eitaa logo
آیت الله العظمی جوادی آملی
17.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
209 فایل
کانال رسمی دفتر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (مدظله) 💬 تلفن دفتر قم: 02537841841 🗨 سامانه پیامکی سوالات شرعی 100007233 💻ایمیل : daftar@esra.ir ارتباط با ادمین @ad_javadi_amoli کانال ما در تلگرام https://t.me/+VXIEqclS3sGLHASk
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله العظمی جوادی آملی
✳️دیدار اعضای پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع) با حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی همزمان با هفته
✳️رسالت اصلی حوزه و دانشگاه حیات بخشیدن به علم است حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در دیدار جمعی از اعضاء هیئت علمی، اساتید و پژوهشگران پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق علیه السلام، «علم» را فصل مشترک حوزه و دانشگاه دانستند و بیان داشتند: 🔷ما یک «علم دینی» داریم که برای همه حوزویان و دانشگاهیان اصل است، در توضیح علم دینی باید گفت طبق سخن تحقیقی و اثبات شده اندیشمندان، تمایز علوم به تمایز موضوعات است، اگر علمی موضوعش قول و فعل انسان باشد باید با شریعت تطبیق داده شود تا دینی یا غیردینی بودن آن مشخص شود، اما اگر علمی موضوعش علم خدا، وصف خدا یا فعل خدا بود، قطعاً و بی شک علم دینی است و دانشگاه وقتی اسلامی می شود که به این اصل اساسی توجه کند. 🔷بخش اعظمی از علوم دانشگاهی موضوعش فعل خداست؛ یعنی «خلقت»، اما آنچه امروزه در دانشگاه وجود دارد نه علم دینی بلکه لاشه علم است چرا که فاقد «هوالاول»؛ یعنی توحید و مبداء یا به عبارت دیگر، «که آفرید؟» است و نیز فاقد «هوالآخر»؛ یعنی معاد و مقصد و به عبارت دیگر، «چرا آفرید؟» است! و لاشه علم، کسی را الهی نمی کند. 🔷 دانشگاه را دانش اسلامی، اسلامی می کند و دانش اسلامی دانشی است که این سه ضلعی را که مورد تاکید قرآن کریم است شامل باشد؛ یعنی «که آفرید؟»، «چه آفرید؟» و «چرا آفرید؟» وگرنه وجود نمازخانه، نماز جماعت و مراسم دعا در دانشگاه ها گرچه مسلمان تربیت می کند اما دانش را اسلامی نمی کند! 🔷چیزی در عالم نیست که آیت خدا نباشد، حضرت امیر علیه السلام از خلقت خداوند به آیینه تعبیر می کند، آیینه از خود چیزی ندارد، آیینه های معمولی هر کسی را در مقابلش قرار بگیرد نشان می دهد، اما خلقت الهی، آیینه ای است که تنها و تنها خالق را نشان می دهد و این مساله آنقدر روشن است که خداوند از کسانی که در آیینه خلقت جمال الهی را نمی بینند تعبیر به «کور» می کند، این تعبیر تحقیر نیست، بلکه تحقیق است. 🔷ما با داشتن این سرمایه ها و قرار داشتن در کنار سفره شهداء، حقیقتاً مسئولیم که از این سرزمینی که به برکت خون آنها طیب و طاهر شده است میوه طیب و طاهر کسب کنیم و میوه طیب و طاهر همین است که این لاشه علم را حیات ببخشیم و و الهی کنیم، این موضوع باید در دستور کار حوزه و دانشگاه باشد، آنگاه حوزه و دانشگاه رسالت اصلی خود را پیدا خواهد کرد. 🔷 اگر حوزه و دانشگاه به برکت قرآن و عترت این مسیر را پیش بگیرد، فضای علمی کشور الهی خواهد شد و وقتی این مهم اتفاق افتاد و این دو قشر عظیم رشد کنند و الهی شوند، جامعه ما نیز به طبع آنها الهی خواهد شد. در ابتدای این دیدار گزارشی از فعالیت های علمی و پژوهشی پزوهشگاه علوم اسلامی امام صادق علیه السلام در عرصه های مختلف، خدمت معظم له ارائه گردید. 🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
بازخوانی بخشی از پیام حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی به مراسم گرامیداشت وحدت حوزه و دانشگاه: وحدت، گاهي در قبال کثرت است؛ بحث فلسفي عميقي دارد، چون هم کثرت، حقيقي است هم وحدت حقيقي است؛ گرچه سازنده آن کثرت، اين وحدت است و نقصي در آن کثرت نيست، زيرا کثرت مظاهر أسماي حسناي خداي سبحان هستند که ﴿أَيّاً مَا تَدْعُوا فَلَهُ الأسْماءُ الْحُسْنَي﴾، ﴿وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها﴾، اين کثرت به نِعَم الهي برمي‌گردد و اين کثرت به مظاهر أسماي الهي رجوع مي‌کند و نه نقص دارد و نه عيب؛ اما آن وحدتي که محمود و ممدوح است و حوزه و دانشگاه براي آن تلاش و کوشش کرده و مي‌کنند در مقابل کثرت نيست، در مقابل اختلاف است. وحدت براي نظام هستي سلامت است، اختلاف عيب است و نقص. کثرت در مقابل اين وحدت نيست، کثرتي که مظاهر أسماي الهي‌ هستند، وحدت را پاسداري مي‌کنند؛ اما اختلاف وحدت‌شکن است. بيان نوراني علي بن ابيطالب(ع) در نهج البلاغه خطاب به کسي آمده، مي‌فرمايد: در امت اسلامي هيچ کسی مردم را به اندازه من به وحدت دعوت نمي‌کند و هيچ کسی در سنت و سيره و سريرت خود به اندازه من واحدانه فکر نمي‌کند و عمل نمي‌کند: «وَ لَيْسَ رَجُلٌ فَاعْلَمْ أَحْرَصَ النَّاسِ‏ عَلَي جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (ص)‏ وَ أُلْفَتِهَا مِنِّي».آن‌گاه مي‌فرمايد اختلاف در مقابل وحدت است، نه کثرت در مقابل وحدت. اين اختلاف يک بيماري است که هم به سلامت آسيب مي‌رساند، هم به کمال گزند وارد مي‌کند؛ نه مي‌گذارد جامعه سالم باشد، جامعه را عيبناک مي‌کند، نه مي‌گذارد جامعه کامل باشد و در نقص جامعه مي‌کوشد. مي‌فرمايد اين مطلب را من از نظر تاريخ نمي‌گويم، از نظر سنت الهي مي‌گويم؛ چون اگر از نظر تاريخ باشد، نسبت به گذشته رواست؛ اما نسبت به آينده پيش‌بيني تاريخ کار آساني نيست؛ ولي از منظر سنت الهي که نه تحويل‌پذير است و نه تبديل را تحمل مي‌کند: ﴿فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلاً وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلاً﴾؛ اين گذشتهاش همانند آينده، آينده آن همانند گذشته است؛ لذا حضرت فرمود: «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ خَيْراً مِمَّنْ مَضَي وَ لاَ مِمَّنْ بَقِيَ»؛ نه در گذشته سنت الهي اين بود که جامعه از اختلاف طرْفي ببندد، نه در آينده «الي يوم القيامة» هيچ ملتي، هيچ جامعه‌اي، هيچ أحدي از اختلاف طرْفي نمي‌بندد: «لَمْ يُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ خَيْراً مِمَّنْ مَضَي وَ لاَ مِمَّنْ بَقِيَ». اين وحدت که منشأ صحت و کمال است، قراردادي نيست. با نشست و کنگره و امثال آن وحدت امضا نمي‌شود. وحدت يک گوهر دروني است که بايد از آن پاسداري کرد. ما يک حقيقت هستيم در چند آينه. فطرت‌هاي ما يکي، معاد ما يکي، مبدأ ما يکي، وحي و نبوت ما يکي و مهم‌تر از همه که از نظر راهبردي ما را به همه معارف ياد شده مي‌رساند، فطرت ماست که ما يک حقيقت هستيم. چنين نيست که زبان و زمان، عصر و مصر ما را پراکنده کند. خداي سبحان ما را از يک حقيقت ﴿مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ﴾ خلق کرده است؛ يعني از يک گوهر و همه ما را با علوم ميزبان مجهّز کرد. خدا ما را بدون علم نيافريد. ما را همانند لوح نانوشته خلق نکرد. بسياري از اسرار دروني و رازهاي بيروني را به عنوان امانت الهي در درون ما نهادينه کرد که فرمود: ﴿وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها ٭ فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها﴾; آن‌گاه به آسمان و شمس و قمر آسمان، به زمين و فراز و فرود زمين، به سازنده آسمان و سازنده زمين، به جان آدمي و بنيان‌گزار جان آدمي، يازده بار سوگند خورد؛ يعني به کل اسرار نظام قسم خورد، اين خداي اسرارآفرين به همه اين اسرار يازده‌گانه قسم خورد که انسان، طهارت او، پاکدامني او، ضامن سلامت اوست. فطرتش را سالم نگه مي‌دارد، در معاد به بهترين وجه پيش پروردگار برمي‌گردد. پس اين وحدت قراردادي نيست، اين ساختار دروني ماست که اميدواريم حفظ بکنيم و بهترين راه حفظ اين وحدت، يک بخش از آن به علم برمي‌گردد، يک بخش از آن به عمل. اگر فضاي دانشگاهي، معرفت‌شناسي را در تنگناي حس و تجربه ببندد و بگيرد و گرفتار کند و زندان ببرد، وحدت و حوزه و دانشگاه مقدور نيست، زيرا او درباره حس و تجربه بسنده مي‌کند و دانشگاه و حوزه‌ها درباره معرفت و شناخت، هم از حس و تجربه مدد مي‌گيرند هم از تجريد نيمه تجربي رياضي مدد مي‌گيرند، هم از تجريد کلامي کمک مي‌گيرند، هم از تجريد فلسفي مدد مي‌گيرند هم از تجريد عرفان نظري کمک مي‌گيرند. اين راه با دين و وحي و نبوت و معاد سازگار است؛ اما کسي که معرفت‌شناسي‌ او فقط حس و تجربه باشد، نتيجه و خروجي آن هم اين است که ﴿لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّي نَرَي اللَّهَ جَهْرَةً﴾، ﴿أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً﴾،اين دو آيه نشان مي‌دهد که خروجي حصر معرفت‌شناسي در حس و تجربه حسي، اين است @daftar_ayatollah_javadi_amoli
آیت الله العظمی جوادی آملی
بازخوانی بخشی از پیام حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی به مراسم گرامیداشت وحدت حوزه و دانشگاه: وح
که ـ مَعَاذَالله ـ خدا اثبات‌پذير نيست، معاد اثبات‌‌پذير نيست، فطرت اثبات‌پذير نيست، چون به آزمايشگاه موش و غير موش درنمي‌آيد؛ ولي اگر معرفت‌شناسي اعم از حسي و تجربي و تجريدي و نيمه تجريدي و برتر از همه اينها تجريدي تام عقلي باشد، آن‌گاه اين وحدت موجود حفظ مي‌شود و خروجي فراواني دارد. اما درباره مسئله معاد، مستحضر هستيد که دين به ما اين پيام را از ذات أقدس الهي مي‌رساند که انسان يک دشمن دارد به نام مرگ و ساختار آفرينش او اين است که انسان مرگ را مي‌ميراند نه بميرد. با مُردن از پوست به در مي‌آيد نه بپوسد و گورستان آخر خط نيست، يک معبر بيش نيست که بعد از او خبرهاي فراواني است. تعبير لطيف و دلپذير قرآن کريم اين نيست که «کل نفس يذوقها الموت»، هر کسي را مرگ مي‌چشد؛ تعبير دلنشين قرآن کريم اين است: ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾؛هر کسي مرگ را مي‌چشد. مستحضر هستيد که هر ذائقي مذوق را هضم مي‌کند. اگر شربتي، چايي، آبي به انسان دادند او نوشيد، اين ذائق و نوشنده، آن مذوق را هضم مي‌کند، نه به عکس. ما هستيم که مرگ را هضم مي‌کنيم و ديگر مرگي نيست، ما هستيم در برزخ ما هستيم و مرگ نيست، در ساهره معاد ما هستيم و مرگ نيست ـ إِنشَاءَاللَّه ‏ـ در قلمرو بهشت ما هستيم و مرگ نيست. انسان يک موجود أبدي است. اين موجود أبدي ثابت مي‌شود، نه ساکن، لذا خستگي در او راه ندارد. گرچه اين تشبيه گوياي تام نيست؛ اما مي‌توان به عنوان تقريب ذهن گفت، اگر گفتند دو دو تا چهارتا چند سالش است؟ مي‌گوييم اين ثابت است نه ساکن، چون ساکن نيست، نه متزمّن است، نه متمکّن. زمان و زمين ندارد، خسته نمي‌شود، چون ثابت است. ما به دارالقرار بار مي‌يابيم و قرار مي‌گيريم و ثابت مي‌شويم، نه ساکن، لذا در ما خستگي نيست. اين تعبير دلپذير قرآن که ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾ ما را مي‌رساند به اينکه هرگز نمي‌ميريم، نه «هرگز نميرد آنکه دلش زنده شد به عشق»،آنها يک زندگي برتر و والاتري دارند. طبق بياني که مرحوم کليني(ره‏) در جلد دوم اصول کافي از معصوم(س) نقل مي‌کند، مي‌فرمايد کسي که عاشقانه خدا را عبادت کند، اين فاضل‌ترين و برجسته‌ترين و بزرگوارترين مردم است، امام معصوم فرمود: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا»؛ فاضل‌ترين مردم کسي است که به نماز عشق بورزد، به عبادت که خدمت خلق است، عشق بورزد، با او معانقه کند، دست به گردن باشند، گردن يکديگر را بگيرند، مباشرت کنند. سخن دلپذير خداي عالم و آدم‌آفرين اين است که انسان مرگ را مي‌ميراند. ما هستيم و مرگ نيست و براي أبد مي‌مانيم و ثابت هستيم. يک موجود ثابت أبدي، کالاي أبدي مي‌خواهد. آن کالاي أبدي عقل سالم است و قلب سالم است و عمل سالم است و سياست سالم است و اقتصاد سالم است و جامعه سالم است. چقدر امام باقر(سَلامُهُ اللَّهِ وَ صَلَوَاتُ عَلَيْه‏) سخنان زيبا فرمود که «لَا عِلْمَ كَطَلَبِ السَّلَامَةِ وَ لَا سَلَامَةَ كَسَلَامَةِ الْقَلْبِ وَ لَا عَقَلَ كَمُخَالَفَةِ الْهَوَي ... وَ لَا مَعْرِفَةَ كَمَعْرِفَتِكَ بِنَفْسِك‏» اين بيان‌ها نشان مي‌دهد که معرفت‌شناسي و فطرت‌شناسي و معادشناسي در دامنه توحيد و وحي و نبوت‌شناسي از بهترين علوم و معارف هستند که هم دنياي ما را تأمين مي‌کنند هم آخرت ما را. هرگز نگوييم فلان شخص چنين کرد، فلان شخص چنين مي‌گويد. همواره بگوييم خدا چنين فرمود، پيامبر او چنين آورد، ائمه چنين گفتند، علي و اولاد علي(صَلَوَات اللَّهِ وَ سَلامُه عَلَيْهِمْ أَجْمَعِين) چنين گفتند. شما بزرگواران، اساتيد دانشگاه با دانش مشعوف و مأنوس هستيد. شما دانشجويان در صحابت علم و در رفاقت دانش هستيد. @daftar_ayatollah_javadi_amoli
شهود قرآنی.mp3
561.2K
💠 روز بیست و یکم ماه #ربیع_الثانی 🔹شهود قرآنی حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی @daftar_ayatollah_javadi_amoli
💠مهم‌ترین عاملی که حوزه و دانشگاه را یکی می‌کند همان علم دینی است 🔶باید بدانیم که حوزه و دانشگاه در سایه است؛ یعنی حوزه می‌گوید خدا چنین گفت، دانشگاه می‌گوید خدا چنین کرد، و هر دو دینی هستند. 🔶 دانشگاه ما غرق در است منتها خیال می‌کند علم، است، مثل اینکه یک ماهی از سایر ماهی‌ها سؤال کرد اینکه می‌گویند آب، آب چیست؟ به او گفت تو غرق در آبی نمی‌دانی آب چیست، مگر می‌شود ، ، استاد دانشگاه حرفش غیر دینی باشد!؟ ♦️یعنی الآن اگر کسی در قم بحث بکند که امام صادق(ع) چه کارهایی کرد یا امیرالمؤمنین چه کارهایی کرد این می‌شود علم دینی؛ ولی استاد دانشگاه که در می‌گوید خدا چنین کرد این دینی نیست!؟ 🔶در حال حاضر فیزیکدان، شیمیدان و طبیب در دانشگاه را تدریس کرده و موضوع علم قرار داده‌اند و کسی از خالق عالم و این که چرا خلق کرد؛ بحث نمی‌کند و بیشتر می‌گویند «این چنین است و بعد این چنین می‌شود» اما از فاعل اصلی کسی نمی‌گوید و مبدأ و مقصد را کنار گذاشته‌اند. 🔶 وجود مبارک علیه السلام فرمود تنها چیزی که را اصلاح می‌کند گفتار خاندان عصمت و طهارت است شما دور هم جمع می‌شوید حرف‌های ما را مطرح می‌کنید «تزاوروا فانّ فی زیارتکم احیاء لأحادیثنا» شما فرزندان مایید وقتی که در کنار هم نشستید حرف‌های ما را نقل می‌کنید حرف ما قصه و افسانه و فسون و فسانه نیست حرف ما در شما عاطفه ایجاد می‌کند. ♦️ راه اصلاح جامعه ،عمل به گفتار (ع) است. همه ما شنیدیم و گفتیم که سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و درست شنیدیم و درست هم گفتیم اگر کسی بخواهد برج بسازد همه‌اش سنگ باشد هرگز بالا نمی‌رود بین دو سنگِ سخت یک ملات نرم و رقیق لازم است، گفتار ائمه(ع)، یعنی ، ، ، ، ، و اینها ملات زندگی است و در جامعه نقش آن ملات نرم را دارد. ♦️جامعه را با بی‌مهری و و نمی‌شود اداره کرد و اگر جامعه‌ای به این صفات ناپسند مبتلا شد نتیجه‌اش عصبانیت، تعداد زیاد پرونده‌های زد و خورد در دستگاه قضا، مرگ زود رس، اضطراب و افزایش بیماری‌ است. 🔶مهم‌ترین عاملی که را یکی می‌کند همان است و اگر سخنان نورانی امام رضا(ع) که فرمود ما عاطفه آوردیم، ما مِهر و وفا و صفا آوردیم، ما ملات آوردیم زمینه این بشود هم حوزه و دانشگاه می‌شود هم نظام متحد می‌شود هم و با هم متحد می‌شوند و هم این نظام، سرافراز می‌تواند تا زمان ظهور صاحب اصلی‌اش از هر گزندی محفوظ بماند. @daftar_ayatollah_javadi_amoli
بصیرت.mp3
832K
💠 روز بیست و دوم ماه #ربیع_الثانی 🔹بصیرت حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی @daftar_ayatollah_javadi_amoli
را مي‌ميرانيم و براي ابد زنده‌ايم ✅انسان در مصاف با مرگ، مرگ را مي‌ميراند 🔸اين حرف چقدر حرف بلند است! 🔸شما الآن در تمام زير اين آسمان فقط اين حرف را از وحي مي‌دانيد كه انسان است كه مرگ را مي‌ميراند. 🔸اين بيان نوراني امام(سلام الله عليه) كه مرحوم كليني نقل كرده فرمود: ... مشرق برويد، مغرب برويد، اين حرف‌هاي ما حرف‌هاي تازه است. 🔸آنها (ائمه اطهار) هم از قرآن دارند؛ شما وقتي اين حرف را مطرح مي‌كنيد كه انسان، مرگ را مي‌ميراند اينها گيج مي‌شوند، نگاه مي‌كنند اين حرف چيست؟ انسان مرگ را مي‌ميراند، چيست؟ 🔸قرآن كه نگفته «كلّ نفس يذوقها الموت» فرمود: كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ 🔸نفرمود مرگ همه را مي‌چشد، فرمود همه مرگ را مي‌چشند؛ هر ذائقي مذوق را هضم مي‌كند و جذب مي‌كند. 🔸مرگ را مي‌ميرانيم و براي ابد زنده‌ايم و خواهيم بود؛ مرگي ديگر در كار نيست. 🔸اين حرف، حرف وحي است كه انسان در مصاف با مرگ، مرگ را مي‌ميراند. 🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره نمل، آیات 74 تا 81 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
طریق کمال.mp3
520.2K
💠 روز بیست و سوم ماه #ربیع_الثانی 🔹طریق کمال حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی @daftar_ayatollah_javadi_amoli
✅ کمک به فقیر خیلی محبوب دین نیست، فقرزدایی مهم است 🔸اين بيان نوراني علي(صلوات الله و سلامه عليه) است ... فرمود: «لو تَمثّل لِي الفقر رجلاً لَقَتلتُهُ» من اگر فقر را ببينم، گردن مي‌زنم. 🔸كمك كردن به فقير يك كار عاطفي است. 🔸ما بارها به اين مسؤولين كميته امداد در ديدارها همين را عرض مي‌كرديم: در روي كُره زمين كدام كشور است كه كميته امداد در آن نيست؟ آن ملحد دارد، آن مشرك دارد، آن يهودي دارد، آن مسيحي دارد، همه به فقرا كمك مي‌كنند. 🔸كمك كردن به فقير يك امر عاطفي است، اين خيلي محبوب دين نيست؛ فقرزدايي مهم است. 🔸فرمود من اگر ببينم فقر كجاست، فقر را گردن مي‌زنم تا فقري نباشد. 🔸يعني ايجاد اشتغال مي‌كنم، بيكاري را برطرف مي‌كنم ... اين علي است! 🔸خيلي فرق است كسي بگويد من با فقر درگيرم، من فقر را اعدام مي‌كنم، تا كَسي به فقير كمك كند. 🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره نمل، آیات 74 تا 81 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
moredi_3413 ss.mp3
5.35M
💠 صوت #درس_اخلاق 🔹 تاریخ: 1397/09/29 حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی @daftar_ayatollah_javadi_amoli
97-09-29_3413 درس اخلاق -p2.pdf
183.4K
💠 متن #درس_اخلاق 🔹 تاریخ: 1397/09/29 حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی @daftar_ayatollah_javadi_amoli
فرشته درست است که کليات را درک مي‎کند معارف غيبي را درک مي‎کند و رسول بين ذات اقدس الهي و انبيا و مرسلين و ائمه(عليهم السلام) است و اما نمي‎تواند عالمِ «بالاسماء» بشود بلاواسطه وگرنه ذات اقدس الهي که فرمود: ﴿إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً﴾، رازش همين بود که ﴿وَ عَلَّمَ آدَمَ الأسْماءَ﴾، اگر تعلّم مقدور فرشته‎ها بود فرشته‎ها که ياد مي‎گرفتند و ذات اقدس الهي هم که ﴿بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ بَصِيرٌ﴾ و ﴿عَليمٌ﴾ است و بُخلي در دستگاه او نيست. اگر ملائکه در آن حدّ بودند که اسمای الهي را ياد بگيرند، ذات اقدس الهي ياد مي‎داد. اينها نمي‎توانند شاگرد بلاواسطه خدا باشند، اوّلاً؛ و اگر هم شاگرد مع الواسطه هستند در حدّ إنباء شاگرد هستند نه در حدّ تعليم، ثانياً؛ لذا ذات اقدس الهي به آدم(سلام الله عليه) نفرمود «يا آدم علّمهم باسماء هؤلاء»، فرمود: ﴿يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ﴾  در حدّ گزارش! مقام انسان کامل کجاست و اهل بيت کجا، مقام ملائکه کجا! آنها درست است حاملان عرش‎اند؛ اما کسي که به مقام ولايت مطلقه اهل بيت(عليهم السلام) برسد او خليفة الله است، او به تعليم الهي عالم به اسماي الهي است، او معلم ملائکه است، آن هم در حدّ إنباء نه در حدّ تعليم. حضرت آیت الله العظمی @daftar_ayatollah_javadi_amoli