#پندانه
✍ اصل و فرع اعمالت را بشناس
✍روزی کشتی بزرگی در نزدیکی جزیرهای به صخرهای اصابت کرد و غرق شد.
✨مسافران کشتی مدت یک ماه مجبور شدند در آن جزیره زندگی کنند تا یک کشتی گذری آنان را دید و نجاتشان داد.
✨در آن جزیره، آنان میوههای سرخرنگی را میخوردند که هستههای بزرگی داشت.
✨زمان سوارشدن به کشتی، برخی از آنها قدری از میوهها را همراه خود به کشتی بردند و چون به وطن رسیدند، متوجه شدند هستۀ آن میوهها بسیار خوردنیتر از خود میوهها بود و در اصل میوۀ اصلی، هسته بود که آن را دور میریختند.
✨گاهی ما هم در اعمال صالح خود، اصل آن را تباه میسازیم و از دنیا آنچه را که باید برداریم، میگذاریم و آنچه را که باید بگذاریم، برمیداریم.
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه
چهار جمله از چهار کودک که در
تاریخ بشر به خط سیاه حک شده است
یک: دختر سوری بود که در وقت جان کندن یعنی آخرین مرحله زندگیش گفت : همه چیز را به خداوند خواهم گفت
دوم: دختر معصومی که از وحشت جنگ سوریه از صحنه جنگ فرار میکرد خطاب به خبرنگاری که میخواست ازش فیلم بگیرد در حالت گریه وزاری گفت : عموبه خاطر خدا عکسم را نگیر چون بی حجاب ام
سوم: دختری کوچکی بود که از گرسنگی چنین گفت: ای الله چیزی نمانده از گرسنگی بمیرم نان خوردن نداریم مرا به جنت خود ببر که در آنجا نان بخورم
چهارم: دختر افغانی بود که در انفجار دستش زخمی شده بود دکتر درحال آمادگی برای عمل جراحی بود تا دستش را قطع کند دخترک گفت: آقا دکتر آستینم را پاره نکن جز این لباس دیگر ندارم
این نتیجه تمام جنگهاست
چه ببری چه ببازی ...
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه
#یک_داستان_یک_پند
✍ یکی از دوستان وکیل نقل میکرد:مردی به اتهام قتل عمد در نوبت اعدام در زندان بود. بیگناهی او بهراحتی قابل اثبات بود ولی متهم نهتنها تلاشی برای اثبات بیگناهی خود نمیکرد، بلکه تمام موارد اتهامی را قبول کرده بود.شب قبل از اعدام، اعدامی را به انفرادی میبَرند و یک روحانی وصیت او را میگیرد و از او میخواهد در لحظات آخر توبه کند و پزشکی بر بالین او حاضر شده و وضعیت جسمی و روحی او را کنترل میکند.
این دوست ما نقل میکرد، وکلای زیادی حاضر شدند بدون دریافت حقالوکاله، در دادگاه حاضر شده و او را تبرئه کنند. ولی متهم هیچ اعتراضی به رأی صادره نداشت و درخواست بررسی مجدد را نمیکرد. در شب قبل اعدام در انفرادی به او گفتم: «با من راحت باش و قبل از مرگ خود به من راز این عدم تلاش برای رهاییات از مرگ را بگو.»
تبسمی کرد و گفت: «سالها پیش مادرم با همسرم در خانهام حرفش شد. مادرم را زدم و از خانه بیرون به حیاط انداختم، نصف شب که آتش غضبم خوابید. پشیمان شدم و سراغ مادرم رفتم. دیدم در زیر نور ماه از سرما خود را در گوشهای جمع کرده و گریه میکند. از او حلالیت خواستم. اشکی ریخت و در آغوشم جان داد. از ترس آبرویم او را وارد خانه کردم در اتاق خواباندم و دوستان و فامیل را گفتم مرده است. این تنها گناه من نبود، هر کسی حرفی میزد که خوشم نمیآمد در گوشش میخواباندم...
من به مکافات عمل یقین پیدا کردهام. این نیست من از مرگ نمیترسم و دنبال آزادی خود نمیروم، بلکه میدانم اگر اینجا هم تبرئه و آزاد شوم، بدتر از این زیر کامیونی له خواهم شد. اگر همه اینها هم نباشد، یقین دارم در بستر بیماری سالها افتاده و به طرز وحشتناک و نفرتانگیزی خواهم مرد. پس تلاش من برای رهایی از مرگ بیفایده است. چون مکافات اعمال من است و اعدام سادهترین مرگ و لطف خدا در حق من است...»
🎗این را گفت و به زیر طناب اعدام سر خود را سپرد.
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔅#پندانه
✍ نگذاریم بند «حرمت» پاره شود
🔹زندگى مثل يک كامواست؛ از دستت كه در برود، میشود كلاف سردرگم، گره مىخورد، میپيچد به هم، گرهگره مىشود.
🔸بعد بايد صبورى كنى، گره را به وقتش با حوصله باز كنى.
🔹زياد كه كلنجار بروى، گره بزرگتر مىشود، کورتر مىشود. يک جايى ديگر نمىشود کاری كرد.
🔸بايد سر و ته كلاف را بريد، يک گره ظريف و كوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قايم كرد، محو كرد كه معلوم نشود.
🔹يادمان باشد گرههاى توى كلاف همان دلخورىهاى كوچک و بزرگند، همان كينههاى چندساله، بايد يک جايى تمامش كرد و سر و تهش را بريد.
🔸زندگى به بندى بند استْ بهنام «حرمت» كه اگر پاره شود، تمام است.
🧕 #همسرانه 🌸👇
http://eitaa.com/cognizable_wan
✨✨✨
#پندانه
بهترین آرایشها در زندگی:
حقیقت برای لب ها
بخشش برای چشمها
نیکوکاری برای دست ها
لبخند برای صورت
و عشق برای قلب است.
از آنها خوب استفاده کنید و به زندگی زیبایی ببخشید.
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه
روی مسیر تمرکز کنید،
نه روی نتیجه....
به قول رالف والدو امرسون:
"زندگی یعنی سفر کردن؛
مقصد بهتنهایی مهم نیست!"
مایکل جردن هم درباره وابسته
نبودن به نتیجه میگوید:
"من هرگز به پیامد پرتابهای ناموفق
توجه نمیکنم.
وقتی به پیامد فکر میکنید،
همیشه نتیجهی منفی به ذهنتان
خطور میکند."
در مسیرتان این گفتهی آنت فونیچلو
را هم فراموش نکنید که میگوید:
"یک زندگیِ شگفتانگیز،
لزوماً به معنی زندگیِ بینقص نیست."
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔅 #پندانه
✍ همهچیز در زندگی گذرا و موقتیست
🔹هر وقت باران بیاید، بالاخره بند خواهد آمد. هر وقت ضربه میخورید، بالاخره خوب میشوید. بعد از تاریکی همیشه روشناییست.
🔸هر روز صبح طلوع خورشید میخواهد همین را بگوید اما شما یادتان میرود و در عوض فکر میکنید که شب همیشه باقی میماند. در حالی که اینطور نیست. هیچچیز همیشگی نیست.
🔹پس اگر اوضاع زندگی خوب است از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست. اگر اوضاع بد است، نگران نباشید چون این شرایط هم همیشه نمیماند.
🔸اینکه در این لحظه زندگیتان سخت شده، به این معنی نیست که نمیتوانید بخندید. اینکه چیزی اذیتتان میکند به این معنی نیست که نمیتوانید لبخند بزنید.
🔹هر لحظه برای شما شروعی تازه و پایانی تازه است. هر لحظه فرصت جدیدی به شما داده میشود. فقط باید از این فرصت بهترین استفاده را بکنید.
🔸هر لحظه زندگی را زنده کن.
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه
جمعی تابوتی را تشییع می کردند در کنار تابوت کودکی با گریه فریاد می کشید پدر جان تو را به گودالی می برند که نه فرشی هست نه چراغی و نه غذایی !
کودک فقیری این را شنید و سریعا خود را به خانه رساند و به پدرش گفت : ...
" ای پدر عده ای می خواهند جنازه ای را به خانه ما بیاورند !
آدرسی که می دادند دقیقا خانه ی ما بود !
جایی که نه فرشی هست ، نه نوری و نه غذایی !
| فراموش نکنیم که فقر باعث می شود زندگی برای بعضی از انسان ها با مرگ فرقی نداشته باشد.
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه
نمک نشناسی مثل یک بیماریِ مزمن شیوع پیدا کرده است بینِ مردم!
مهم نیست تو چقدر خودت را خرجِ حالِ خوبشان کردی!
حالِشان که با تو خوب شد،دلیلِ حالِ بدت می شوند!
مهم نیست چقدر در گذشته کنارشان بودی!
می روند و شیفته ی آدم های جدیدِ زندگیِ شان می شوند.
مهم نیست تو چقدر دردشان را به جان خریدی!
درد می زنند به جانَت.
مهم نیست چقدر بارِ تنهایی شان را به دوش کشیدی!
در نهایت تنهایَت می گذراند.
لطفاً به فرزندانتان،
قدر شناس بودن را یاد دهید؛
اینجا زخمِ خیلی ها تازه ی
همان نمک دانی ست که شکست !
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه
میگویند ماهاتما گاندی بزی داشت که سمبل عدم وابستگی بود.
از مویش لباس تهیه میکرد و شیر و فراورده های شیری بز قوت
روزانه اش بود.
زمانی قرار شد که گاندی برای مذاکراتی به بریتانیای کبیر سفر کند ولی حاضر نبود بدون بزش سوار هواپیما شود.
اما در قوانین انگلیس چنین اجازه ای داده نشده بود.
این موضوع مشکلی برای مذاکرات میان هند و انگلستان شده بود. به ناچار قانونی از تصویب پارلمان انگلستان گذشت که در آن بیان شد: ورود حیوانات به پارلمان انگلیس ممنوع است بجز بز گاندی..
اصالت داشته باش
خودت باش
و بر باورهایت استوار باش
به ناچار همه خودشان را برای پذیرفتن شما تغییر میدهند..
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔅 #پندانه
✍ خداوند طلب علم را در وُسع همگان قرار داده است
🔹پیرمردی به خرابات نزد نیازمندان آمد و قرص نانی از کیسه خویش درآورد و به نیازمندی داد.
🔸رندی او را تمسخر کرد و گفت:
این راه طولانی را تنها برای قرصی نان آمدهای؟!
🔹پیرمرد گفت:
حضرت صمد در آخرت از انفاق ما در قبال وُسعی که در دنیا از او گرفته بودیم، سؤال خواهد کرد. اما درباره اعمال ما چنین نخواهد کرد و عذری از ما برای گناهانمان بهخاطر جهلمان نخواهد پذیرفت. چون طلب علم را در وسع همگان قرار داده بود.
🔸خداوند مرا بهخاطر کم یا زیاد بودن قرص نانی که بخشیدهام مؤاخذه نخواهد کرد. ولی تو را برای تمسخری که کردی بیتردید مؤاخذه خواهد کرد. چون من بر اساس وسع خویش شاید عمل کرده باشم. ولی تو بر اساس وسع خویش علمی نیاموختی و در جهل سخن بر زبان راندی.
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه
❗️#نخند
کارگر شهرداری پشت گاریش نوشته بود: به کارم نخند ، محتاج روزگارم...
نخند...
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !
به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به راننده ی چاق اتوبوس...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سر دارد...
به راننده ی آژانسی که چرت می زند...
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
نخند...
نخند که دنیا ارزشش را ندارد...
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...
بار می برند...
بی خوابی می کشند...
کهنه می پوشند...
جار می زنند...
سرما و گرما را تحمل می کنند...
و گاهی خجالت هم می کشند...
خیلی ساده 🌸
هرگز به آدم هایی که تنها پشتیبانشان "خدا"ست، نخند !
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan