✨﷽✨
#همسرانه
#نماز_زیبا
✍اگر گاهی همسرمان در خواندن نماز سستی
میکند بهترین روش این است که با روش زبانی
به او تذکر ندهیم.
👈بلکه در اوقات نماز، با آرامش و مهربانی،
سجاده زیبا پهن کنیم، خود را با عطر دلخواه
همسرمان معطر کنیم، لباس سفید و مخصوص
نماز بپوشیم، با زیبایی و طمانینه و در معرض
دید همسرمان (البته بدون قصد ریا) نماز بخوانیم.
💠با نماز زیبا، در درون همسرمان میل و اشتهای
به نماز ایجاد خواهد شد. قبل و بعد از نماز،
خوش اخلاقی خود را زیاد کنیم تا اثر نماز ما،
بیشتر شود.
💥 به هیچ عنوان بابت سستی همسرمان در
نماز، با او بدرفتاری نکنیم چرا که اثر عکس دارد.
🌺http://eitaa.com/cognizable_wan
〰✨🕊🌸༼༼ ﷽ ༽༽🌸🕊✨〰
#سوال
#وهابی ای گفت #نذرهای شما #حرام هست. نذر فقط در راه #خداست.نذر برای #حسین و سفره رقیه و سفره ابالفضل #حرام است..... لطفا توضیحی فرمایید❓
⭕️💠💠💠💠💠⭕️
#پاسخ✅
✍ما هم می گوییم نذر برای غیر خداوند باطل است. نذر شرعی از دیدگاه شیعه آن است که انسان فقط خودرا برای خدا متعهد به پرداخت چیزی معین بکند به همین دلیل که فرموده اند تا در صیغه نذر حتماقید "لله علی کذا"( به خاطر خدا بر گردن من است) باید آورده شود چنان که در راویات آمده است(1)
💠وفقهای ما تصریح کرده اند( 2)
📌شیعیان نذرشان را برای خدا انجام میدهند وثواب آن را برای اهل بیت ونزدیکان آنان قرار میدهند وانان وقتی می گویند فلان چیز نذر امام حسین است یعنی ثواب آن را برای امام حسین قرار داده ام نه آنکه آن نذر برای تقرب جستن وعبادت حسین علیه السلام باشد
دراین گونه مسایل نیت قلبی ملاک است نه تشابه ظاهری چنان که بخاری در کتاب "به اصطلاح صحیح خود"از پیامبر روایت می کند که فرمود:
💠"انما الاعمال بالنیات"
"ملاک ومعیار در عمل #نیت است"(3)
📚(1)وسایل الشیعه،ج23 ص293 باب 1
📚(2)جواهر الکلام،ج35 ص372
📚(3)صحیح بخاری،ج1 ص3 ح1
⠀ ⠀ོ ⠀ 🌥⠀⠀ོ ⠀ ⠀ོ ⠀🌥⠀ ⠀⠀ོ
╭═━⊰🍃🌸🌸🍃⊱━═╮
http://eitaa.com/cognizable_wan
╰═━⊰🍃🌸🌸🍃⊱━═╯
╲\ ╭``┓
╭``🌸``╯
┗``╯ \╲
💔 اگر بتوانم #دلے را از #شڪستن باز دارم
▫️، بیهوده، #نزیستهام
😩 اگر بتوانم #رنجے را #بڪاهم
🤕 یا #دردے را مرهم نَهَم
🐓 یا #مرغڪے رنجور را
▫️به #آشیانه باز آورم
👌اینگونه، #بیهوده نزیستهام
🌼☆⚘ ⃟ ⃟❈ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟⚘ ⃟ ⃟ ⃟⚘☆🌼
http://eitaa.com/cognizable_wan
دل انسان تا وقتی که با سنگ معصیت و گناه همنشین است، تا وقتی که با تیرگی نافرمانی خدا همنشین است، ممکن نیست از #حسین_بن_علی علیهماالسلام #نور بگیرد.
دلی که میخواهد از #امام_حسین علیهالسلام نور بگیرد، باید گناه را از خود جدا کند.
❇️ درگاه امام حسین علیهالسلام، درگاه #عظمت است؛ گناه، انسان را از این درگاه دور میکند و کمکم کاری میکند که #توفیق از انسان سلب میشود.
🏴 او خیال میکند که شب #تاسوعا و شب #عاشورا به حسینیّه نیامده؛ بیچاره نمیداند که او را به حسینیّه راه ندادهاند که نیامده است؛ نه اینکه خودش نیامده است.
🔳مزاج عشق بس مشکلپسند است
قبول عشق بر جایی بلند است
⚫️ وقتی بشر، آلوده و ناپاک شد، از این دستگاه دور میشود؛ مقدّمات انصرافش را فراهم میکنند.
🔆 این دستگاه، دستگاه #غیرت، #شهامت و #طهارت است؛ اینجا جای #تقواست.
📚 کتاب مصباح الهدی، ج۲، آیت الله وحید خراسانی
🔻 http://eitaa.com/cognizable_wan
.
#به_نام_خدای_مهدی
.
#قلبم_برای_تو❤❤
.
🔮#قسمت_چهاردهم
.
.
عجب 😀خب اگه اجازه بدین دیگه حرفهای جدی بزنیم...
.
-بفرمایین..اجازه ما هم دست شماست...☺
.
-خب پس شما شروع کنین☺
.
-من که شما رو دیدم حرفام یادم رفت...شما بفرمایین😊
.
-باشه پس...اقا میلاد فک کنم از نوع حجاب و پوششم فهمیده باشین اعتقاداتم چجوریه و...
.
-بله...بله...چطور؟!
.
-میخواستم نظر شما رو درباره دین و اعتقاداتتون بدونم...
.
-خواهش میکنم..راستیتش من دینداری برام خیلی مهمه ولی نظرم درباره دین خاصه... دینداری یه چیز شخصیه نه تحمیلی و چیزی هست که هر کس تو خودش داره ولی نباید اونو تو همه ابعاد زندگیش گسترش بده...در ضمن من با سیاست و اینجور چیزها هم رابطه خوبی ندارم...به نظرم نباید این دوتا باهم قاطی بشن..
آدم میتونه دیندار باشه ولی سیاسی نباشه 😊
.
-پس شما نماز میخونید و روزه میگیرید دیگه؟!
.
-اختیار دارید...نه تنها میخونم بلکه حتما هم باید اول وقت باشه...
.
-چه خوب😊...
.
و با هم از این در و اون در صحبت کردیم و نفهمیدیم چجوری زمان گذشت که با صدای مامانم پشت در یهو به خودمون اومدیم...
.
-مریم جان؟! صحبتاتون تموم نشد؟؟ما که بیرون حرفامون تموم شده داریم در و دیوار رو نگاه میکنیم 😀
.
-الان میایم مامان جان...
.
-آقا میلاد: گرم صحبت شدیم نفهمیدیم زمان چجوری گذشت...بریم مریم خانم...
.
دوتایی به طرف پذیرایی و خانواده ها حرکت کردیم که عصمت خانم گفت:
-به به...بالاخره اومدین پس😊
.
-آقا میلاد:آره مامان جان... کنار مریم خانم آدم زمان از دستش میره..ببخشید معطل شدین😊
.
اونشب گذشت و رفتن و من تا صبح داشتم به حرفهای میلاد فکر میکردم...راستیتش شخصیتش برام ایده آل بود...ظاهر مذهبی نداشت و به روز و شیک بود ولی از حرفهاش معلوم بود که دین براش خیلی مهمه...
صبح شد که دیدم مامانم اومد تو اتاقم...
.
-عروس خانم؟! بیداری؟!
-آره مامان جان...جانم؟!
-راستیتش دیشب میخواستم باهات حرف بزنم ولی گفتم بزارم یکم فکراتو کنی بعدا
خب دخترم نظرت چیه؟!
.
-در مورد چی؟؟
.
-در مورد آب شدن یخ های قطب جنوب 😐😐خب درباره میلاد دیگه؟؟
.
-در مورد یخ های قطب جنوب که منفیه 😀😀ولی آقا میلاد به نظر پسر خوبی میاد ولی باید بیشتر باهاش آشنا بشم...
.
#ادامه_دارد
http://eitaa.com/cognizable_wan
#به_نام_خدای_مهدی
.
#قلبم_برای_تو❤❤
.
🔮#قسمت_پانزدهم
خب دخترم نظرت چیه؟!
.
-در مورد چی؟؟
.
-در مورد آب شدن یخ های قطب جنوب 😐😐خب درباره میلاد دیگه؟؟
.
-در مورد یخ های قطب جنوب که منفیه 😀😀ولی آقا میلاد به نظر پسر خوبی میاد ولی باید بیشتر باهاش آشنا بشم...
.
-خب پس😉 یعنی مبارکه 😆
.
-گفتم که مامان...باید بیشتر فکر کنم 😐
.
-من دخترم رو بهتر میشناسم...چیزی رو نخواد از همون اول میگه 😊
.
-امان از دست شما مامان 😀
.
چند روز از این ماجرا گذشت و قرار شد با اجازه خانواده ها من و آقا میلاد باهم بیرون بریم و بیشتر آشنا بشیم...امروز ساعت ده کلاس داشتم ولی به خاطر قرارمون نرفتم...
زنگ زدم به زهرا:
-سلام زهرایی؟! خوبی؟!
-سلام عروس خانم...تو بهتری؟؟چه خبرا؟؟
-میخواستم بگم امروز کلاس نمیتونم بیام...استاد چیز خاصی گفت برام بفرست
-ای بابا😕...چرا آخه؟؟ تازه خوشحال بودم امروز میبینمت سیر تا پیاز خواستگاریتو برام تعریف کنی 😐
-میخوام باهاش بیرون برم 😊
-ااااااا...پس مبالکه علوس خانم 😉
-حالا که چیزی معلوم نیست 😊برام دعا کن زهرایی
-فعلا که شما مستجاب الدعوه ای 😀😀
.
.
قرار بود ساعت 10 آقا میلا دنبالم بیاد ولی من یکم زودتر آماده شدم و پایین رفتم و دیدم جلو در تو ماشینش نشسته....
.
-ااااا...شما اینجایید آقا میلاد؟!
.
-بله مریم خانم 😊
.
-قرارمون ده بود...از کی اومدین؟!
.
-یه نیم ساعتی میشه...راستیتش از دیشب اصلا آروم و قرار نداشتم و دوست داشتم زودتر صبح بشه و بیام خدمتتون 😊
.
-ای بابا...خب چرا زنگ در رو نزدین 😯
.
-نخواستم مزاحم بشم...من زود اومدم دلیلی نداره شما هم زود بیاین 😊
.
این حرفهاش به دلم مینشست وبهم یه اطمینان خاصی میداد ☺
.
🔮از زبان سهیل
.
بعد از اون روز یه هفته تو خودم بودم و حوصله هیچکاری نداشتم...
.
گاهی اوقات از تصمیمم پشیمون میشدم و میگفتم سهیل مگه بیکار بودی توبه کردی؟!داشت بهت خوش میگذشت 😕
اما سریع از حرفم پشیمون میشدم...😔
.
کلافه بودم...نمیدونستم باید چیکار کنم...
نه دیگه با دوستام در ارتباط بودم که باهاشون بیرون برم...
نه انگیزه ای برای دانشگاه رفتن داشتم و نه هیچی...
.
یهو یاد حرف یکی از بچه های بسیج افتادم که گفته بود شهدا رو الگو قرار بده بهت کمک میکنن...
اما چطوری؟!
.
تا صبح با خودم فکر کردم و کلنجار رفتم و تازه صبح خوابم برد...
یهو بیدار شدم و یادم اومد درست هفته پیش بود که اون خانم رو دیده بودم و... 😔
اگه اشتباه نکنم ساعت ده کلاس داشت...
.
#ادامه_دارد
http://eitaa.com/cognizable_wan
.
#به_نام_خدای_مهدی
.
#قلبم_برای_تو❤❤
.
🔮قسمت_شانزدهم
.
-سلام خانم...ببخشید؟!
-سلام...بفرمایین؟!
