eitaa logo
چرندیات ؛
65 دنبال‌کننده
18 عکس
1 ویدیو
0 فایل
کنجِ دنجِ چرندیات زندگی او .. . اگه خواستی چیزی بگی ؛ https://daigo.ir/secret/5816494586
مشاهده در ایتا
دانلود
چرندیات ؛
و اعتکاف ؛ ذخیره مواد غذایی برای پاسی از شب .
و رفیق ؛ همانی که برای ساعتی لبخند به لبمان می آورد .
کلمه ای نداشتم که غمم را بیان کند ، گریستم .
کسی چون من اگر دیدی برای بودنت جان داد از او بستان تو جانش را ولی با او بمان لطفا .
یه جوری سکوت کردم و دیگه حرف نمیزنم که حتی اینجام نمیتونم چیزیو تایپ کنم .
من وانمود میکنم حالم خوبه و این بهترین کاریه که توی زندگیم انجام دادم ، به ترک دیوار میخندم و خودمو به اوج شوخ طبعی رسوندم اما هیچ کدوم نمیتونن غم دلم رو انکار کنن . ته چهره ام رنگ غمه و تیک های عصبیم گاه و بی گاه خودشون رو نشون میدم و بدتر از همشون اینه که میون جمع وقتی از خنده غش رفتم یهو غم های دلم که روشون مرهم گذاشته بودم ، پیداشون میشه و خنده رو از لبم جمع میکنن . در صدم ثانیه خودمو از جمع دور میکنم ، یه گوشه میشینم و تا جایی که میتونم غصه همه غم های زندگیمو میخورم و دوباره به همون جمع برمیگردم ، انگار نه انگار که چیزی شده . هر روز زندگیم داره همینجوری میگذره و هر روز داره به غم های زندگیم افزوده میشه ، البته گاهی اوقات فکر میکنم غم هام توهم های ذهنمه ، درواقع ذهنم عادت کرده هر اتفاقی رو غم انگیز ببینه وگرنه روزگار اونقدرا هم غم انگیز نیست و منم که الکی بیش از حد به همه چیز اهمیت میدم و بابت همه چیز غصه میخورم . به هرحال محکومم به تحمل روالِ زندگیم .
حالا اینارو ول کن ، من جدی جدی ۱۸ سالمه ؟ نه خداوکیلی ؟ عامو زوده بمولا من الان باید یه دختر ۴ ساله باشم که دست بابامو گرفتم و تو صحن انقلاب امام رضا میچرخم و پشمک صورتیمو میخورم ، یعنی چی ک همین الان میگن باید کنکور بدی ؟ وا بدین عامو اصن نخام کنکور بدم باید کیو ببینم من ؟ به حضرت عباس باید کتابارو انداخت جلو سگ ازبس چرتن .
هدایت شده از « مـٰاهلین »
کاش ذکری یادمان می‌داد مِن بابِ وصال در مفاتیحُ الجنانش شیخ عباسِ قمی
هوای شیراز یجوری سرد شده که کنار بخاری داری میسوزی ولی هنوز سردته .
لطف میکنید نفری یه اللهی به رقیه بگید ؟