عزيزان جبهه ها را فراموش نکنيد و سنگر هاي پر خون اين عزيزان را خالي نگذاريد و ان شا الله موفق شويم با قلبي پاک به زيارت معلم بزرک مکتب شهادت حسين بن علي (ع) نايل گرديم . مسئله ديگر نماز ها را به جماعت به جا آوريد ، سنگر نماز جمعه ها و دعاي کميل ها و توسل ها را خالي نکنيد و مسجد ها را پر کنيد . اي وارثان خون پاک هزاران شهيد ! پاس بداريد اين خونهاي پاک را .
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت
#قاسم_تویسرکان
و در آخر از تمام دوستان و عزيزان عاجزانه مي خواهم هر حقي که در گردن بنده حقير دارند به خاطر خدا ببخشند و مرا حلال کنند و از هم روستاييان مي خواهم مرا ببخشند و حلالم کنند . به خصوص دوستان و بزرگسالان ، پدران و مادران . در خاتمه از همه شماها خداحافظي مي کنم . تاريخ : 15/ 12/ 1363 – شب ساعت 30/ 10 رضا زلفخاني
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت
#قاسم_تویسرکان
خاطرات
ثروت حسيني ، همسر شهييد :
در ماه رمضان دو نوع غذا سر سفره گذاشتم . رضا با ديدن غذا ها ناراحت شد و گفت : فاطمه : مي داني که در برخي خانه ها يک نوع غذا هم پيدا نمي شود . شما دو نوع غذا بر سر سفره نهاده اي ! بعد يک استکان چاي خورد و به مسجد رفت .
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت
#قاسم_تویسرکان
رضا در خانه برنامه اي ريخته بود که کسي غيبت نکند براي اين کار قلکي فراهم آورده بود و گفته بود هر کسي غيبت کند ده تومان ، دروغ بگويد پنج تومان و ... با يد در قلک بيندازد . در مسائل سياسي اجتماعي بسيار فعال بود و همزمان به خود سازي نيز توجه زيادي مبذول مي داشت .
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت
#قاسم_تویسرکان
صادق زلفخاني ، برادر شهيد :
رضا قبل از انقلاب و بعد از انقلاب ، فردي فعال بود . بعد از پيروزي انقلاب به روستا ها مي رفت و با خوانين در گير مي شد و گاهي اوقات در اين درگيريها جراحتي هم بر مي داشت . بعدها در ساختن راه آسفالته به روستاي ينگجه نقش موثري ايفا کرد . زماني که پيشنهاد ساختن راه مطرح شد گروهي به دليل مسائل مالي با آن مخالفت کردند اما رضا اولين قدم را برداشت و حلقه ازدواج خود را براي شروع به کار تقديم کرد . بعد از اين اقدام ، ديگران نيز کمک کردند و جاده ساخته شد . غير از اين ، در روستا کتابخانه اي داير کرد و با تشکيل گروه بسيج به آموزش نظامي جوانان داوطلب پرداخت . در کنار آن به دليل عشق فراوان به تلاوت قرآن ، به آموزش قرائت قرآن همت گماشت . او به شيوه اي دلنشين معارف ديني را آموزش مي داد و جلساتي براي شناخت هر چه بيشتر قرآن تحت عنوان تفسير قرآن تشکيل داد
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت
#قاسم_تویسرکان
در عمليات خيبر ، رضا و چند رزمنده ديگر در منطقه اي بين نيروهاي دشمن و نيروهاي خودي گير افتادند .آنها هر چه به نيروهاي خودي بي سيم زدند و کمک خواستند اما نيروهاي خودي به گمان اينکه تله دشمن است به حرفشان اعتنا نکردند . روز سوم ، رضا مجبور شد در بي سيم خود را معرفي کند . از آن طرف بي سيم مي گويند : اگر راست مي گويي اسم پسرت چيست ؟ رضا جواب مي دهد ، ميثم . بدين ترتيب نيروهاي خودي متوجه آنها شدند و به کمک رفتند .
