eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
13.8هزار ویدیو
635 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹هوالمحبـــــــوب 🌹رمان زیبا و واقعے 🌹قسمت منوچهر باخدا معامله کرد... حاضر نشد مفت ببازد، حتی ناله هایش را. می گفت: _این دردها عشقبازی است باخدا و من همه زندگیم را در او می دیدم. در صداش، درنگاهش که غم ها را میشست از دلم. گاهی که میرفتم توی فکر، سر به سرم میگذاشت... یک «عزیز من» گفتنش همه چیز را از یادم می برد.☺️ باز خانه پر از صدای شادی میشد. ما دو سال تو خونه های سازمانی حکیمیه زندگی می کردیم. از طرف نیروی زمینی یه طبقه رو بهمون دادن... ماشین رو فروختیم، یه از بنیاد گرفتیم و اونجا رو خریدیم. دور و برمون پر از تپه و بیابون بود... هوای تمیزی داشت... منوچهر کمتر از اکسیژن استفاده می کرد... بعدظهرا با هم می رفتیم توی تپه ها پیاده روی. یه گاز سفری و یک اجاق کوچک و ماهیتابه ای که به اندازه ی دو تا نیمرو درست کردن جا داشت خریدیم. با یه کتری و قوری کوچیک و یه قمقمه. دوتایی می رفتیم پارك قیطریه... مثل دوران نامزدی...... بعضی شبا چهارتایی.. می رفتیم پارك قیطریه برای علی و هدی دوچرخه خریده بود. پشت دوچرخه ی هدی رو می گرفت و آهسته می برد.. و هدی پا می زد تا دوچرخه سواری یاد گرفت. اگه حالش بد می شد می موندیم چیکار کنیم...😞 زمستونای سردی داشت.... آنقدر که گازوییل یخ می زد. سختمون بود. پدرم خونه ای داشت.. که رو به  راهش کردیم و اومدیم یه طبقش نشستیم. فریبا و جمشید طبقه ی دوم و ما طبقه ی سوم اون خونه.... منوچهر دوست داشت به پشت بوم نزدیک باشه. زیاد می رفت اون بالا... ادامه دارد.. 🌹http://eitaa.com/cognizable_wan
اگر در موقعیتی هستین که همسرتون مجبوره برای خانواده اش (درصورتی که نیازی به این کار ندارن) مثلا ،خواهرش کنه و یا نه، مجبور نیست ولی دائم براشون مایه میذاره و زیاد از حد خرجشون میکنه سعی کنین دائم بهش نگین چرا فلان کار رو برای اونها انجام دادی؟ فلان مبلغ زیاد بود برای اونا و ... یعنی دائم به روش نیارین و یا دائم مقایسه نکنین ، اینطوری ممکنه پول هایی که خرج کرده و یا کارهایی که برای اونها انجام داده رو ازتون پنهان کنه و ممکنه توی ذهنش شما حسود به نظر بیایین. ❣راه حل بهتر اینه که شما هم در جبهه اون قرار بگیرین ،یا تشویقش کنین و یا چیزی اصلا نگین و بعد تو موقعیت های مناسب با بیان مناسب حرفهایی بزنین که تاثیر گذار باشه وترجیحا حرفها بتونه طریقه خرج کردن مناسب رو با توجه به موقعیت خودتون به همسرتون یاد بده. ❣مثلا دیگران رو در موقعیت مشابه خودتون مثال بزنین که چه جوری خرج میکنن، البته غیر مستقیم و وقتی که اصلا چند وقته در مورد اصل مسئله حرفی نزدین .کاملا بی ربط شروع کنین به تعریف کردن و بعدشم سکوت کنین. یا اینکه اگر میتونین یه بزرگ بگیرین که مجبور شه قسط بده،یا اگر موقعیتش هست بخرین و... خلاصه یه طوری که از پولش کم شه و الکی خرجش نکنه. اگر میخواین تغییری توی رفتارش ایجاد کنین از طریق مقابله و مقایسه ....نباشه . مردها به شدت از مقایسه ،مقابله و ... بدشون میاد و به شدت تاثیر عکس میذاره.... ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan