eitaa logo
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
785 دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
9.2هزار ویدیو
334 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
🎇 رمان شب #بدون_تو_هرگز 12 💮💖💮 "رحمت خدا" 🔸 مادرم بعد کلی دل دل کردن، حرف پدرم رو گفت ... بیشتر
🌠 رمان شب ۱۳ 🌷 عین پاکی... 🔹 بعد از تولد زینب و بی حرمتی ای که از طرف خانواده خودم بهم شده بود، علی همه رو بیرون کرد ... ⭕️ حتی اجازه نداد مادرم ازم مراقبت کنه! اصرارهای مادر علی هم فایده ای نداشت... 🔸خودش توی خونه ایستاد ... تک تک کارها رو به تنهایی انجام می داد ... مثل یه پرستار ... و گاهی کارگر دم دستم بود ... تا تکان می خوردم از خواب می پرید ... 🔸 اونقدر که از خودم خجالت می کشیدم ...😢 🔸اونقدر روش فشار بود که نشسته ... پشت میز کوچیک و ساده طلبگیش، خوابش می برد ... بعد از اینکه حالم خوب شد ... با اون حجم درس و کار ... بازم دست بردار نبود ... 🔹اون روز ... همون جا توی در ایستادم ... فقط نگاهش می کردم ... با اون دست های زخم و پوست کن شده داشت کهنه های زینب رو می شست ... دیگه دلم طاقت نیاورد ... 🔹همین طور که سر تشت نشسته بود... با چشم های پر اشک رفتم نشستم کنارش ... چشمش که بهم افتاد، لبخندش کور شد ... - چی شده؟ ... چرا گریه می کنی؟ ...🙄 🔹تا اینو گفت خم شدم و دست های خیسش رو بوسیدم ... خودش رو کشید کنار ... - چی کار می کنی هانیه؟ دست هام نجسه! 🔸 نمی تونستم جلوی اشک هام رو بگیرم ... مثل سیل از چشمم پایین می اومد ... - تو عین طهارتی علی ... عین طهارت ... هر چی بهت بخوره پاک میشه ... آب هم اگه نجس بشه توی دست تو پاک میشه ... 😭 🔸من گریه می کردم ... علی متحیر، سعی در آروم کردن من داشت... اما هیچ چیز حریف اشک های من نمی شد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پسر جوان در حضور رهبر چنین شعر طنزی درباره دوران مجردی اش خواند! رهبر اوایلش جا خورد و در انتها نتوانست جلوی خنده هایش را بگیرد و همراه با دیگر روحانیون زیر خنده زد! تا حالا کسی در حضور رهبر چنین شعر طنزی نخوانده بود! واقعا مجلس از خنده ترکوند! اگر هوس خندیدن دارید ببینید!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻اعتکاف، قشنگ ترین👌 قرنطینه معنوی است که هیچکس سراغ ندارم که یک سال رفته باشد اما دلش❤️ برای سالهای بعد، به تب و تاب رفتن و شرکت در این مراسم نورانی نیفتاده باشد. دقیقا مثل اربعین و کربلا ... 🔻در فضیلت اعتکاف همین بس که خداوند دو تن از انبیای بزرگ، یعنی حضرت ابراهیم و اسماعیل را مأمور تطهیر خانه خود و حریم کعبه از لوث وجود بتها و بت‌ پرستی می‌ کند تا عبادت کنندگان در کنار کعبه به طواف، اعتکاف، رکوع و سجود😊 بپردازند. (سوره بقره ۱۲۰) ‌
🔴 چرا به اعتکاف برویم؟ ⭕️ اعتکاف یعنی زمان متراکم برای درک معانی بلند ✅ یعنی: زمان می‌خواهد تا انسان برخی از معانی را درک کند. سه روز یعنی زمان متراکم. همان‌طور که برنامه‌های روزانه و مستمر یعنی زمان مداوم. اینها هر کدام به نوعی اثر دارند. هم لازم است انسان کارهای خوبش را در زمان انجام دهد تا اثربخش باشد. و هم لازم است گاهی زمان صرف بهبود حال خویش کند تا موثر واقع شود. برای مداوای برخی از بیماری‌های جسمی هم همین کار را انجام می‌دهند: گاهی و گاهی که کار سخت شده باشد برنامۀ دارویی . 📚 «شکوه امر خدا؛ به ضمیمۀ یادداشتی برای معتکفین»، علیرضا پناهیان 🗓 : 13-15 ماه رجب
📋لیست تبادلات کانالهای پویش حجاب فاطمی: 📌دلنوشته های مذهبی http://eitaa.com/joinchat/2109997058C1062615aeb 📌💠شش کانال در یک کانال http://eitaa.com/joinchat/2515206148C273488f444 📌همون کانالی که همه دخترای مذهبی دنبالش میگردن😍🍃حجاب زهرایی💕 http://eitaa.com/joinchat/92012559C12996f9355 📌درسنگرعفاف ازسبک زندگی اسلامی وازتربیت ومشکلات خانوادگی ومشاوره خواهیم گفت. https://eitaa.com/adhbcx 📌محبان حضرت زهرا سلام الله علیها https://eitaa.com/asheghanehazratezahra 📌بال سبز قلم https://eitaa.com/layegh110 📌مدیریت انقلابی https://eitaa.com/modiriate_enghelabi 📌قرارگاه فرهنگی صاحب العصر عج https://eitaa.com/sepahcaybri 📌مسائل اخلاقی، سیاسی، اعتقادی، احکامی، تربیت فرزند، تاریخی https://eitaa.com/soallha
گفتم خواهرم حجابت؟ گفت:دلم پاک است. با خود گفتم: مگر می شود پاکی هزاران نگاه و دل را بدزدی و هزاران خانه و خانواده را ویران کنی و دلت پاک باشد؟!!😔😏 #پویش_حجاب_فاطمے
هدایت شده از سید موسوی 🌴
سلام وتبریک برپیروان امام عارفان وعاشقان امیرالمومنین ز راه آمده حيدر ، همه قيام كنيد... نهاده دست به سينه به او سلام كنيد السلامـ علیڪ یا مولانا علـــــۍ✋❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
🌠 رمان شب #بدون_تو_هرگز ۱۳ 🌷 عین پاکی... 🔹 بعد از تولد زینب و بی حرمتی ای که از طرف خانواده خودم
رمان شب 14 "عشق تحصیل"😌 🔷 یه بار زینب، شش هفت ماهه بود، علی رفته بود بیرون، داشتم تند تند همه چیز رو تمییز می کردم که تا نیومدنش همه جا برق بزنه😍 🔸 نشستم روی زمین، پشت میز کوچیک چوبیش ...📚 چشمم که به کتاب هاش افتاد، یاد گذشته افتادم 😌 عشق کتاب و دفتر و گچ خوردن های پای تخته ... توی افکار خودم غرق شده بودم که یهو دیدم خم شده بالای سرم ... حسابی از دیدنش جا خوردم و ترسیدم ... چنان از جا پریدم که محکم سرم خورد توی صورتش !!! 🔸حالش که بهتر شد با خنده گفت ... عجب غرقی شده بودی... نیم ساعت بیشتر بالای سرت ایستاده بودم 😊 منم با دل شکسته ... همه داستان رو براش تعریف کردم... چهره اش رفت توی هم ... همین طور که زینب توی بغلش بود و داشت باهاش بازی می کرد ... یه نیم نگاهی بهم انداخت ... 🔸 چرا زودتر نگفتی؟ ... من فکر می کردم خودت درس رو ول کردی ...🙄 یهو حالتش جدی شد ... سکوت عمیقی کرد ... - می خوای بازم درس بخونی؟ ☺️ 🔸 از خوشحالی گریه ام گرفته بود ... باورم نمی شد ... یه لحظه به خودم اومدم ... - اما من بچه دارم ؛ زینب رو چی کارش کنم؟🙄 - نگران زینب نباش، اگه بخوای کمکت می کنم.👌 🔸ایستاده توی در آشپزخونه، ماتم برد ... چیزهایی رو که می شنیدم باور نمی کردم ... گریه ام گرفته بود ... برگشتم توی آشپزخونه که علی اشکم رو نبینه ... 🔸 علی همون طور با زینب بازی می کرد و صدای خنده های زینب، کل خونه رو برداشته بود . 🔷خودش پیگیر کارهای من شد ... بعد از 3 سال ... پرونده ها رو هم که پدرم سوزونده بود ... کلی دوندگی کرد تا سوابقم رو از ته بایگانی آموزش و پرورش منطقه در آورد. مدرسه بزرگسالان ثبت نامم کرد ... 💢اما باد، خبرها رو به گوش پدرم رسوند ... هانیه داره برمی گرده مدرسه!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌📣هشدار........همگانی📣❌ 🔴 بازار......! پر شده از عروسکهای🐷 #خوک برای سفره #هفت_سین! ۱_ اصل نامگذاری سال ها به نام #حیوان، سنت ما #ایرانی ها و #مسلمان ها نیست!!! بلکه سنت #چینی ها و #مغول هاست.....!!!! ۲ _ هرگز.....! نماد هیچ "حیوانی" را نباید با #قرآن در یک سفره قرار دهیم!!!!!! ⛔️ ۳_ خصوصا 🐷#خوک، که در #اسلام و ادیان توحیدی، نماد #کفر و نجاست خواری و #بی_غیرتی است و #برکت را از سفره هایمان می برد‼️ #التماس_تفکر ☠🐷🐷☠
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
👆نظرات شما درباره برچسب های (✨خودرو های آسمانی☄) برای درخواست برچسب‌های پویش به آی دی زیر اعلام کنید: @hemayat_puyesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠💠💠 🎥⭕️ شاهکار استاد قرائتی دراثبات ولایت امیرالمومنین علیه السلام 🔹میلاد با سعادت حضرت امیر المومنین علی ع بر همگان مبارکباد 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 قوانین خاص برای شاهزاده خانمهای انگلیسی! 👆 #پویش_حجاب_فاطمے
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
رمان شب #بدون_تو_هرگز 14 "عشق تحصیل"😌 🔷 یه بار زینب، شش هفت ماهه بود، علی رفته بود بیرون، داشتم تن
🌠 رمان شب 15 "من شوهرش هستم " 🔸 ساعت نه و ده شب ... وسط ساعت حکومت نظامی ... یهو سر و کله پدرم پیدا شد!!! 🔺 صورت سرخ با چشم های پف کرده ! از نگاهش خون می بارید ... اومد تو ... تا چشمش بهم افتاد چنان نگاهی بهم کرد که گفتم همین امشب، سرم رو می بره و میزاره کف دست علی! 🔸 بدون اینکه جواب سلام علی رو بده، رو کرد بهش: - تو چه حقی داشتی بهش اجازه دادی بره مدرسه؟ 😠 به چه حقی اسم هانیه رو مدرسه نوشتی؟ ... 💢 از نعره های پدرم، زینب به شدت ترسید ... زد زیر گریه و محکم لباسم رو چنگ زد ... بلندترین صدایی که تا اون موقع شنیده بود، صدای افتادن ظرف، توی آشپزخونه از دست من بود ... ✅ علی همیشه بهم سفارش می کرد باهاش آروم و شمرده حرف بزنم ... اما الان نازدونه علی بدجور ترسیده بود... 🔸علی عین همیشه آروم بود ... با همون آرامش، به من و زینب نگاه کرد ... هانیه خانم، لطف می کنی با زینب بری توی اتاق؟ ☺️ 🔺 قلبم توی دهنم می زد ... زینب رو برداشتم و رفتم توی اتاق ولی در رو نبستم ... از لای در مراقب بودم مبادا پدرم به علی حمله کنه ... 💢 آماده بودم هر لحظه با زینب از خونه بدوم بیرون و کمک بخوام ... تمام بدنم یخ کرده بود و می لرزید ... ✅ علی همون طور آروم و سر به زیر، رو کرد به پدرم : - دختر شما متاهله یا مجرد؟ ... و پدرم همون طور خیز برمی داشت و عربده می کشید ... - این سوال مسخره چیه؟ ... به جای این مزخرفات جواب من رو بده!😤 - می دونید قانونا و شرعا ... اجازه زن فقط دست شوهرشه؟☺️ 💢همین که این جمله از دهنش در اومد ... رنگ سرخ پدرم سیاه شد ... - و من با همین اجازه شرعی و قانونی ... مصلحت زندگی مشترک مون رو سنجیدم و بهش اجازه دادم درس بخونه ... کسب علم هم یکی از فریضه های اسلامه ... ✔️ ⭕️ از شدت عصبانیت، رگ پیشونی پدرم می پرید ... چشم هاش داشت از حدقه بیرون می زد ... - لابد بعدش هم می خوای بفرستیش دانشگاه؟😠
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
🌿حجاب؛ هدیه بهاری🌿 🌳وقتی بهار می آید، تن برهنه درختان را با برگ و بار می پوشاند و درختان در این پوشش با نشاط می شوند و به ثمر می نشینند. 🌺بانو... ☝️اگر میخواهی با بهار همساز باشی، مراقب باش که خزان برگ و برت را نگیرد و تو را بی دفاع در میان وزش نگاه های هوس آلود رها نکند که این پایان نشاط و آغاز یک مرگ آرام است...