5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کهندژ یا قلعهی دیو، یه مکان مرموز و تاریخیه که قدمتش به دوران ساسانیان برمیگرده ولی عدهای اینجا رو متعلق به دوران مادها میدونن!
قلعهای دیدنی در ماهنشان، که نزدیک روستای بهستانه. برای همین به «قلعه بهستان» هم معروفه. حالا اینکه چرا بهش میگن «قلعه دیو» چون قدیمیها اعتقاد داشتن که دیوها روی #تخته سنگهای بالای ستونهای قلعه، که ظاهرشون مرموز و عجیبه، #استراحت میکردن!
این قلعه کنار رود قزلاوزنه و دقیقا پایین جاذبهی معروف دیگهای به اسم «دودکشهای جن» .
قلعهی بهستان تو فهرست آثار #ملی #ایران ثبت شده ولی متاسفانه مثل خیلی از بناهای #تاریخی دیگه، بهدرستی ازش #نگهداری و #مراقبت نمیشه.
🙈@cartoon_ghadimy🙊
#حکایت📚
#مثل_آباد😇
(زر دادم و دردسر خریدم!)
اکبرشاه، یکی از معروفترین پادشاهان سلسله ی گورکانی #هند بود که در بالا بردن #فرهنگ و #رفاه زندگی مردم سرزمینش بسیار تلاش کرد. او انسانی فرهیخته و علاقه مند به ادب و دانش بود و همواره اجازه می داد که متکلمان و دانشمندان از مذاهب مختلف در قصر او آزادانه و بدون ترس به بحث و #مناظره بپردازند .
اکبرشاه خودش هم قریحه ی شاعری داشت و گاهگاه به #فارسی #شعر می سرود. آورده اند که، شاه بعد از یک شب خوشگذرانی که در مصرف مسکرات افراط کردهبود ،بامدادان با سردرد شدیدی از خواب بیدار شد، آنچنان حال شاه بد شد که به ناچار ان روز را در بستر به #استراحت پرداخت و چون ندیمان وخدمتگزاران برای عیادت به نزد او می رفتند این #شعر را مکرر در پاسخ انها می گفت که
دوشینه ز کوی می فروشان
پیمانه ی می به زر خریدم
اکنون ز خمار سرگرانم
زردادم و دردسر خریدم
مصرع انتهایی #شعر اکبرشاه یعنی "زر دادم و دردسر خریدم"، بعدها به صورت #مثل در آمد و کنایه از ان است که هرگاه کسی کاری را نسنجیده و بدون فکر انجام دهد که منجر به ناراحتی و آسیبی برای شخص شود، این مصرع را جهت عبرت و پشیمانی گوید!
🙈@cartoon_ghadimy🙊