eitaa logo
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
6.5هزار ویدیو
65 فایل
-‌دعوٺ شده‌ ے "داداش ابراهــــــیم"خوش اومدۍ- شُهَـــــدا بہ آسمـــٰاݩ ڪہ رسیدند گفتند: زمیــن چقــدر حقیـــر است!🌱" ‹چنل زیــــر سایہ‌ۍ خــٰانواده‌ۍ شهید سجاد فراهــٰانی› -عرض ارادٺ ما از ¹⁰ آبـٰاݩ ماھِ ساݪ ¹⁴⁰¹ شرو؏ شد- {راه ارتبـٰاطی. @A_bahrami67 }
مشاهده در ایتا
دانلود
در تاریخ 17/2/1365 به همراه تعداد زیادی از رزمندگان به جبهه ها اعزام شد ابراهیم دو ماه در جبهه ماند و در این مدت خیلی در جبهه کار یاد گرفته بود فعالیت هایی از قبیل کمک های امدادی ،غواصی و... بعد از دو ماه به خانه آمد ، آمده بود برای طلب حلالیت میگفت :من دیگه برنمیگردم! به او میگفتیم این حرف ها را نزن تو را با این سن کم که به جا های خطرناک نمی برند. اما او میگفت : نه این بار آخر است! خیلی خوشحال بود و به قول خودش پیشرفت کرده بود و به خط مقدم رسیده بود میگفت: مامان من جلو رفتم! در جبهه سنگر می کند ،کمک امداد بود ، غواصی میکرد ، درس یاد میداد و...من می گفتم خیلی خول ان شاءلله موفق باشید ، پیروز بشید محسن یک هفته ای مرخصی داشت ولی سه شب بیشتر خانه نماند و دوباره به جبهه برگشت من هر چه اصرار می کردم که بیشتر بمان می گفت: فردا شب قرار است حمله کنند و من هم می خواهم آن جا باشم در مدتی که محسن جبهه بود نامه های زیادی برای من می نوشت گزارش کارهایش را به ما می داد و سعی می کرد همیشه ما را راضی نگه دارد حدود شش ماه در جبهه ماند شب عملیات بود چند تن از رزمندگان به شهادت رسیدند فردای عملیات روز 11/6/ 1365پیکر شهدا و زخمی ها را زیر یک نخل جمع کرده بودند جاده بسته شده بود رژیم بعث اسکله الامیه را بمباران کرد و خاک باز بوی خون گرفت این بار نوبت محسن من بود تا فدای امام زمانش بشود... پس از بیست روز پیکر پسرم به همراه چند تن از شهدا به اصفهان برگشت پسرم جای سالمی در بدن نداشت او را از پلاکش شناختیم صبح روز تشیع برادر همسرم برای شناسایی به سردخانه رفت من اصلا حالم خوب نبود و نتواستم ببینمش اما برادر همسرم که دیدش نتوانست او را به راحتی شناسایی کند می گفت مانند حضرت علی اکبر قطعه قطعه شده است و من از دندان هایش شناختم من همه ی نامه هایمان را نگه داشتم حدود 27 تا نامه شده بود به دو طرف آخرین نامه ام گل زده بودم نامه آخر همراه با پیکر محسن بازگشت اما این بار نامه ام پر خون بود.. ابراهیم در این دنیا فقط 17 سال زندگی کرد د و بعد ازآن در گلستان شهدا نزدیک مزار شهید خرازی،شهید کاظمی و شهید ردانی پور به خاک سپرده شد نویسنده :تمنا🌱🌱 کپی آزاد🕊🕊 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
. 🕊 تلاوت آیات‌ قرآن ڪریم ؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ برادرشھیدابراهیم‌هادے 🌿' برادرشهیدسجادفراهانی ☘️ 📚 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️ 🦋 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««--- ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد" هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
دعای عهد🍃🌹🍃 بخونیم دعای عهد رو هر روز بعد نماز صبح التماس دعای فراوان، از تک تک شما عزیزان ،برا اقای غریبـــ و تنهایمان یا رب فرج اقای تنهایمان را برسان🤲 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
هرروز متوسل میشیم به شهید ابراهیــم هادیـــ ..❤️ نذر نگاهت گناه نمیکنم .. شهید ابراهیم هادی ✨❤️ 🕊داداـش‌ابراهــیـــمــــ💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔بسم الله الرحمن الرحیم🥀 🕊 ࢪوز ختم زیاࢪت عاشوࢪا جہت ظہوࢪ منجی دو عالم مہدی موعود (عج) جہت تسڪین دل عزا داࢪ اصلی داغ ڪࢪبلا. روز چهلم چله مون ان شاءالله درپرونده ی اعمال همه ی عاشقان و خادمان شهدا ثبت شود 💫محب اهلبیت 💫 🌹سرباز امام زمان🌹 وان شاءالله شهادت🤲🏻💔 هدیه میکنیم به روح مطهر همه شهدا🥀🥀 اللخصوص و حاجتروایی کاربر یاعلی زیارت عاشورا قربتا الی الله 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««--- تمام افراد هدیه کنند به آقاجانمون پدر مهربونمون حضرت قائم(عج)
زیارت عاشورا ۱ - علی فانی.mp3
11.27M
بسے آرام ‌بخش و زیبا ! - پیشنهادِ‌ دانلود بخون مسلمون:) 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از روزی که فهمید توجه نامحرم و به تیپ و ظاهرش جلب کرده با یه تغییر از این رو به اون رو شد..! آقا ابراهیم هادی و میگما 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
عِشق‌یعنۍ‌کہ‌دَمۍ بشنویۍاز‌نام‌حسین(ع‌‌) و‌دِلـت‌گریہ‌کنان‌‌راهۍ کربَلا بشود....💔 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
🕊🌷🍃🌹🌹🌹 شهید نظر میکند به وجه الله ! از آن زمانی که نگاهم به نگاه تو گره خورد تمام آرزویم این شده است که کاش میشد دنیا را از قاب🌷🌷🌷🌷 چشم های تو‌ دید . . . همان چشم هایی که غیر از خدا را ندید 🌹🌹🌹🌹🌹🌷 شهید 🌹🌹سجاد🌹🌹🌹فراهانی 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
🖇 🌱 شیطونـه‌ڪنارِ گوشت‌زمزمه‌میڪنه: تاجوونےاززندگیـت‌لذت‌ببر!!! هرجورڪه‌میشه‌خوش‌بگذرون اماتوحواسـت‌باشه، نڪنه‌خوش‌گذرونیت‌به قیمتِ‌شڪسـتنِ‌دل‌امام‌زمانمون‌باشھ💔🙃 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
از عالمی پرسیدند :برای خوب‌ بودن‌ ڪدام‌ روز بھتر است‌ . .؟! عالم‌ فرمود:یڪ‌ روز قبل‌ از مرگ گفتند:ولی هیچڪس‌ مرگ‌ را نمیداند عالم‌ فرمود: پس‌ هر روز زندگی را روز آخر‌ فڪرڪن‌ و خوب‌ باش:) - شایدفردانباشیم 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
عٰاْشِقٰاْنْ وَقْتِ نَمٰاْزْ اَسْتْ 🌱 مِيْڰُوْيَنْدْ🌱 عٰاْشِقٰاْنْ پَنْجَرِهْ بٰاْزْ اَسْتْ 🌱 مِيْڰُوْيَنْدْ🌱
بـاࢪانـی اسـٺ ڪہ بـࢪ سـࢪ هـࢪ ڪسـی نـمـی بـاࢪد 🕊 ♥︎🌱 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
✡تدارک شیطان پرست‌ها برای لباس سوگواری محرم طراحی لباس عزا با ۳ علامت شیطان‌پپرستی ۱ دست دارای ۲ شصت ۲ رز سفید ۳ یک‌چشم بالای رز اطلاع‌رسانی کنید کسی نخرد! 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
دل نوشته دختر 🌷شهید مدافع حرم میثم مدواری🌷 قیمت این دلتنگی چند؟! شهید مدافع حرم🕊🌹 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
🍁 شهیــدی ڪہ نه پدرش را دید و نه پسـرش را ... پدرش در عملیات والفجر۹ درسلیمانیه عـراق به شهـادت رسید و پیڪر مطهرش حدود ۱۰ سال بعـد برگشت... سجـاد دو ماه بعـد از شهـادت پـدرش به دنیا آمد و پـدر شهیدش را هرگز ندید... پسر خـودش نیز دو مـاه بعد از شهــادتش به دنیا آمد و او هم پدرش را ندید ... سجـاد در آذرمـاه سال ۹۱ براثر انفجــار درحین خنثی سازی گلـوله های عمل نکرده به فیـض شهادت نائل آمـد . وقتی بالای سرش رسیدند درحالیکه یک دستش قطع شده بود و غـرق به خـون بود فقط ذڪر یا حسین(ع‌) بر لب داشت... مهربان بود، با صفا بود، خاکی و بی ادعا بود و ... 📝 فرازی از دستنوشته شهید: «قافله سالار شهــدا حسین(ع) است پروردگارا مرا به این قافله برسـان» 🌷 (ع) 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
🔰 ببینید و بخوانید ماجرای عروسی را که مهریه اش زیارت مزار سردار دلها و.... ✨ عشق به اخلاصت در بندگی، مرزها را درهم شکسته وآموخته است که عاشقی خداوند عشق های زمینی را ثمرخواهد داد و این عاشقی اینبار از شهرمولایم علی(ع)، نجف اشرف گره خورده است به گلزار سرداردلها. تا تجلی شود عشق الهی و موجودیتش در عاشقی. از نجف آمده اند با دلی سرشار از عشق، با چشمانی به زلالی آسمان توام با باران بهاری، به عشق عاشقی معشوق، قصدشان وصال زندگیست در کنار مزار آنکه اسوه عاشقیشان بود، و مهریه اشان سبدیست از عشق به عترت چون مشهد و زیارت امام هشتم (ع)، قم و زیارت حضرت معصومه (س)، کربلا و زیارت مولا حسین بن علی (ع)، کرمان و زیارت قبر شریف سپهبد حاج قاسم سلیمانی و آرزوی گام اول زندگی‌شان شهادت است در راه این عاشقی.  ┄┅┅┅┅❀💟❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
شهیدابراهیم‌هادی❤️🍃 [ڪانـال‌شـ∞ـهیدابراهیم‌هادے♥︎🌱 [@ebrahimhadi_00
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 فصل جدید برنامه « » از شب اول محرم 🔸با اجرای: نجم‌الدین شریعتی ‌ و با حضور: 🔸حاج سید مجید بنی فاطمه 🔸حاج عبدالرضا هلالی 🔸حاج میثم مطیعی 🔸حاج مهدی رسولی ‌ 🔸از سه‌شنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۲ همزمان با شب اول ماه الحرام ۱۴۴۵ هـ.ق تا شام غریبان حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام 💠 پخش از شبکه سه سیما: ساعت ۲۲:۳۰ و ۱۵:۰ 💠 پخش از شبکه قرآن سیما: ساعت ۱ بامداد و ۱۳:۳۰ ‌‎‎ 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☆∞♥️∞☆ حاجـے با شهادتتـــــ بیدار شدیما! ولے هواے مہ‌آلودِ گــــــــــناه-.. دوباره ‌خوابمون‌ ڪرد ؟ (:
وارد خانه شدم در را که باز کردم از پله ها بالا رفتم مادرم با صداے بلندے گفت : آمدے سلام بیا داخل آشپزخانه دوباره چند پله ای که رفته بودم را برگشتم به سمت آپشزخانه رفتم مامان مشغول درست پای سیب بود بوی خیلی خوبی توی آشپزخانه پیچید بود ویشکا شب باید بریم مهانی استراحت کن و یک لباس خیلی زیبا آماده کرد ویشکا با بی حوصلگی به مامان نگاه کرد کجا دوباره باید بریم ؟ شب عمه روژین مهمانے گرفته شایان تاره از فرانسه برگشته مے هم جمع ڪنه ڪلے دختر توے جمع هستند ڪه عاشق شایان هستند تو هم بیا خودے نشون بده بلاخره هر چے باشه پسر عمه ات أه مامان خسته شدم از این همه مهمانے هاے مسخره همش رقص ، شراب ،آهنگ دیگر حالم بهم مے خوره من امشب نمیام یعنے چے نمیام این شب خیلے مهمے هست مامان حوصله ے بحث ندارم همین ڪه گفتم به طرف پله ها رفتم با ناراحتے گیفم را روے زمین مے ڪشیدم در اتاق را باز ڪردم روز تخت نسشتم در فڪر فرو رفته بودم آخر چطور مے توا این مهمانے را نرفت طولے نڪشید در اتاقم به صدا در آمد گفتم مامان حوصله ندارم برو تنهام بزار حال حوصله ے ما را هم ندارے با هیجانے ڪه آڪنده از هیجان بود گفتم : چرا دادشے بیا تو ڪه دلم برات یه ذره شده , وردشاد چند وقتے بود ڪه مسافرت بود و من اصلا متوجه برگشتن او نشده بودم چے شده خواهرے چرا این قدر بهم ریخته هستے گفتم مامان گیر داده ڪه باید شب توے مهمانے عمه روژین شرڪت ڪنے خوب این ڪه ناراحتے نداره نرو وردشاد در بست و رفت منم ڪه خیلے خسته بودم و تازه از دانشگاه آمده بودم چشمانم را بستم و همان جا روے تخت خوابم برد چشمانم را باز ڪردم ساعت ۸ شب بود بلند شدم و داخل آشپزخانه رفتم ڪمے غذا خوردم مادرم آمد پس تو چرا هنوز آماده نشدی من ڪه گفتم نمیام ویشڪا با من بحث نڪن دم در منتظرتم مامان امشب اصلا میل شما نیست من باید برم پیش دوستم با سڪوتے ڪه پر از خشم بود از ڪنار مادرم گذشتم و داخل اتاق رفتم لباس هایم عوض ڪردم به سمت ماشین رفتم بعد از سوار شدن نمے دانستم ڪجا باید بروم همین طور سرگردان دز حرڪت بودم ڪه ڪنار پارڪے ایستادم چند قدمے راه رفتم روے یڪ نیمڪت نسشتم خیلے فڪرم مشغول بود ڪه ناگهان دو پسر جوان حدود بیست سه یا چهار ساله به من نزدیڪ شدند و مشغول شوخے و اذیت ڪردن من شدند من هم سعے مے ڪردم با داد و فریاد آن ها را از خودم دور ڪنم اما مقاومت نتیجه اے نداشت دو پسر به آزارشان ادامه دادند و من هم با صدای بلند جیغ می کشیدم ناگهان یک مرد جوان با ظاهری متفاوت از آن دو پسر به سمت ما آمد نویسنده :تمنا🌹🥰❤️