🌿اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ🌿:
#داستان_مذهبی
رمان #مخاطب_خاص_مغرور
#قسمت_41
در حالیکه قلبم بی قرار دیدن صورت نورانی آقا سید شده بود دستشو گرفتم و گفتم:فاطیما جان،مامان خیلی وقتی صدامون کرده،بریم نهار
سر سفره:فاطیما:وای من عاشق ماکارونیم
مامان کتایون پرسید:فاطیما جون،بابات تو این سه سال چی غذا درست میکرد؟
-خاله فرینازتا بابا سهراب نبود میومد غذا درست میکرد،خونه رو هم تمیز میکرد و میرفت
بابا رشته ی کلامو بدست گرفت:فاطیما عمو،چندسالته؟
فاطیما با شیرین زبونی گفت:نزدیک4سالمه عموحسین
-فاطیما،اینم نوشابه،دوغم اونجا هست،خواستی بگو برات بریزم
مامان:کیانا...جوابت چی شد؟
(داشتم نوشابه میخوردم که پریدبه گلوم)
-آخه مامان خوشگلم،بذار من اول این آقا رو ببینم بعد
فرید:راست میگه مادر شاید شما خواسته باشی خواهر من با یه گرگ ازدواج کنه نمیشه که فاطیمام که فقط داشت میخندید
مامان:به دوماد آیندم توهین کردی نکردیااا
دیگه نتونستم تحمل کنم و گفتم:خیر...اینجوری نمیشه..من میرم تو اتاقم نهار نوش جان کنم
بابا:کیانا...کیانا صبر کن
-بابا ،شب میام خیالتون راحت
بعد از نهار لباسامو پوشیدم و رفتم خونه میترا
-سلام اکیپ وفادار
فاطی:سلاااااااااااام به به به...حاج خانوم هم که تشریف آوردن
-میترا:خب خانوم سادات احوالتون؟
آهسته دوتاییشونو زدم و گفتم:ااا..حالا کی گفته من جوابم مثبته؟
فاطمه با شیطنت گفت:از اون جایی که وقتی گفت امشب خدمت میرسیم با خانواده یه جیغی کشیدی که خواجه حافظم فهمید امشب شب خواستگاریته
لبخندی از سر ذوق لبخندی زدم و نشستم...خدای مهربونم...یعنی واقعا آقا سید داره همسر من میشه؟
میترا:والدین گرامی میدونن اومدی؟
-نه،ولی یه یادداشت براشون گذاشتم
میترا:این یعنی استرس
چادرمو برداشتم و گفتم:وای بچه ها...توروخدا دیگه از این چیزا نگین..قلبم به اندازه کافی بی قراره
فاطی بحث و عوض کرد:ادامه طرحتو نمیکشی؟
با تخسی گفتم:پس اینجا اومدم برا چی؟
2ساعت بعد میترا و فاطی اومدن به کیانا سر بزنن:اینم یه شیرکاکائو برای...
که دیدن کیانا خوابش برده
-میترا:نگاش کن...خانوم وسط طراحی خوابش برده
میترا:واو...طرحشو...عمامه مشکی...با قبا و رداءسفید
گفتی تولدش کی هست؟
فاطی:کیانا؟؟؟؟
میترا:نه خیرم،آقای علوی
7خرداد
فاطی:چیییییییییییییییی؟یک ماه دیگه؟
میترا در حالیکه فاطمه رو به بیرون هدایت میکرد گفت:هیس...عروسمون خوابه
⏪ ادامه دارد
eitaa.com/chadooriyam 💓💫