eitaa logo
🇮🇷🇮🇷آتش به اختیار 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
105 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
5.4هزار ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اربعین تمرین زندگی بعد از ظهور و همراهی با امام زمانه (عج) آتش به اختیار @brjko1402 # ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پویش همسفر من| قسمتی از وصیت‌نامه شهید ذوالفقاری: وصیت می‌کنم در ایران دفنم نکنید اگر شد، ببرند امام رضا (ع) طواف بدهند و برگردانند و در نجف و سامرا و کربلا و کاظمین طواف بدهند و در وادی السلام دفن کنند. آتش به اختیاد @brjko1402
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- چه حسی داشتین وقتی حجاب رو انتخاب کردین؟ + فهمیدم که صاحاب دارم. یکی داره منو نگاه می‌کنه. به ملائکه‌ش می‌گه ببینین این سهیلای منه ها. ‌ یادی کنیم از این فیلم زیر خاکی ؛ خانم سهیلا آرینِ تازه مسلمان شده آتش به اختیار @brjko1402
1623739897_D1kA7.mp3
5.35M
عاشقان وقت نماز است اذان میگویند🌺 🕌 اذان با صوت زیبا و دلنشین استاد موذن زاده اردبیلی🤗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ان شاءالله شرح نامه ۳۳و خطبه ۳۳ نهج البلاغه مولای متقیان را خواهیم داشت عزیزان یکمقدار شرح خطبه ۳۳ طولانیست که در چند بخش تقدیم عزیزان میشود حتما با دقت مطالعه کنند پیشاپیش از لطف و حسن توجه و صبوری همه عزیزان کمال تشکر را دارم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ 🔹🔹 آن گاه امام(عليه السلام) به اين حقيقت اشاره مى کند که هرکس کار نيک و بدى کند پاداش و کيفر آن را خواهد ديد مى فرمايد: «در حالى که هيچ کس جز انجام دهنده کار نيک به پاداش آن نمى رسد و کسى جز فاعل شر، کيفر آن را نمى بيند»; (وَلَنْ يَفُوزَ بِالْخَيْرِ إِلاَّ عَامِلُهُ، وَلاَ يُجْزَى جَزَاءَ الشَّرِّ إِلاَّ فَاعِلُهُ). اين نکته برگرفته از آيات شريفه قرآن است که مى فرمايد: (فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَيْراً يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة شَرًّا يَرَهُ). اشاره به اينکه اين افراد که براى ايجاد مفسده و اختلاف در ميان مسلمانان به تلاش و کوشش بر مى خيزند و همچنين فرمانده اصلى آنها هيچ کدام سودى نخواهند برد و شر و فساد دامن آنها را نيز خواهد گرفت. سپس قثم بن عباس را مخاطب ساخته مى فرمايد: «حال که چنين است براى حفظ آنچه در دست دارى قيام کن، قيام شخصى دور انديش و محکم و نيرومند، قيام شخصى خير خواه و عاقل که از سلطان خويش پيروى مى کند و مطيعِ فرمان امام خويش است»; (فَأَقِمْ عَلَى مَا فِي يَدَيْکَ قِيَامَ الْحَازِمِ الصَّلِيبِ، وَالنَّاصِحِ اللَّبِيبِ، التَّابِعِ لِسُلْطَانِهِ، الْمُطِيعِ لاِِمَامِهِ). بدين وسيله امام(عليه السلام) اراده او را تقويت مى کند و براى انجام وظيفه در مقابل توطئه معاويه و خراب کاران شام آماده مى سازد و در ضمن بر نظارت خود نسبت به اعمال وى تأکيد مى ورزد. امام(عليه السلام) در اين بيان کوتاه و پر معنا شرايط فرماندارى موفق را بيان کرده است: دورانديش بودن، محکم در برابر حوادث ايستادن، خيرخواه مردم و پيشوا و امام بودن، و چشم و گوش بر امر و فرمان داشتن. به يقين اگر اين شرايط در هر مدير و فرمانده اى جمع شود در کار خود موفق خواهد بود و توطئه هاى دشمن را در هم خواهد شکست. آن گاه در پايان اين نامه هشدار ديگرى به او مى دهد و مى فرمايد: «از انجام عملى که ناگزير شوى در برابر آن عذرخواهى کنى بپرهيز. و هرگز به هنگام اقبال نعمت مغرور وسرمست مباش و نه در شدايد و مشکلات سست و ترسو. والسلام»; (وَإِيَّاکَ وَمَا يُعْتَذَرُ مِنْهُ، وَلاَ تَکُنْ عِنْدَ النَّعْمَاءِ بَطِراً، وَلاَ عِنْدَ الْبَأْسَاءِ فَشِلاً، وَالسَّلاَمُ). ضرب المثل معروفى در ميان توده مردم هست که مى گويند: «عذرخواهى روى انسان را سفيد نمى کند» درست است که انسان در مقابل خطاهاى خود بايد معذرت بطلبد; ولى بايد توجّه داشت که اين معذرت خواهى هرگز انسان را به جايگاه اولى باز نمى گرداند، پس چه بهتر که مراقب باشد کارى نکند که مجبور به عذرخواهى شود. همچنين بايد چنان پر ظرفيت و خويشتن دار و مسلط بر نفس باشد که اقبال و ادبار نعمت ها در او اثر نگذارد. نه همچون افراد کم ظرفيت که با اندک پيروزى چنان خوشحال مى شوند که در پوست خود نمى گنجند و در مقابل اندک شکست چنان پريشان مى شوند که دست و پاى خود را گم مى کنند. هر گاه در اين چند خط نامه مختصر و فشرده امام(عليه السلام) دقت کنيم مى بينيم همه چيز در آن هست و اين نشانه روشنى از فصاحت و بلاغت فوق العاده امام(عليه السلام) و آگاهى او بر همه مسائل سياسى و اجتماعى و اخلاقى است. * : قثم بن عباس کيست؟ «قثم» در اصل «قاثم» بوده به معناى شخص سخاوتمند و پربخشش (سپس الف آن افتاده است). اين اسم براى قثم بن العباس اسمى با مسمّا بوده، زيرا او را صاحب بخشش و سخاوتمند شمرده اند. او پسر عموى پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) و امير مؤمنان على(عليه السلام) و فرزندزاده عبدالمطلب و مادرش ام الفضل لبابه دختر حارث از ياران رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بود و نوشته اند مادرش پس از خديجه(عليها السلام) اوّلين زنى بود که اسلام آورد. در کتب رجال و تاريخ او را مردى با فضيلت و قوى شمرده اند. در زمان حکومت امير مؤمنان على(عليه السلام) مدتى والى مدينه و سپس والى مکّه شد و در اين سِمت تا زمان شهادت امير مؤمنان(عليه السلام) باقى ماند و در سال 38 هجرى به عنوان اميرالحاج از سوى آن حضرت انتخاب شد. مى گويند هنگامى که امير مؤمنان(عليه السلام) در محراب عبادت در خون خود غلطيد، قثم در مسجد کوفه حاضر بود و هنگامى که ابن ملجم در حال فرار بود او را دستگير کرد. در ايام معاويه به موجب دوستى که با سعيد بن عثمان، والى خراسان داشت به خراسان رفت و در جنگى که در سمرقند واقع شد حضور داشت و در آنجا به شهادت رسيد. ✔️پایان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ 🔹 🔹 ✅️ 🔷امام (عليه السلام) در آغاز اين خطبه به عصر بعثت پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم) و ظهور انقلاب اسلامى در جزيرة العرب اشاره مى کند و نشان مى دهد که مردم در عصر جاهليت در چه شرايطى مى زيستند و پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) آنها را به چه افتخار و سعادتى رسانيد، مى فرمايد: خداوند محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) را هنگامى مبعوث کرد که هيچ کس از عرب کتاب آسمانى نمى خواند و ادّعاى نبوّتى نداشت (همه آنها از دعوت انبيا دور مانده بودند و از کتب آسمانى، محروم و در گرداب شرک و کفر غوطه ور بودند);(إِنَّ اللهَ بَعَثَ مُحَمَّداً(صلى الله عليه وآله وسلم) وَ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ يَقْرَأُ کِتَاباً وَ لاَيَدَّعِي نُبُوَّةً). بعضى از مفسران معروف نهج البلاغه در اينجا اين سؤال را مطرح کرده اند که چگونه مى توان گفت که احدى از عرب نه کتاب آسمانى داشت و نه پيرو پيامبرى از پيامبران خدا بود، در حالى که مى دانيم که جمعيت قابل ملاحظه اى از يهود و گروهى از مسيحيان در آن سرزمين مى زيستند و کتابى به نام تورات و انجيل در ميان آنان بود؟ سپس در جواب اين سؤال اشاره به تحريف تورات و انجيل کرده اند. بنابراين کتابى که در ميان آنها بود، کتاب راستين نبود و نيز پيروى آنان از حضرت موسى و مسيح، دروغين بود. آنها آن گاه به اين آيه استدلال کرده اند که مى فرمايد: (قُلْ مَنْ اَنْزَلَ الْکِتابَ الَّذى جاءَ بِهِ مُوسى نُوراً وَ هُدىً لِلنّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَراطيسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ کَثيراً); «بگو: چه کسى کتابى را که موسى آورد، نازل کرد، کتابى که نور و هدايت براى مردم بود؟ (امّا شما يهود) آن را به صورت پراکنده اى در آورديد، قسمتى را (که به سود شما است) آشکار مى سازيد و بسيارى را (که برخلاف هواى نفسانى شما است) پنهان مى داريد؟» اين احتمال را نيز داده اند که منظور عرب، در اينجا اکثريت آنها است که مشرک و بت پرست بودند. پاسخ سومى که به اين سؤال مى توان داد اين است که يهود جزوِ ساکنان بومى جزيرة العرب نبودند، بلکه طبق آنچه در تواريخ معروف آمده است، هنگامى که بشارت هاى ظهور پيامبر اسلام را در کتب خود خواندند و احساس کردند وقت ظهور نزديک شده، به آنجا آمدند که شاهد ظهور آن بزرگوار باشند، هر چند بعداً از ترس اين که منافع شان به خطر افتد، راه نفاق و عداوت را پوييدند. مسيحيان نيز، احتمالا مهاجران و در عين حال، بسيار در اقليت بودند. به هر حال، امام (عليه السلام) در اين سخن به دور ماندن اقوام جاهلى از سرچشمه وحى و نبوت اشاره مى کند و همين يک نکته نشان مى دهد که تا چه حدّ آنها در گرداب شرک غوطه ور بودند و در شعله هاى آتش فساد مى سوختند. حضرت سپس روشن مى سازد که آنها در پرتوِ انوار وحى و نبوت و طلوع آفتاب عالمتاب اسلام، به کجا رسيده اند. مى فرمايد: «او مردم را تا سر منزل سعادتشان سوق داد و به محيط رستگارى و نجات رسانيد»; (فَسَاقَ النَّاسَ حَتَّى بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ وَ بَلَّغَهُمْ مَنْجَاتَهُمْ) نه تنها آنها را از شرک و کفر و انحرافات عقيدتى رهايى بخشيد و فساد اخلاق و ظلم و بى عدالتى را از ميان آنان برچيد، بلکه قوّت و قدرت و حکومت و تمدن درخشانى را براى آنها نيز فراهم ساخت، و لذا حضرت در ادامه سخن مى افزايد: «نيزه هاى آنها صاف و (در مسير صحيح) پابرجا و جاى پاى آنها محکم شد; (فَاسْتَقَامَتْ قَنَاتُهُمْ وَ اطْمَأَنَّتْ صَفَاتُهُمْ). و به اين ترتيب هم به پيروزى معنوى دست يافتند و هم به قدرت و نعمت هاى مادّى و اينها همه از برکت قيام پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم) و نزول قرآن مجيد بود. تعبير به «مَحَلَّتَهُمْ» اشاره به جايگاه شايسته اى است که مى بايد انسانِ بافضيلت، به آن برسد و تعبير به «مَنْجاتَهُمْ» اشاره به نقطه نجاتى است که هيچ گونه جاى خوف و وحشت در آن نيست و نجات و رستگارى را تضمين مى کند. و تعبير به «اَسْتَقامَتْ قَناتُهُمْ» با توجه به اين که، «اسْتَقامَتْ» به معناى راستى و پابرجايى، و «قَناة» به معناى «نيزه» است، اشاره به قوّت و قدرت و پيروزى و غلبه بر دشمنان است. بعضى از شارحان نهج البلاغه، استقامت را در اينجا، اشاره به صاف بودن نيزه ها که کنايه اى است از انتظام امور و نظم حکومت و دولت و جامعه و قوّت و قدرت، دانسته اند، ولى با توجه به اين که نيزه معمولا راست و مستقيم است و اگر کج شود مى شکند و قابل راست کردن نيست (زيرا آن را از چوب مى ساختند نه از فلزات) ممکن است اين تعبير اشاره به آرامش و اطمينان خاطر باشد; چرا که سربازان در هنگام آرامش پاى نيزه هاى خود را در زمين فرو مى کردند و به صورت صاف و مستقيم باقى مى ماند و اين نشان مى داد که آنها از حمله دشمن در امانند و خيالشان راحت است.