#هر_روز صبح
دریچه دلمـ♥️ گشوده میشود
سمتِ روشنایِ نگاهِ #تو 😍
انگار خورشیــ☀️ــد قسم خورده است
هر روز مرا با #یادِ_تو بیدار کند ...
#خدایا
ما چشم انتظار آن
⇜ #حجت چشم به راهان
⇜و آن محبوب💖 آمدنی
⇜و آن #عدالت محقق شدنی هستیم
او را در پناه خود💞
#محافظت_فرما
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سنگر_عفاف_وتربیت
@dadhbcx
💔
همیشه نور هدایت چراغ محفل ماست✨
به لطف این که #تو هستی امام هادی ما
شهادت #امام_هادی علیه السلام تسلیت
@dadhbcx
🍃بهشت من تویی🍃
💠 آدم اگر #جوانی اش را برای #خدا صرف کند.
جوانی اش #ابدی می شود ...
خضر میشود ...
💠 خدایا!
من از چیزهایی که #دلم می خواست ؛
آنچه برای یک جوان جاذبه داشت ؛
و #شیطان بخوبی، رنگارنگش کرده بود
بخاطر #تو گذشتم ...
🔺به خاطر #تو، به آنچه نهی کرده ای، نگاه نکردم؛
🔺به خاطر #تو پا روی هوای نفسم گذشتم؛
🔺به خاطر #تو خود را از نامحرم پوشاندم؛
🔺بخاطر #تو، حواسم به گفتارم، کردارم، گام هایم بود...
🔺بخاطر #تو فکرم و نیتم را کنترل کردم ...
♨️خدایا
خودت میدانی اینها برای یک جوان، آن هم در جامعه ای مثل جامعه ی ما چقد دشوار است...
💯ولی سختی را به جان میخرم چون بهشت را به بها دهند نه به بهانه...
و بهشت من لقای توست....
🌴#سنگر_عفاف_وتربیت
@dadhbcx
#فلسفـه_حجاب:
تنها به گناه نیفتادن مردها نیست
که اگر چنین بود
چرا خدا تو را با حجاب کامل
به حضور میطلبد در عاشقانه ترین عبادتت؟
جنس تو با #حیـاء خلق شده است؛
#تو دردانه خلقتی…
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوی_ظهور
🌴 @dadhbcx 🌴
📌#حسن_اعتمادی بنیان گذار شبکه #من_وتو :
نتوانستیم جمهوری #اسلامی را یک قدم به عقب برانیم !
«حسن اعتمادی» در مصاحبه با شبکه سعودی «ایران اینترنشنال» اعتراف کرده که اپوزیسیون داخل و خارج ایران، پایگاه اجتماعی چندانی ندارد و بعد از ۴۱ سال دربدری نتوانستیم حکومت جمهوریاسلامی را یک قدم به عقب برانیم....
👈👈البته بین خودمون بمونه که در کمال موفقیت تونستند #فرهنگ بی ادب بودن و #راحت صحبت کردن و #تو گفتن به #کوچک و #بزرگ رو رواج بدن❗😏
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
🌴 @dadhbcx 🌴
🕊
🌾سلام_امام_زمانم🌾
سَرشد به شوق وصل #تو فصل جوانیَم
هرگز نمی شود که از این در #برانیَم
#یابن_الحسن برای تـو بیدارمیشوم
#صبحت بخیر ای همه ی زندگانیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲
سلاااااااااااااااام
صبحتون سرشار از خیر و برکت و انرژی مثبت و حال خوش دعا و مناجات
• بسم الله / به نام #تو
• و بالله / و به یاری تو
• و من الله / از تو
• و إلی الله / بسوی تو
• و فی سبیل الله / در مسیر تو
• و علی ملّه رسول الله / و بدنبال رسول تو
براه میافتم ....
شروع که درست باشد،
مقصد که درست باشد،
جاده که درست باشد،
و راهبلدش اگر راه بلد باشد،
به امنیت به مقصد خواهیم رسید.
※ حرمها در دنیای وحشیِ بیامام، چهاردیواریهای نورند دور از دسترس شیاطین،
جادههایی که انشعاب و بیراهه ندارند.
طریق امن آسمانند؛
که مستقیم میرسند به #تو .
※ طرح: استدیو گرافیک #انسان_تمام
ویژه سالروز تجلیل از امامزادگان و بقاع متبرک
👨👩👧👧کانال سبک زندگی 🪴
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۱۴۰ این صورت شکسته را در این یک ساعت
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۱۴۱
پس از نماز صبح بدون اسلحه برگشت و کنارم نشست....
نگاهش دریای نگرانی بود،..
نمیدانست از کدام سر قصه آغاز کند و مصیبت ابوالفضل آهن دلم را آب داده
بود که خودم پیش قدم شدم
_من #نمیترسم مصطفی!
از اینکه حرف دلش را خواندم..
لبخندی غمگین لبهایش را ربود و پای #ناموسش در میان بود..
که نفسش گرفت
_اگه دوباره دستشون به تو برسه، من چی کار کنم زینب؟
از هول #اسارت دیروزم..
دیگر جانی برایش نمانده بود که نگاهش پیش چشمانم زمین خورد..
و صدای شکستن دلش بلند شد
_تو نمیدونی من و ابوالفضل دیروز تا پشت در خونه چی کشیدیدم، نمیدونستیم تا وقتی برسیم چه بلایی سرتون اومده!
هنوز صورت و شانه و همه بدنم از ضرب لگدهای وحشیانه شان درد میکرد،..
هنوز وحشت شهادت بیرحمانه مادرش به دلم مانده..
ترس آن لحظات در تمام تنم میدوید، ولی میخواستم با همین دستان لرزانم باری از دوش غیرتش #بردارم..
که دست دلش را گرفتم و تا پای حرم بردم..
_یادته داریا منو سپردی دست حضرت سکینه (س)؟ اینجا هم منو بسپر به حضرت زینب(س)!
محو تماشای چشمانم ساکت شده بود،.. از بغض کلماتم طعم اشکم را میچشید و دل من را ابوالفضل با خودش برده بود..
که با نگاهم دور صحن و میان مردم گشتم و حضرت زینب(س) را شاهد عشقم گرفتم
_اگه قراره بلایی سر #حرم و این #مردم بیاد، #جون_من دیگه چه ارزشی داره؟
و نفهمیدم با همین حرفم...
با قلبش چه میکنم که شیشه چشمش ترک خورد و عطر عشقش در نگاهم پیچید
_این #حرم و جون این #مردم و جون #تو همه برام عزیزه!برا همین مطمئن باش #تامن_زنده_باشم نه دستشون به حرم میرسه، نه به این مردم نه به تو!
در روشنای طلوع آفتاب...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد