گشود و وارد صحن حمام شد. هنوز بوي عطر و گلاب به مشام مي‌رسيد. سجاده اش را روي گليمي انداخت و دو زانو رو به قبله نشست و گوش دلش را به صداي بلند مؤذّن گرفت. صدايي كه از گلدسته‌هاي مسجد در سر تا سر شهر طنين مي‌انداخت. دوباره پس از اشهد انّ محمّداً رسول اللَّه با صداي بلندي اشهد انّ علياً وليّ الله را دوبار تكرار كرد. از جا برخاست و به نماز ايستاد. پس از خواندن نماز، قرآن كوچكي را برداشت با احتياط آن را بوسيد و با زمزمه اي زيبا آيه هايش را قرائت كرد. طولي نكشيد كه صداي پايي به گوش رسيد: - يا اللَّه! ابوراجح! سلام عليكم! السلام عليكم و رحمة اللَّه! بيا داخل ابو صادق! ابو صادق بقچه لباسش را گوشه اي گذاشت و در حالي كه پيراهن بلندش را از تنش بيرون مي‌آورد گفت:‌ ها ابوراجح! اين حرف‌ها چيست كه دهان به دهان مي‌گردد؟! - چه حرفي ابو صادق؟! - همين كه مي‌گويند مرجان گفته است كه بايد ظرف ده روز سيصد درهم خراج بدهيد. چيزي نيست ابو صادق! حرامي زياد خورده بود؛ حالش خوش نبوده، هذيان گفته است. مردم نيز آن را جار مي‌زنند و گرنه براي حمامي كه دويست درهم نمي ارزد، سيصد درهم خراج نمي طلبند. - ابوراجح! از اين نمك به حرام هرچه بگويند، برمي آيد. از روزي كه پا به حلّه گذاشته است، مردم از دستش به ستوه آمده اند و كارد به استخوان شان رسيده است. مي‌گويم ابوراجح تا وقت هست عريضه اي به خليفه بنويس، شايد چاره اي گردد. ابوراجح به آرامي قرآن را بست و بوسيد و در جاي خود نهاد و آه بلندي كشيد و گفت: ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: پایان انتظار ، صفحه ۳۶ الی ۳۸. داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: مسلم پوروهاب ناشر: انتشارات قم: مسجد مقدس جمکران گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