#تلنڱرانہ✅
#حیا🌺
را بگذار در انتهای کَپشِنت
پایین تر از عکس با چادرت
که اتچ شده با عشوه ای پنهان😏
خــدا را چه دیدے
شاید آنقدر به سیاهےِ چادر🍃 خندیدند
که براے خودت ڪه نه !
برای آن چادر
دلت بدجور ڪباب شد !
#میم_اصانلو
#چادرےنما😒
#زینتهاےحراجڱذاشته‼️
#چـادریعنےعفتوحیـا
#چـادریعنےپوشیدڱے
#تلنڱرانہ✅
#حیا🌺
را بگذار در انتهای کَپشِنت
پایین تر از عکس با چادرت
که اتچ شده با عشوه ای پنهان😏
خــدا را چه دیدے
شاید آنقدر به سیاهےِ چادر🍃 خندیدند
که براے خودت ڪه نه !
برای آن چادر
دلت بدجور ڪباب شد !
#میم_اصانلو
#چادرےنما😒
#زینتهاےحراجڱذاشته‼️
#چـادریعنےعفتوحیـا
#چـادریعنےپوشیدڱے
🍃🌸مدافعان چـادریم🌸🍃👇👇
@chadooriyam
چادرےام♡°
میشه باهم باشیم ؟
#دختر_آفتاب
دینگ
-سلام..خوبی؟
+شما؟
دینگ
-ایکس هستم از ایگرِگ آباد
+نمیشناسم
دینگ
-حالا آشنا میشیم..
دینگ
-من با کسی نیستم..میشه با هم باشیم؟
این مکالمه برای همه ی ما،یعنی دخترها، حداقل یکبار پیش آمده..من هم مستثنی نبودم..روزی که آقای ایکس پیام داد:"آفتاب خانم میشود باهم باشیم؟"گوشی را انداختم گوشه ی تخت..ترسیده بودم..کاغذ و قلم آوردم..و شروع کردم به حساب کتاب..شوخی نبود که..قرار بود بوی فرند دار بشوم..!
به ناااام خدا..
یک جدول پنج خانه ای کشیدم
بالای خانه سمت راست نوشتم:
"برای داشتن بوی فرند نیاز داریم به.."
و بالای خانه سمت چپ نوشتم:
"آیا می توانم؟"
خب!
برای داشتن بوی فرند نیاز داریم به..
لوندی و ناز عشوه خرکی..
|اوممم!من که تا امروز ناز دارِ پدر بودم..|
آیا میتوانید؟
نه آفتاب، لوسِ باباست
نیاز داریم به..
احساسات مفت و چند روزه..
|اوممم!من که تا امروز باغِ گلِ ارزشمندِ پدر بودم..|
آیا میتوانید؟
نه آفتاب، پرنسسِ باباست
نیاز داریم به..
اعصاب قوی و یک مشت جنگ و دعوا..
|اوممم!من که تا امروز پدر داد نمیزد تا قلب کوچکم نلرزد..|
آیا میتوانید؟
نه آفتاب، دردانه یِ باباست
نیاز داریم به..
دروغ پشت دروغ..
|اوممم!من که تا امروز برایم پدر الگوی صداقت بود..|
این هم نه!اصلا و ابدا
رسیدم به خانه آخر..
این خانه چقدر به نفع من بود!
نیاز داریم به..
تیغ زدن جیب و گرفتن شارژ و کادویِ وَلِن..
|اوممم!پدر برایم کم نگذاشته بود از هر حیث و نظر..|
آیا میتوانید؟
نه آفتاب، همه ی داراییِ باباست
برایش فقط یک پیام دادم:"پیامک بعدی با پدرم طرفی آقا"
گوشی را دوباره پرت کردم روی تخت..
اینبار با یک:خدایا شکرت!
صدای چرخاندن کلید در می آمد..
کسی از دور صدا میزد:
آفتاب؟بابا؟
#میم_اصانلو
#کپی_تنها_با_نام_نویسنده_جایز_است
j๑ïท ➺
•♡| @chadooriyam |♡•
چادرےام♡°
#بانو_حجاب 👠❌ #آقا_نگاه 🗣👀 eitaa.com/chadooriyam
#سر_بجیب_تفکر ➖•❥
چرا؟
چرا همیشہ..
زن "مرڪز تاڪید" است در دایرہ
و مرد "البته" در حاشیہ؟
چرا؟
چرا زن باید حجابش را ڪند رعایت..
بہ هزار و یڪ دلیل
"البته" مرد هم باید نگاهش را ڪند حفظ
در قحطیہ دلیل؟
چرا؟
چرا حجاب زن را تبلیغ میڪنے..
در هزار و سیصد و اندے پیام..
اما نگاہ مرد را در پس حجاب زن..
بصورت:"البته" مرد هم باید..
در آخر همان اندے پیام؟
چرا؟
چرا آیات سے و سےُ یڪ سورہ مبارڪہ نور..
شد بہ همین زودے ها فراموش؟
آنجا ڪہ خطاب بہ رسولش فرمود:
بہ مردان مومن بگو...
"و"
بہ زنان مومن بگو...
گذاشتم سہ نقطہ الباقے داستان را از قصد..
یعنے ڪہ..
اصل داستان هست آن "واو"وسط!
چرا؟
چرا دست ڪم میگیرند و یا ڪہ میگیرے..
غَضِّ بصر را؟
هیهات ڪہ..
معناے غَضِّ بصر را..
شاید نشنیدہ باشے..
حتے تو بہ عمرت..!
و غَضِّ بصر یعنے..
نگاہ ڪنے اما نڪنے دقّت..!
یا ڪہ ببینے اما زُل،نہ اصلا..!
و خواستم چرا،چرا ڪنم..
که بگویم..
یا ایها الناس!
تا زمانے ڪہ مرد و زن..
سهم پنجاہ درصدے خود را..
بجاے نیاورند تڪ تڪ..
هر چہ بگویے خواهرم حجابت..
خواهرت حجاب را نمیڪند رعایت!
و هرچہ بگویے "البته"برادرم نگاهت..
برادرت نمیڪند نہ آن را آنچنان باور!
زین پس..
تو تبلیغ ڪن حجاب را..
در دوقالب جدا و هم اندازہ لطفا..
چیزے بمانند قران مثلا..
بانام..
بانو حجاب
"و"
آقا نگاہ!
#میم_اصانلو
#کپی_تنها_با_نام_نویسنده_جایز
eitaa.com/chadooriyam