#تجربه_اعضا
هنوز ده روز نگذشته بود وقتی رسیدم دم #شرکت دیدم #کیوان پشت در منتظرمه،😰
تا منو دید شروع کرد به داد و فریاد، گفت: فکر نمیکردم به همین راحتی بهم دروغ بگی،😡
اگه #میدونستم_متاهلی قلم پامو میشکستم یبارم نمیومدم سراغ ناموس یکی دیگه...
تو #شوهر_داشتی و....😠😠😠😡
https://eitaa.com/joinchat/2503671939Cb31ebec1d8
ادامه این تجربه پند آموز رو اینجا دنبال کنید👆