4_5895534670430339516.mp3
4.92M
لالا لالا کبوتر سپیدم
لالا لالا شش ماهه ی شهیدم
لالا لالا امید ناامیدم
شش ماهه ی شهیدم
تا لحظه های آخرت مادر
با یک دل پر خون
نگاه می کردم به تو در میدون
با دیده ی گریون
اَمان از صدای قافله
اَمان از خنده و هلهله
اَمان از کمان حرمله
گل پرپر علی اصغر لالایی
گل پرپر علی اصغر لالایی
لالا لالا رنج و بلا کشیده
لالا لالا آبی به لب ندیده
لالا لالا بخواب نَفس بریده
دیدم تو رو، رو دستهای بابا
با یک دل مُضطر
تو دست و پا می زدی اِی بی سر
با یک دل مُضطر
اَمان از مرگ ستاره و
اَمان ز داغ دوباره و
اَمان از گلوی پاره و
اَمان از صدای قافله
اَمان از خنده و هلهله
اَمان از کمان حرمله
گل پرپر علی اصغر لالایی
گل پرپر علی اصغر لالایی
#هادی_همتی
#علی_اصغر #زنجیرزنی
با نوای کربلایی مجتبی خداترس
متن روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
▪️▪️▪️▪️▪️گریز به حضرت علی اصغر ع
نیمهی شب شده و خواب پریشان دارم
همرَه خون به لبم ، ذکر پدرجان دارم
داغ پی در پی و اندوه فراوان دارم
خواب دیدم که سری را روی دامان دارم
دیدم آن سر ، سر باباست ، خدا رحم کند
غرق خون غنچهی لبهاست ، خدا رحم کند
شام هرچند پر از سایهی اهریمن بود
تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود
سر نورانی بابا به روی دامن بود ..
حسین .. غریب کربلا حسین ..
تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود
سر نورانی بابا ، به روی دامن بود
چشمهای پدرم ، خیره به چشم من بود
*توی هر فرهنگی بگردید ، توی هر طایفه ای نگاه کنید ، بین هر قوم و عشیرهای برید پرسوجو کنید ، وقتی یه دختربچه یتیم بهانهی بابا بگیره ، معمولی ترین کاری که میکنند آغوش میگیرند ، نوازش میکنند ، سعی میکنند به یه چیزی حواس بچه رو پرت کنن .. تنها جماعتی که سر بریدهی بابارو گذاشتن جلو بچهی یتیم ..
حسین ..*
تا که چشمم به سر افتاد زبانم وا شد
لیلهی قدر من امشب چقدر زیبا شد
*أبتا … من ذاالذی أیتَمَنی عَلیٰ صغر سنی
تربیت شدهی دامان زینبه .. خانوم خانومای عالمه .. سه سالهس ولی آیینه تمام نمای مادرش زهراست … همونجوری که مادرش از علی توی خونه رو گرفت ، این خانوم متوجه امامش هست ، همهی حواسش به حجت خداست ..*
بابا …
راضیأم این که نگیری به بغل دختر را
شاهدم خصم جدا کرده سر و پیکر را
برده حتی ز تو پیراهن و انگشتر را
بی خبر نیستم بابا .. من وظیفه شناسم .. وظیفه دخترت امشب اینه :
میتکانم ز سرِ سوخته خاکستر را
حسین ..
این ناله رو رها کن بگو حسین ..
چقَدَر رویِ کبود تو به زهرا رفته
بس که چوب از لبُ دندان تو بالا رفته
حسین …
گریه کنا گریه کنن ، ضجه کنا ضجه بزنن ، ناله بزن ، لطمه بزنن ، خودتو به آقا نشون بده …
میخوام روضه بخونم ناله بزن ، ای غریب مادر حسین ..
مگه چی میخوای بگی؟! دیگه چی مونده .. دیگه چی نگفتی که میخوای روضه بخونی .. عرض کرد آقای من ، مولای من .. اون غمی که شما فرمودید اگر اشک چشمم تموم بشه ، براش خون گریه میکنم کدوم غمه؟ غم شهادت عموجانتون علی اصغر هست
فرمود نه .. این غم ، غم بزرگتری هست ، عموجانم علی اصغر هم بر اون غم گریه میکنه .. عرض کرد آقا جان ،غم شهادت عموجانتون عباس هست؟
فرمود عباس هم به این غم گریه میکنه . آقاجان شهادت جد شما ابی عبدالله هست؟ فرمود حسین هم به این غم گریه میکنه..
این چه غمی هست؟!
فرمود شهادتها حق ماست ، شهادتها ارث ماست ، اما قرار نبود زیر این آسمون کسی دست عمههای منو ببنده ..
رفقا ما برای چی نمیمیریم.. حسین جان پس کی قراره از غصه شما دق کنیم ..
تا که با عمهی خود وارد بازار شدم
مورد مرحمت خندهی اغیار شدم
هرکجایی که پدر سخت گرفتار شدم
متوسل به عموجان علمدار شدم
من نگویم که چهها بر سر من آوردند
چادری را که برایم تو خریدی ، بردند
دل شب از خواب پرید ، گریه میکنه ، داد میزنه ، وای بابام ، وای بابام .. خانومای خرابه دورش جمع شدند ، هرکاری میکنند آروم نمیشه این دستای کوچولورو مشت میکنه ، هی به دهن میکوبه ، وای بابام ..
آقا زین العابدین دید سه ساله دهنش غرق خون شد ، دوید خواهرُ بغل گرفت به سینه چسباند ، عزیز دلم چرا اینجور میکنی ..
گفت الان خواب مجلس صبحُ دیدم ، هی با چوب به لب و دهن بابا ..
حسین ..
#روضه دفتری
حتما خبر داری،افتادم از ناقه
دیگه نگم چی شد،گوشم هنوز داغه
دستا که رفت بالا،چشمامو میبستم
بابا بگو آیا،من خارجی هستم؟!!
مهمونی بردنم، از اون شبم نپرس
من بهتره نگم،از زینبم نپرس
از زخم بی حساب،از اونهمه عذاب
جیزی ازم نپرس،از چادر و نقاب
از مجلس شراب
بابا همه مهموناشو دعوت کرد
یه عده نامرد بی حیای چشم چرونو دعوت کرد
⬅️همه مست...
🔹بابا غرور مارو شکوندن
😭😭😭😭😭
#حسین
😭😭😭😭😭😭😭😭
بابایی...
به جز سنگ تو صحرا،بالشت ندارم،بابایی
به جز سیلی دست نوازش ندارم بابایی
به جز مردنم دیگه خواهش ندارم،بابایی
بیا و کفن کن خودت،دخترت رو بابایی
کمک کن بزارم رو زانو،سرت رو بابایی
بشورم با اشکام رگ حنجرت رو،بابایی
ببین گریه راه گلومو گرفته،یا مظلوم
همونی که از ما عمومو گرفته یا مظلوم
با آتیش، بلندیه مو مو گرفته یا مظلوم
😭😭😭
#حسین_جان
نبودی چقد دیدم آزار نبودی بابایی
برات چی بگم از تو بازار،نبودی بابایی
منو زد سرم خورد به دیوار،نبودی بابایی
مارو شب تو صحرا گذاشتن،نبودی بابایی
روی صورتم جا گذاشتن نبودی،بابایی
روی چادرم پا گذاشتن،نبودی بابایی
#خیلی_بَدَن_بابا
تو رفتی و تو خیمه ما اومدن بابا
#خیلی_بَدَن_بابا
چرا جلو عروسکم مارو زدن،بابا؟!
😭😭😭😭😭😭😭
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
4_6001307508633766979.ogg
1.89M
🔳-🔘--◆◈◆--🔘-🔳
🔳-🔘--◆◈◆--🔘-🔳
﷽
#غسل_دادن_حضرت_رقیه(س)
#توسط_زن_غساله😭
#ارکان_روضه
#در_اواز_دشتی
#همراه_با_دکلمه
#السلام_علیک_یا_بنت الحسین(ع)
#یا_حضرت_رقیه(ع)
#گوشواره
#رقیه جان رقیه
زن غساله اهسته تر بریز آب
که تازه رفته این دلخسته در خواب
😭😭😭
بده اهسته غسلش را که زینب
بیاد مادرش افتاده امشب
مکن زهرای زینب را کفن پوش
نمی بینی که زهرا رفته از هوش
😭😭😭
بخاک این خرابه کن نظاره
چه خونی می چکد از گوش پاره
😭😭😭
به بازویش بکش اهسته تر دس
که جای تازیانه مانده در دست
کبودیهای دستش جای سنگ است
ببین زهرای زینب چه قشنگ است
😭😭😭
مگر اب از فرات آورده عباس
خرابه می دهد بوی گل یاس
اگر رخسار این دردانه نیلی ست
زن غساله اینها جای سیلی ست
😭😭😭
خودم اورا به خاکش می سپارم
سرم را روی قبرش میگذارم
بسازم روی قبرش سایبانی
کنم هرشب برایش نوحه خوانی
😭😭😭
🎧#مداح_اهلبیت(ع)
🎤#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
#اجرای_سبک
🔳-🔘--◆◈◆--🔘-🔳
🔳-🔘--◆◈◆--🔘-🔳
4_6021857213453174795.mp3
4.16M
❣﷽❣
💔#روضه_عطش
❤️#روضه_امام_حسین_ع
🌹#آقای_میرزامحمدی
الا یا اهل العالم ان جدی الحسین …..
میتونه خودش و با پیغمبر وامیرالمؤمنین معرفی کنه بگه:“ان بن امیرالمومنین” اما بالافاصله اتصال خودش رو به ابی عبدالله بیان یکنه،مردم من پسر حسینم کدوم حسین؟!!*ان جدی الحسین قتلوه عطشانا*اصلا برای ما سواله ، از خود خدا که برای انبیا روضه میخوانه ، این روضه عطش اشاره میشه ؛ تا خود قیامت که فاطمه میخواد روضه بخوانه به این گوشه اشاره میکنه،این چه سریه که از بین این همه مصائب ابی عبدالله، عطش ابی عبدالله از همه بیشتر گفت و بروز داره؟!! فرمود آدم ، اگه باشی و ببینیش چطوری تو گودال دست و پا میزنه *ولوتراه یا آدم و هو یقول واعطشاه واقلّه ناصرا*آیا جوابش میدن نه ولله * فلم یجدهوا احدا الی بسیوف* شمشیرها تشنگی شو برطرف میکنن ….
این جمله اول *الا یا اهل العالم انَّ جدّی الحسین طرحوه عریاناً *دیگه ترجمه نکنم ، سالها پا روضه بزرگ شدیا*الا یا اهل العالم انَّ جدّی الحسین سحقوه عدواناً*انقده اسب بر بدنش تازاندن … آماده ای بگم یا نه ؟!!! این برای معرفیه خود امام زمان ، اما در رجعت اولین کسیکه در رکاب امام تشریف میارن،خود ابی عبدالله به چه کیفیتی ابی عبدالله رجعت میکنند؛فرمودند به اون کیفیتی که سر در بدن ندارند ….” هنوز از اون رگ ها خون جاریه …”
دومین نفر مادرشون فاطمه هست تا نگاه زهرا به این رگ های بریده میرسه چنان صیحه و ناله ای میزنن حسین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
متن روضه شب جمعه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اگر چه نوکری نکردم هوایِ کربلاتُ کردم یه بار دیگه بگو بیامُ دوباره دورِ تو بگردم از این زمونه سیر شدم یه برات امضاء کن حالا که سر به زیر شدم یه برات امضاء کن تو روضه ی تو پیر شدم یه برات امضاء کن تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ هر کی کربلا نره ناکامِ حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ ای آقا.... *شب جمعه، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه...: "بُنَيَّ! قَتَلوكَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده...لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت... آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش... دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد.... کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن...* خاک به سَرِ من از غم حسین شکست کَمَرِ من زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من خاک به سَرِ من مادرش صدا می زد:پسرِ من تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من نا نداشت،سقا نداشت برایِ دست و پا زدن تو قتلگاه جا نداشت جون نداشت،سامون نداشت طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت *هر کجا نشستی صدا بزن:حسین
منتخب روضه حضرت رقیه (3.mp3
5.73M
#منتخب_روضه
حتماً خبر داری،افتادم از ناقه
❤️#حضرت_رقیه_سادات❤️
حتما خبر داری،افتادم از ناقه
دیگه نگم چی شد،گوشم هنوز داغه
دستا که رفت بالا،چشمامو میبستم
بابا بگو آیا،من خارجی هستم؟!!
مهمونی بردنم، از اون شبم نپرس
من بهتره نگم،از زینبم نپرس
از زخم بی حساب،از اونهمه عذاب
جیزی ازم نپرس،از چادر و نقاب
از مجلس شراب
بابا همه مهموناشو دعوت کرد
یه عده نامرد بی حیای چشم چرونو دعوت کرد
⬅️همه مست...
🔹بابا غرور مارو شکوندن
😭😭😭😭😭
#حسین
😭😭😭😭😭😭😭😭
بابایی...
به جز سنگ تو صحرا،بالشت ندارم،بابایی
به جز سیلی دست نوازش ندارم بابایی
به جز مردنم دیگه خواهش ندارم،بابایی
بیا و کفن کن خودت،دخترت رو بابایی
کمک کن بزارم رو زانو،سرت رو بابایی
بشورم با اشکام رگ حنجرت رو،بابایی
ببین گریه راه گلومو گرفته،یا مظلوم
همونی که از ما عمومو گرفته یا مظلوم
با آتیش، بلندیه مو مو گرفته یا مظلوم
😭😭😭
#حسین_جان
نبودی چقد دیدم آزار نبودی بابایی
برات چی بگم از تو بازار،نبودی بابایی
منو زد سرم خورد به دیوار،نبودی بابایی
مارو شب تو صحرا گذاشتن،نبودی بابایی
روی صورتم جا گذاشتن نبودی،بابایی
روی چادرم پا گذاشتن،نبودی بابایی
#خیلی_بَدَن_بابا
تو رفتی و تو خیمه ما اومدن بابا
#خیلی_بَدَن_بابا
چرا جلو عروسکم مارو زدن،بابا؟!
😭😭😭😭😭😭😭
#حاج_عباس_طهماسب_پور
#شب_سوم_محرم
#حضرترقیه_عزاداری
#دم #تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شب سوم محرم
🎙سبک نوحه
خوش آمدی مهربانِ من
ای همدم و همزبانِ من
بابا اِی دردت به جان من
ای پدر ای پدر
تو نبودی بابا،همچو گل پژمردم
کربلا تا به شام،تازیانه خوردم
یا اباعبدالله...
بابا فدای چشم ترت
نظری کن سوی دخترت
شده ام شَبیهِ مادرت
ای پدر ای پدر
زحمتِ عمّه ام،آبرویم بخر
با خودت اِی بابا،دخترت را ببر
یا اباعبدالله...
واحد سنتی شب هفتم
ای ساقی لب تشنگان
ای محسن کرببلا ، ای غنچه پرپر ، مظلوم علی اصغر
شد در زمین و آسمان ، از داغ تو محشر ، مظلوم علی اصغر
شش ماهه نوزادی ولی ، تو مرد میدانی ، شمشیر برانی
کردی تو کاری حیدری ، مثل علی اکبر ، مظلوم علی اصغر
ای حاجی شش ماهه ام ، راحت شدی بابا ، از دست این دنیا
بابا سلامم را رسان ، بر حضرت مادر ، مظلوم علی اصغر
آتش بگیرد حرمله، زد شعله بر جانم ، چون ابر بارانم
تیر سه شعبه قاتلت ، شد مثل آب آور ، مظلوم علی اصغر
گشت از تلظی های تو ، هفت آسمان گریان ، لب تشنه دادی جان
شرمنده شد از روی تو ، بابای بی یاور ، مظلوم علی اصغر
من با چه رویی اصغرم ، روو بر حرم آرم ، خورده گره کارم
چشم انتظار تو بُوَد در خیمه ها مادر ، مظلوم علی اصغر
باید چگونه من کنم ، این غصه را باور ، طفلم شده بی سر
افتاده این تیر سه پر ، بر جان این حنجر ، مظلوم علی اصغر
باید تو را دفنت کند ، بابا تک و تنها ، ای وای ازین دنیا
ترسم بُوَد در آوری ، تو روی نیزه سر ، مظلوم علی اصغر
#محمد_حسین_رحیمیان
✅ شب هفتم: علیاصغر (ع)
كودك ششماهه كه بیشير شد
حنجره او هدف تير شد
ربابِ خسته دل زمينگير شد
غنچه پرپر است/ علی اصغر است
ز نالههای آل عصمت
به خيمه شد شور قيامت
⚜واویلتا آه و واویلا
ای كوفيان اين كودك رباب است
زتشنهكامی جگرش كباب است
آب دهيدش بخدا ثواب است
اصغرم از عطش/ بدستم كرده غش
اين غنچه آل رسول است
نور دوچشمان بتول است
⚜واویلتا آه و واویلا
✅ حضرت علی اصغر (ع)
نالهء شه شرر زد جگر خاره مرا
در تکاپو فکند کودک گهواره را
کای پدرجان! بیا/ بَر به میدان مرا
🔘وا غریبا وا غریبا
ناوک حرمله کو که بگویم هدف
کُند و حق دهد مرا مدال شرف
خون مدال من است/ وصف حال من است
🔘وا غریبا وا غریبا
هدیهات خون من به آسمانها رود
بانگ مظلومیام به کهکشانها رود
خون من برفشان/ به سوی آسمان
🔘وا غریبا وا غریبا
چون رسی بر رباب ای پدر از من بگو
داد آبم عدو ولی ز خون گلو
فارغی ای رباب/ دیگر از شیر و آب
🔘وا غریبا وا غریبا
دفن کن پشت خیمه ای پدرجان! تنم
تا نیارد برون جسم مرا دشمنم
تا که برگ نهال/ نشود پایمال
🔘وا غریبا وا غریبا
#علی_اکبر_خوشدل_تهرانی