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت
#قاسم_تویسرکان
پدر شهيد :
شهيد در سال 1338 در روستاي ينگجه به دنيا آمد از هفت سالگي به مدرسه رفت مدتي در کارخانه مينو کار کرد . خدمت سربازي او مصادف با اوج گيري انقلاب اسلامي بود که بعد از چند مدت سربازي به دستور امام که فرموده بود : سربازان سرباز خانه ها را ترک کنند، او نيز به دستور امام لبيک گفت. بعد از تشکيل سپاه به عضويت آن درآمد و چند بار به جبهه رفت .بعد از شهادت وي من به زنجان آمدم و از چند نفر از دوستانش از جمله آقاي غفار ايماني در مورد شهادت پسرم پرسيدم ولي چيزي از شهادت پسرم نگفت .دوباره به روستا برگشتم. بعد از چند روز از طرف سپاه آمدند و گفتند رضا زلفخاني به درجه شهادت نائل گشته.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت
#قاسم_تویسرکان
از خصوصيات اخلاقي خاصي برخوردار بود که مرا به تعجب وا ميداشت .بسيار با معرفت و خوش اخلاق بود. مهرباني و عطوفت زياد نسبت به پدر و مادرش و اعضاي خانواده اش داشت. هميشه مرا تشويق به جبهه مي کرد. بي توجهي نسبت به مال و منال دنيوي و آرزوي قرب به خدا و شهادت در راه خدا از اهداف و آرمانهاي واقعي رضا بود. آخرين باري که به جبهه مي رفت من خودم ايشان را بدرقه کردم .همسرش را به من سپرد و گفت به همسرم دلداري بده . فردي زحمتکش و پر تلاش بود و در برابر مشکلات و سختي ها صبور و پايدار بود .
اوقات فراغت خود را با مطالعه سپري مي کرد .هميشه تأکيد مي کردند ما امام بزرگوار را بايد مي شناختيم ولي نشناخته ايم. بيگانگان عظمت و بزرگواري امام را بيشتر از ما درک مي کنند. به مادرش مي گفت: به خانواده شهدا احترام بگذاريد .من قبل از شهادت رضا از خانواده شهدا خجالت مي کشيدم ولي بعد از شهادت او با افتخار فراوان با آنها برخورد مي کنم. شهادت رضا مرا پيش خانواده شهدا سربلند و سرافراز کرد .
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت
#قاسم_تویسرکان
مراسم ازدواج او با تمام سادگي برگزار شد در خاتمه من از سپاه و بنياد شهيد انتظار دارم که قدر انقلاب را بدانند و به خانواده شهدا ارزش قائل شوند و حافظ خون شهدا باشند .
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت
#قاسم_تویسرکان
مادر شهيد :
اولين پيام من به خانواده محترم شهدا زنده نگهداشتن ياد و خون اين شهدا است ،تمام مادران بايد هدفشان اين باشد .
رضا هنوز کودکي بيش نبود که يک شب در خواب ديدم سه خانم آمدند و روبروي من نشستند و گفتند اين بچه را به ما بدهيد تا به همراه خود ببريم و در منا قرباني کنيم .من اين خواب را فراموش کرده بودم تا اينکه او بزرگ شد. قبل از انقلاب افکار ضد رژيمي و شاهي داشت يک روز که خانه نشسته بوديم رضا عکس شاه را ديد و گفت من مي آيم و تو را از تخت مي اندازم. من ناراحت شدم و ترسيدم و گفتم اين حرف را مي شنوند و به ديگران مي گويند .يک شب در خواب ديدم که رضا شهيد شده و آن زماني بود که رضا در کردستان خدمت مي کرد. من از ديدن آن خواب آشفته و ناراحت شدم روز بعد که رضا آمد به او گفتم در خواب ديدم تو شهيد شدي .رضا با خوشحالي گفت: مادر دوستانم مي گفتند که در خواب ديده اند که من شهيد شدم. مادر توصيه اي که به تو دارم اين است که تو تحمل کني. البته فيض شهادت به ما قسمت نمي شود بلکه قسمت آن دلير مردان مي شود که با صداقت و صلابت در راه اسلام و قرآن در سپاه خدمت مي کنند . قلب آنها از آب زلال نيز پاکتر است. اوقات رضا بيشتر در جبهه ها سپري مي شد. او در کردستان بود،در اهواز و در عمليات آزاد سازي خرمشهر شرکت داشت که از تلويزيون خبر آزاد سازي خرمشهر پخش شد . در عمليات عاشورا شرکت داشت، هنگام باز گشت مي گفت : مادر دو دوست داشتم که باهم برادر بودند يکي حميد و ديگري وحيد بود من نزديکي هاي شروع عمليات بود که خشاب گذاري مي کردم و به دوستم حميد مي دادم او مي گفت رضا دعا کن اگر يکي از ما شهيد شديم آن يکي زنده بماند چون ما تنها دو فرزند خانواده هستيم. پدر و مادرمان خيلي غمگين مي شوند من گفتم انشا ا... هيچکدامتان شهيد نمي شويد و سالم به خانه بر مي گرديد. بلاخره حمله ساعت 12 شب آغاز شد و در همين عمليات حميد صبح ساعت 6 شهيد شد و بعد از چند ساعتي برادرش وحيد به درجه شهادت نائل آمد. رضا مي گفت وقتي از حمله برگشتيم به ديدن پدر و مادر آن دوستم رفتم و تنها کلامي که مادرش به ما گفت اين بود که اي کاش جنازه فرزندان شهيدم را همراه خود مي آوردي ما از سخن اين مادر بسيار خجل شديم .
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت
#قاسم_تویسرکان
رضا هميشه از من مي خواست که مثل مادر دو شهيد باشم و سفارش مي کرد که وقتي خبر شهادت مرا به شما اطلاع دادند طوري برخورد کن که دوستان مرا ناراحت و خجالت زده نکني. زماني که خبر شهادت رضا را به من دادند ساعت 9 بود . رضا موقعي که مي خواستند براي مرخصي بيايند به من تلفن مي زد ولي در آن روزها ديگر تلفن نمي زد و من دلم گواهي مي داد که رضا شهيد شده است. ساعت 9 صبح بود که خواهر زاده ام آمد و گفت که ماشيني از سپاه آمده و با عمويم صحبت مي کند. بعد از چند لحظه عمويش آمد و گفت رضا شهيد شده . ابتدا بسيار ناراحت و غمگين شدم ولي خداوند متعال چنان صبري به من عطا کرد که خود متعجب شدم .
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت
#قاسم_تویسرکان
تنها مکتب رهایی بخش مستضعفین از دست مستکبرین، مکتب انقلابی اسلام میباشد.
#کلام_شهید
🌷 معرفی سردار #شهید_ناصر_کاظمی
💠 ارائه : خادم الشهدا یازینب (س)
📆 یکشنبه ۱۴۰۰.۰۶.۱۴
⏰ ساعت ۲۲:۰۰
🕊گروه جامانده از شهدا
eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84
کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃
eitaa.com/booyenaena
ناصر کاظمی در ۱۲ خردادماه ۱۳۳۵ در خانوادهای معتقد و اهل تقوا در تهران دیده به جهان گشود و از همان ابتدای زندگی، با قشر محروم جامعه ،آشنا و همراه شد.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
ناصر دوره ابتدایی را با نمرههای خوب پشت سر گذاشت تا وارد دبیرستان شد او در این سنین ، با شور و علاقه به مطالعه کتابهای دینی پرداخت تا بنیادهای اعتقادی و اخلاقی خود را با معارف اسلامی استوار سازد.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
وی پس از پایان دوره متوسطه، با شرکت در کنکور، در رشته ها « پیراپزشکی و تربیت بدنی» پذیرفته شد و بنا به علاقهای که داشت تحصیلاتش را در تربیت بدنی ادامه داد ناصر همزمان با تحصیل، به کار معلمی و تدریس در مدارس جنوب شهر تهران همت گماشت و بخش مهمی از حقوق معلمی خود را صرف خریدن کتابهای دینی برای شاگردانش کرد.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
کاظمی در این کلاسها با طرح مباحث دینی، اجتماعی و سیاسی دانش آموزانش را نسبت به مشکلات روز و نیازهای قشر جوان آْگاه کرد.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
او در روند همین مطالعات و فعالیتهای اجتماعی خود، به ماهیت وابسته و فاسد رژیم شاه پی برد و از سال 1365 به مبارزات سیاسی خود شدت و وسعت بخشید. در همین سال شکنجه در ژاندارمری، به دادگستری منتقل و از آن پس، در «زندان قصر» محبوس شد.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
ناصر کاظمی با اوج گیری مبارزات مردم مسلمان ایران علیه رژیم ستمشاهی، همراه جمعی از زندانیان سیاسی، از زندان آزاد گردید و جدیتر از گذشته به مبارزه پرداخت و تا پیروزی انقلاب اسلامی، لحظه ای آرام نگرفت. ناصر کاظمی، در خردادماه 1358 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد تا تجربیات خود را در این نهاد مقدس به کار بندد.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
پس از گذرانیدن دوره کوتاه آموزش نظامی، برای خدمت در استان «سیستان و بلوچستان» راهی آن منطقه شد و حدود چهار ماه در شهرستان «زابل» به مردم محروم و مستضعف ناحیه خدمت کرد.
به دنبال غائله «خلق عرب در خوزستان» به این استان رفته و به مقابله با توطئه گران برخاست و تا آخر غائله در خرمشهر ماند.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
کاظمی هنوز از این توطئه نیاسوده بود که برای مبارزه با گروهکهای ضد انقلاب کردستان، راهی این خطه از میهن اسلامی شد و به پیشنهاد شهید محمد بروجردی، فرمانده وقت سپاه کردستان، همراه چند نفر، در 10 دی ماه 1358 به «پاوه » رفت.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
ناصر فعالیت خود را در پاوه، با سمت «فرماندار» آغاز کرد. وی که در این مسوولیت شایستگی لیاقت و کاردانی خود را نشان داده بود بزودی علاوه بر مسوولیت فرمانداری، به فرماندهی سپاه پاوه نیز منصوب گردید. او بیشتر جلسات خود را با مسوولان شهر، پس از فعالیت طاقت فرسای روزانه و در نیمه های شب میگذاشت و در تمام مدت مسوولیت خود برای حل مشکلات مردم شهر، از هیچ کوششن دریغ نمیکرد.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
ناصر کاظمی از راه ایجاد وحدت بین سپاه و ارتش و به کارگیری نیروهای مردمی و طراحی چند عملیات، موفق میشود تمام مناطق تحت اشغال ضد انقلاب را از چنگ آنها خارج کند و آْرامش را به منطقه برگرداند. او معتقد بود که مناطق کردنشین، های پاکسازی، از مردم بومی استفاده می کرد که این اعتقاد او سبب برقراری ارتباط عاطفی میان او و مردم شد و موجبات آزادی و پاکسازی منطقه «نوربان» و قشلاق»در راه پاوه را فراهم کرد. خبر این پیروزیها در منطقه میپیچید و رعب و وحشت زیادی در دل ضدانقلاب میافکند.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
آزادسازی و پاکسازی «باینگان»، «نودشه»، «نیسانه»، «نروی»، «نوسود» ،کله چناره و شمشی، از دیگر فعالیتهای این شهید بزرگوار است. وی همچنین برای مقابله با گروههای مسلح ضد انقلاب در کردستان تیپ ویژه شهدا را تشکیل داد و فرماندهی آن را به عهده گرفت.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
ناصر پس از یک سال و نیم خدمات ارزشمند در پاوه ، به سنندج رفت و به عنوان « مسوول سپاه پاسداران کردستان» منصوب گردید. پاکسازی مناطق حساسی همچون جاده«بانه- سردشت»، کامیاران،«مریوان»،«تکاب»،«صائین دژ»،«بوکان»،«سد بوکان»، از جمله اقدامات متهورانه او به شمار میرود.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان