#بدونید‼️
دروغ میگه اونکه خطاب به حضرت #سید الشهدا عَرضه داره انی سلم لمن سالمکم؛ ولی در عمل با دست و زبان و قلم و کیبورد دوستداران #مولا رو آزار میده . . 🚶🏻♀
#قبول_دارید⁉️
🔮داستان🔮
#به_نام_خدای_مهدی
# *قلبم_برای_تو* ❤❤
#قسمت_نهم
وحید :-خیلی خب حالا...ولی من نمیدونم عاشق چیش شدی؟! اینکه همش چادر سیاهه...نکنه مارک چادرش اصله؟!😂😂
-یه کلمه دیگه حرف بزنی خفت میکنم 😡.اروم اروم رفتیم و سوار ماشین شدیم.فردا صبح کنار اروند باز همون دختر رو دیدم...دلم میخواست برم جلو و باهاش حرف بزنم 😕ازش راه خوب بودن رو بپرسم...راه رفیق شدن با شهدا...کنار اروند یه گوشه وایساده بود...اروم اروم قدم برداشتم و نزدیکش شدم...قلبم داشت تند تند میزد..حس عجیبی بود...با خیلی آدم ها حرف زده بودم ولی تاحالا همچین حسی نسبت بهشون نداشتم..اروم رفتم کنارش و گفتم:خانم ببخشید میتونم چند دیقه وقتتون رو بگیرم؟؟یهو برگشت و انگار شکه شده باشه با تعجب نگاهم کرد...یه نگاه به سر و وضع و تیپم کرد و چیزی نگفت بهم...چادرش رو رو جلو صورتش گرفت و به سمت دوستاش حرکت کرد😕دلم شکست ولی حق داره...یه نگاه به خودم کردم دیدم اگه خودمم باشم با همچین آدمی صحبت نمیکنم...سهیل خان حالا که میخوای تغییر کنی پس ظاهرت هم باید تغییر بدی😔اخرین روز سفر شد...تو ماشین نشستیم و به سمت شهرمون حرکت کردیم...برخلاف موقع اومدن اصن حال و حوصله مسخره بازیهای بچه ها رو نداشتم...کنارشون نشسته بودم ولی حواسم جای دیگه بود...
-بچه ها داش سهیلمون متحول شده 😂😂
-شایدم متاهل شده 😀😂😂😂
🔮از زبان مریم :روز آخر سفر بود...قرار بود بریم اروند کنار.وقتی رسیدیم یاد قصه هایی که از اروند شنیده بودم افتادم...اینکه چه جوونهایی تو این رودخونه افتادن و هیچوقت بیرون نیومدن...اینکه یه کوسه ی اینجا رو بعد سالها شکلر کردن و تو دلش پر از پلاک بود 😢😢زهرا اینا رفته بودن سمت بازار...
هنذفریم رو تو گوشم گذاشتم و مداحی شهید گمنام رو پخش کردم 😔شهید گمنام سلاام.خوش اومدی مسافر من...خسته نباشی پهلوون...تو حال خودم بودم که سایه سنگینی رو پشت سرم حس کردم...سرم رو برگردوندم...انتظار داشتم زهرا باشه.ولی نه😯یکی از اون سه تا پسرا بود که از اخر اتوبوس شکلک در می آوردن...خیلی ترسیدم...میدونستم اینا خواسته هاشون چیه...
بدون هیچ حرفی راهم رو به سمت زهرا اینا تغییر دادم
#سید مهدی بنی هاشمی
#این داستان_ادامه_دارد.... #سیده_بانو
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
『 @chadoraneh113 』
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
#رمان_چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن 😌
نویسنده:سید مهدی بنی هاشمی
#پارت_دوم 🌈
-لا الہ الا الله?
یهو دیدم سرشو پایین انداخت و رفت با قفسہ ڪتابها مشغول شد..
