✍ شیخ بهایی و گذر از علم به عشق و عرفان
بسم الرب الحکیم
بعد از مدتی، مغتنم به شب میلاد امام زین العابدین علیهالسلام، باز حال #شعر و انس دست داد اما این بار از بزرگان معرفت:
🎵
آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند
از تلخی جان کندنم، از عاشقی واسوختند
دی مفتیان شهر را تعلیم کردم مسئله
و امروز اهل میکده، رندی ز من آموختند
چون رشتهٔ ایمان من، بگسسته دیدند اهل کفر
یک رشته از زنار خود، بر خرقهٔ من دوختند
یارب! چه فرخ طالعند، آنانکه در بازار عشق
دردی خریدند و غم دنیای دون بفروختند
در گوش اهل مدرسه، یارب! بهائی شب چه گفت؟
کامروز، آن بیچارگان اوراق خود را سوختند
🎵
🔹 شیخ بهایی رضوان الله علیه، عالم ذوفنونی بوده است و با آثار معماری او در اصفهان آشنا هستیم.
🔹حالا ببینید #عرفان خداوند با او چه کرده که همه درس و بحث و علم اش را در برابر آن هیچ میانگارد! شعر تصریح دارد بر این که آتش عشقاش چنان بوده که وقتی با طلاب علوم سخن میگفته آنها را هم از درس و بحث میانداخته است!
@criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی
السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک
#شعر
دریا هستی لیک بخت تو صحرای بلا شد
وصیهستی لیکجسم تومضروب اشقیاشد
زانگاه که زهرا زادت و پیغمبر تو را دید
هم نام و هم رویت باعث اشک و بکا شد
آن تیرها و دشنهها که بر جسمت روان شد
بر جان شیعیانت زخم کاری بیگمان شد
حیرت که با اندوه ما و رنجهای کربلایت
دلها بیدار و اسلام از آل سفیان در امان شد
@criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی