eitaa logo
📖کـــافـــــــــہ شـــعــــــــر📖
3.3هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
7.9هزار ویدیو
20 فایل
همه شب نقش خیالاتِ تو هست و، دلِ من ، از تو ای ارام جانم ، خبری  نیست که نیست،، اشک می بارد زچشمم باز خاموشم ، خموش ، چون منِ دیوانه ،خونین جگری ، نیست که نیست ، #راحم_تبریزی ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مشاهده در ایتا
دانلود
آن مرغ غزلخوان که شبی وقت سحر رفت انـگار که از کلبـه ی ما شـمس و قـمر رفـت عـمـری کـه بــه گـرد رخ او شـمـع وجــودم می سوخت و میدید بـه میدان خطـر رفت دل دیـد کـه این ره بـه وصــالـش نـگـرایــد آن عـمر گـرانمـایـه چـه آسان به هـدر رفت عمـرم هـمـه طی شـد بـه هـوای سر کـویش هـر دم کـه بدیدم ز بـصـر خـون جگـر رفت سوزی به دل افتاد که دودش به هـوا رفـت آهی بـه سـر افـتاد که از سینه بـه در رفـت او قــدر نــدانسـت و،،،،،، رهــا کـرد دلــم را از درد فـراقـش ز سـرم حـوصـله سـر رفـت زانــوی غــم و حـال بـد و گـوشـه ی ایـوان شب های جـدایی همـه با اشـک بـصر رفت بی مـهـری او بـــر مـن دلـدار چنـــان کــرد چـون تیر که بر دیده ی یک اهل نظر رفـت "ناصـح " غـزلی خـوان و بـه دلدار نظـر کن هـر چنـد بـه مـا یار نـشد سـوی دگـر رفـت ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
‍ ‍ نازنین ، دلبر پری پیکر چون تو زیبا ، که زاده از مادر؟ زآسمان ، چون ملک ، پریدستی یا ز طویا ، کشیده استی ، پر بت تراش زمان ، گل اندامی نتراشیده چون تو افسونگر ای که با هر نگاه پر مهرت نخل خشکیده میشود پر ، بر مرغ جانها ، تو را که می بینند میکشند تا به عرش اعلا ، پر از گریبان تو ، دو خور بیرون ز آسمان بر زده. یکی گر سر حوریان پیش تو ، کنیزانند و تو بر جمله حوریان سرور گرد شهلای مست تو ، مژگان بسته صف از سپاه و از لشگر خسته پای طریق ، عشقت را از ره لطف ، یک نظر ، بنگر کم بزن شمع سان ، امیدی را همچو ، پروانه ، شعله بر پیکر ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
‍ ‌ ✨ میچرخم در شانه باد دنیای نقاب ها وحشتم را دو چندان می کند؟ نمی توانم..! پنجره ی ماه و خورشید را ببینم تاریکی در قلبم به ریتم سنگین طعنه به زمین سفت و سخت می زند خرمن گیسوانم را طناب دار می کنم که دست باد در موجش فرو رفته است در شکن شکن وجودم نگاهم را به آسمان می دوزم رعشه تمام هوا را در برمی گیرد موریانه ها ابرها را می جوند سرم سوت می کشد سینه آه می کشد دستانم در اسارت زنجیری معلق میان زمین و زمان می ماند عقربه ها دیگر نمی چرخند قدمهایم تاب می خورند به سمت چپ سینه ام گوش می کنم دیگر نمی کوبد آری مرگ در من رخ نمی دهد ✍ 🎙 🔺موزیک متن 🎙محمد معتمدی 🎧 گل سنگ ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
طعم لب تو طعم دلانگیز عسل بود درمان منِ خسته کمی ناز و بغل بود ابروت قصیده، مژه گویای رباعی! چشمان تو با "مفتعلن" وزنِ غزل بود از صورت تو ماه شب چارده خاموش هم قصه ی تو مثنوی شوخ و دغل بود چِل گیس کجا و تو آن خرمن مویت صدها چو حسن عاشق تو،گرچه کچل بود! ضرب المثل است لیلی و مجنون و،نگاهت .. ضرب ِ همه ی مردم دنیا به مثَل بود کو تا که ببینم رخ هندوت "جهانم" ؟! چون حرمت عشق تو مرا "تاج محل" بود ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
واقعا صبحی خواهد بود؟ و چیزی به نام روز وجود دارد؟ اگر به بلندی کوه ها بودم آیا می توانستم آن را ببینم؟ آیا چون سوسن های آبی پا دارد؟ آیا چون پرنده پر دارد؟ آیا از شهرهای که هرگز نشنیده ام آورده شده است؟ ای کدامین دانشمند؛ ای کدامین سرباز ای کدامین دانامرد آسمان ها لطفا به زایری کوچک بگوئید کجاست آن مکانی که صبح نامیده می شود؟ ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
‌ عشق در کوچه و بازار به سـاز صنمست آنچه پندست و زین برکت شعر و قلمست به حریم دل عاشق تو سخن خرده مگیر چو که پروانه او گردش بین الحرمست گرچه بر روی زمین عاشق و دلداده زیاد شکم سیر کجا ؛ سفره ی شور حشمست زان بهاری که اگر گل بــدهد دامن دشت بلبل مست چنان نغمه ســرای خدمست شعله از شمع به آتش بکشد هالــه عشق سوختن در ره دل وصل به نـاز عدنست همه عشاق خـدا فلسفه بازنـد و عجیب قدمت یار در آن صومعه ثابت قدمست کل اعـداد به اجرام جهان جـزر چــه شد حاصل جزروعدن جزر عدم چند رقمست گر به خود ظلم کنی و دگران در همه جا محمل تو به فلک مجلس جور و ستمست غزل فلسفه جهان ‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
دلتنگم و روی تو، شفای دل ِ زارم ‌دلتنگ ِ توام، ای تو همانی که ندارم دلخسته‌ترینم ، زِ بس جور کشیدن کو شانه ی اَمنَت، که بر او سَر بگذارم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
اگر به غیر شوی همدم از تو نیست عجب و گر مرا بکشی این هم از تو نیست عجب تو نخل حسنی و زین خوش‌ هوا که در سر توست اگر به باد دهی عالم از تو نیست عجب به شرم از نظر پاک من نهان گردی روی به دیده‌ی نامحرم از تو نیست عجب مرا که خسته‌ی تیغ توام به زخم دگر اگر خلاص کنی زین غم از تو نیست عجب تویی پری و پری هرچه می‌کند خوب است خلاف طور بنی‌آدم از تو نیست عجب ز مرگ غیر بپوشی سیه اگر شاپور نوای نوحه در این ماتم از تو نیست عجب ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
وعده دادی که وفادار منی یادت هست؟ تا ابد دلبر و دلدار منی یادت هست؟ گفته بودی که بجز عشق نگویی با من چون در این عشق گرفتار منی یادت هست؟ گفته بودی که شوم مست ز بویت هردم در گلستان گل بی خار منی یادت هست؟ گفته بودی به شبم ماه نمیخواهم چون تو فقط ماه شب تار منی یادت هست؟ گفته بودی که نگویم به کسی رازم را تاخودت محرم اسرار منی یادت هست ؟ گفته بودی که نداری به طبیبی ، حاجت مهربانم تو پرستار منی یادت هست ؟ من همانم که تو را با دل و جان باور کرد و تو هم مطلع اشعار منی یادت هست؟ تک به تک یاد تو اوردم و میگویم که گرچه هم در پی انکار منی ، یادت هست؟ ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
تپش تپش تپشِ قلب من به خاطر توست به شوقِ بودن تو، نبضِ دل تپیدنی است اگر مدد بکند دستِ پُرسخاوت عشق به دست گرم تو، دستان من رسیدنی است بمان کنار من و شادی جهانم باش بمان که با تو غم از بامِ دل پریدنی است... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
سربار توأم شانه‌ی تو جای سرم نیست حرفی که ز دل آمده محتاج قسم نیست راهی‌ست به سوی تو و تاریکی مطلق این راه مهیب است ولی سوی عدم نیست برخاستم از خواب پریشانم و دیدم پس لرزه‌ی عشق تو کم از لرزش بم نیست یک شیشه‌ی عطر است که از دست تو افتاد یک شهر پریشان شده از بوی تو کم نیست؟ بیدم که تو در سایه‌ام آرام بمانی هرگز سر من پیش کسی غیر تو خم نیست در سینه‌ی من دفتر اشعار نهفته است افسوس که هر لحظه غزل هست و قلم نیست آخر به قطاری که تو رفتی نرسیدم سهم من از آغوش تو یک بدرقه هم نیست ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
گفتم فراق را به صبوری دوا کنم صبرم زیاد نیست، چرا ادّعا کنم؟ بوسیدمش ز دور و چنین مستم از غرور گر بوسه بر لبش بگذارم چه‌ها کنم گفتم به قول خویش وفا کن، جواب داد کی قول داده‌ام که بخواهم وفا کنم؟ بیم فراق دارم و باید به شوق وصل شب تا سحر نماز بخوانم، دعا کنم... اشکی نمانده است که جاری کنم ز چشم جانی نمانده است که دیگر فدا کنم ای عشق، من که عقل خود از دست داده‌ام دیوانه‌ام مگر که تو را هم رها کنم؟ زاهد به ذوق آمده از شعر من ولی ننگا به من که ذوقی از این مرحبا کنم ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