اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ
🔴 عید قربان، یادآور خاطره بزرگ قهرمان توحید نظری و عملی
❌ گاه به انسان دستورى مى دهند كه فلسفه آن روشن است، يعنى عقل آن را درك مىكند و مى فهمد.
🔸 خوب، آدم يك كارى مى كند كه هم دستور خداست و هم چيزى است كه عقل خودش هم فلسفه اش را درك مى كند.
🔹 اما اگر فلسفه حکم را نفهمد و صرفاً روى اعتماد كامل به فرمانِ فرماندهنده عمل كند، اين از نظر اطاعت و عبادت مقام بالاترى دارد.
🔸 او به قدرى به دستورهاى اين آقا يا به دستورهاى اين طبيب مطمئن است كه با اينكه یک ذره از فلسفه آن چيزى نمىداند ولى آن را میپذیرد.
🔹 فهميدن فلسفه احکام مقدمه معرفت است ولى عمل كردن من به اين است كه اسلام دستور داده باشد.
اين است كه عابد در مقام عبادت و در مقام عمل سراغ اين نمىرود كه فلسفه را بفهمد، بعد عمل كند.
در مقام معرفت سراغ فلسفه مى رود، در مقام عمل تسليم محض است.
🔺خداوند به حضرت ابراهيم علیه السلام مى گويد:
برو زن و بچه را تنها در بيابان وحشتناک بگذار و بيا.
ولى حضرت ابراهيم چون مى داند اين امر خداست نمىپرسد چرا.
مىداند اين یک فلسفهاى دارد و بىحساب نيست.
زن و بچه را مى گذارد و مى رود. بعد قبيله «جُرهُم» آمدند و چون آب زمزم پيدا شده بود- و عرب هم كه نياز زيادى به آب دارد- آنجا چادر زدند و كم كم آنجا یک آبادی شد و حضرت اسماعيل علیه السلام به اين شكل در آنجا بزرگ شد.
چه جوانى... جوانی برومند، رشيد، با معرفت، آن چنان با معرفت كه خود قرآن نقل مىكند وقتى كه حضرت ابراهيم به حضرت اسماعيل اعلام مىكند كه پسرم! در عالم رؤيا اينچنين به من دستور مى دهند كه سر تو را به دست خودم ببُرم،
فوراً عرض مى كند: «يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ» پدرجان! امر خداست، اطاعت كن، یک همچو پسرى است او!
❌ حضرت ابراهيم اعتمادش به امر خدا و تسليمش در مقابل امر خدا تا آنجاست كه یک امرى كه از نظر عقل و فكر او هيچ فلسفهاى نمى توانست داشته باشد ولی چون اعتماد داشت گفت خدا گفته است من بايد عمل بكنم، من در مقابل امر خدا تسليمم چون اعتماد و اطمينان دارم، مطمئنم خدا كه دستور بدهد بيهوده نيست.
🔸قرآن مىفرمايد:
«فَلَمّا اسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبينِ. وَ نادَيْناهُ انْ يا ابْراهيمُ. قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا»؛
خلاصه معنايش اين است كه : ای ابراهیم به فرمان ما عمل كردى، يعنى ما بيش از اين نمى خواستيم، ما واقعاً نمى خواستيم تو فرزندت را بكشى، ما مى خواستيم ببينيم تو واقعاً تا چه حد مطیع فرمان خداوند هستى...
آیا تو حاضرى فرزندت را در راه خدا قربانى كنى؟ حاضرى به دست خودت فرزندت را قربانى كنى؟
فرزندت هم تا اين مقدار تسليم امر خدا هست؟
🔹 ما از بندگان اين را مى خواهيم، ما از بندگان فداكارى در راه حق را مى خواهيم، ما از بندگان تسليم در راه حق را مى خواهيم، شما امتحان خودتان را داديد: «قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا.»
❌ بعد دستور رسيد:
به جاى اينكه یک انسان را اينجا قربانى كنى، يك گوسفند را قربانى كن كه حيوانى است كه خدا او را براى اينكه گوشتش مورد استفاده قرار بگيرد خلق كرده،
گوشتش را به فقرا و به افراد ديگر صدقه بده...
كه از آن وقت اين سنت معمول شد.
🔸بنابراين یک ركن عيد قربان كه ما مسلمين بايد آن را عيد بگيريم براى اين است كه یک يادگار و خاطره بزرگى از قهرمان توحيد دارد كه نه تنها توحيد فكرى است، بلكه توحيد عملى است.
📚مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حج)، ج۲۵، ص ۱۱۷-۱۱۱- با تلخیص و ویرایش
🔘 حجاب، اندیشه عقلایی
🔸عفاف و حجاب، یک اصل شرعی و عقلائی است که رعایت آن بر همگان لازم و ضروری است.
🔹نبود برنامه جامع آموزشی و تربیتی در کشور و سهلانگاری و بیتوجهی برخی از مسئولان و مدیران، سبب شده تا مسائل ارزشی نظیر حجاب و عفاف بهتدریج به حاشیه رود و تحتالشعاع مسائل اقتصادی و سیاسی قرار گیرد.
✍️اصلاح نظام آموزشی - تربیتی در مدارس و دانشگاهها، برگزاری کارگاههای آموزشی برای خانواده، جلسات ترغیبی و تشویقی، ارائه خدمات رفاهی و تسهیلاتی در حوزه عفاف و حجاب، نظارت بر اماکن پوشاکفروش، ساخت مراکز فرهنگی - ورزشی، تشویق و حمایت از تولیدکنندگان البسه اسلامی، برخورد با هنجارشکنان حوزه عفاف و حجاب، بهکارگیری رسانه ملی برای تولید سریالها و فیلمهای فاخر در زمینه حجاب و... از جمله برنامهها و راهکارهای راهبردی است که حاکمیت میتواند برای ساماندهی این پدیده مورد استفاده قرار دهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میوهای که برای قلب به شدت مفید!
🔹در این برنامه قصد داریم درباره میوهای صحبت کنیم که فارغ از مواد مغذی فراوونی که داره، میتونه به شدت برای قلب شما و عزیزانتون مفید باشه.
#سلامتی
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌قسمت ۶ او با لبخندی فاتحانه خبر داد...
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۷
_برا من فرقی نداره! بالاخره یه جایی باید ریشه این #دیکتاتوری خشک بشه، اگه تو فکر میکنی #ازسوریه میشه شروع کرد، من آمادهام!
برای چند لحظه نگاهم کرد و مطمئن نبود مرد این میدان باشم..
که با لحنی مبهم زیر پایم را کشید
_حاضری قید درس و دانشگاه رو بزنی و همین فردا بریم؟
شاید هم میخواست تحریکم کند و سرِ من #سوداییتر از او بود که به مبل تکیه زدم، دستانم را دور بازوانم قفل کردم و به جای جواب، دستور دادم
_بلیط بگیر!
از اقتدار صدایم دست و پایش را گم کرد، مقابل پایم زانو زد و نمیدانست چه آشوبی در دلم برپا شده که مثل پسربچه ها ذوق کرد
_نازنین! همه آرزوم این بود که تو این مبارزه تو هم کنارم باشی!
سقوط بشّار اسد به اندازه همنشینی با سعد برایم مهم نبود و نمیخواستم بفهمد بیشتر به #بهای_عشقش تن به این همراهی دادهام..
که همان اندک عدالتخواهی ام را عَلم کردم
_اگه قراره این خیزش آخر به #ایران برسه، حاضرم تا تهِ دنیا باهات بیام!
و باورم نمیشد فاصله این ادعا با پروازمان از تهران فقط چند روز باشد...
که ششم فروردین در فرودگاه اردن بودیم. از فرودگاه اردن تا مرز سوریه کمتر از صد کیلومتر راه بود و یک ساعت بعد به مرز سوریه رسیدیم...
🔥سعد🔥 گفته بود اهل استان درعا است..
و خیال می کردم به هوای دیدار خانواده این مسیر را برای ورود به سوریه انتخاب کرده...
و #نمیدانستم با سرعت به سمت میدان #جنگ پیش میرویم که ورودی شهر درعا با تجمع مردم روبرو شدیم...
من هنوز گیج این سفر ناگهانی و هجوم جمعیت بودم و سعد دقیقاً میدانست کجا آمده که با آرامش به موج مردم نگاه میکرد..
و میدیدم از آشوب شهر...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۷ _برا من فرقی نداره! بالاخره یه ج
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۸
میدیدم از #آشوب شهر #لذت میبرد...
در انتهای کوچه ای خاکی و خلوت مقابل خانه ای رسیدیدم و #خیال_کردم به خانه پدرش آمده ایم...
که از ماشین پیاده شدیم، کرایه را حساب کرد..
و با خونسردی توضیح داد
_امروز رو اینجا میمونیم تا ببینم چی میشه!
در و دیوار سیمانی این خانه قدیمی در
شلوغی شهری که انگار زیر و رو شده بود، دلم را میلرزاند..
و میخواستم همچنان #محکم باشم که آهسته پرسیدم
_خب چرا نمیریم خونه خودتون؟
بیتوجه به حرفم در زد و من نمیخواستم وارد این خانه شوم..
که دستش را کشیدم و اعتراض کردم
_اینجا کجاس منو اوردی؟
به سرعت سرش را به سمتم چرخاند، با نگاه سنگینش به صورتم سیلی زد تا ساکت شوم..
و من نمیتوانستم اینهمه خودسری اش را #تحمل کنم که از کوره در رفتم..
_اگه نمیخوای بری خونه بابات، برو یه #هتل بگیر! من اینجا نمیام!
نمیخواست دستش را به رویم بلند کند که با کوبیدن چمدان روی زمین، خشمش را خالی کرد و فریاد کشید
_تو نمیفهمی کجا اومدی؟ هر روز تو این شهر دارن یه جا رو #آتیش میزنن و آدم #میکُشن! کدوم هتل بریم که خیالم راحت باشه تو صدمه نمیبینی؟
بین اینهمه پرخاشگری، جمله آخر بوی محبت میداد که رام احساسش ساکت شدم..
و فهمیده بود در این شهر غریبی میکنم که با هر دو دستش شانه هایم را گرفت و به نرمی نجوا کرد
_نازنین! بذار کاری که صالح میدونم انجام بدم! من دوستت دارم، نمیخوام صدمه ببینی!
و هنوز عاشقانه اش به آخر نرسیده، در خانه باز شد...
مردی جوان با صورتی آفتاب سوخته و پیراهنی بلند...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الان وقتشه نه شب عید غدیر
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
🌿 جُرج جُرداق
نویسنده ، دانشمند و محقق مسیحی
در کتاب "امام علی صدای
عدالت انسانی" مینویسد:
یاعلی اگر بگویم توخدایی میترسم غُلُوّ کرده باشم،
اگر بگویم توحقی دینم این را قبول ندارد
اگر هم بگویم عیسی حق است این راهم وجدانم قبول نمیکند..!
#جرج_جرداق_مسیحی
#امام_علی_صدای_عدالت_انسانی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شوخی حجتالاسلام قرائتی با آیتالله صدیقی امام جمعه تهران😁
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