هدایت شده از عاشقانه ای برای زندگی ♥️
•••💔
باشدخیالهرشبتو
قصهیشبم😔
#اللهمالرزقناحرم
♡
♥️🌿🌷🌲
🌿
🌷
🌲
♥️
افراد ایده آل گرا مجرد میمانند:
آدم ها در روابط معمولا به ۳ گروه تقسیم می شوند:
«افراد امن»: که آدم هایی خونگرم و مهربان هستند و محبت و عشق شان را در رفتارشان نشان می دهند.
«افراد نگران»: که مرتبا نگران هستند، مبادا دست رد به سینه علاقه و عشق شان خورده شود.
«افراد دوری گزین»: که دوست دارند تحت هر شرایطی استقلال شان را حفظ کنند و نیازمند محبت به نظر نرسند.
تمام افراد این ۳ دسته، در نقطه ای از زندگی خود نیاز به متعهدشدن به یک فرد را احساس می کنند و دوست دارند تشکیل خانواده بدهند. مسئله این است که وقتی در ذهن خود، باوری اشتباه در مورد چیزی داشته باشید، در عالم بیرون موارد تایید کننده این باور بیشتر به چشم تان می آید. کافی است سعی کنید باورتان را تغییر دهید و متوجه تغییرات اطراف تان شوید. اگر در کل نسبت به مردان بی اعتماد هستید، مدتی هم ذهنتان را به مردان نجیب، متعهد و درستکار معطوف کنید. با کمی دقت، در میان اعضای فامیل یا شاید در محیط کارتان گزینه مناسبی را بیابید. این گونه متوجه خواهیدشد که این افراد کم نیستن
💛🧡❤
هدایت شده از عاشقانه ای برای زندگی ♥️
🖇 #امام_حسین🌱
الو؟!
امامحسینجان؟!
آقانوکرتوندقکردازفراقکربلا💔😔
♥️🌿🌷🌲
🌿
🌷
🌲
♥️
#چیزی_که_این_روزها_باب_شده!!
💖 نکته های طلایی برای داشتن یک زندگی مشترک موفق 💖
این کاملاً طبیعی است که افرادی غیر از همسرتان به شما علاقه مندی نشان بدهند. اما نباید خودتان را در موقعیتی قرار بدهید که آن افراد را بیشتر ببینید و یا با آنها تنها باشید. کنجکاوی در این زمینه ها دردسرساز است.
ممکن است برای خودتان جالب باشد که بفهمید هنوز هم دیگران به شما علاقمند هستند. ممکن است هدف شما ایجاد یک رابطة عاشقانه نباشد و فقط از روی کنجکاوی به فردی نزدیک شوید.
دردسرها از همین جا آغاز می شوند. اخلاقیات را جدی بگیرید و پایبند باشید.
💛🧡❤
هدایت شده از خانومانه ⭐
عجیبدلمتنگته...💔
امام_رضام🥺💔🧡⸽
♡ .....๑🏴๑🖤๑🏴.....♡
♥️🌿🌷🌲
🌿
🌷
🌲
❤️
#همسرداری
🙄اگر مرد در خانه احساس کند که از او انتظارات زیادي ندارند
😪 و مجبور نیست بیش از حد توان در حل مشکلات زنش تلاش کند
😊و محیط خانه برایش محل استراحت و آسایش است،
😘آن زمان به راحتی با زنش در ارتباط میتواند باشد
🤓و در نشان دادن #استعداد_شنیدن نیز قابلیتهایی از خود میتواند نشان دهد.
💛🧡❤
.
🎀سیاست های زنانه🎀👠
#عشق_بازی 💋
خانمها برای افزایش سطح نشاط توی خونه شون پیاده کنن 👇
چطوری ⁉️
همسرتون ازتون یه درخواستی داره
شمام بنا به دلایلی واقعا حوصله انجامشو ندارید 😔
اگر بگید انجام نمیدم ، خب آقای همسر ناراحت میشه 🙄
اگر بگید انجام میدم ، خب خسته اید😐
بهترین کار در این مواقع خرید زمان است😎💪
چطوری⁉️
مثلا میگید باشه انجام میدم ، ولی الان باتریم تموم شده 🤑 برای اینکه انجام بدم باید شارژم کنی😍
با چی⁉️
با بوووووس انرژی زا 😃💪
مثلا سی ثانیه ممتد بووووس از لب 💋
سی ثانیه رو میشمرید
و تمام این مدت همسرتون بی وقفه شما رو میبوسه
مطمئنم بعدش هم شما حس و حالشو پیدا میکنید
هم همسرتون خوشش میاد ☺️
👇👇👇
.
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
اسم من فیروزه است
سرگذشت من از جایی شروع شد که پدرم به خاطر هوی و هوسش رفت زن دوم گرفت و مادرم که زن تو دار و صبوری نبود کمر زد به بی آبرو کردن پدرم بدون اینکه فکر کنه یه دختر ۵ساله تو خونه داره ...
رفت توی کوچه و تا توان داشت سنگ پرتاب کرد به در خونه و داد و هوار کردن که منوچهر رفته برام هوو آورده سینه چاک کرد و تف انداخت تو صورت پدرم و اون روز عصر برای همیشه از خونه ی پدرم رفت خونه ی برادرش....
بعد از یه مدت هم درخواست طلاقش اومد و به سال نکشیده خبر آوردن مادرم با دوست برادرش که ۳سال از خودش کوچکتره ازدواج کرده و رفته یه شهر دیگه و دیگه ازش خبری نشد.....
پدرم که حالا خونه رو خالی از زن میدید دست زن دومش رو گرفت آورد تو خونه و شد سوگلی پدرم و نامادری برای من
جواهر که زن دوم پدرم بود برخلاف ادا اصولی که سر من در میاوورد زن زرنگی بود و تونسته بود پدرم رو سر به راه کنه و بفرستش دنبال کار و هرچی درامد داره رو برداره برا خودش طلا بخره و پس انداز کنه .....
منم توی خونه ی پدرم داشتم زندگی خودم رو میکردم که یه روز خبر بارداری جواهر زندگیم رو از این رو به این رو کرد...
جواهر باردار شده بود .....
پدرم یه شب اومد دست به سرم کشید و گفت تو دیگه الان ۷سالته و باید تو کارهای خونه به جواهر کمک کنی اون بارداره
گفتم ولی من باید شروع کنم به مدرسه رفتن همون بود که گفتم تا میتونستم از پدرم کتک خوردم و بهم فهموند که روزهای خوبم دیگه تموم شده و من شدم بنده ی حلقه به گوش جواهر تا اولین دختر به دنیا اومد به اسم سمانه ...سمانه برخلاف من چهره ی سیاهی داشت و این باعث حسادت جواهر به من شده بود ...یکسال هنوز تموم نشده بود که دوباره جواهر باردار شد و بچه ی دومش به اسم ستاره به دنیا اومد.....
ادامه در پست بعدی👇🏻👇🏻👇🏻
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
💛🧡❤
هدایت شده از تبلیغات گسترده شهید پلارک
🎥 فیلم بازداشت یک فاحشه خیابانی /
بیا ببین چطوری هر غلطی دلش خواست میکرد
https://eitaa.com/joinchat/3395223613Cc432e4b7b4
‼️اینجا 🤞🤞🤞🤞سنجاقش کردم‼️
💫 فــرشــتــهها 💫
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 اسم من فیروزه است سرگذشت من از جایی شروع شد که پدرم به خاطر هوی و هوسش رفت زن دوم گرفت
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
ستاره چهره ی خیلی جذابی داشت و تقریبا به من کشیده بود موهای بور چشمای تمام سیاه و گردی داشت که زیباییش رو چند برابر کرده بود
ولی دل جواهر آروم نشده بود و دلش پیر میخواست برای همین با اختلاف دو سال دختر سومش هم به دنیا اومد اون هم مثل سمانه چهره ی تیره داشت جواهر وقتی فهمید بچه هاش یکی درمیون چهره ی خوبی ندارند دست نگهداشت و دیگه باردار نشد ،،،
خونه رو تمیز میکردم کهنه های بچه های جواهر رو میشستم بهشون غذا میدادم و شب از خستگی بیهوش میشدم روزا گذشت و شدم ۱۵سالهودراوج زیبایی بودم جواهر اون روزها به خاطر مقایسه هایی که بین من و دختراش انجام میداد دیگه چشم دیدنم رو نداشت برای همین اونقدر تو گوش بابام خوند و خوند تا اینکه یه شب یه تور سفید انداختن رو سرم و یه دسته گل بهم دادن و گفتن داری میری خونه ی بخت و اونجا هرچی مادرشوهرت گفت بگو چشم تا خوشبخت بشی منم وارد زندگی مردی شدم به اسم جواد ،
جواد پسر خوبی بود خودش دوست داشت آدم خوبی باشه ولی مادرشوهرم نمیذاشت و هرروز به یک بهانه جواد رو پر میکرد وقتی میومد خونه کتکم میزد من تصمیم داشتم مثل مادرم نباشم و بمونم پای زندگیم ،یک هفته از ازدواجمون گذشته بود که پدرشوهرم به خاطر مصرف زیاد مواد سنگ کوپ کرد و فوت شد ،مادرشوهرم که زن به شدت حسودی بود گفت از پاقدم تازه عروسمونه و بهم گفت قدم نحس و اونقدر گفت و گفت و گفت که سر یکماه نشده ممغازه جواد برقاش اتصالی پیدا میکنه آتیش میگیره ....اینبار جواد بود که بهم میگفت شومی وزندگیمون رو از هم پاشوندی تا خودم رو همنکشتی برگرد خونه پدرت و با حال و روز داغون بعد یکماه درگیری بین خونواده ی من و جواد برگشتم خونه ی پدرم ...
جواهر تمام زورش رو زد من دیگه برنگردم ولی موفق نشد میگفت دختری که بردین رو دیگه پس نمیگیریم با چادر سفید بردینش با کفن برش گردونید
وقتی جواد بهش گفت با کفن برش میگردونم انگار دلش به حالم رحم اومد و حاضر به طلاقم شد ...
پدرم از اینکه یه دختر مطلقه تو خونه داشت شرمش میشد و همه جا دنبال شوهر برای من بود
جواهر هی منو برمیداشت میبرد مسجد محله شاید یکی منو ببینه بیاد خواستگاریم ولی وقتی ناامید شد دست از بردن من به مسجد کشید ...
سه ماه از طلاقم میگذشت که یه شب خبر آوردن پدرم به خاطر هوشیار نبودنش از زهرماری نصف شب توی جاده چپ میکنه فوت میشه...
از اون شب بود که جواهرم صدام میزد مطلقه ی نحس...
ادامه دارد🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
💛🧡❤
🍃يه وقتى ممكنه بين شما و مثلا خواهر شوهرتون يه حرف و حديثى پيش بياد، زود نرين خونه به شوهرتون بگين: "خواهرت فلان چيزو گفت، فلان كارو كرد و..." اينجاست كه بايد خانومانه برخورد كنين.....🍃🌸🍃🌸
🌹
👈مستقيم نشينين از خواهرش بد بگين. اولا كه بهتره كه اگر ميشه خودتون مساله رو با خواهرش حل كنين و قضيه رو به رابطه خودتون و شوهرتون نكشونين ولى اگر احيانا لازمه كه شوهرتون بدونه و در جريان باشه توى يه موقعيت خوب كه حوصله داره بهش بگين: "خواهرت خيلى خانمه، خيلى دوسش دارم، ولى ديروز يه حرفى زد كه ازش انتظار نداشتم..."
👈در واقع غيرمستقيم گله و شكايتتون رو بگين و مستقيم هدف نگيرين. اينطورى بيشتر جواب ميده، ولى باز هم بستگى داره.
💛🧡❤
💫 فــرشــتــهها 💫
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ستاره چهره ی خیلی جذابی داشت و تقریبا به من کشیده بود موهای بور چشمای تمام سیاه و گردی
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
جواهر چپ و راست میرفت میگفت از وقتی طلاق گرفتی این خونه روی خوش نگرفته حالام بی سرپناهمون کردی با چی خرج سه تا بچه رو بدم ؟و نفرینم میکرد و میگفت کسی از همسایه ها نفهمه تو نحسی وگرنه تا اخر عمر باید بیخ ریشم بمونی ...
همون بهونه شد تا منو بفرسته خیاطی و پول در بیارم ولی جواهر اونقدر از پدر من بهش رسیده بود و پس انداز کرده بود که حالا حالا ها کم نیاره
یه روز که از کلاس خیاطی برمیگشتم یه کفش مردونه و دوتا دمپایی زنونه جلو در اتاق افتاده بود و صدای خنده و تعارف جواهر میومد با وقتی صدای بسته شدن در اومد ،صدای جواهر از اتاق میومد که میگفت بفرما خودشم تشریف آورد ،نگم از دخترم یه پارچه خاااانوم،خیاطی شده برای خودش ،،با تعجب از صحبتهای جواهر اصلا نمیفهمیدم قراره چی بشه یکدفعه از اتاق بیرون اومد و مچ دستمو گرفت برد داخل اتاق دوتا زن با افاده نشسته بودن کنار یه مرد حدودا ۳۵ساله و داشتن براندازم میکردن.....
جواهر گفت فیروزه جان ایشون عموزاده ی من و دختر عموهام هستن و قبل از اینکه حرفی بزنممنو هل داد توی آشپزخونه و به مهموناش گفت دختره دیگه شرم داره ...
اون روز نفهمیدم جریان از چه قراره ۴روز بعد جواهر اومد گفت مژده بده خواستگار داری گفتم ولی من نمیخام ازدواج کنم یه بار طلاق گرفتم بسمه ،همون بود که گفتم جواهر تا تونست با جارو بهم زد و سیاه و کبودم کرد ،گفت نمیبنی پول نداریم نون بخوریم؟ کی میاد شوهر یه زن مطلقه بشه ؟؟؟اونم یه پسر؟برو کلاهتو بنداز آسمون که پسر عموی من راضی شده با توعه نحس ازدواج کنه سه تا دختر دارم تو بمونی تو خونه کی میاد دیگه اینا رو بگیره و.....
تازه فهمیدم همون مرد ۳۵ساله اومده بود خواستگاری ....فردا صبح بازهم به اجبار جواهر عروسیم بود و شب رو تا صبحش نشستم رخت چرکهای دخترای فیروزه رو شستم و از بخت بدم اشک ریختم مگه من چندسالم بود که باید بار اینهمه سختی رو به دوش میکشیدم و از ته دلم مادرم و به خاطر ول کردن من نبخشیدم.....ادامه دارد
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
💛🧡❤
💫 فــرشــتــهها 💫
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 جواهر چپ و راست میرفت میگفت از وقتی طلاق گرفتی این خونه روی خوش نگرفته حالام بی سرپناه
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
جواهر با کل و شادی دستم رو گرفت و برد بالای مجلس نشوند توی مسیر بهش گفتم جواهر بد کردی باهام
منم جای دخترت بودم
حاضر میشدی بدی به پسرعموت؟؟نیشگونی از بازوم گرفت و گفت لال شو دختره ی نحس ....
این آخرین حرفی بود که اونشب از جواهر شنیدم....
اون مرد ۳۵ساله که حالا فهمیدم اسمش ابراهیمه دستم رو گرفت حلقه رو انداخت توی دستم حالم بد شد عوق زدم ،از چشمش دور نموند ...
از ترس نگاه تندی که بهم انداخت از ترس هری دلم ریخت....
مراسم به آخراش رسیده بود و مادرشوهرم از مهمونا تشکر کرد و بردمون توی اتاق ،
با نیش و کنایه بهم گفت اینهمه پسر بزرگ کردیم که شب عروسیش منتظر دستمال نباشیم...
و اونجا شروع تو سری خوردنم به خاطر مطلقه بودنم بود....
به اجبار رفتم توی اتاق نشستم و منتظر ابراهیم موندم توی دلم دعا میکردم به خاطر عوقی که ازش زدم منو ببخشه و به دل نگرفته باشه سرم خالی کنه،
وقتی با بی توجهیش روبرو شدم خداروشکر کردم که حداقل نمیخواد کتکم بزنه ،
نیمه های شب بود که دیدمابراهیم بیداره و داره نگام میکنه ...زنش بودم ولی فقط شرعی،دلی که زنش نبودم...
عرق سردی نشست روی پیشونیم که نکنه میخواد بلایی سرم بیاره ...
نزدیکتر شد و با صدای خیلی بمی گفت چند سالته دختر؟
به زور زبون باز کردم و گفتم۱۷سالمه ...
نیشخندی زد و گفت به خاطر سنم پس بهم عوق زدی آره؟اصلا میدونی چرا اینجایی!؟.
برای اینکه مادرشوهرت به زنم ثابت کنه اجاق من نیست که کوره ،اجاق خودش کوره....
اون لحظه تازه فهمیده بودم که توی اون خونه علاوه بر مادرشوهر ،هوو هم دارم....
#فیروزه
💛🧡❤
#حدیث_همسرداری👆 #همسرانه
💞محیط خانواده را با صفا کنیم؛
💞فضای عاطفی خانواده باید چنان مطلوب و دوست داشتنی باشد که همسرمان در آن احساس رضایت خاطر کند و از امنیت روانی برخوردار باشد.
#خانم_بلا💄💋
#عاشقانه🌸🍃
.
#سیاست_زنانه
واسه اینکه محبت همسرت رو جذب کنی
باهوش باش
خودت همیشه پیشنهاد بده
به مادرش سر بزنه،تماس بگیره یا چیزی بخره
اینطوری عمراً کسی بتونه پیش همسرت پشت سرت حرف بزنه
❤️❤️
#خانم_بلا💄💋
#عاشقانه🌸🍃
💛🧡❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این شب دعا میکنم
شبتون پر امید
بختتون سپید
عشقتون خدا
زندگیتون پویا
حاجتتون روا
و لحظه هاتون پر از آرامش باشه
شبتون بخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠✨آغـاز کـنـم بـه نـامـت
⚪️✨ای حــضــرت دوسـت
💠✨هــر آنــچــه شــود
⚪️✨به نامت آغاز، نکوست
💠✨دفترچهٔ عشق را اگر بگشاییم
⚪️✨سطر از پی سطر،
💠✨آیتی از تو در اوست
💠✨بـــه نـــام خــداونــد
⚪️✨خــورشــیــد و مــهــر
💠✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
⚪️✨الـــهــی بــه امــیــد تـــو
.
🌸چون ذره به رقص اندر آییم
🍃خورشید تو را مسخر آییم
🌸در هر سحری ز مشرق عشق
🍃همچون خورشید ما بر آییم
🌸در خشک و تر جهان بتابیم
🍃نی خشک شویم و نی تر آییم
#مولانا
🌸سلام صبح بخیر
🍃امروزتون مملو از
🌸شـادی و آرامش و مـهر
.
هدایت شده از عاشقانه ای برای زندگی ♥️
گویـند:
آخࢪچهکسۍحوصله"چادࢪ"راداࢪد..؟!
بلهدࢪستاست...
زهـࢪایۍبودنلیاقتمۍخواهـد♥️🌿
•°اســلـام الـیـک یـا ابـاعـبـدالـلـه الـحـسـیـن•°
♡ .....๑🏴๑🖤๑🏴.....♡
💫 فــرشــتــهها 💫
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀 مادرشوهرم فقط از من انتظار داره 🌺🍀🌺🍀
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀
#سوال🌿
#درخواست_راهنمایی🦋
سلام لطفا راهنماییم کنین
من خونه ام نزدیک مادرشوهرمه، اون یکی جاری هام همشون دورن ، مادرشوهرم اینا همش لنتطار دارن من هر روز بدم سر بزنم کاراشو بکنم دارم دیوونه میشم دو روز نمیرم رفتنی میگه کجا بودی نیومدی چیکار میکردی اصلا حرفاشون آزارم میده نمیتونم اهمیت ندم ، چند روز بود مریض بود اون جاریم دو سه روز موندم رفت بعد اون من هر روز میرفتم کاراشو میکردم الان که بهتر شده باز میگه چرا صب نیومدی چرا دیروز نیومدی توروخدا یه چیزی بگین آروم شم چی بگم چطور جواب بدم چجوری رفتار کنم که ازم انتظار نداشته باشن درضمن بچه ندارم و نزدیک یه ساله عروسی کردم خواهشا راهنمایی کنین خیلی روم تاثیر میزاره سر شوهرم خالی میکنم کل روز درگیر میشه ذهنم خیلی حرص میکنم ممنون از همگی
.
༻༻༻༻༻༻༻༻༻༻
آیدی ادمین کانال جهت ارسال راهکاراتون👌👇••
@Sarfaraz_2525
هدایت شده از عاشقانه ای برای زندگی ♥️
دلخوشمباتواگرازدورصحبتمیکنم
باسلامۍ،هرکجاباشمزیارتمیکنم..
•°اســلـام الـیـک یـا ابـاعـبـدالـلـه الـحـسـیـن•°
♡ .....๑🏴๑🖤๑🏴.....♡
.
💫 فــرشــتــهها 💫
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀 شوهرم اجازه نمیده جایی برم 🌺🍀🌺🍀
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
#سوال🌿
#درخواست_راهنمایی🦋
سلام ادمین جان و دوستان گلم
منم خاستم مشکلمو بگم تا شاید یکم اروم شم یا یکی راه حلی بهم بده من شوهرم خوبه از نظر کار و اخلاق و خونه و ماشین چیزیم داریم قبل ازدواج ۳سال دوست بودیم ولی اخلاقی که داره خیلی شدید غیرتیه فکرش مشغوله تنها زیاد نمیتونم جایی برم یا حتی وقتی سرکار نمیتونم برا چندساعت خونه فامیلی جایی برم کم اجازه میده هر دفعه باید التماسش کنم نمیتونم راحت جایی برم اینم بگم حدود ۸ماه پیش بهم خیانت کرد اونم با زنداییم که خیلی بهم نزدیک بودیم میومد خونم میرف همه جوره رفیق بودیم بهش اعتماد داشتم جلو شوهرم خیلی راحت بود منم رو حساب اعتماد چیزی نمیگفتم ولی از پشت خنجر زد منم وقتی فهمیدم خاستم برم شوهرم با گریه زاری و التماس نزاشت ۶ دانگ خونه را منم شرط کردم براش بهم داد گف ازادی هرجام خاستی برو ولی باز اخلاق بدشا داره چیکار کنم خیلی رو اعصاب و روانمه برا خیانتشم همش تو فکرم شکاک شدم اعصابم خورده راهنمایم کنید چیکار کنم تروخدا
منم باشم R20
.
༻༻༻༻༻༻༻༻༻༻
آیدی ادمین کانال جهت ارسال راهکاراتون👌👇••
@Sarfaraz_2525
💫 فــرشــتــهها 💫
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 سه بار ازدواج ناموفق داشتم 🌺🍀🌺🍀
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀
#سوال🌿
#درخواست_راهنمایی🦋
من سعیده از گلستان هستم ...سه بار ازدواج ناموفق داشتم ..البته برای سری اولم که از همسرم جداشده بودم مارو جادو کرده بودن ...الان ده سال هس که ازشوهراولم جداشدم ولی هرسال یه جوری اونم فقط یک مرتبه درسال بهش زنگ میزدم وحرف میزدم .بارآخرسه سال پیش ازبس که خوابش دیدم مجبورشدم ببینمش ..الان ازهمون دیدار آخر هم خوابش از سرم نمیره هم داغش تو دلم تازه میشه ..اخرین بارکه خوابش دیدم گف توکه میدونستی مابع هم میرسیم چراخودتو ناراحت واذیت کردی ..بغلش کردم و...هیچی ااالان به نظرتون من که صبر میکنم ایندفه خودش بیاد چون از همه جریانات منو این یکی همسرم اعضای خانواده خبردارن ..،من موقع رسیدن بهش چیکارکنم براش که بدی هایی که درحقش کردم جبران بشه و گذشته رو فراموش کنه ....بامن خوب باشه ...راستی زنم داره الان
.
༻༻༻༻༻༻༻༻༻༻
آیدی ادمین کانال جهت ارسال راهکاراتون👌👇••
@Sarfaraz_2525
هدایت شده از عاشقانه ای برای زندگی ♥️
مارااگرچهبازیدنیاخرابکرد
امابهلطفروضهارباب
بهتریم...!
•°اســلـام الـیـک یـا ابـاعـبـدالـلـه الـحـسـیـن•°
♡ .....๑🏴๑🖤๑🏴.....♡
هدایت شده از عاشقانه ای برای زندگی ♥️
«☁️📋»
-
ڪَسۍمَنونَخوٰاستوَلۍتودٰاد؎رٰاهَم
هَمیشِہوَقتِبۍڪِسۍشُد؎پَنٰاهَم••シ!'🧡
-
#دلتنگۍ
•°اســلـام الـیـک یـا ابـاعـبـدالـلـه الـحـسـیـن•°
♡