eitaa logo
دفتر شعر گهر
224 دنبال‌کننده
451 عکس
43 ویدیو
1 فایل
ای آنکه رباعی مرا می‌خوانی تا روضه‌ی بعد منتظر می‌مانی در وقت صله گرفتن از آل الله در اجرت روضه با #گهر یکسانی #گهر https://eitaa.com/daftaresher110 آثار ط. اسدیان مدیریت کانال @fatemiioon
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از شما عمو جان رفتیم ما اسارت ما هم فرار کردیم شد خیمه‌ها که غارت خیمه به خیمه گشتم اما نبود بابا بابا چرا عموجان تنها گذاشت ما را من نوه‌ی علی‌ام زهراست مادر من عمه همیشه گفته زیباست معجر من @daftaresher110
بعد از شما عمو جان رفتیم ما اسارت ما هم فرار کردیم شد خیمه‌ها که غارت خیمه به خیمه گشتم اما نبود بابا بابا چرا عموجان تنها گذاشت ما را من نوه‌ی علی‌ام زهراست مادر من عمه همیشه گفته زیباست معجر من معجر کشید دشمن وقتی که از سر من سیلی که زد، لگد زد بر جسم پرپر من آغوش عمه جان شد همواره سنگر من چون خواهر سه ساله‌ام پاهای کوچکی داشت گاهی عقب می‌افتاد خولی عجب چکی داشت تا عمه ها بیایند خواهر دگر نمانده یک جای سالم از او پا تا به سر نمانده از زیر پای دشمن وقتی کشید بیرون بی‌هوش بچه بود و دستان عمه پُر خون در کوفه کوچه گردی با خطبه‌های عمه زندان کوفه را کرد دشمن سزای عمه بردند تا به شام و هر شهر کوچه گردی چشمان هرز ناپاک می‌دیدمان چه دردی کوچکترین ما بود رقیه خواهر من بی‌تاب و بی‌قرار است خواهر لاغر من مویش سفید و رویش انقدر که کبود است می‌سوزد این دل من، خواهر چنین نبوده است حتی نشد بگیرم او را بغل از این درد حالا چرا عزیزم دستان تو شده سرد امشب اگر گرسنه‌ است، خواهر غذا نخورده شاید پدر رسیده خواهر گرسنه مرده با آن صدای زخمی انقدر یا ابه گفت بابا رسید اما بر دست عمه او خفت دشمن اگر چه ما را با خطبه‌های عمه آزاد کرد اما دیگر نبود رقیه تا اربعین رسیدیم کرببلا چه حالی ما آمدیم اما جای رقیه خالی بابا تو کربلایی اما رقیه جا ماند در شام بین غربت مظلوم و خسته جان داد جمع همه شهیدان در کربلاست با هم تنهاست خواهر من در شام مردم از غم ای زائران بابا کرببلا که رفتید در اربعین بابا یاد همه بیفتید طفلی اگر جلوی چشم شما قدم زد یاد رقیه باشید کرببلا نیامد نائب زیاره باشید در اربعین برایش جبران گریه بر او بر دوش عمه‌هایش @daftaresher110
کوری دشمن، باز بر پا می‌شود گریه‌های ما همه تقدیم زهرا می‌شود پای پیاده لشکر ما از نجف می‌رود تا کربلا، چشمانتان وا می‌شود قلب‌های پر ز کینه از "علی" خون می‌شود اتفاقا کاروان همراه "آقا" می‌شود از کدام آقا قلم دارد روایت می‌کند حضرت آقا، ولایت، سید ما می‌شود موقع برگشت هم تنها نمی‌آییم که با ظهور حضرت مهدی چه زیبا می‌شود این جهان با اتحاد مهدی و عیسی مسیح هم مسلمان می‌شود، هم عشق معنا می‌شود @daftaresher110
در انتظار چو آینه نگرانم نظاره کن نظرم را میان منتظرانم اگر که حبل متینی، حسین من تو چنینی دوباره پای پیاده در بکشانم اگر که خسته‌ام اما ز ره گسسته‌ام اما شده خونم حکومتت به روانم در انتقام تو روزی شود دلم همه سوزی که خلق و دلق بسوزم ز روضه سوخت زبانم تویی و من ایران منم عراق و تو ایران به رسم نقشه‌ی تو گم شده تمام چه اربعین قشنگی پس از ببینم عمودها همه سبزند شبیه نخل جوانم هر آن عمود که هستی کنار آن تو نشستی سرش به زیر تو باشد شهادت است نشانم گر اربعین بروم سوی کربلا ز تو باشد شهادت تو مبارک شهید تشنه لبانم @daftaresher110
3.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تلخ ترین خبر😭😭😭 اگر کرببلای حاج قاسم بوده تعطیل است اگر که میزبان عباس بوده برقرارش کن @daftaresher110
سبک "شبها که نان و خرما به دوش خود کشیدم" بعد از شما عمو جان رفتیم ما اسارت ما هم فرار کردیم شد خیمه‌ها که غارت خیمه به خیمه گشتم اما نبود بابا بابا چرا عموجان تنها گذاشت ما را من نوه‌ی علی‌ام زهراست مادر من عمه همیشه گفته زیباست معجر من معجر کشید دشمن وقتی که از سر من سیلی که زد، لگد زد بر جسم پرپر من آغوش عمه جان شد همواره سنگر من چون خواهر سه ساله‌ام پاهای کوچکی داشت گاهی عقب می‌افتاد خولی عجب چکی داشت تا عمه ها بیایند خواهر دگر نمانده یک جای سالم از او پا تا به سر نمانده از زیر پای دشمن وقتی کشید بیرون بی‌هوش بچه بود و دستان عمه پُر خون در کوفه کوچه گردی با خطبه‌های عمه زندان کوفه را کرد دشمن سزای عمه بردند تا به شام و هر شهر کوچه گردی چشمان هرز ناپاک می‌دیدمان چه دردی کوچکترین ما بود رقیه خواهر من بی‌تاب و بی‌قرار است خواهر لاغر من مویش سفید و رویش انقدر که کبود است می‌سوزد این دل من، خواهر چنین نبوده است حتی نشد بگیرم او را بغل از این درد حالا چرا عزیزم دستان تو شده سرد امشب اگر گرسنه‌ است، خواهر غذا نخورده شاید پدر رسیده خواهر گرسنه مرده با آن صدای زخمی انقدر یا ابه گفت بابا رسید اما بر دست عمه او خفت دشمن اگر چه ما را با خطبه‌های عمه آزاد کرد اما دیگر نبود رقیه تا اربعین رسیدیم کرببلا چه حالی ما آمدیم اما جای رقیه خالی بابا تو کربلایی اما رقیه جا ماند در شام بین غربت مظلوم و خسته جان داد جمع همه شهیدان در کربلاست با هم تنهاست خواهر من در شام مردم از غم ای زائران بابا کرببلا که رفتید در اربعین بابا یاد همه بیفتید طفلی اگر جلوی چشم شما قدم زد یاد رقیه باشید کرببلا نیامد نائب زیاره باشید در اربعین برایش جبران گریه بر او بر دوش عمه‌هایش @daftaresher110