نمیدانم چه میخواهم بگویم
زبانم در دهان باز بسته است،
در تنگ قفس باز است وافسوس
که بال مرغ آوازم شکسته است،
نمیدانم چه میخواهم بگویم
غمی در استخوانم می گدازد،
خیال ناشناسی آشنا رنگ
گهی می سوزدم گه می نوازد،
پریشان سایه ای آشفته آهنگ
ز مغزم می تراود گیج وگمراه،
چو روح خوابگردی مات و مدهوش
که بی سامان به ره افتد شبانگاه،
درون سینه ام دردیست خونبار
که همچون گریه میگیرد گلویم،
غمی آشفته دردی گریه آلود
نمیدانم چه می خواهم بگویم...
|هوشنگ ابتهاج|
۱۸ سالگی عزیز، با تشکر فراوان از درس های تلخی که به من دادی و روز های سخت و طاقت فرسایی که به من تحمیل کردی و همه ی خاطرات خوب و بدی که داشتی ...
ممنونم که تموم شدی بالاخره واقعا برام سخت بودی عزیزم وقت رفتنت بود .
ممنونم برای همه چیز .
با سلام و درود ،
فصل ۱۹ ام کتاب زندگی بنده
از امروز ۱۳ بهمن ماه ۱۴۰۳ آغاز میشود
و با امید در امان ماندن از حمله ی زامبی ها و همچنین هجوم فضایی های بیگانه سپری میکنیم .
باشد که امسال سالی نیکو و شاد باشد .
از تمامی هم دورانی های عزیزی که تا کنون مرا یاری و همراهی کرده اند کمال سپاسگزاری را به عمل می آورم و مشتاقانه دوستدار ادامه دادن این مسیر همراه آنان هستم !
با تشکر دوستدار شما رئیس درختان چیپس-
#feels
هدایت شده از ɴᴇᴠᴇʀʟᴀɴᴅ2 (نسخهغیررسمی)
تولدت مبارک:)🤍https://eitaa.com/chips_mast
انشالله خواسته هات، داشته هات بشن و همیشه حال دلت سبز باشه.🌱