eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
13.8هزار ویدیو
635 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 آورده اند که شخصی الاغ قشنگی جهت حاکم کوفه تحفه آورده بود. حاضرین مجلس به تعریف و توصیف الاغ پرداختند. یکی از حاضرین براي مزاح گفت: من حاضرم به این الاغ قشنگ خواندن بیاموزم. حاکم از شنیدن این سخن از کوره در رفت و به آن مرد گفت: الحال که این سخن را می گویی باید از عهده آن برآیی و چنانچه به این الاغ خواندن بیاموزي به تو جایزه بزرگی می دهم ولی چنانچه از عهده آن بر نیائی دستور می دهم تو را بکشند. آن مرد از مزاح خود پشیمان شده ناچاراً مدتی فرجه خواست و حاکم ده روز براي این کار به او فرصت داد. آن مرد الاغ را برداشت به خانه آورد حیران و سرگردان و نمی دانست این کار به کجا خواهد رسید. لاعلاج به بازار رفت و در بین راه بهلول را دید و چون سابقه آشنایی با او داشت دست به دامن او زد و قضیه مجلس حاکم و الاغ را براي او تعریف نمود. بهلول گفت غم مخور که این کار از دست من بر می آید و هر دستوري به تو می دهم عمل نما . پس به او دستور داد تا یکروز تمام به الاغ غذا ندهد و سپس در بین صفحات کتابی براي الاغ جو گذارد و کتاب را جلوي الاغ ورق بزند. الاغ چون گرسنه است با زبان جو هاي صفحات کتاب را برداشته و می خورد و گفت این عمل را هر روز به همین نحو تکرار نما. و روز دهم او را گرسنه نگهدار و وقتی به مجلس حاکم رفتی همان کتاب را با الاغ به نزد حاکم ببر. آن روز دیگر بین صفحات کتاب جو نگذار و آن کتاب را در حضور حاکم جلوي الاغ قرار بده. آن مرد به همین نحو عمل نمود و چون روز موعود فرا رسید الاغ را برداشته با کتاب به نزد حاکم برد و در حضور حاکم و جمعی از دوستانش کتاب را جلوي الاغ گذارد. الاغ بیچاره چون گرسنه بود به عادات روزهاي قبل که فکر می کرد بین صفحات کتاب، جو می باشد شروع به ورق زدن کتاب نمود و چون به صفحه آخر رسید و دید که جو بین صفحات نیست، بناي عرعر نمود و بدین وسیله خواست بفهماند که گرسنه است و حاضرین مجلس و حاکم که نمی دانستند چه ابتکاري در این عمل است، باور نمودند که در حقیقت الاغ می خواهد کتاب بخواند و همه در این کار متعجب بودند. ناچار حاکم بر عهد خود وفا نمود و انعام قابل توجهی به آن مرد داد 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
*✨﷽✨ 🌸داستان زیبایی از رحمت خدا ✍حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش را به چه کسی بدهدتا مناسب او باشد .. در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از اوخواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ... از قضا آن شب جوانی ازشدت فقر وتنگدستی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود .پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت واز دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد .. هنگامی که بدنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در راشنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد .. سربازان داخل شدند و اورا در حال نماز دیدند ، وزیر گفت : سبحان الله ! چه شوقی دارد این جوان برای نماز.... ودزد از شدت ترس هرنماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع می کرد .. تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند ، و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم برد . حاکم که تعریف دعا ها ونمازها ی جوان را از وزیر شنید ، به او گفت : تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم دامادم باشد ، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ... جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد ، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت خدایا مرا گرامی گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی ،فقط با نماز شبی که ازترس، آن را خواندم ! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من می دادی و هدیه ات چه بود! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🌷 🌷 ، ! 🌷هشت ساعت زیر باران مدیترانه‌ای چیزی برایمان نگذاشته بود، میثم یک لحظه چشم از دوربین حرارتی برنمی‌‌داشت، سوز سرما تا مغز استخوان‌مان نفوذ کرده بود. به میثم گفتم: «کسی رو تو دوربین داری؟» با تعجب گفت: «تو این سرما، حرارتی تو بدن آدم نمی‌‌مونه که من بتونم با دوربین حرارتی اون‌ها رو ببینم.» گفتم: «تا عملیات چیزی نمونده، سنگر کمین رو گم نکن.» گفت: «از قبل با جی.پی.اس سنگرهای اونا رو ثبت کردم، نگران نباش.» 🌷آن شب به خاطر سرما و باران شدید، عملیات لغو شد، فردای آن روز آمد به من گفت: «وقتی ازم پرسیدی، دشمن را داری و من گفتم نه؛ محمد شالیکار اومد زیر گوشم گفت: نگران نباش، من هستم، سنگر اونا رو بهم حدوداً نشون بده کجاست، من می‌رم به سمت اون‌ها، هر وقت بهم شلیک کردند، شما همون‌جا رو با آر.پی.جی بزنید!» گفتم: «وجود محمد برای گروه ما نعمت است.» میثم گفت: «آره، جدا از تجربه جنگی، روحیه و معنویتش منو مجذوب خودش کرد.» 🌹خاطره ای به یاد جانباز سرافراز بالای ۵۰ درصد هشت سال دفاع مقدس و شهید مدافع حرم محمد شالیکار (فریدونکنار) و جانباز شهید مدافع حریم میثم علیجانی (بابلسر) : رزمنده دلاور مفید اسماعیلی‌سراجی ✾📚 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
مرد جوانی پدر پیرش مریض شد. چون وضع بیماری پیرمرد شدت گرفت او را در گوشه جاده ای رها کرد و از آنجا دور شد. پیرمرد ساعت ها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفس های آخرش را می کشید. رهگذران از ترس واگیرداشتن بیماری و فرار از دردسر روی خود را به سمت دیگری می چرخاندند و بی اعتنا به پیرمرد نالان راه خود را می گرفتند و می رفتند. شخصی از آن جاده عبور می کرد. به محض اینکه پیرمرد را دید او را بر دوش گرفت تا به بیمارستان ببرد و درمانش کند. یکی از رهگذران به طعنه به او گفت: این پیرمرد فقیر است و بیمار و مرگش نیز نزدیک، نه از او سودی به تو می رسد و نه کمک تو تغییری در اوضاع این پیرمرد باعث می شود. حتی پسرش هم او را در اینجا به حال خود رها کرده و رفته است. تو برای چی به او کمک می کنی؟ آن شخص به رهگذر گفت: من به او کمک نمی کنم، من دارم به خودم کمک می کنم!! اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم چگونه روی به آسمان برگردانم و در محضر خالق هستی حاضر شوم. من دارم به خودم کمک می کنم. 🌸آنچنان‌ که فکر میکنیم سخت نیست... 🍃 🌺🍃 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🔹 نام چلغوز از چهل غوزه به معنای چهل دانه مخروط کاج برگرفته شده است. این کاج در مناطقی از جمله شرق افغانستان، شمال پاکستان، شمال غربی هند و همچنین مناطق شرقی و جنوب شرقی ایران می‌روی 🔻چلغوز از اشرافی ترین آجیل هاست وبه خاطرخواص زیادش قیمت بالایی داره ─═ঊঈ🧠 🧠ঊঈ═─ 🎬 👉🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🔻📸دلفین صورتی کمیابی که در بندرگاه نیویورک دیده شده است. ✅ 🎬 👉🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🔹ساری- مجموعه رصدخانه و آسمان‌نمای آلاشت به عنوان تنها رصدخانه استان‌های شمالی ایران و نخستین رصدخانه استان مازندران با هدف ایجاد طرحی آموزشی و افزایش جاذبه‌های تفریحی و توریستی در سال ۸۶ از سوی شهرداری آلاشت بر روی یکی از تپه‌های این شهر ساخته شد. ─═ঊঈ🧠 🧠ঊঈ═─ 🎬 👉🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک روش راحت برای باز کردن درب شیشه ی مربا و ترشی👌 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
یک ضرب ‌المثل قدیمی میگوید:📚 اگر میخواهید قوی باشید تظاهر به قدرت کنید. اگر جسمتان فعال باشد اتوماتیک ‌وار این حالت در شما پدید می‌آید. حالت‌های جسمی و تصورات درونی کاملاً به هم ارتباط دارند. اگر یکی از آن‌ها را تغییر دهید دیگری نیز تغییر خواهد کرد. وقتی از نظر جسمی خسته هستید یا بدنتان درد می‌کند دید شما به دنیا متفاوت از زمانی‌است که سرحال هستید.  تغییرات بدنی ابزار قدرتمندی برای کنترل مغز است... ┅┅✿❀🌺❀✿┅┅ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنچه را انکار میکنی تو را شکست می‌دهد🍂 و آن چه را می‌پذیری تو را تغییر می‌دهد🌱 ✾📚 ┅┅✿❀🌺❀✿┅┅ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروفسور حسابی: ۲۲ سال درس دادم 🍁هیچگاه لیست حضور و غیاب نداشتم (چون کلاس باید اینقدر جذاب باشد که بدون حضور و غیاب شاگردت به کلاس بیاید) هیچگاه سعی نکردم کلاسم را غمگین و افسرده نگه دارم! (چون کلاس، خانه دوم دانش آموز هست). هر دانش آموزی دیر آمد، سر کلاس راهش دادم! (چون میدانستم اگر ۱۰ دقیقه هم به کلاس بیاید؛ یعنی احساس مسئولیت نسبت به کارش). هیچگاه بیشتر از دو بار حرفم را تکرار نکردم (چون اینقدر جذاب درس میدادم که هیچکس نگفت بار سوم تکرار کن). هیچگاه ۹۰ دقیقه درس ندادم! (چون میدانستم کشش دانش آموز متوسط و کم هوش و باهوش با هم فرق دارد). هیچگاه تکلیف پولی برای کسی مشخص نکردم! (چون میدانستم ممکن است بچه ای مستضعف باشد یا یتیم). هیچگاه دانش‌آموزی درب دفتر نفرستادم (چون میدانستم درب دفتر ایستادن یعنی شکستن غرور). هیچگاه تنبیه تکی نکردم و گروهی تنبیه کردم! (چون میدانستم تنبیه گروهی جنبه سرگرمی هست ولی تنبیه تکی غرور را میشکند). همیشه هر دانش آموزی را آوردم پای تخته، بلد بود (چون میدانستم که کجا گیر میکند نمیپرسیدم!) ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷 ... 👌👌 🔰 قبل مرد نورانی و انقلابی مرحوم (رضوان الله تعالی علیه...). 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷
میدونستی که باید ناشتا خاکشیر بخورید! بسیاری از بیماری های پوستی ناشی از بدکاری کبد است. مصرف خاکشیر ناشتا، مخصوصا اگر به همراه ترنجبین باشد، اثر معجزه آسایی در پاک سازی کبد دارد؟ ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
پس از خوابیدن به اندازه کافی، اگر همچنان احساس خستگی می کنید ممکن است بدنتان دچار کم آبی باشد. به همین خاطر بهتر است حتما بعد از بیدار شدن مقداری آب بخورید. ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
برنامه تناسب اندام در منزل 🔹۲ ست ۶۰تایی طناب بزنید. 🔹۳ ست ۲۵تایی شنا سوئدی بزنید. 🔹۳ ست ۸تایی بارفیکس بزنید. 🔹۳ ست ۴۰تایی دراز نشست بزنید. ‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌ ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراقب گاو‌ های زندگیتون باشید...😢 ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
حکایت مرحوم آیة الله حاج شیخ جواد انصاری همدانی قدس سره شریف می فرمودند: روزی وارد مسجدی شدم، دیدم پیرمردی مشغول خواندن نماز است؛ و دو صف از ملائکه در پشت سر او صف بسته و به او اقتدا نموده اند و این پیرمرد خود ابدا از این صفوف فرشتگان اطلاعی نداشت. من دانستم که این پیرمرد برای نماز خود اذان و اقامه گفته است چون در روایت داریم: کسی که در نمازهای واجب یومیه خود، اذان و اقامه هر دو را بگوید دو صف از ملائکه و اگر یکی از آنها را بگوید یک صف از ملائکه به او اقتدا می کنند که طول آن بین مشرق و مغرب باشد. 📚 معاد شناسی ص258 ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
پنج دلیل که نباید به شریک عاطفیت شانس مجدد بدی:🌿 1- چون قبلاً یک بار بهش شانس دادی و نتونسته ازش استفاده کنه و احتمالاً این دفعه هم نمیتونه. 2- چون رابطه ای که یک بار به جدایی ختم شده دفعه دوم خیلی راحت تر به جدایی میرسه. 3- چون خیلی محتمله که رابطتون تبدیل به سمی ترین نوع رابطه بشه. سمی ترین نوع رابطه رابطه ای هست که زن و مرد مدام جدایی و آشتی دارند و به روان همدیگه جبران ناپذیرترین آسیبها رو میزنند. 4- چون به احتمال زیاد به خاطر احساس تنهایی یا دلتنگی میخوای به رابطه ات شانس بدی نه از روی منطق. 5- چون در دوران جدایی کارهایی کردید مثل ایجاد یک رابطه جدید که شانس مجدد به رابطه رو سخت تر میکنه. 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
گاهی جلو همسرتون قربون صدقه عکسا و خاطرات بچگیش برین و بگین👈وای یعنی میشه بچمونم شبیه باباش بشه؟😍 اینجوری کیلو کیلو قند تو دلش آب کنید😜 ═══‌♥️ℒℴνℯ♥️═══ بــا عشقتـ😍ـــ بیـــا♥️👇 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
📌 دانلود رمان استاد مسیحی 📝 نویسنده: زهرا علیپور 📖 تعداد صفحات : 600 🎭 ژانـــر :عاشقانه ——————— ✍️ خلاصه: رمان دانشجوی چادری باحیا و استاد بی قید و بند! مسیح، استاد دانشگاه و رئیس شرکت مد و لباس با دانشجوی دختر چادری خود دچار چالش ها و رقابت های جذاب و هیجانی می شود که اخر سر، راه این دانشجو به شرکت استادش باز شده و ماجراهایی که چاشنی طنز و عاشقانه در پی دارد..‌ 🔴 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
پسر داییم همش با لپتاپش توی تلگرامه،هر جا میره داییم میگه مهندس کار داره میکنه. منه بدبخت هم اگه در حال هک کردن سایت ناسا باشم بابام بهم میگه باز داری آتاری بازی میکنی خاک تو سرت کنن 😑😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 😁👉http://eitaa.com/cognizable_wan