eitaa logo
دانش حیاتی
301 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
968 ویدیو
12 فایل
کانالی برای نخبگان: مطالب حیاتی با رویکرد بین-رشته‌ای: فلسفه، الهیات، سیاست و اقتصاد. هشتگ #مقاله، #تحلیل و #نقد برای مطالب خودم: https://eitaa.com/criticalknowledge/460 @mshessami87 تماس نامزد دکتری فلسفه اسلامی و محقق #سیاست و #اقتصاد_سیاسی و #رسانه
مشاهده در ایتا
دانلود
دانش حیاتی
آیا مغز یک کامپیوتر پیچیده است و با ذهن و آگاهی یکی است؟ دونالد هافمن پاسخ می‌دهد / از کانال استاد م
به نام خدای حکیم همگرایی نهایی فلسفهٔ ذهن معاصر با علم النفس حکمای متأله برای من به عنوان دانشجوی رشته رشته بسیار جالبی است. بله، شاخه‌های مختلف از آن حیث که به موضوعات بنیادین می‌پردازند مثل ماهیت کلی انواع موجودات از جمله انسان، و مبدأ و علل و غایت وجود، سزاوار است که علم اعلی و اشرف لقب گیرد. پس جذابیت فلسفه جذابیتی ذاتی است. فلسفه ذهن هم به خصوص به دنبال پاسخ به سؤالات در خصوص ماهیت آگاهی، ذهن و افعال ذهنی انسان و ارتباط‌شان با مغز و بدن است. پرسش از ذهن و آگاهی چون به پرسش ذات انسان بر می‌گردد بی‌تردید پرسشی بسیار مهم و سرنوشت‌ساز است،‌ فلذا اگر انتظار تغییر و تحولی عمیق در ساحت فرهنگ و معرفت بشری داشته باشیم باید چشم‌مان به تحقیقات فلسفه ذهن باشد. با این حال صورت کلی‌تر عمده‌ی پرسش‌های فلسفه ذهن معاصر قدمتی به تاریخ فلسفه دارد. پرسش‌ها از ماهیت ذهن و قوای ادراکی انسان مورد اهتمام فلاسفه مسلمان بوده است. من برخی بصیرت‌های عمیق که فلاسفه مسلمان با برهان‌های عقلی و درون‌بینانه در خصوص ماهیت ذهن یا «» انسان به دست داده‌اند، از جمله تجرد ذاتی نفس از ماده، را آنچنان واضح یافتم که در دوام اعتبار آن‌ها در برابر هر نوع شکاکیت برخاسته از علوم مدرن ایمان راسخ داشتم. از این حیث طبیعتاً از مباحث فلسفه ذهن معاصر، انتظار بصیرت بنیادین جدیدی نداشتم. در سالیان اخیر که به تدریج با مباحث فلسفه ذهن معاصر آشنا شدم، این انتظار کاملاً به قوت خود باقی مانده است! شاهدم که تمام تقلاهای جدید (فیزیکالیست‌ها) از ذهن معاصر، برای اثبات یگانگی ذهن با بدن یا وابستگی اولی به دومی ناکام مانده است! نه شور و شعف دانشمندان طبیعی مدرن نسبت به یافته‌های در خصوص نقش انتخاب طبیعی در تنوع انواع زنده و نه شعف و امید آن‌ها پس از اختراع رایانه‌ها به تمثیل محاسباتی/رایانه‌ای برای توضیح آگاهی و ذهن انسان، قادر به نقض بصیرت‌های فلسفی کهن فلاسفه کلاسیک و مسلمان در خصوص غیریت هستی‌شناختی نفس و بدن نبوده است، و تنها زمان نیاز بود تا تلاش‌های فکری فلسفه ذهن معاصر آن بصیرت‌های کهن که جزء مسلمات فلسفه کلاسیک و اسلامی بوده را تصدیق کند. در ویدیوی بالا از کانال بسیار غنی استاد مهدی همازاده، دونالد هافمن روان‌شناس شناختی امریکایی از بی‌کفایتی نظریه محاسباتی ذهن برای توضیح آگاهی می‌گوید. لذا، طبق آموخته‌های من، باید اصل تجرد نفس از بدن را مفروض گرفت، و برای شناخت ماهیت تفصیلی نفس به تحقیقات از پدیده‌های (paranormal) مثل تجربه‌های عرفانی، نزدیک به مرگ، خروج از کالبد و دیگر تجارب آگاهی در حالات خاص و خلسه (مانند حالات هیپنوتیک)، تلپاتی و شفاء با ایمان و کرامات اهتمام ورزید و برای استنتاج‌های نظری نیز سنت در جهان اسلام را جداً مورد عنایت قرار داد. @criticalknowledge
تأملاتی تاریخی و فلسفی در ضلالت تفکر مدرن با نظر به مواضع غنی‌نژاد در مناظره با علی‌زاده (۲) اما به نقد روشی بر می‌گردم. طبق مبانی منطقی و معرفت‌شناختی فیلسوفان ارجمند سنت فلسفی و الهیاتی ما چون علامه طباطبایی این گزاره که «اقتصاد دولتی و دستوری یک شر مطلق است» به نحو پیشینی باطل است و القاء مکرر و مؤکد آن از طرف یک عالم علوم انسانی نشان از یک بیماری فکری خطرناک دارد! توضیح این مختصر این که اسلامی با تقسیم ادراکات به حقیقی و اعتباری، منکر تعریف و حکم ذاتی برای جمیع امور اعتباری هستند. تعریف و حکمْ مخصوص مفاهیم حقیقی مثل انسان، گربه، کاج، تیتانیوم، کوروموزوم، ستاره و امثال این‌ها است که با توجه به مصادیق حقیقی خود تعریف و تعلیل می‌شوند، اما برای مفاهیم اعتباری همچون «دولت» و «آزادی» و «دستور» که مفاهیم انتزاعی هستند که بنا به نیازهای عینی و زمینه‌های اعتقادی، متغیر می‌شوند، چه طور می‌توان ذات و ذاتیات در نظر گرفت؟! بر این اساس، این تصور که برای یک کلیِ اعتباری مثل «دولت» یا «دستور» می‌توان ذات در نظر گرفت و بدتر، آن ذات را سراسر پلید و فاسد دانست، در نگاه منطق‌دانان و اهالی حکمت، حُکمی در غایت بلاهت و ضلالت است! ساده‌ترین راه برای نقض احکام ذاتی و مطلق برای اعتباریات، یافتن مثال‌های نقض از مصادیق مخالف آن حکم است. به راستی، علی‌زاده با ذکر مثال‌های زیاد سعی می‌کرد همین ملازمهٔ تصوری غنی‌نژاد بین اقتصاد «دستوری» و «فساد» را نقض کند، گرچه چنان که عرض شد برای دانشمندی که با اصول روشی، منطقی و معرفت‌شناختی آشنا باشد، بطلان این دست ادعاها به نحو پیشینی بدیهی است و حتی نیاز به مثال نقض ندارد! اما آنچه مایهٔ مشخصاً‌ وحشت یک حکیم است این است که در همین تمدن ظلمانی ذاتیات را برای حقایق نوعی (مثل انسان، زنانگی و مردانگی) انکار می‌کنند، اما این چنین بر ذات داشتن امور اعتباری تأکید می‌کنند! به راستی این میزان واژگونگی در فهم حقایق امور مایهٔ وحشت است! بدا به حال تمدنی که می‌گویند زن و مرد و نقش‌های جنسی خصوصیت ذاتی انسان نیستند و لذا انواع ساختارشکنی‌های اخلاقی و جنسی را مجاز می‌دانند، اما امور اعتباری و متغیر مثل دولت، ، و امثالهم را واجد ذات ثابت می‌داند و با استقراءهای بسیار ناقص یا نامعتبر ادعا می‌کنند که «دولت» سراسر شر است و «مالکیت» سراسر خیر یا برعکس! بزرگان علم و اندیشه در سنت فکری ما همچون و غور در مسائل علمی را بدون استحکام دانش منطق خطایی نابخشودنی می‌دانستند و علامه طباطبایی خلط بین حقیقت و اعتبار را سمی مهلک می‌دانستند که دامن‌گیر بسیاری از متفکران مدرن شده است. دیشب یک نمونه از این خطای نابخشودنی و سم مهلک را در گزافه‌گویی‌های اقتصاددانی ۷۲ ساله که سال‌ها سرمنشأ اشتباهات و تدلیسات شبه‌علم اقتصاد متعارف بوده به عینه شاهد بودید! @criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی
تبارنامه اشراقیان، نوشته خانم دکتر زهرا زارع، یکی از بهترین آثار متأخر است که در دوره تحصیلاتم در خوانده‌ام. تحقیقی است از آموزه‌های حکمی-اساطیری ایران و یونان باستان که الهام‌بخش حکمت اشراق شهاب‌الدین سهروردی، شگفت‌انگیزترین فیلسوف دوره اسلامی بلکه تاریخ جهان شد. چهار ویژگی، سهروردی ملقب به شهاب الملة و الدین را ممتاز می‌کند. ۱. هوش سرشار که باعث حیرت اساتید و هم‌درس‌هایش بود؛ ۲. آموختن سریع علوم متعارف از فقه و فلسفه تا پیش از دهه چهارم زندگی؛ ۳. دستیابی به مقامات معنوی فوق‌العاده از جمله قدرت خلع بدن و رؤیت عالم نور یا علم و رحمت الهی یا اشراق—آن هم در دهه چهارم زندگی و شاید زودتر؛ ۴. مهم‌تر، شناسایی «خمیرهٔ ازلیِ» حکمت اشراقی در بین حکمای یونان و خصوصاً ایران باستان، ملقب به حکماء فهلوی (پهلوی) یا مغان و شهریاران زرتشتی و پیشا زرتشتی. این پیوند تاریخی آخر خیلی مهم است چون نشان می‌دهد حقیقت خداوند و عالم ربوبی به شکل مشترک در ادیان ابراهیمی و زرتشتی به رغم فاصله زمانی بینشان درک می‌شده و چرا سلمان فارسی به عنوان یک مغ زرتشتی شیفته پیامبر اسلام شد. @criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی
هدایت شده از دانش حیاتی
تبارنامه اشراقیان، نوشته خانم دکتر زهرا زارع، یکی از بهترین آثار متأخر است که در دوره تحصیلاتم در خوانده‌ام. تحقیقی است از آموزه‌های حکمی-اساطیری ایران و یونان باستان که الهام‌بخش حکمت اشراق شهاب‌الدین سهروردی، شگفت‌انگیزترین فیلسوف دوره اسلامی بلکه تاریخ جهان شد. چهار ویژگی، سهروردی ملقب به شهاب الملة و الدین را ممتاز می‌کند. ۱. هوش سرشار که باعث حیرت اساتید و هم‌درس‌هایش بود؛ ۲. آموختن سریع علوم متعارف از فقه و فلسفه تا پیش از دهه چهارم زندگی؛ ۳. دستیابی به مقامات معنوی فوق‌العاده از جمله قدرت خلع بدن و رؤیت عالم نور یا علم و رحمت الهی یا اشراق—آن هم در دهه چهارم زندگی و شاید زودتر؛ ۴. مهم‌تر، شناسایی «خمیرهٔ ازلیِ» حکمت اشراقی در بین حکمای یونان و خصوصاً ایران باستان، ملقب به حکماء فهلوی (پهلوی) یا مغان و شهریاران زرتشتی و پیشا زرتشتی. این پیوند تاریخی آخر خیلی مهم است چون نشان می‌دهد حقیقت خداوند و عالم ربوبی به شکل مشترک در ادیان ابراهیمی و زرتشتی به رغم فاصله زمانی بینشان درک می‌شده و چرا سلمان فارسی به عنوان یک مغ زرتشتی شیفته پیامبر اسلام شد. @criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی