آنکه هزاران سال دلبر بوده باشد
درس کلاس عشق از بر بوده باشد
تنها مرام عاشقی و دلبری را
آن یار میداند که محشر بوده باشد
خیر کثیر سورههای عشق آمد
آنکس که با قرآن برابر بوده باشد
مرسوم باشد قبل ساقی خم بیارند
خمّی که مالامال کوثر بوده باشد
ساقی که آمد در رجب ماه جمادی
از جنس او لبریز ساغر بوده باشد
هم ساقی و هم ساغر و هم نور و کوثر
در دست مهدی دلاور بوده باشد
از عشق هر کس غیر او دم زد دروغ است
او وارث زهرا و حیدر بوده باشد
#گهر
@daftaresher110
مه، مهِ سلطان نجف
جانِ من از آنِ نجف
گوهر دل به این هدف
برون شد از جانِ صدف
پر شده از شور و شعف
روی کند به هر طرف
به عشق شاه لو کشف
به سمت سلطان نجف
این دل مهمان نجف
بی تو دلم شود تلف
ای تو اصالت شرف
وای به دشمنت اسف
دوست توست جان به کف
شده است فرزند خلف
به عشق سلطان نجف
عشق است مهمان نجف
اصل نشاط من علی
آب حیات من علی
حی و ممات من علی
پاکی ذات من علی
فقط صراط من علی
علی است سلطان نجف
دنیاست مهمان نجف
رجب فقط ماه علی است
شعبان هم ماه حسین
ادامه...
#گهر
@daftaresher110
نمیدانم که در این ماه مهمان کدامین جلوه از ماهم
رجب یا للعجب آمد کند راه در میخانه کوتاهم
به استقبالم آمد اول این ماه فرزند علی باقر
ولی امروز مهمان دو نوزاد چو عیسی از دو تا شاهم
همین هفته که کعبه، سینه چاک حضرت مولاست میدانم
که صاحبخانهی حق غیر مولای دو عالم نیست آگاهم
می امروز را دریاب، ساغر پشت ساغر از دو دست حضرت ارباب و سلطان خراسان پشت هم آید...
یکی از کربلا از پیش اربابم حسین و آن یکی از کاظمین و این یکی باشد علیِّ اصغر ارباب جان و آن یکی باشد علیِّ اکبر زیبای سلطان و یکی در بین آغوش رباب و آن یکی بین دو دست مادرش خواب و نگو خواب است بیدار است بیمار است، بیمار دو چشم حضرت سلطان علی موسی الرضا سلطان ما و عاشق طفل رباب و عاشق کرب و بلا و تشنهی قالوا بلا و مست از جام بلا و ما کجا هستیم در بزمی که امشب حضرت ارباب با جانش یل ام البنین و در کنار همسر شیر امیرالمومنین و آن سه ساله خواهر زیبای نوزاد و ربابش با دل شاد و مهمتر از همه آن جانشینان خود زهرا که اکنون عمهها هستند خواهرهای بی مثل حسین و نامهاشان زینبین و خوش به حال ما که عشاق چنین اربابهای پر کرم هستیم و از دست شما مستیم و دل بر عشق نوزاد شما بستیم تا هستیم...
کریم آمد جواد آمد، به جهل ما سواد آمد، اگر احمد به اثبات وجود واجب حق آمده اما محمد آمده اثبات گرداند علی موسی الرضا حق است و با حق است و بر حق است و اصلا او مدار مطلق حق است و از اسم رضای دوست منشق است
خود سلطان که فرموده است مولودی نباشد بهتر از او نیک میداند که امشب تا خود فجر از خدای خویش میخواند
و بابا در کنار گاهواره تا خود فردا کند نجوا شبیه کودکی صحبت کند بابا، که بابا آمدی خوش آمدی، بی تو خدا داند که بابا خسته شد تنها
منم مهمان این مجلس و آن مجلس به همراه گل نرجس
دلم را حضرت مهدی ربوده، برده بوده سمت این شاهان و این شهزادگان و من فقط حیران...
نمیدانم چه چیزی از شما خواهم
گدایم هیچ رسمی را نمیدانم
شما اهل کرم هستید و من امروز مهمانم
نمیگویم چه میخواهم
به من لطفی کنید امروز هر چه که کرم دارید...
ای پاکان...
#گهر
@daftaresher110
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
حالا که دور، دورِ قسمتهای بیخود است
ما نیز میدهیم قسم، اصلا این مُد است
ما نیز میدهیم قسم یک امام را
هر کس که وزن و قافیهاش زد به شعرِ ما
ذیالحجه است، قلب همه پُرشعف شده
خیل ملائک است در عالم به صف شده
حالا که دور، دورِ فراوان شادی است
معلوم شد که وزن و قافیه از آنِ هادی است
هر کس به قدر فهم و شعورش دهد قسم
من نیز قدر فهمِ خودم بر تو میرَسَم
هادی تو را قسم به کرامات خالقت
بر چرخش مدامِ شب و روز فالقت
وقتی که میدمد به اذان، بانگ هر خروس
بر روشنی صبح و سفیدیِّ چون عروس
گفتم عروس، یاد عروسی فتادْ دل
حالا که وزن و قافیه گشته زِ تو خجل
هادی تو را قسم به عروسیِّ مادرت
بر جشن بیبدیل وصال کبوترت
آن مادری که روز عروسی، زِ خُرد و بیش
انفاق میکند، چه؟ لباس عروسیِّ خویش
هادی تو را قسم به کتابِ برابری
بر عقل، بر شرف، به شکوه برادری
هادی تو را قسم به تفکر، به عقل و درک
آن مهر و عشق را که عدویت نموده تَرک
هادی تو را قسم به همه انبیا، به عقل
آنانکه حرف حقُّ و خدا را کنند، نَقل
هادی تو را قسم به مسیح و به باورش
بر پاکدامنیّ و نجیبیِّ مادرش
هادی تو را قسم به عصا و به صاحبش
بر کوه طور و رنج چهل روز غائبش
هادی تو را قسم به شهامت، به عشق و شور
بر روشنی، به سعادت، به راهِ نور
هادی تو را قسم به شجاعت، به هر چه که
زیباست در میان هیاهوی معرکه
هادی تو را قسم به نبیُّ و کتاب او
خُلقِ عظیمِ و جودِ عجیب جناب او
هادی تو را قسم به علیُّ شهامتش
عدلی که گشت باعث فیض شهادتش
شبها به درب خانه بیچارگان، علی
نانآورِ فقیریِ آوارگان، علی
همبازی یتیم، حبیب همه، علی
در اوج اقتدار، طبیبِ همه علی
هادی تو را قسم به علی، مرد رزم و درد
آنکس که تیغِ خویش ببخشد گَهِ نبرد
هادی تو را قسم به شب و چاه زمزمه
با اینهمه به داغِ دلش بود فاطمه
دادم تو را قسم به تمام مقدسات
برچیده میشود زِ زمین روزی این بساط؟
هر کس که چشم روشن و حقبین خداش داد
میبیند آنچه را که خدا در نقی نهاد
آری تو را به نام نقی میتوان ستود
پاکیزهتر میان عالم و آدم کسی نبود
اصلا کسی که وصف بدش بر قلم نشست
من شک نمیکنم که جنونش گرفته است
آنکس که از هدایت او دست میکشد
ابلیس سوی هاویه دربست میکشد
بیچاره آنکسی که تمسخر کند زِ جهل
با نورِ عقل و علم، هدایت شود چه سهل
هادی مرا به نور خدا رهنمون نما
از دل عدوی حضرتِ حق را برون نما
هادی تو را قسم به یگانه حبیب عشق
آیا میآید از رهِ مکه طبیب عشق؟
ادامه دارد...
#گهر
#امام_هادی
#نقی
#هادی
@daftaresher110