eitaa logo
برگزیده اشعار مداحی
232 دنبال‌کننده
91 عکس
102 ویدیو
19 فایل
با سلام خدمت همه ی عزیزان، با نظرات وپیشنهادات سازنده ی خود، حقیر را یاری فرمایید @MA1313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زینب کبری یه نگاه کردن دیدند رأس مطهر ابی عبدالله، داره عقب قافله رو نگاه میکنه، آمدند خدمت زین العابدین ، امام زمانشون، عزیز برادرم،چه خبره؟ فرمود بچه هارو شمارش کن، به نظر یه بچه جا مانده، شمارش کردن دیدن بله یه دختری از قافله جا مانده ، ان شاء الله دسته جمع بریم با نابودی آل صعود و قاطبه و اربابانشون، اون حرم بی بی رو جوری بسازیم که از حرم زینب کبری تا حرم حضرت رقیه یه بین الحرمین دیگری ، درست کنیم، اون حرمی که هر کی مشرف میشد یکی از هدایایی که می‌برد عروسک یا اسباب بازی بود ، میخاست به مردم شام، یاد بده، نانجیبا، دختر اگه بی قراری کنه با اسباب‌ بازی ساکتش می کنند نه با رأسُ الحُسین بچه ها رو شمارش کرد دید یه دختر جا مانده، تو بعضی نقل‌ها داره که نیزه ای که سر ابی عبدالله روش بود یه مرتبه در زمین فرورفت هر کاری کردم نتونستم بیارنش بیرون، امیر قافله گفت اینجا اُتراق میکنیم اُتراق کردند زینب کبری می‌داند که اگر کسی همراهی این قافله رو نکنه کتک میخوره، از گودال اینا رو دارند میزنند، تعبیر امام سجاد اینه، فرمود اِندَمَعَت مِن اَحَدِنا عَینٌ فَقُرِعَت رَاسُه بِالرُّبح اگه یک نفر از ما در این قافله گریه میکرد نیزه دار ها با نیزه به سرش میزدند، لذا عقیله ی بنی هاشم می‌داند که اگر زودتر از عمال به این دختر نرسه جان دختر در خطره، قافله که اتراق کرد زینب تو اون تاریکی شب، دوان دوان ، آمد عقب قافله بلکه بتونه این نازدانه رو پیدا کنه، آمد به نور مهتاب. دید یه سایه ای رو زمین افتاده، خوشحال شد که جلوتر از دیگران این دخترو پیدا کرده همين طور که به این سایه نزدیکتر می‌شد خیالش راحت‌تر می‌شد آمد دید این همون دختر حسینه، اما جلوتر از زینب یه بانوی دیگری آمده، ایندختر رو توی این خاک بیابان بغل گرفته، تعجب کرد همين که نزدیک شد دید اون بانو مادرش فاطمه ست، جلوتر از زینب کبری آمده زینب کبری دختر رو فراموش کرد تا مادر رو دید درد دلش تازه شد مادر کجا بودی علی اکبرم رو اربا اربا کردن ، مادر کجا بودی علمدار قافله مونو دم علقمه زمینگیر کردن، دونه دونه گلایه ها رو گفت درد دلا رو گفت صدیقه ی طاهره فرمودند دخترم، در تمام این مصائب، من با تو و در کنار تو بودم یه جلوه اش رو گفت بی بی، بنا به این نقل، فرمود دخترم میخای بگم تو گودال چجوری سرش رو جدا کرد اون لحظه سر حسین تو بغل من بود نا نجیب نشست رو سینه... حجت‌الاسلام میرزامحمدی https://eitaa.com/brgzida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبری کنید این کشته‌ها را می‌شناسم جاماندگان نینوا را می‌شناسم من زاده‌ی زهرا علی بن الحسینم هم زخم‌ها را، هم شفا را می‌شناسم گرچه شناسایی کمی سخت است اما من دو یتیم مجتبی را می‌شناسم این پیکر مُثله که مانده روی خاک و رفته سرش بر نیزه‌ها را می‌شناسم از عمه‌جانم مانده اینجا یادگاری طفلان اویند این دو تا را می‌شناسم از علقمه بوی عمو جانم می‌آید ای قوم! بوی آشنا را می‌شناسم من تک‌تک این تکه‌تکه جسم‌های از هم جدا، از سر جدا را می‌شناسم یک پیرهن حتی نماند از یوسف اما من یوسف کرببلا را می‌شناسم دفنش بدون بوریا امکان ندارد من پیکر خون خدا را می‌شناسم بر جسم بابای غریبم یک نشانی است بر سینه‌ی او جای پا را می‌شناسم https://eitaa.com/brgzida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊﷽🕊 .... به سبک ساده و دلنشین برای . السلام (ص) (ع) (عج) (ع) (ص ) (ع) مکه ومدینه ✴️ ◾️ ◾️ س ✅ ♻️ _حضرت_ رقیه_ عزا_در_عزا_شد (،س) حضرت_اباالفضل_العباس_ (علیه السلام دیدار در خرابه ⚫️ ( 5) ⚫️ ⚫️گریز به امام حسن ع ⚫️گریز به حضرت علی اکبر ع زینب_صدا_میزد مدح_حضرت_رقیه سلام الله علیها (2) نجوای پایانی با (عج) بانوای . 🕊 ◾️ (۲) ختم مادر غریبان مادر(2) فاطمه زهرا (س) #شب_قدر #نوحه_سنتی_شب_قدر
تن‌ها به روی خاک مانده، سر نمانده چیزی به غیر از خاک و خاکستر نمانده جسم جوانان بنی هاشم به خاک است لشکر نمانده، ساقی لشکر نمانده با احتساب آتش خیمه یقیناً چیزی برای دفن از اکبر نمانده با احتساب نعل‌های تازه حتماً چیزی هم از قنداقه‌ی اصغر نمانده زیباترین پروانه در گودال مانده پروانه‌ای که در تن او پر نمانده مادر کنار پیکرش روضه گرفته نایی برای گریه‌اش دیگر نمانده تقصیر قلب سنگ نیزه‌دارها شد حالا کنار او اگر خواهر نمانده پیچید پیکر را میان بوریا و فرمود آقا: چیزی از پیکر نمانده :: با احتساب ضربه‌های آخر شمر حتماً دگر چیزی از این حنجر نمانده https://eitaa.com/brgzida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما برای دفن شاه کربلا آماده‌ایم رو به سوی قتلگاه و علقمه بنهاده‌ایم یک بدن صد پاره از شمشیر و تیر خنجر است این گل دامان لیلا یا علی اکبر است یک بدن بی‌دست و سر مانده کنار علقمه مثل مادر اشک ریز و در عذایش فاطمه سیزده ساله گلی افتاده در دریای خون از حنای خون شده سر تا به پایش لاله‌گون لاله‌ها پیداست اما غنچه‌ی پرپر کجاست پیکر سرباز ششماهه علی‌ اصغر کجاست جسم یاران حسین ابن علی بر روی خاک از دم شمشیر و خنجر قطعه قطعه چاک چاک از کنار علقمه آید صدای زمزمه می‌چکد بر جسم ثارالله اشک فاطمه ✍ ─⊱✾♡✾⊰─ 💠 اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ 💠 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─ https://eitaa.com/brgzida
کانال نوحه مجمع الذاکرین.mp3
949K
❣﷽❣ 🏴 🏴 خودم دیدم به نی راس بریده ز سیلی رنگ رخسار پریده 🏴غریبم من غریبم من غریبم علمدارم به خون غلطیده دیدم فغان و ناله ی طفلان شنیدم ز بی آبی خزان گلهای زهرا همه بار مصیبت را کشیدم 🏴غریبم من غریبم من غریبم خرابه کودکی در پیچ و تاب است تمام گریه اش بهر رباب است شنیدم عمه ام با طفل میگفت کنون مهمان سر خونین باب است 🏴غریبم من غریبم من غریبم https://eitaa.com/brgzida