رومو سمتش ڪردم و با یہ پوزخندے گفتم:
-خلاصہ آقاے فرماندہ من شمارمو نوشتم و گذاشتم روے میز هر وقت قرعہ ڪشیتونو ڪردید خبرم ڪنید.?
-چشم خواهرم…ان شا اللہ اقا شمارو بطلبہ
-خوبہ بهانہ اے براے ڪاراتون دارین…رفیق رفقاے خودتونو قبول میڪنین و بہ ما میگین نطلبید…باشہ…ما منتظریم??
-خواهرم بہ خدا اینجور نیست ڪہ شما میگید…
.
.
یڪ هفتہ بعد ڪہ اصلا موضوع مشهد تقریبا یادم رفتہ بود دیدم گوشیم زنگ میخورہ و شمارہ نا آشناست..
-الو…بفرمایین?
دیدم یہ دختر جوان با لحن شمردہ شمردہ پشت خطه:
سلام خانم تهرانے شما هستین ؟!
بلہ خودم هستم.
میخواستم بهتون خبر بدم اقا شما رو طلبیدہ و اسمتون تو قرعہ ڪشے مشهد در اومدہ..☺️
فردا جلسہ هست اگہ میشہ تشریف بیارین..
ساعت و محل جلسہ رو گفت و قطع ڪرد…
اصلا باورم نمیشد…هیچ ذوقے و حسے نسبت بہ طلبیدن نداشتم ولے از بچگے دوست داشتم تو همہ ے مسابقات برندہ بشم و الانم حس یہ برندہ رو داشتم…
.
تا فردا دل تو دلم نبود…?
.
.
فردا شد و رفتم سمت محل جلسہ و دیدم دخترا همہ چادرے و نشستن یہ سمت و پسرا هم یہ سمت و دارن ڪلیپے از مشهد پخش میڪنن..
مجرے برنامہ رفت بالا و یڪم صحبت ڪرد و در آخر گفت آقا سید بفرمایین…
دیدم همون پسر ریشوے اونروزے با قد متوسط رفت پشت میڪروفون
اینجا فهمیدم ڪہ جناب فرماندہ #سید هم هستند.?
.
خلاصہ روز اعزام شد…
بدو بدو رفتم سمت اتوبوس و وارد شدم ڪہ دیدم
عهههہ…یہ عدہ ریشو توے ماشین نشستن ??
تازہ فهمیدم اشتباهے اومدم…
داشتم پایین میرفتم ڪہ دیدم آقا سید دارہ لوازم سفرو تو صندوق ماشین جا میزنہ و یهو منو دید…و اومد جلو:
-لا الہ الا اللہ…
-خواهر شما اینجا چے میڪنید؟؟ .
-هیچے اشتباهے اومدم…?
-اخہ بنر بہ اون بزرگے زدیم جلوے اتوبوس…?
-خیلے خوب… حالا چیزے نشدہ ڪہ…?
-بفرمایین…بفرمایین تا دیر نشدہ…?
ساڪم رو گذاشتم رو صندلیم ڪہ گوشیم زنگ خورد:
دوستم مینا بود میگفت بیا آخرہ ڪلاسہ و استاد لج ڪردہ و میخواد غائبا رو حذف ڪنه?
اخہ من تو اتوبوسم مینا??
بدو بیا ریحانہ…حذف شدے با خودتہ ها…از ما گفتن?
الان میام الان میام..?
.سریع رفتم و از شانس گندم اسمم اواخر لیست بود…
#رمان_مذهبی
#سیده_بانو
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
『 @chadoraneh113 』
┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
یه حسن داشتیم صبح جمعه تازه میفهمید دنیا چه خبره!🙄
یه حسن هم داریم صبح جمعه قراره به دنیا بفهمونه چه خبره!!
#سید حسن نصرالله ❤️
#اللَّھُـمَعجِّـلْلِوَلیِڪَألْـفَـرَج 😘
╔════🦋✨🦋════╗
@chadoraneh113
╚════🦋✨🦋════╝