واحد سنتی شام غریبان
ای ساقی لب تشنگان
امشب زمین و آسمان ، از غصه گریان است ، شام غریبان است
در کربلای بی حسین ، زینب پریشان است ، شام غریبان است
آه از نهاد این زمین تا عرش اعظم رفت ، سلطان عالم رفت
جسمش به گودال و سرش در کوفه مهمان است ، شام غریبان است
کرده قیامت کینه ها ، از حیدر کرار ، شد غصه ها بسیار
وقت جسارت کردن ِ سم ستوران است ، شام غریبان است
زینب کند گریه برین ، تن ها که شد بی سر ، یا روضه مادر
در آتش دیوار و در ، هر خیمه سوزان است ، شام غریبان است
عباس با غیرت کجاست ، شد خیمه ها غارت ، ای وای ازین غربت
امشب چه غوغایی به پا ، در این بیابان است ، شام غریبان است
گشته رباب خون جگر ، بی طفل و گهواره ، رفته ز کف چاره
از طفل شش ماهه مگر ، دل کندن آسان است ، شام غریبان است
وای از رقیه که گره ، خورده به کار او ، چشم انتظار او
کعب نی و ویرانه و خار مغیلان است ، شام غریبان است
غارت شده پیراهن و ، انگشت و انگشتر، ، زهرا زند بر سر
بعد از حسین فاطمه غم ها فراوان است ، شام غریبان است
#محمد_حسین_رحیمیان
❣﷽❣
◼️#امام_حسین_ع
بگرید زمین و بگرید سما
فلک نوحه خوان ، سینه زن نینوا
سلام علی شاه شیب الخضیب
سلام علی ساکن کربلا
◼️حسین یا حسین
بر آن پیکر پاره پاره سلام
بر آن چشم پر از ستاره سلام
بر آن قتلگاه پر از بوی سیب
بر آن زخم بیش از شماره سلام
◼️حسین یا حسین
به زخم تنت گریه ها مرهم است
هر آنچه به زخمت بگریم کم است
عزادار تو مادرت فاطمه
عزای تو عظما ترین ماتم است
◼️حسین یا حسین
گدای توام هر طلوع و غروب
منم زائرت ، قبرک فی قلوب
بگریم که پیشانی ات خورده سنگ
بسوزم که لبهای تو خورده چوب
◼️حسین یا حسین
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
اشک و مناجات و دعا را دوست دارم
این حالت خوبِ بکا را دوست دارم
من دین خود را از رسول الله دارم
زهرا، علی و مجتبی را دوست دارم
مشهد، حرم، پائین پا، صحن گهرشاد
این گنبد و گلدسته ها را دوست دارم
از تو چه پنهان باز دلتنگ حسینم
خیلی هوای کربلا را دوست دارم
آرام کنج دنج روضه می نشینم
هیئت، محرّم، روضه ها را دوست دارم
بالا نیاوردم سرم را تا ببینی
این گریه های بی صدا را دوست دارم
گریان دستّ بسته ی زینب بیا ... آه
من گریه کردن با شما را دوست دارم
مناجات با امام زمان عجل الله فرجه
شب اول محرم
سلام من به تو و بر محرم جدت
سلام من به تو و روضه ی غم جدت
فدای شال سیاهت که پرچم روضه است
دوباره آمده ام زیر پرچم جدت
به زیر چادر زهرا دوباره جمع شدیم
شدیم سینه زن داغ ماتم جدت
چقدر گریه نوشتیم پا به پای لهوف
چقدر روضه کنار مُقرَّم جدت
قسم به گریه ی هر شام و اشک هر صبحت
که اشک گریه کنان است، مرهم جدت
خدا کند که بمیرم غروب عاشورا
میان ذکر مصیبات اعظم جدت
هزار بار نوشتیم روضه را، هر بار
رسیده ایم به آن جسمِ درهم جدت
رسیده ایم به دست بدون انگشتر
رسیده ایم به آن پیکر کم جدت
بیا به مجلس روضه به خاطر عباس
بیا به حق همان قامت خم جدت
با امام زمان(عج) و گریز به روضه
عصر هر جمعه ی دلگیر، تو را می خواند
دم به دم کوچه ی تقدیر تو را می خواند
مادری چشم به راه است بیایی از راه
کنج خانه پدری پیر تو را می خواند
ندبه ها اشک شد و از تو نیامد خبری
قطره ی اشک سرازیر تو را می خواند
عالمی منتظر جلوه ی مولایی توست
هر نفس قبضه ی شمشیر تو را می خواند
ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید
صبح و شب عرصه ی تدبیر تو را می خواند
یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو
دل وامانده ی ما دیر تو را می خواند
مادری پشت در خانه صدایت می کرد
مادری خسته... زمین گیر تو را می خواند
دارد از حنجره ای خشک صدا می آید
دختری در غل و زنجیر تو را می خواند
از همان ساعت سه ساعت سر ساعت حزن
عصر هر جمعه ی دلگیر تو را می خواند
شعر مناجات با امام زمان عج
و گریز به روضه سیدالشهدا علیه السلام
بی سر و سامانم ای محبوب، سامانم بده
تو سر و سامان به این حال پریشانم بده
دائما هجران چرا؟ از وصل هم چیزی بگو
درد دادی خب بیا این بار درمانم بده
باطنا کور است چشمم که نمی بینم تو را
آی خورشید سحر، نوری به چشمانم بده
این گناه افتاده به جانم، نجاتم میدهی؟؟
چشم پاکی مثل چشمان شهیدانم بده
زود می لرزد دلم وقت گناه و معصیت
یا اباصالح خودت قوت به ایمانم بده
از کنار اسم تو ساده گذشتم، عفو کن
با همین یابن الحسن، چشمان گریانم بده
من همیشه روزی اشکی فراوان خواستم
لطف کن در روضه ها اشک فراوانم بده
کربلا، مشهد، نجف، آقا نمی دانم فقط
روزی ام را از همانجا که نمی دانم بده
یک زیارت لطف کن من را ببر با خود حرم
در حرم روضه بخوان، سوز حسین جانم بده
......
با سلام روضه ات بر جان ما آتش بزن:
السلام ای کشته ی دور از وطن، ای بی کفن...
شعر امام زمان – مناجات امام زمان (عج)
آقا قسم به جان شما خوب میشوم
باور کن آخرش به خدا خوب میشوم
حتی اگر گناه خلایق کشم به دوش
با یک نگاه لطف شما خوب میشوم
این روزها ز دست دل خویش شاکیم
قدری تحملم بنما خوب میشوم
من ننگ و عار حضرتتان تا به کِی شوم
کِی از دعای اهل بکا خوب میشوم
جمعی کبوتر حرم فاطمی شدنم
من هم شبیه آن شهدا خوب میشوم
گر چه دلم ز دوری تان پر جراحت است
در چشمه سار ذکر و دعا خوب میشوم
من بدترین غلام حقیر ولایتم
ای بهترین امام، بیا، خوب میشوم
با این همه بدی به ظهور شما قسم
با یک نسیم کرب و بلا خوب میشوم
شاعر:سیدمحمد میرهاشمی
___________________
شعر امام زمان – مناجات امام زمان (عج)
آقا قسم به جان شما خوب میشوم
باور کن آخرش به خدا خوب میشوم
حتی اگر گناه خلایق کشم به دوش
با یک نگاه لطف شما خوب میشوم
این روزها ز دست دل خویش شاکیم
قدری تحملم بنما خوب میشوم
من ننگ و عار حضرتتان تا به کِی شوم
کِی از دعای اهل بکا خوب میشوم
جمعی کبوتر حرم فاطمی شدنم
من هم شبیه آن شهدا خوب میشوم
گر چه دلم ز دوری تان پر جراحت است
در چشمه سار ذکر و دعا خوب میشوم
من بدترین غلام حقیر ولایتم
ای بهترین امام، بیا، خوب میشوم
با این همه بدی به ظهور شما قسم
با یک نسیم کرب و بلا خوب میشوم
شاعر:سیدمحمد میرهاشمی
___________________
شعر مناجات با امام زمان عج
و گریز به روضه سیدالشهدا علیه السلام
بی سر و سامانم ای محبوب، سامانم بده
تو سر و سامان به این حال پریشانم بده
دائما هجران چرا؟ از وصل هم چیزی بگو
درد دادی خب بیا این بار درمانم بده
باطنا کور است چشمم که نمی بینم تو را
آی خورشید سحر، نوری به چشمانم بده
این گناه افتاده به جانم، نجاتم میدهی؟؟
چشم پاکی مثل چشمان شهیدانم بده
زود می لرزد دلم وقت گناه و معصیت
یا اباصالح خودت قوت به ایمانم بده
از کنار اسم تو ساده گذشتم، عفو کن
با همین یابن الحسن، چشمان گریانم بده
من همیشه روزی اشکی فراوان خواستم
لطف کن در روضه ها اشک فراوانم بده
کربلا، مشهد، نجف، آقا نمی دانم فقط
روزی ام را از همانجا که نمی دانم بده
یک زیارت لطف کن من را ببر با خود حرم
در حرم روضه بخوان، سوز حسین جانم بده
......
با سلام روضه ات بر جان ما آتش بزن:
السلام ای کشته ی دور از وطن، ای بی کفن...