-میخواستم یه سئوالی ازتون بپرسم😕
-بفرمایین...فقط سریع تر...چون نمیخوام دوستام ببینن و فکر دیگه ای کنن 😐
-چشم...اصلا قصد مزاحمت ندارم...میخواستم بپرسم اون خانمی که هفته پیش باهاتون بود امروز تشریف ندارن؟😯
-نه آقای محترم...ایشون امروز کار داشتن دانشگاه نیومدن
.
میخواستم بپرسم دیگه کی کلاس داره ولی روم نشد و خجالت کشیدم 😕
.
-ممنونم ازتون...ببخشید مزاحم شدم🙏
-خواهش میکنم..خداحافظ
.
خداحافظی کردم و پله ها رو آروم آروم پایین اومدم تا رسیدم به دفتر بسیج...
بچه ها تو دفتر بودن
-بههههه...سهیل خان...خوش اومدی آقا...کجایی تو؟!
-سلام...این هفته یکم کسالت داشتم خونه بودم 😕
-چی شده بود؟! مورچه گازت گرفته بود؟!😀
-شاید 😔خب دیگه چه خبرا؟؟
-هیچی این هفته مراسم دفاع مقدس داریم...دوست داری کمک کن..
-باشه حتما...راستیتش یه سئوالم داشتم
-جان دل؟!
-تصمیم گرفتم اطلاعاتم یکم راجب شهدا بیشتر بشه ولی خب نمیدونم چیکار کنم...یه جورایی میخوام شهدا رو الگوم قرار بدم😕
.
-چه عالییی رفیق...بسم الله....من توصیه میکنم دوتا کتاب خاکهای نرم کوشک و سلام بر ابراهیم که تو کتاب خونه بسیج هم هست رو برداری و بخونی به عنوان قدم اول...بعد به قول آقا مصطفی صدر زاده یه رفیق شهید برا خودت انتخاب کنی...کسی که بتونی باهاش درد دل کنی😊
.
-چه خوب...حتما...پس من این کتابها رو میبرم خونه
.
-باشه..
.
بعد چند دقیقه از بچه ها خداحافظی کردم و به سمت خونه رفتم و شروع به خوندن کتابها کردم که مامانم آروم وارد اتاقم شد ..
فهمیدم که یه کار مهمی داره -پسرم چیکار میکنی؟؟😯
-دارم کتاب میخونم مامان...جانم؟! کار داشتین؟؟
-نه...چرا...راستش امروز صبح عصمت خاله با دخترش اومده بودن اینجا
(عصمت خاله از دوستهای قدیم مامانمه و ما سالهاست باهاشون رفت و آمد خونوادگی داریم)
-ااااا...به سلامتی😊خوب بودن؟؟چی میگفتن که؟؟
.
-هیچی...دلش تنگ شده بود...در ضمن میگفتن برا پسرش میلاد خواستگاری رفتن منتظر جواب دختره ان .
-به به...پس خوش خبر بودن 😊ان شاالله خوشبخت بشن؟؟ دختره کیه؟؟ همکلاسیش بود؟!
-نه گفت همبازیشه...
-همبازی؟!😯😨
-هم بازی بچگی دیگه...گویا همسایه اون خونه قدیمیشونه...
-آها...😐...اره یه چیزایی یادم میاد...اون موقع ما هم هر وقت میرفتیم خونشون بچه های همسایه تو حیاطشون بودن...
.
-خب حالا میلاد رو ولش...ندیدی معصومه چه خانمی شده 😊😉
.
-به سلامتی 😐
.
-بی ذوق 😑
.
#ادامه_دارد
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادی از مداحی قدیمی زیبا
http://eitaa.com/cognizable_wan
عاقبت منفورترین چهرههای واقعه کربلا...
http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷 خانمای عزیز
💞 برای محبوب شدن و عزیز ماندن
💞 در نزد شوهر
💞 اولین قدم ،
👈 عزت و اقتدار دادن به مرد است
💞 مرد باید احساس کند
👈 که در خانه و خانواده ، اقتدار دارد
🌷 خانمای عزیز !
💞 با انجام امور زیر ؛
👈 می توانید به شوهرتان ، اقتدار دهید :
🌸 مطیع شوهرتان باشید
👈 در همه حال ، به او چشم بگویید
👈 و با او مخالفت نکنید
🌸 جلوی بچه هایتان ،
👈 از او انتقاد نکنید
👈 غر نزنید
👈 با الفاظ خفیف ، صدایش نزنید
👈 دعوایش نکنید
👈 بی احترامی نکنید
🌸 پیش دیگران ،
👈 از او تعریف و تمجید کنید
👈 عیوب و اسرار او را ، فاش نکنید
👈 روی حرف او نپرید
🌸 و...
http://eitaa.com/cognizable_wan
شاهی كك و مك را كه معمولا در صورت انسان به صورت لكه های قهوه ای ریزی پدیدار می شود،برطرف می كند. بدین منظور باید برگ شاهی را كوبید و روی لكه ها گذاشت.
#شاهی
#درمان_کک_و_مک
http://eitaa.com/cognizable_wan
Roholla.R:
در قدیم یک فردی بود در همدان به نام " اصغر آواره "
اصغر آقا کارش مطربی بود و در عروسیها و مجالس بزرگان شهر مجلس گرم کنی میکرد و اینقدر کارش درست بود که همه شهر او را میشناختند...
و چون کسی را نداشت و بیکس بود بهش می گفتند اصغر آواره!
انقلاب که شد وضع کارش کساد شد و دیگه کارش این شده بود میرفت در اتوبوس برای مردم میزد و میخوند و شبها میرفت در بهزیستی میخوابید.
تا اینجا داستان را داشته باشید!
در آن زمان یک فرد متدین و مومن در همدان به نام آیت الله نجفی از دنیا میره و وصیت کرده بوده اگر من فوت کردم از حاج آقا حسینی پناه که فردی وارسته و گریه کن و خادم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و از شاگردان خوب مرحوم حاج علی همدانی است بخواهید قبول زحمت کنند نماز میت من را بخوانند.
خلاصه از دنیا رفت و چند هزار نفر اومدند برای تشیبع جنازه اون در قبرستان باغ بهشت همدان و مردم رفتند دنبال حاج آقا حسینی پناه که حالا دیگه پیرمرد شده بود و آوردنش برای خواندن نماز میت....
حاج آقا حسینی پناه وقتی رسید گفت تا شما کارها رو آماده کنید من برم سر قبر استادم حاج مولاحسین همدانی فاتحه ای بخوانم و برگردم.
وقتی به سر مزار استادش رسید در حین خواندن فاتحه چشمش به تابوتی خورد که چهار کارگر شهرداری زیر آن را گرفته و به سمت غسالخانه میبردند!
کنجکاو شد و به سمت آنها رفت...
پرسید این جنازه کیه که اینقدر غریبانه در حال تدفین آن هستید؟
یکی از کارگران گفت این اصغر آواره است!
تا اسم او را شنید فریادی از سر تاسف زد و گریست....
مردم تا این صحنه را دیدند به طرف آنها آمدند و جویای اخبار و حال حاجی شدند و پرسیدند چه شد که شما برای این فرد اینطور ناله کردید؟!
حاجی گفت: مردم این فرد را میشناسید؟
همه گفتند: نه! مگه کیه این؟
حاجی گفت: این همون اصغر آواره است.
مردم گفتند: اون که آدم خوبی نبود شما از کجا میشناسیدش؟!
و حاجی شروع کرد به بیان یک خاطره قدیمی....
گفت: سالها قبل از همدان عازم شهر قم بودم و آن زمانها تنها یک اتوبوس فقط به آن شهر میرفت
سوار اتوبوس که شدم دیدم.... وای اصغر آواره با وسیله موسیقیش وارد شد...
ترسیدم و گفتم: یا امام حسین (ع) اگه این مرد بخواهد در این اتوبوس بنوازد و من ساکت باشم حرمت لباسم از بین میرود، اگر هم اعتراض کنم مردم که تو اتوبوس نشستند شاید بدشان بیاد که چرا من نمیذارم شاد باشند و اگر هم پیاده شوم به کارم در قم نخو
اهم رسید... چه کنم؟!
خلاصه از خجالت سرم را به پایین انداختم...
اصغر آواره سوار شد و آماده نواختن بود که ناگاه چشمش به من افتاد، زود تیمپو رو گذاشت تو گونی و خواست پیاده بشه که مردم بهش اعتراض کردند که داری کجا میری؟ چرا نمیزنی؟
گفت: من در زندگیم همه غلطی کردم اما جلوی اولاد حضرت زهرا (سلام الله علیها) موسیقی ننواختم...
خلاصه حرمت نگه داشت و رفت...
اونروز تو دلم گفتم: اربابم حسین (ع) برات جبران کنه، حالا هم به نظرم همه ما جمع شدیم برای تشییع جنازه اصغر آواره و خدا خواسته حاجی عنایتی بهانه ای بشود برای این امر؛
خلاصه با عزت و احترام مراسم شروع شد و خود حاجی آستین بالا زد و غسل و کفنش را انجام و برایش به همراه آن جمعیت نماز خواند...
این نمکدان حسین جنس عجیبی دارد
هر چقدر می شکنیم باز نمک میریزد.
http://eitaa.com/cognizable_wan
🌴🕌🌴🕌🌴🕌🌴
یه سوال
مگه امام حسین (ع) در گودال به شهادت نرسیدن،پس باید محل دفن حضرت هم همون گودال باشه.اونایی که رفتن کربلا میدونن بین محل گودال و ضریح مطهرفاصله هست.چرا؟
تو کربلا یه عده اومدن گفتند نه،براین پیکر باید اسب تاخته شه.
این "باید"رو کی تعیین کرده بود؟(نقش یهود در حادثه کربلا)
تو گودال نمیشد اسب تاخت.پیکر مطهر رو از گودال بیرون کشیدند بردند یه محل صاف و هموار و ده اسب که بهشون نعل زده بودندبراین پیکر تاختند...
واین چهل نعل اسب به عنوان تبرک از پای اسبهاجدا میشه.
بعدها که در دوره قاعونی بغدادمیشه مرکز یهودیان، نواده های همین اشقیا این نعل اسبها رو با افتخار درخونه هاشون میزدند که ما از هموناییم
اینا بعدها کوچ کردند به شبه جزیره ایبری در اسپانیا و همین سنت رو هم باخودشون بردندو نعل اسب رو کردند نمادخوش شانسی...
حالا یه عده از مردم خودمونم نا اگاهانه نعل اسب رو به عنوان نماد خوش شانسی استفاده میکنن!!!
ایت الله جوادی آملی:
تبرک جستن به نعل اسب از موهومات بعد از حادثه کربلاست.به این جهت که این اسبها نعوذ بالله بر آدمهای خارج از دین تاختند پس با ارزش میباشند.چنانچه برخی فرق اسلامی دهه اول ماه محرم را جشن میگیرند و متاسفانه فرهنگ ناشایست نعل اسب به میان مردم ما هم رواج یافته.
ابو ریحان بیرونی:
ستم هایی که بر حسین بن علی کردنددر هیچ ملتی با بدترین افراد نکردند.
او را با شمشیر ونیزه و سنگ باران از پای در اوردند سپس اسب بر بدنش تاختند...
بعضی از این اسبها به مصر رسید.بعضی مردم این نعل اسبها را کندند و برای تبرک بر در خانه های خود نصب کردندواین عمل در میان مردم مصر سنتی شد که بعد از ان هر کسی بالای در خانه خود نعل اسب نصب میکرد...
در تاریخ آمده : یزید (علیه لعنه) در عصر عاشورا بعد از به شهادت رساندن امام حسین (ع)و یارانش دستور داد اسب ها ( که نعل تازه شده بودند) را بر بدن شهدای کربلا تازاندند .
یزیدیان این روز را روز برکت و پیروزی نام نهادند که در زیارت عاشورا هم به آن اشاره می شود (...یوم تبرکت بهی بن امیه و ....)و برای افتخار بر این پیروزی (قتل خاندان مطهر پیامبر )و رواج تفکر شیطانی خود نعل اسبهای خود را کندند و در سراسر شهر ها و کشورها گرداندند...شهر به شهر و کشور به کشور به نشانه ی پیروزی .
