.
#بیست_و_هشت_صفر_
#شهادت_امام_حسن_
#نوحهقدیمیامامحسنمجتبی(ع)
........
اولین سبط پیمبر ، کشته از زهر جفا شد
بار دیگر شهر احمد ، غرق در شور و نوا شد
نخل هستی بی ثمر شد
مجتبی خونین جگر شد
وا اماما واماما ، واشهیدا واشهیدا
از شرار زهر کینه ، شد خزان یاس بهاران
در کنار قبر احمد ، پیکرش شد تیر باران
مرد مظلومی دوباره
زد به جان و دل شراره
وا امام واماما ، واشهیدا واشهیدا
در غم فرزند زهرا ، سینه ها شد شمع سوزان
شد حسینش غرق ماتم ، خواهرش زینب پریشان
ای خدا خون بر دلش شد
همسر او قاتلش شد
وا اماما وا امام ، واشهیدا واشهیدا
قلب خونین من امشب ، در بقیع اش بال و پر زد
تربت ویرانه او ، شعله شد بر جان شرر زد
قبر او زایر ندارد
مرقدش حایر ندارد
وا اماما وا اماما ، واشهیدا واشهیدا
در غم فرزند زهرا ، قامت هستی کمان است
داغ دار ماتم او ، مهدی صاحب زمان است
دومین نور امامت
پر گشوده سوی جنت
وا امام وا اماما ، وا شهیدا واشهیدا
............................
.
در رثای امام حسن مجتبی علیه السلام - نوحه
-------------
امشب مدینه دارد به گردون
چشمی پر از اشک طشتی پُر از خون
می شود امشب - خونین دل زینب
نور دل زهرا - جانش رسد بر لب
ای حسن جان مولا حسن جانم
آنان که راه شیطان سپردند
از زیر پایش سجاده بردند
دشمن آوا زد - لطمه به گلها زد
در پیش چشمانش - سیلی به زهرا زد
ای حسن جانم مولا حسن جانم
این حجت حق غم گشته یارش
در خانه دارد دشمن کنارش
آن گل پرپر - در گلشن حیدر
جانش به لب آمد - از کینه ی همسر
ای حسن جانم مولا حسن جانم
اکنون بگویید با غمگساران
جسم شریفش شد تیرباران
تیر دشمن بود - دلها به شیون بود
شمع عزا یاران - در سینه روشن بود
ای حسن جانم مولا حسن جانم
تابد به دل ها نور وسیع اش
مانده به غربت خاک بقیع اش
ای خدا ما را - ده لطف دریا را
با اشک خود شوییم - تا قبر مولا را
ای حسن جانم مولا حسن جانم
https://eitaa.com/brgzida
.
.
#قسمت_پایانی_ #روضه و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه
●━━━━━━───────
*هر جوری بود پیامبر و از گودال نجات داد لذا وقتی فاطمه رسید دید همه وجود علی رو خون گرفته.. گفتن اگه علی نبود پیغمبر از دنیا رفته بود. شاید زیر لب میگفت انشا ءالله جبران میکنم. همین روزها میاد پشت در با آتش میجنگه....
سر پیغمبر تو دامنه علیه داره نگاه میکنه فاطمه اومد، جبرئیل اومد یا رسول الله بشارت..عالم برزخ رو مزین کردن ارواح انبیا چشم به راه شمان.. فرمود: جبرائیل! یه خبری بده دلم خوش بشه.چی میخوای یا رسول الله؟ دلم برا امتم شور میزنه..جبرئیل رفت برگشت..یا رسول الله خدا گفته دوباره این آیه رو برات بخونم.. ولسوف یعطیک ربک فترضی اینقدر خدا به عشق تو میبخشه تا تو راضی بشی
گفت: برادرم عزرائیل حالا میخوای جونم رو بگیری، بگیر..حسنین دویدند خودشون رو انداختن رو سینه ی پیغمبر..دستور اینه رو سینه ی محتضر رو سبککنید مثلا دکمه پیراهنشو باز کنید..این چند نفس آخر رو راحت بکشه. فاطمه میخواد بچه ها رو برداره. پیغمبر فرمود: زهرا جان صبر کن اینها تو بغلم هستن راحت تر جون میدم ..
یا رسول الله امروز یه تابوت آوردن کنار قبرت اینقدر تیر به این تابوت زدند.که امامحسین دونه دونه تیرا رو در میاورد. هفتاد چوبه تیر به تابوت خورده و بدن رودوخته اگه بخواد این تیر، این تیری که شعبه داره در بیاد گوشت رو در میاره...انقدر امام حسین امروز تو مدینه گریه کرد.
دیگه بعد تو عطر نمیزنم..دیگه بعد تو محاسنم رو خضاب نمیکنم.دیگه بعد تو داداش.. غارت زده به کسی نمیگن که مالشو بردن، غارت زده منم که داغ برادری چون تو رو دیدم..همه حرفها رو کنار امام حسن زد اما یه حرف رو گذاشت برا علقمه ..دید همه ی بدن رو تیرها فرا گرفتن.. دست نداره چشمش از کاسه بیرون اومده، فرق شکافته..یه دفعه دست به کمر گرفت.. عباس جان حالا دیگه کمرم شکست..
«حسین...»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج_
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه_
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام_
#شهادت_امام_حسن_
#بیست_و_هشت_صفر_
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
https://eitaa.com/brgzida