👌#خواب_میبینم که #شب_جمعه با سینه زن ها حرمت عازمم اصلا دارم دیگه دق می کنم من این روزا کربلا لازمم.....

🌸خانومِ خونه 🦋تا امروز، در هیچ جای تاریخ نوشته نشده که کسی چیزی را از سکوت یا چشمان کسی خوانده باشد! 🔖چشمان شما کاغذ فکس ندارد که بلینگ کند و خش خش کاغذ از خودش خارج کند تا ما حرفهای نگفته تان را از رویش بخوانیم!! 🌸سکوت شما هم دود نمیدهد! که ما از سفیدش بفهمیم فلان است و از سیاهش بفهمیم بهمان! 🦋راحت حرفتان را بزنید جان عزیزتان! دردتان را بگویید! 🌸آخرش هم ننشینید اینور و آنور بگویید سکوتم را نفهمید و نگاهم را نخواند!! 🦋رابطه ها و رفاقت هایتان به خاطر همین حرف نزدن هایتان به جدایی کشیده میشود. مشکلتان را رک بگویید.

برادر واژه زیبایی است و اگر داشتن او را در زندگیت و بودنش در کنارت را تجربه کرده باشی؛ خوب درک می کنی چه می‌گویم و اگر داشتنش را تجربه نکرده ای با پاگذاشتن در گلستانهای شهدا در سراسر کشورعزیزمان با نگاه به عکسهایی که محصور در قاب‌های فلزی شده اند معنایش برایت ملموس و مفهوم می گردد برادرانی که برادر تک تک ما نبودند ولی برای خواهران شان خواهری کردند و جان دادند تا ریشه های اعتقادی ما جان بگیرند تا مفهوم برادری و ایثار و شهادت را خوب درک کنیم؛ و امنیت داشته باشیم. مرگ انتخابی نبوده و نیست و با نگاهی به صفحات مجازی می بینیم برخی با کارهایی قصد دارند مرگ خویش را انتخاب کنند و به گمان خویش از دنیا و برخی آدم‌هایش رها شوند و دریغ که با رفتن شان انبوهی بذر یٱس و ناامیدی را در دل تک تک افراد جامعه می‌کارند ولی نمی دانند که این عمل آنان مرگ انتخابی نیست مرگ انتخابی فقط و فقط شهادت است. مریم رمضان قاسم

📛#تلنگرانه 🌱 می گفت: 💻لپ تاپم رو روشن کردم و افتادم تو کوچه پس کوچه های اينترنت...🙂 چند تا کوچه رو که دور زدم، يهو ديدم آژير آنتی ويروس به صدا دراومد ؛😕 فهميدم ويروس گرفته . سريع ويروس رو از بين بردم تا به سيستمم، آسيبی نرسونه ... کارم که تموم شد به حال خودم خنديدم. "البته از اون خنده ها "خنده ی تلخ من از گريه غم انگيز تر است"!😔 با خودم گفتم: کاش اينقدر که هوای لپ تاپت رو داری، هوای خودتم داشتی😓 کاش وقتی گناه ميکردی و آژير دلت داد ميزد که: خطر.. خطر..!!😔 دلم به حال خودم سوخت...!!😓 تازه فهميدم خــــــــيلی وقته گناهها، آنتی ويروس دلم رو هم خفه کردند😞 نمی‌دونم چی بگم... اما خوش به حال اونايی که آنتی ويروس دلشون اورجيناله و هر روز با وصل شدن به خدا آپديتش ميکنن ... خوش به حال اونايی که هر شب رفتاراشون رو مرور می کنن و اگر گناهی ناخواسته وارد دلشون شده با يه آنتی ويروسی به نام " استغفار" نابودش میکنن. از ته دل گفتم: "اسـتغـفرالله ربـي و اتـوب الیه"

سلام و احترام تا حالا فکر کردین در طول شبانه روز که 1440 دقیقه هست؛ چقدر برای امام زمانت وقت میذاری؟ اگه وقت میذارین الهی شکر ولی اگه وقت نمی ذارین و مشغله های کاری و فکری زیادی دارین و داشتین؛ از همین امروز نیت کنین روزی 15 دقیقه از این 1440دقیقه رو اختصاص بدین به آقا و مولای مان. با قرائت سوره یس قلب قرآن را هدیه کنید به قلب عالم امکان (امام زمان) و قرائت زیارت آل یس. اگه همین قدر هم وقت نداری ده دقیقه با امام زمانت در طول شبانه روز خلوت کن و هر چه دل تنگت می خواهد به امام حی بگو. و همیشه و هر کجا کارهایت گره خورد بگو یا صاحب الزمان اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی. البته اینهایی که خدمت تون عرض کردم تلفیقی از توصیه علما بود. هر چند ما گاهی در فراز و نشیب‌های زندگی مان آقایمان را فراموش می کنیم ولی آقا گره گشایی می کنند برای ما درست زمانی که کارمان حل می‌شود و می‌گوییم نمی‌دانم چطور کارم حل شد به مدد ایشان گره از کارهایمان باز شده است. امام همچون حضرت خضر که با تصرفات شان در امور مردم به آنها عنایت داشتند به ما عنایت داشته و دارند.

سلام و احترام شب عیده عیدتون مبارک 🌺🦋 شبهای نیمه شعبان قدیم یادش بخیر چه حال و هوایی داشت شهر غرق سرور و شادی بود اما حالا فقط ترقه های پرصدا. شما هم شنیدین اینجور صحبتا رو که اکثر اطرافیان مان با آهی عمیق از قدیمها یادمیکنند ولی اونچه قدیم رو ساخته بود قدیمی‌های با صفا بودند پدر بزرگا و مادربزرگ‌های خودمون و گرنه قدیم به خودی خود صفایی نداشت... مرام های خاصی داشتند که این روزها کیمیاست؛ قدیمی‌ها حنا رو شبهای عید خصوصا شب عید غدیر استفاده می کردند و حتی مقدمه برای شروع یک زندگی حنابندون بود معتقدبودند حنا باعث صبور شدن عروس خانم در مقابل سختی‌های زندگی میشه ولی امروزه به صورت نمادین برگزار میشه. و اکثر بزرگترها از رنگهای شیمیایی به جای حنا استفاده می‌کنند و استفاده از حنا رو یه جور بی کلاسی تلقی می کنند. یکی از این بزرگترها مادربزرگ گلم بود که اواخر اسفند منزل دنیا رو رها کردند و دار عقبی رو برگزیدند. یکی از خصوصیات بارز ایشون این بود که با حنا خیلی مٱنوس بودند و بهش اهمیت می دادند و اکثرا موها و ناخن‌های ایشون به رنگ حنا بود و تا اواخر عمرشون تنها خریدشون فقط حنا بود بعضی وقتها پول میدادن و از نوه ها می خواستند براشون تهیه کنن، هر چند با دو تومان نمیشد حنا خرید ولی مادربزرگ با دوتومان حنا می خریدند. خواص حنا درمان سر درد میگرن و ریزش مو حنا با زرد تخم مرغ هفته ای یکبار. حنا و سدر گرمی بدن رو از طریق سر دفع می کند. .برای اثر کردن رنگ بعد از حنا اکسیدان به رنگ کمتر از حد مجاز بزنیم. برای اثر گذاری حنا؛پودر قهوه به حنا اضافه کنین موها قرمز نمیشن یا حنا رو با آبلیمو بزنین. .برای پوست هم خوبه حنا البته از سدر هم غافل نشین سدر را با ماست یا شیر مخلوط کرده برای لک صورت و کک مک و سفیدی بدن عالیه. پس از امروز سعی کنیم این رویه ی قدیمی ها رو احیا کنیم که فواید بسیاری داره. درپایان یاد کنیم از تمام قدیمی‌ها پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و.... پدربزرگم که قدیمی‌های شهر نون سنگکهاشون و خوب به یاد دارند و روز نیمه شعبان سالگردشوِنِ. یاد قدیم نه یاد قدیمی‌ها بخیر #قدیمی_ها #مناسبتی

همه به شما می گویند : سال خوبی داشته باشید ولی من به شما می گویم : سال خوبی را برای خودتان خلق کنید به فکر آمدن روزهای خوب نباشی د! آنها نخواهند آمد به فکر ساختن باشید روزهای خوب را باید ساخت آرزو می کنم بهترین معمار سال جدید باشید  🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸

🌼 👌👏📣 چرا خوشبخت 🌈بودن مشکل است؟! چون از رها کردن چیزهایی که باعث غمگینی ما می شود، سرباز می زنیم ! چون کلیدخوشبختی خودمان را، در جیب دیگران قرار داده ایم و باور نداریم که کلید خوشبختی ما در دستان خودماست! کلید خوشبختی، درک این واقعیت است که آنچه برای شما رخ می دهد مهم نیست بلکه چگونگی پاسخ شما ست که اهمیت دارد. در حقیقت خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد بلکه کسی است که با مشکلاتش، مشکلی ندارد…! امضای خدا پایِ تمام آرزوهاتون... 🌷🎄🌷🎄🌷🎄🌷🎄🌷🎄

-شما معمولا با کی حرف میزنی . .؟! یک پارامتر برای سبک زندگی... تماس با دوست و همکلامی با او ؛ اینکار سبب تقویت ایمنی جسم و روح می شود . حرف بزن تا ایمنی بدنت قوی بشه

🔵ذکری برای رفع غم و درد وبلا «اللّهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج»🍃 #ذکر 🌸🍃

ماه رمضان✨ ماه مبارک رمضــآنــــ عجب ماهے است… خوابیدنمان عبادت حساب مے شود… نفس کشیدن مان تسبیح خداست… یک آیه ثواب یک ختم قرآن دارد… افطارے دادن به یک نفر ثواب آزاد کردن یک اسیر دارد… و تمام گناهان را به عبادت و توبه ے ما مے بخشند… وقتے خـــدا میزبانِ مهمانے شود معلوم است سنگ تمام مے گذارد…

چرا از نه شنیدن بدمون میاد؟🤔 چون نه را دلیل بر خودخواهی طرف مقابل و بی احترامی به خودمون میدونیم. حالا چه کنیم؟ تغییرنگرش باید بدونیم نه گفتن نه دلیل بر بی احترامیه و نه دلیل بر خودخواهی اگر ما به خاطر نه گفتنِ طرف مقابل ناراحت میشیم باید بدونیم با بهانه های دیگه هم ناراحت میشیم. کسی که یادگرفته نه بگه آدم بدی نیست اون فقط نمیخواد برات نقش بازی کنه اون نمیخواد بهت دروغ بگه اون نمیخواد به چیزی که نیست وانمود کنه پس با یک تغییر نگرش ،از آدم هایی که نه میگن بیزاری نجوییم و زمینه ساز نقش بازی کردن و روابط دروغین نشیم. میدونم نه شنیدن خیلی سخته ولی باید تغییرنگرش را اینقدر تمرین کنیم تا برامون آسون بشه...

✅💠یادگاری" فاطمه چادر گلداری که مادربزرگ برای جشن تکلیف به او هدیه داده بود را سرش کرد و با مادربزرگ راهی مسجد شد. 🥛بعد از نماز آقای مصلحی سینی شیرگرم و خرما را روی میز دم درِ مسجد گذاشت. فاطمه موقع برداشتن شیر گرم از آقای مصلحی تشکر کرد و آقای مصلحی از فاطمه پرسید: دختر آقای شهیدی هستی؟ - فاطمه: بله - چندساله روزه می‌گیری؟ اولین روزِ که روزه گرفتم. 💴آقای مصلحی دست کرد تو جیبش و دو تا اسکناس دو هزارتومانی بیرون آورد و به فاطمه داد و گفت: آفرین دخترم قبول باشه. الان از اون روز سالها می‌گذرد و فاطمه با دخترش زینب یک شب ماه رمضان از مسجد محله‌ی مادربزرگ بیرون آمدند و باز آقای مصلحی با یک سینی پر از شیرهای داغ به استقبال روزه‌داران می‌آمد فاطمه به آقای مصلحی که حسابی شکسته شده بود سلام کرد و پرسید: من رو می‌شناسین؟ نه دخترم، آقای مصلحی دیگر آن هوش و حواس جوانی را نداشت. - فاطمه: دختر آقای شهیدی‌ام که سالها پیش روزه اولی بودم بهم جایزه دادین. آقای مصلحی فکری کرد و گفت :آها یادم اومد خدا رحمت کنه مادر بزرگت رو. - فاطمه: اون هدیه‌تونو هنوز دارمش. 🔆آقای مصلحی گفت: اونا هدیه‌ی مادربزرگ‌تون بود نه من. ✍️ به قلم: مریم رمضان قاسم #داستانک #رمضان1401 @taaghcheh