در شامات در عراق در قسطنطنیه در روم در ایران و در سراسر جهان مدرن 1400 سال قبل...
و این شد سبب آنکه در سرتاسر جهان از 1400 سال پیش تاکنون نعل اسب را نشانه ی برکت و شانس و پیروزی می دانند
اين خرافه به اروپا هم رسيد شايد این اعتقاد از اسپانیا به اروپا رسیده (اندلس قدیم)به اندلسی ها هم از امویان این اعتقادر سیده امویان به عنوان تبرک نعل اسب نگه میداشتن اما اروپایی ها چون معنی تبرک رونمی دونستن میگفتن شانس میاره
حالا امویان این اعتقادو از کجا آورده بودن ؟
تو عاشورا بعداین که 10 تا اسب روی پیکر امام حسین (ع) تاختتند 40 تا نعل اسب ها رو به عنوان تبرک در آوردن و بین خودشون تقسیم کردن این نعل ها رو از خونه هاشون آویزون می کردنو بعد از مدتی به عنوان یک شی با ارزش به هم می فروختند ، تا اینکه تقلبی این نعلها هم اومد و کم کم آویزون بودن یه نعل تو خونه ها یهو رسم شد.
👈 پخش این پیام ....
👈 شلیک یک فشنگ است ...
👈 به سوی جبهه دشمن در فضای مجازی.
👇🔻
http://eitaa.com/cognizable_wan
⭕️نظرشهیدمطهری دربارهٔ سفر تفریحی در ماه محرم:
اهانت به حسین بن علی(ع) است که این ایام را دنبال تفریح وتفنن برویم
____________
🚩﷽🏴سلام برمحاسن به خون خضاب شده، سلام برگونه خاک آلود، سلام برسری که بالای نیزه شد، سلام بر اجسادی که برهنه دربیابان رهاشد
🤚🏿آجرک الله یابقیةالله🤚🏿
یابن الحسن، اوج عزای ما معرفت به ولایت، واطاعت ازشماست، به لبهای تشنهٔ سقای کربلا سوگندتان میدهیم مارا لایق ظهور بدان وبرای بصیرتمان دعاکن
👌همان بصیرتی که بدانیم تاوقتی حسین(ع) نیامده "مسلم"ولی ماست
خون حسین میرودتاگناه زمین شستشو کند
سفیرش رایاری کنیم تاکربلای دیگر تکرار نشود
👌علامةامینی درتاسوعا وعاشورا مدام برای امام زمان(عج) «صدقه» کنار میذاشت ومیگفت: قلب امام درفشار است
👌آن لحظات سخت فرارسیده، برای سلامتی حضرت «صدقه» فراموش نشود
👇🔻
http://eitaa.com/cognizable_wan
✔️ امام رضا «عليه السلام» می فرمایند:
✖️ هر كس در روز عاشورا ، تلاش و كوشش براى برآوردن نيازهايش را رها كند ، خداوند، نيازهاى دنيايى و آخرتىِ او را برآورده میسازد ، و هر كس عاشورا ، روز ماتم و اندوه و گريه اش باشد ، خداوند، قيامت را روزِ شادى و خوشحالى اش قرار میدهد و چشمش در بهشت به ما روشن مى شود .
📚 بـحـارالأنـوار: ج۴۴، ص۲۸۴
╲\╭┓
╭🌺🍂🍃
┗╯\╲
╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗
http://eitaa.com/cognizable_wan
╚══••⚬🌍⚬••═╝
ابتکار بسیار زیبا از تولیت حرم اباعبدالله علیه السلام
روی نوشته زیر انگشت بزن وکلیک کن :
http://app.imamhussain.org/tour/
وارد حرم که شدید توجه کنید روی هر فلشی که کلیک میکنید يه مقدار صبر کنید تصویر شفاف ميشه.
ودر هر صحن باچرخش و عقب جلو کردن میتوان کاملا زیارت کردهر جای حرم که دوست داريد زیارت کنید.
@cognizable_wan
بنده رو هم دعا کنید. زیارتتون قبول باشه.
اگر دوست داشتین بفرستین توگروهاتون تا همه استفاده كنن.
