هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: امیدوارم مردم از گزینش خودشان راضی باشند
🔹امام خامنهای: امیدوارم انشاءالله خدای متعال مقدّر کند برای این کشور بهترین و مفیدترین گزینش را و سالهای آینده انشاءالله سالهای خوب و مطلوبی باشد و مردم از گزینش خودشان راضی باشند.
@TasnimNews
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وسط هیاهوهای انتخاباتی یه پاسخ قانعکننده برای پرسش #چرا_رأی_بدهیم؟ بشنوید.
#طنز_انتخاباتی
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
رأی بنده تا دیروز جناب آقای قالیباف بود. تحلیل بنده برای رأی دادن به ایشون مبتنی بود بر درکی که از موقعیت کشور و کارهای بر زمین مانده داشتم.
اما در این هفته همون کاری رو میکنم که اگر بنا بود نامزدها اجماع کنند انجام میدادم. بنده نگاه صفر و صدی به صحنه ندارم و ملاحظه این رو دارم که مزیتهای نسبی رو تشخیص بدم و در یک فرایند بلندمدت منتظر تغییرات محسوس و ماندگار باشم.
بین آقای پزشکیان و جلیلی البته اگر نتایج نهایی به همین صورت باقی بمونه، بنده آقای جلیلی رو به حال و روز کشور مناسبتر میبینم. جناب آقای پزشکیان رو دچار جریانی میدونم که کاری برای کشور نخواهند کرد. نهایتا دغدغه پست و مقام دارند و ایدههای زشتی که از گفتنش هم انسان شرمنده میشه. میگذارم تا خودشون رسواتر اعلامش کنند. جناب پزشکیان بر آراء سلبی تکیه کرده و این بر کسی پنهان نیست. نتیجه اینکه بدنه جامعه باهاش برای پیشبرد کارها همکاری نخواهد کرد. لذا ایشون رو موفق نمی دونم و فکر می کنم باعث ناامیدی بیشتر مردم خواهند شد و نتیجه انتخاب ایشون در نهایت باعث ضعیفتر شدن مردم خواهد بود.
اما جناب جلیلی رو از این جهت که نگاه مثبت و ایجابی و رو به جلو دارند میپسندم. از اینکه برنامه دارند و تصویری از صحنه برای خودشون ترسیم کردند میپسندم. اشکال من در مورد ایشون دو چیز هست. برخی اطرافیانشون که ممکن هست اجازه ندهند با جامعه ارتباط متعادلی بگیره و احتمال طولانی بودن فرایند به نتیجه رسیدن طرحهاشون.
البته برای هر دوی اینها راه جبران هست. پس در مقایسه بین این دو بزرگوار، بیتردید انتخاب آقای جلیلی رو به مصالح کشور نزدیکتر میدونم و اگر توفیق داشته باشم و زنده باشم به ایشون رأی خواهم داد. امیدوارم سالهای پیش رو شگفتانههای زیادی برای مردم عزیز ما داشته باشه.
در هر حال مردم به هر کس که رأی بدن، وظیفه خود میدانم در طی دوره پیش رو تلاش کنم موفق باشند و امورات مملکت رو به نحو احسن پیش ببرند. هر چند تأثیر بنده به عنوان یک فرد حقیقی حداقلی هست؛ اما تلاش خودم رو خواهم کرد.
به نظر میرسه فضای کوچک حدود 40درصدی نشون میده که بخش قابل توجهی از دوستداران نظام و ایران هنوز در شرایط دلخوری و ناز و قهر هستند. به جای اینکه رقابت ضعیف سر تقسیم این 40 درصد بکنید به سمت 60درصد حرکت کنید و سعی کنید نشون بدید که چقدر براتون مهم هستند.
انتخابات 8 تیر تمام شد. انتخابات 15 تیر بین آقای پزشکیان و آقای جلیلی هست. یک انتخابات جدید. با ادبیات خاص خودش. فقط مسئله کوتاه بودن زمان هست.
انتخابات مراقب «ما»ست بخش 1
آنچه که بیش از همه انتخابات را با آن میشناسند، رقابت است. گویا اصالت رقابت در بسیاری از نظامهای مردمسالار پذیرفته شده و در نتیجه ارزش و معیار و منطق رقابت بر این اساس تعیین و تعریف میگردد. اما انتخابات حیثیت دیگری نیز دارد که غالبا از دیدهها پنهان است و مورد توجه جدی و عمومی قرار نمیگیرد و آن موضوع مراقبت از «ما»ست.
رقابت سنجه عددی و کمی دارد. درصدها و شمارگان رأی و نسبتهایی که با جمعیت پیدا میکند و نمودار حضور مردم طی مراحل مختلف، نشان میدهد که آیا از حیث کمی انتخابات مطلوب و مرغوب برگزار شده یا خیر؟! اطلاعات فراوان و تحلیلهای بسیاری را میتوان از کمیت شرکت در انتخابات به دست آورد و آن را مبنای مطالعه و توسعه و تقویت حضور مردم قرار داد.
اما تجربه نشان داده که نگاه کمی صرف به مقوله انتخابات میتواند گمراهکننده باشد و این فرصت بزرگ را به تدریج تبدیل به چالشی برای مردمسالاری کند. به طوری که گاهی مشارکتهای کمی حداکثری بر خلاف انتظارات، نتوانسته باعث خوشحالی و نشاط جامعه گردد و به جای آنکه ملت را برآورد و مردم را تقویت کند، بر ضدّ آن عمل کرده است. وقتی نگاه دقیقتری به نهاد انتخابات داریم عنصر دیگری به نام مراقبت را مییابیم. هر انتخابات صورتی پنهان و باطنی کیفی دارد که اگر با صورت آشکار و ظاهر رقابتی آن عجین نشود، مانند آجرهایی خواهد بود که بدون هیچ ملاتی بر روی هم چیده میشود. نتیجه آن نیز روشن است.
رقابت صرف به تدریج مردم را از محوریت انتخابات خارج میکند، تعیینکنندگی آنان را مهار میکند و نقش دست دوم و تبعی به آنان میدهد. در عوض اشخاص خاص در کانون جلب منافع طبیعی و غیر طبیعی انتخابات قرار میگیرند. بناست انتخابات پیش و بیش از همه به نفع مردم باشد، نه فرصتی برای انباشت قدرت و شهرت و ثروت برای نامزد خدمت.
هر گاه پرگار انتخاب، گرد منافع منتخبان گشت و مردم تبدیل به حاشیه انتخابات شدند، آنگاه به تدریج شاهد پرتشدگی و پراکندگی جمعیت در دور تند التهابات شب انتخابات خواهیم بود، مگر اینکه با ابزار و علل ساختگی و تشدید شرایط پیرامونی بتوانی آنان را از واگرایی بیقاعده بازداری.
انتخابات یکی از فرصتهای برگزیده بشر برای ایجاد پیوندهای ماندگار در جامعه و تأکید بر پیمانهای ملی و توافقات جمعی است. همایش انتخابات هر چند به نام نفرات خاص است؛ اما بناست به کام مردمی باشد که «ما» بودنشان را از این طریق جشن میگیرند. هر چه اراده جمعیت با تراکم بیشتری به صندوق گره بخورد، میتواند ابزار مؤثرتری برای یکپارچه سازی و جامعهپردازی باشد.
یکی از آموختنیهای مهم و اساسی فرهنگ انتخابات که به تدریج به دست آمده و تکمیل و تشدید شده، همین ارتقاء کیفی جامعه است. تمرین انتخاب کردن برای خود و جامعه و ملاحظه شرایط و مصالح و منافع خود و جامعه و ترجیح موقعیتها و تشخیص پیچیدگیها و پرداختن به اولویتها آزمون انتخابات را تبدیل به یکی از مهمترین تجربههای زیست اجتماعی کرده است.
مردم حرفهای زیادی دارند که با هم و با حکومت بزنند. نقش انتخابات در ترجمه و تبیین بخش زیادی از این سخنان تعیین کننده است. حال اگر صحنه انتخابات به جای تقویت مهر مردم، بهانه توسعه قهر شد و تنشهای رقابت ناسالم تمام فضای انتخابات را بلعید، آنگاه این رنجش و درد و فرسودگی و اضطراب دائما بدنه خود را میساید و میکاهد.
إن شاء الله ادامه دارد...
15.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای اینکه پزشکیان را بشناسید باید روحانی رو بشناسید
روحانی در سفر به یزد چه خبری را شنید که از روی عصبانیت هر آن چه خواست بر زبان آورد
زیادی گوش بدید خیلی عالیه
کلمه زم رو زن نشنوید روح الله زم بشنوید
بالای ۲۰۰ نفر از سران دولت روحانی از نفوذی ها شناسایی شدند و از بازجوییهای زم ، دانیال زاده در اومد ببینید کیست؟ و روحانی داشت سخنرانی می کرد که بهش خبر دادند که دانیال زاده دستگیر شد و روحانی عصبانی شد
#حافظه_تاریخی-ضروری
هدایت شده از فکرت
🖇 «این جمله را به اعماق ضمیر اجتماعی و اسـلامی خودتان بفرستید: انقلاب ما، به شرط حضور آگاهانه یک یک افراد امت در اداره جامعه، سالم میماند. حضور و آگاهی و تعهد شما مردم باید جلوی نفوذهای انحرافی را بگیرد.»
📚 گزیدهای از دیدگاههای شهید بهشتی، ص۲۱۳
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
هدایت شده از شهید ابوذر رمضانپور
14.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وااای که چقدر این جوان خوب حرف زد وحرف های خوبی هم گفت .لذت بردم .تا حالا کسی به این قشنگی تشریح نکرده بود ..
برای همه سلیقه ها مفید هست .حتما تا آخر گوش کنید 👌👌👌👌👌
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
وااای که چقدر این جوان خوب حرف زد وحرف های خوبی هم گفت .لذت بردم .تا حالا کسی به این قشنگی تشریح نکر
این هفته ارزش داره ۸۵ میلیون نفر این کلیپ رو ببینند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
انتخابات مراقب «ما»ست بخش 1 آنچه که بیش از همه انتخابات را با آن میشناسند، رقابت است. گویا اصالت ر
انتخابات مراقب «ما»ست بخش 2
سؤال مهم اینجاست که چرا نهاد انتخابات بر اساس کمیتهای به دست آمده در دورههای جدید ضعیف شده است؟! مگر بنا نبود همایش انتخابات تبدیل به جشنواره اتحاد و اتفاق ملت گردد؟! چه بر سر این فناوری آمد که کارایی خود را نشان نمیدهد؟! در پاسخ باید نگاهی گذرا به شاکله جامعه ایران انداخت. مردم ایران هویتی چند لایه و چند وجهی دارند. با اینکه در دورههای اخیر حضور کمرنگتری نسبت به گذشته پای صندوقهای رأی داریم؛ اما رفتارهای جمعی مردم نشان از قوت و انسجام درونی دارد. گویا این استعداد صندوق است که تحلیل رفته، نه مردم. در طی سال مراسمات منظم، مکرر، گسترده و فراگیر، حضور و حیات مردم را ثابت میکنند. راهپیماییهای سالگرد پیروزی انقلاب، راهپیمایی روز قدس، مراسم بزرگداشت محرم و صفر، پیادهروی اربعین و شادپیمایی عید غدیر و جشنهای نیمه شعبان و گردهمایی زیارتی میلیونها نفری ایام خاص در مشهد و قم و شیراز و ری و فرهنگ مستمر و معتبر دهها میلیون نفری زیارت در طی سال به عنوان سنتی رایج و دائم و همچنین همایشهای مردمی بزرگی مانند تشییع پیکر شهید حاج قاسم سلیمانی یا در همین خرداد پر حادثه تشییع پیکر شهدای خدمت از جمله شهید عزیز ابراهیم رئیسی و جنب و جوش مردم در آیینها و مراسمات پرشمار ملی و مذهبی دیگر که همگی نشان از پویایی و پایایی مردم ایران دارد و دلیل روشنی بر زندگی و زایندگی و شادی و نشاط و باور و امید آنان است. بخش دیگری از حضور مردم را میتوان در فضای مجازی نیز رصد کرد. حضور پررنگ مردم در فضای مجازی و تلاش برای نقشآفرینی در آن، فصل مهمی از شکلدهی به جامعه انسانی و ایرانی امروز است که البته کمتر به آن پرداخته شده. میلیونها نفر روزانه ساعات قابل توجهی از فرصتهای خود را صرف این جهان جدید میکنند و خود را متناسب با امکانات این فضا معرفی مینمایند و نقشهای اجتماعی مطلوب خود را بر عهده میگیرند. پس اگر صندوقهای رأی این روزها کمفروغتر از گذشته نشان میدهد تنها به دلیل ضعف مردم نیست و بهتر است به دنبال دلایل مهمتری باشیم. مردم ایران قوت و قدرت و اقتدار خود را در صحنههای بسیاری نشان دادهاند. اصل انقلاب اسلامی و براندازی نظام پهلوی از یک ملت ضعیف برنمیآید. اداره کشور با وجود فتنههای بسیار و درگیر شدن با یک جنگ تمام عیار به مدت هشت سال و سپس ورود به مرحله جنگ نرم چند وجهی از سوی دشمن تنها از مردمی قهرمان و توانمند برمیآید. نباید فراموش کرد که تمام رفتارهای ملت ایران زیر سایه فشارهای سنگین دشمنیهای برخی کشورهای متخاصم شکل میگیرد. بخش زیادی از توان مردم صرف خنثیسازی این ناسازگاریها و ستیزهگریهای غیر انسانی کشورهای غربی و وابسته به غرب میشود. ملتی که دهها سال در برابر تمام توطئهها و نقشهها میایستد و قدرت منعطف و راهگشای او تمام بنبستها را کنار میزند و افقگشایی میکند و سبز میشود یک استثناء در تاریخ است. با همه این احوال چرا صندوقها با استقبال این ملت بزرگ مواجه نمیشود؟! این سؤالی است که باید پاسخ روشنی برای آن داشته باشیم.
به نظر میرسد در چند دهه اخیر ما دچار نوعی خطای راهبردی در توسعه فرهنگ انتخابات از سوی نامزدهای انتخاباتی شدهایم. خطایی که به تدریج به بدنه رأی سرایت پیدا کرد و نهاد انتخابات را از مسیر خود دور نمود. نتیجه این انحراف، تبدیل شدن انتخابات به امری کوتاه قد، کوتاه مدت، قشری و تکراری و کمثمر شد. گویا به تدریج به فقری کیفی و مفهومی از انتخابات دچار شدیم. آزمون انتخابات برای ما تبدیل به رویدادی دفعی و روزمره و بیمعنی شد. چنین به نظر میرسد که برخی جریانات رقابت برای مردم را تبدیل به رقابت با مردم کردند و انتخابات را نه برای تقویت نظام که برای رویارویی با نظام و ایجاد دوقطبی با آن به کار بستند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
انتخابات مراقب «ما»ست بخش 1 آنچه که بیش از همه انتخابات را با آن میشناسند، رقابت است. گویا اصالت ر
انتخابات مراقب «ما»ست بخش 3
رقابتهای انتخاباتی به خصوص پس از ۷۶ بیش از آنکه پیرامون حل مسئله شکل بگیرد، تبدیل به رقابتی غریزی با محوریت افراد و تیمها شد که شکل رقابتهای دربی پایتخت را تداعی میکرد. انگار سهم مردم از انتخابات یک هیجان حدود یک ماهه است که در نقطه صندوقها تحریککنندگی آن به اوج میرسد و رقابت شدید بر سر امکان محدود، عدهای را سرکوب میکند و عدهای را سرافراز. این تقلیل برد و باخت صندوق انتخابات به چیزی شبیه مسابقه ورزشی باعث شد هر بار عدهای از مردم از شگفتانههای پیروزی آسیب ببینند و عدهای از غافلگیریهای شکست. یعنی صحنه انتخاب کم کم ماهیت خود را از دست داد و ابزاری برای تخریب و تحقیر مردم شد. از سوی دیگر قشری شدن رقابتها و توجه خاص به جنبههای تحریککنندگی آن یک مراسم قشری را با هزینه بسیار زیاد روی دست ما گذاشت که صرف کامجویی چند فرد خاص از جناح خاص میگردد. در جریان انتخابات مردم یکی را برمیگزینند تا بر آنان آقایی کند؟! یا سهم قدرت و ثروت و شهرت آنان را تلمبار کرده اغراض حزبی و جناحی خویش را به نام مردم و به کام معدود افراد دنبال کند؟! انگار فرهنگ تحمیلی رقابت افراطی انتخاباتی بیشتر فریبی بود از سوی برخی جناحها تا با برگزاری امر مهم انتخابات به صورت مسابقات حذفی، مردم را در یک بازی بزرگ بازیچه قرار دهند. گویا در نگاه برخی جناحها مردم تأمین کننده هزینه و تماشاچی مسابقه انتخابات هستند و باید هر بار با کف و سوت و هورا منتخبان خود را به کرسیهای مدیریت و مسئولیت بنشانند.
مردم در انتخاباتهای مکرر مدعیان را آزمودند و دیدند که به محض پایان انتخابات بخش زیادی از امکانها و ارتباطات به ظاهر شفاف و نزدیک انتخاباتی به کلی از بین میرود و مسئولان نه تنها از دسترس خارج میشوند و وعدههای خود را فراموش میکنند که حتی نسبت خود با مردم را نیز از یاد میبرند و با ایستادن بر بام قدرت نگاهی از بالا به پایین به مسائل مردم دارند و حتی آشکارا آنان را به شکلهای مختلف تحقیر و توبیخ میکنند.
نوع رقابتهای شب انتخاباتی دیگر سازنده و آموزنده نبود. مردم باطن برخی از مسئولان را از لابلای گفتار آنان بیرون کشیدند و سطح نازل برخی رقابتها را دیدند و فهمیدند که این کشمکشها ارتباط زیادی با مسائل مردم ندارد. خط سیر این داستان طی دهه نود به اوج خود رسید. توهین به مردم در این دوران وضعی عجیب و آشکار پیدا کرد. مردم دانستند که برخی رقبای انتخاباتی که حتی مورد اعتماد و وفاداری مردم قرار گرفتند هیچ شأنی برای مردم قائل نیستند. مردم دیگر حتی در جریان اتفاقات و تصمیماتی که مستقیما مربوط به آنان بود قرار نمیگرفتند و دائما هزینه ندانمکاریها و غافلگیریهای برخی مسئولان را میدادند. شاید بتوان گفت که ضربات اساسی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی دولت به مردم در دوران آقای روحانی بیتکرار بود.
مردم امکان پرس و جو در مورد وعدههای صندوق را ندارند. هیچ کس پس از انتخابات دیگر توضیحی در مورد روند پیگیری وعدهها نمیدهد. مردم میبینند که صندوق یک اتفاق منفصل از زندگی آنان است. حقی برای آنان تصویب نمیکند. فقط از آنان استفاده میکند و گاه تلقی سوء استفاده میشود. مردم شوق و نیروی با هم بودگیشان را در بسیاری از صحنهها نشان میدهند؛ اما صندوق نتوانسته شأن تخصصی خود را حفظ کند و توسط عدهای مصرف شده و از کیفیت تهی گشته است. اصالت رقابت در نگاه برخی، مراقبت از صندوق را به فراموشی سپرده. مراقبت از صندوق یعنی محافظت از عهد ملی و تعهد ایمانی و اعتماد عمومی. صندوقها هر چه پرتر شد، برخی مسئولان بیشتر دچار سوء تفاهم شدند و آن را از معنی خالی کردند. مردم اجازه نمیدهند صندوق رأی پله خودبرتربینی عدهای گردد. مردم نسبت به آفریدن صندوق پاسخ میخواهند. بسیاری از مردم به خاطر انتخابی که کردهاند و دعوتی که از دیگران برای حضور و انتخاب شخص خاص داشتهاند شرمندهاند. چون هیچ دفاعی ندارند. هیچ توضیحی وجود ندارد یا با مردم در میان گذاشته نمیشود. هیچ محاسبه و مراقبهای در کار نیست. کسی که نامش از صندوق خارج میشود دیگر پشت سر خود را تا انتخابات بعدی نگاه نمیکند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
انتخابات مراقب «ما»ست بخش 3 رقابتهای انتخاباتی به خصوص پس از ۷۶ بیش از آنکه پیرامون حل مسئله شکل ب
انتخابات مراقب «ما»ست بخش 4
در موقعیتهای مختلف گزارشاتی از فساد و خطا و اشتباه و حتی خیانت، رسانهای میشود و حتی مسئولان نمیتوانند در مورد اعتبار یا بیاعتبار بودن آن سخنی بگویند و مردم را اقناع کنند. انگار صندوق حقی را برای منتخب اثبات میکند که از تمام تنگناها با سلامت و صیانت کامل عبور کند. این یعنی صندوق خراب است. کار نمیکند. برخی شاید بگویند که این روند تا حدود زیادی در دوران شهید رئیسی بهبود پیدا کرده بود؛ اما در پاسخ باید گفت همانطور که مردم برای حفظ صندوق و صیانت از اعتبار آن بارها به احزاب و جناحها و اشخاص و جریانها فرصت جبران و اصلاح رفتار دادند و عجله به خرج ندادند، در بازگشت به صندوق نیز روند منطقی و آزمودهای را طی خواهند کرد. واقعیت این است که جلب اعتماد مجدد مردم امری ناگهانی نیست. این اعتماد از دست رفته به صندوق، در صورت اصلاح رویهها به تدریج بازخواهد گشت نه به یکباره. شیوه بازیچه قرار دادن مردم در شبهای مسابقه انتخابات باید کنار گذاشته شود و تمهیدات اساسی برای احترام به رأی مردم و پاسداری از آن اندیشیده شود. رأی مردم تنها یک ورق کاغذ و یک اسم نیست که صیانت از آن محدود و منحصر به روزهای أخذ و شمارش و اعلام نتایج باشد. رأی مردم جانی دارد که جهان ایرانی را میسازد. جریانات غربگرا با رواج فرهنگ غلط اصالت رقابت در بین مردم تلاش کردند نقش آنان را به یک فعال غریزی تقلیل و تنازل دهند تا بعدها نیز زحمت پاسخگویی به آنان را نداشته باشند. آنان شأن ملت ایران را هر روز پایینتر آوردند و خواستههای مهم آنان را با طراحی فضای تحریک و تخدیر به سمت یک ادعا و دعوای ناپخته و نسنجیده سوق دادند. ملت بارها فرصت داد و شعارها و وعدهها را سنجید؛ اما نتیجه درستی ندید.
نباید از یک ملت هشیار و سرزنده انتظار داشت که به چرخه معیوب انتخابات رقابتی صرف تن در دهند. مردم انتظار دارند به تناسب رقابت کمی، ارتقاء مراقبت کیفی نیز مد نظر باشد.
صندوق همانطور که قشرهای مختلف مردم را گرد هم میآورد و به آنان نوعی نظام اجتماعی میبخشد و آگاهی آنان از مسائل مهم و پاسخهای احتمالی را بالا میبرد و چشماندازهای پیش رو را ترسیم و وضع موجود را تحلیل میکند، باید بتواند نسبت درست بین مردم، مسئله و مسئول را نیز تعریف و تصویب کند. صندوق محل یکپارچگی تمام لایههای جامعه است. دولت یک نفر نیست. دولت یک ساختار است که تمام مردم بدنه عملیاتی آن هستند. نمیتوان با حذف مردم از فرایند کارسازی و کارداری، وعدههای بزرگ را پیش برد. انتخابات نباید یه یک روز و یک ماه منحصر گردد. مردم باید در تمام روزهای سال و در تمام سالهای عمر بتوانند روند پیگیری انتخاب خویش را رصد کنند و نسبت به آن اعمال نظر کنند.
برخی از رأی مردم به عنوان نردبان قدرت استفاده میکنند و پس از بالا رفتن درها را میبندند. مردم به زندگی خود مشغول میشوند بدون اینکه بتوانند سؤال کنند و مسئولان پسماندههای قدرت را به صورت تصمیمات محفلی لقمه شده به ساختار اداری تزریق میکنند تا به خورد مردم برود. رابطهای یکسویه و انحصارطلبانه.
نتیجه ضعف صندوق و جایگزین شدن رویکردهای نه چندان مطلوب است. تحقیر و تضعیف مردم میتواند پاسخ دردناکی داشته باشد. رویههای غلط برخورد با مردم به آنان میآموزد که باید راهی دیگر برای زندگی معمولی بیابند. آنها به تدریج به جای همکاری با سیستم به نوعی زیست موازی با سیستم روی خواهند آورد و این یعنی تضعیف تدریجی سیستم و ناتوانی آن در استواری و پایداری. نیروی پیشران هر ساختاری اراده و انگیزه و هنر مردمانی است که درون آن زندگی میکنند. اگر زیست عادی مردم هیچ نسبتی با ساختار نداشته باشد، نسبت به آن بیتفاوت خواهد بود و این تبعات نامطلوبی به دنبال خواهد داشت.
مأموریت اصلی و مهم صندوق رأی، تبدیل کردن ما به «ما»ست. قرار بر این است که از این مسیر همه طبقات و اصناف و آحاد مردم به یک بازآرایی و نظم اجتماعی بهینه و روزآمد برسند و حیثیتی یکپارچه و هماهنگ و همدل پیدا کنند و از پس انتخابات منسجمتر و منظمتر و مسئلهمندتر راه پیشرفت و توسعه را ارتقاء بخشند.