هدایت شده از نر
از این دین دشمنساز!
دین در جمهوری اسلامی دین سابق نیست. ضریب سیاسی بودنِ دین صدها برابر قبل است! ضریب مسئولیتپذیری اجتماعیِ دین صدها برابر قبل است! شما وقتی یک موجودی را بردارید وجوه سیاسیاش را، وجوه مداخله اجتماعیاش را، وجوه مشارکت و مسئولیتطلبیاش را صدها برابر کنید؛ نسبت به قبل مخالفان بیشتری پیدا نمیکند؟
بدیهی است که اگر ما یک نظام واقعا اسلامی بوده باشیم؛ تظاهرات غیردینی و ضددینی در داخل و خارج کشور باید افزایش پیدا کرده باشد؛ که کرده!
این دین، دین سابق نیست؛ این دین وارد میدان شده و پای خود را عامدانه روی دُم خیلیها گذاشته! این دین بر شریانهای حیات اجتماعی، قدرت نظارت پیدا کرده. این دین تصدیگرِ اجتماعی شده! نشسته بر بلندترین جایگاه جامعه و اعلام تسلط کرده! واضح است که چنین دینی هم دوستهای بیشتر ساخته؛ هم دشمنهای خیلی بیشتر!
معلوم است که غیردیندارهای چنین جامعهای انگیزه بیشتر پیدا میکنند برای برونریزی! هم میدان وسیعی پیدا شده برای خود-دیگری کردن و هویتیابی و فرار از بیمعنایی؛ هم احساس یک رقیب قدر خیلی از آنها را بطور طبیعی به ورطه هراس موجودیتی انداخته؛ طبیعی است که نیاز دارند به تظاهرات وجودی.
معلوم است که میزان تغییر کیش و مذهب در چنین جامعهای بالا میرود! فردی که در این جامعه بودوباش داشته با تمام وجود حس کرده همهی جریانات زندگی او از رهگذر نسبت او با جریان دینی تعیین تکلیف میشود! دین، ۴۴ سال است که یک فیل بزرگ داخل اتاقِ زیستجهانِ اوست! کجای تاریخ اینقدر کلیدی بوده است دین؟!
معلوم است که روحانیت و نهادهای دینی در چنین جامعهای باید رتبه مرجعیت پایینتری نسبت به قبل از انقلاب داشته باشند! روحانیت در جمهوری اسلامی کار انجام داده؛ ایستادگی کرده؛ مرتکب گناه نابخشودنیِ کوتاهنیامدن شده! بیشمار دشمن ساخته برای خودش! هزارها اقدام اصلاحی و ارشادی انجام داده که روحانیتِ غیرمسئولِ پیش از انقلاب مطلقا انجام نداده بود. چرا توقع داشته باشیم این روحانیت محبوبتر از روحانیت پیش از انقلاب باشد؟! مگر کسی شک دارد که «مقام بیمسئولیت» محبت میآورد؟!
ما اتفاقا منتظریم اراده برای تظاهرات غیردینی و ضددینی در جامعه به بیش از نصاب فعلی برسد؛ چون یک جمهوری اسلامیِ واقعی هرگز پایش را از روی دُم فاسق و مرتد و کافر و مُضلّ برنمیدارد!
اتفاقا نقد ما به نظام این است که چرا برای مهار این ارادهها، از سازوکارهای «طرد دینی» به قوت قبل بهره نمیبرد؟
اتفاقا ما منتظر احیاء همان تدابیر هوشمندانهٔ طرد هستیم که دشمنان خدا را برای همیشه از این مملکت فراری داد.
اتفاقا ما میگوییم «تکفیر» تا ابد یک شدنیِ دینی است؛ «تفسیق» تا ابد یک ممکنِ دینی است؛ «ارتداد» تا ابد یک واقعیت دینی است؛ و ما میگوییم مُضلّ را تا ابد میشود با سرِ بالا «تضلیل» کرد!
اتفاقا ما خواهان احیاء قاطعیت دینی هستیم؛ چون شک نداریم از بیحجابی و همجنسبازی و شرب خمر و فحشاء گرفته تا دزدی از بیتالمال و نفوذ جریانی و نفوذ شبکهای و مکاسب محرمه و تربیتهای انحرافی؛ کافی است چوب قاطعیت دینی بلند شود و صداوسیما از خواب برخیزد و بلندشدنِ این چوب الهی را خبری کند؛ تا غالب این «موانع رشد» بدون حتی نیاز به برخورد عینی برگردند به همان سوراخهای نموری که در دهه اول زیستگاهشان بود!
علامه شهید مرتضی مطهری رضوانالله فرمودند:
در اجرای قانون الهی رأفت و مهرتان به مجرم گل نکند؛ زیرا اسلام همانگونه که نسبت به افراد علاقه میورزد به اجتماع نیز علاقمند است. بزرگترین گناه گناهی است که در نظر انسان کوچک آید و بیاهمیت تلقی گردد. امیر المؤمنین میفرماید: أشد الذنوب ما استهان به صاحبه (نهج البلاغه ، حکمت ۳۴۰) سختترین گناهان گناهی است که گناهکار آنرا آسان و ناچیز پندارد. شیوع گناه تنها چیزی است که عظمت گناه را از دیدهها میبرد و آن را در نظر فرد ناچیز جلوه میدهد. و لذا اسلام میگوید هنگامی که گناهی انجام گرفت و این گناه در خفاء کامل نبود و افرادی بر آن آگاهی یافتند باید گناهکار مورد سیاست قرار گیرد یا حد بخورد و یا تعزیر شود. در فقه اسلامی به طور کلی گفتهاند ترک هر واجب و انجام هر حرامی اگر حد برای آن تعیین نشده تعزیر دارد. "تعزیر" کیفر کمتر از مقدار "حد" است که بر طبق نظریه حاکم تعیین میگردد. در اثر گناه یک فرد و اشاعه آن، اجتماع یک قدم به گناه نزدیک شد و این از بزرگترین خطرات است برای آن. پس باید گناهکار را به مقتضای اهمیت گناهش کیفر داد تا باز اجتماع به راه بر گردد و عظمت گناه از دیدهها بیرون نرود. بنابر این خودِ کیفر و نقمت، مهری است که نسبت به اجتماع مبذول میگردد. / جاذبه و دافعه علی؛ ص۲۷
و هو القاهر
۱۲ مرداد ۱۴۰۲
✍ محمدحسین امینی
🔎 #دین_سیاسی #قاطعیت_راهبردی #طرد_دینی #خادم_نامحبوب
🕯کانال نشاط رهایی
https://eitaa.com/neshaterahaei