التماس دعا
@cognizable_wan
🚨جملهای از امام حسین(ع) که باید سَر در همه ادارهها نصب شود
🔹 امام حسین(ع) در روز دهم خطاب به لشگر عمر سعد گفت:« همه شما از سفارش من سرپیچی میکنید و کلام مرا گوش نمیدهید زیرا شکمهای شما از حرام انباشته شده و قلبهای شما مُهر خورده است. وای بر شما آیا ساکت نشده و به من گوش نمیدهید!»(بحارالانوار،ج ۴۵،ص۸)
این جملهای است که باید سالها در مورد آن حرف زد . مال حرام با آدمی کاری میکند که گوشش در برابر کلام حق حسین(ع) ناشنواست. مال حرام زمینه ساز فاجعه کربلا میشود. حرف امام را نمیشنوند و گلوی کودک 6 ماه را میدرند.
این جملهای است که باید در اتاق همه مدیران و کسانی که دستی در کاسه بیتالمال و حق الناس دارد زده شود. مال حرام به راحتی وارد زندگی انسان میشود و آن را به آتش میکشد.
خیلی از ما فکر میکنیم که مال حرام یعنی همان اختلاسها و تخلفهای مالی که متهمانشان را در دادگاه یا کانادا میبینیم. نه، مال حرام راحتتر از اینها هم وارد زندگی ما انسانها میشود.
وقتی کارمندی کارت ورود را میزند و از محل کار خارج میشود، بدون اینکه مرخصی یا کارت خروج را زده باشد، حقوق آن روزش قطعا با اشکال روبرو است. او برای ساعتهایی که در اداره حضور دارد حقوق میگیرد و نه ساعتهایی که نیست!
این یک نمونه از کارهایی است که ممکن است پول حرام را وارد زندگی میکند. کافی است در خلوت کلاهمان را قاضی کنیم و ببینم که آیا حقوقی که میگیریم و یا پولی که به خاطر خدماتی که به مردم ارائه میکنیم، حلال بوده است یا نه؟
خودمانیم زندگی برخی از ما حسابی درگیر این پولهای حرام شده است. حضرت، سنگ محک خوبی پیش روی ما گذاشته است. اگر حرف حق را نشنیدیم بدانیم که پول حرام زندگیمان را گرفته است.
پول حرام، وجدان ما را میکشد. آنهایی که حسین را در روز عاشورا سر بریدند، قبل از آن وجدان خود را سر بریده و به نیزه زده بودند.
خدای ناکرده فکر نکنیم با عزاداری و دادن نذری برای کشته شده دشت کربلا به دست حرام خواران، قلم سیاه بر مال حرامی که روی هم گذاشتهایم و برج و بارو ساختهایم کشیده میشود. در همین شبهای محرم شنیدهایم که خدا از حقالناس نخواهد گذشت و مال حرام همان حق الناسی است که بر گردن ماست.
🇮🇷 http://eitaa.com/cognizable_wan
⚫️ اهمیت حق مردم
🥀امام هنگام حرکت به سوی کربلا فرمود:
▪️«نادِ انْ لا یقْتَلَ مَعی رَجُلٌ عَلَیهِ دَینٌ وَنادِ بِها فی الْمَوالی فَانّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یقُولُ: مَنْ ماتَ وَ عَلَیهِ دَینٌ اخِذَ مِنْ حَسَناتِهِ یوْمَ الْقِیامَةِ»؛
▪️اعلام کنید هرکس بدهی دارد در این مبارزه همراه من نباشد، من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: هرکس بمیرد و در گردن او حقوق مردم باشد، در روز قیامت از اعمال نیک او گرفته میشود. [و به اعمال طلبکار اضافه میکنند]
▪️عاشورای حسینی بر عاشقان اهل بیت تسلیت باد▪️
🍃
🌺🍃http://eitaa.com/cognizable_wan
كسی كه بسيار میخواند و میداند
اما به هر دليل وارد مبارزه برای «تغییر » نمیشود،
مانند فروشگاهی بزرگ است
كه در ورودی آن نوشته باشند:
«تعطيل است»!
آبراهام لینکلن
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan