هدایت شده از دانش حیاتی
✨بسم الرب النور فی الظلمات الارض✨
🌔 انا انزلناه فی لیلة القدر... تنزل الملائکة و الروح فیها... 🌬
#مقاله
شب قدر در شب ۲۳ ماه رمضان که قطعاً شب قدر حقیقی است نه فقط سرنوشت هر سال را تعیین میکند، بلکه آغاز پایان #تمدن ظلمانی #آخر_الزمان به دست حضرت صاحب الزمان عج نیز در یک شب ۲۳ رمضان از جانب حضرت جبرئیل بر همهٔ نفوس بشری اعلام میگردد.
آن شب قدر عظیمترین شب قدر تاریخ است چرا که تقدیرات سهمگینِ سال ظهور که طلیعهٔ عصر طلایی بلکه دورهٔ نورانی تاریخ بشر است، در آن شب بر قلب ولی خاتم عج نازل میگردد!
اما نزول #روح و ملائکه در شب قدر به دنیا چند خصوصیت دارد: این نزول قاعدتاً به مرتبهٔ لطیف و مثالی دنیا است فلذا بر ما محجوبین دنیا محجوب است، اما بازدیدهگان از اهل اخلاص و #عرفان لابد آثاری از نزول آنان را در این شب درک میکنند.
خصوصیت دوم عظمت این حادثهٔ ربوبی است: روح حقیقتی است که منشأ حیات تمام موجودات مُلکی و ملکوتی، حتی ملائکهٔ اعظم مثل جبرائیل است. روح در تمام عالم دنیا نیز ساری است، منتها نه به تمام حقیقت خود که قاعدتاً حقیقتی تشکیکی و ذو مراتب و ذو درجات است. پس نزول روح به دنیا در شب قدر به معنی نزول آن با جمعیت و جامعیت خود است اگر نه روح همیشه در همهٔ عوالم ساری و پاینده است.
سوم، قاعدتاً چون دنیا قابل مقام جمعیت روح نیست، ناگزیر است دنیا از وجود نفسی که سعه و ظرفیت درک جمعیت روح را داشته باشد و این گونه وجود دائم ولی الهی در هر زمان در دنیا اثبات گردد.
چهارم، امر تقدیر در شب قدر است. روح مقام تفصیل #علم و قدرت و رحمت الهی است (چنان که در حدیث جعفری ع از سرور و نشاط قلب امام علیه السلام در شب قدر سخن رفته است) فلذا دسترسی به روح دسترسی به علم و قدرت و رحمت است. پس نزول روح بر نفس امام واجد علم به تقدیرات آتیه است و البته چون تجلی آن علم و قدرت و رحمت در خارجِ نفس امام، یعنی در دنیا، به قدر استعدادِ محدود دنیا است، پس سهم دنیا از علم و قدرت و رحمت روح در شب قدر بسیار ناچیز است، مگر در تمدن مهدوی عج که اهل زمین پذیرای عالیترین امکانات روح گردند فلذا ۲۷ کلمهٔ باقی از علم تکمیل گردد و رحمت بر بندگان تمام گردد و قدرت در ارادهٔ انسیان تام گردد چه بسا که نیاز به صنایع و فنون به حداقل رسد... و دیگر آثار و لوازم تمدنی که مقام را فرصت و گوینده را اهلیت شرح و تفصیل نیست. الله اعلم.
پنجم، نفس ایدهٔ تنزل و تطور روح در شب قدر، ناگزیر نکتهای از #فلسفهٔ_تطبیقی را به ذهن متبادر میکند. فردریش هگل #فیلسوف بزرگ آلمانی، معتقد به وجود روح مطلق بود که در تطورات فکر و اندیشهٔ بشر آشکار میگردد و با تکامل جدلی اندیشهها ظهوراتش بر بشر کاملتر میگردد.
با این حال هگل که خود میراثدار ظلمات مدرنیته و مسیحیت کلیسایی بود، تنها جلوهٔ روح را در اندیشههای نظری و مفهومی فیلسوفان و مذهب مسیحیت میدانست، نه حقایقی ربوبی که بر قلب اولیای الهی نازل میگردد که او هیچ بهرهای از مکاشفات اولیاء الهی نداشت بلکه بدتر، از شدت حرمان معرفتیاش، تجربههای عرفانی را هم نوعی بیماری ذهنی میدانست.
↩️ لذا ایدهٔ روح مطلق هگل و تطوراتش در اندیشهها را باید شبحی سافل از حقیقت روح در مکتب اهل بیت علیهم السلام، و افاضاتش بر ذهن فیلسوفان را ارذلِ علومِ آمیخته به ظلمات دانست. کاش هگل میدانست شبحی که او از حقیقت روح در کورنمای فلسفهٔ #روشنگری (!) یافته بود، در مکتب اسلام با چهرهٔ قدسی مشعشع خود از مجرای وجود اقطاب آل محمد ص بر قلوب شیعیان و اهل ولایت از مسلمانان هر روز و هر سال میتابد! 😇 به راستی که هانری کربن را که تنها فیلسوف غربی راهیافته به حقایق باطنی تشیع بود در این مقام سخن بسیار میبود!
و الحمد لله علی نعمة معرفة اولیائه
ملتمس دعا
@criticalknowledge 🧬دانش حیاتی