✅✅خلاصه سخنانِ دكتر محسن رناني در نشست «نقش نهادهای مدنی در آینده توسعه ایران»:
✅ نهادهای مدنی محصول جامعه مدرن هستند. در جوامع مدرن و توسعه یافته، اقتدار جامعه بالاست و اقتدار حكومت پایین است.
✅ وقتی رضایت نباشد، رفاه نیز معنایش را از دست میدهد.
✅ رضایت با تقویت سرمایههای فرهنگی، سرمایههای اجتماعی و سرمایههای نمادین، تولید میشود.
✅ هویت نهاد مدنی وابسته به پروانه و مجوز نیست، بلكه هویت آن وابسته به ارتباطات است.
✅ به دلیل رانتهای ناشی از پول نفت، نهادهای مدنی فرایند بلوغ خود را طی نمیکنند. به عبارت ديگر، رانتهایی كه از سوی حكومتها به سمت نهادهای مدنی میآید، اين نهادها را در همان سطح متوقف میكند؛ به گونهای كه دیگر این نهادها نیازی به بلوغ نمیبینند.
✅ اكنون در فضای مجازی انبوهی از اطلاعات در دست است اما اقتداری وجود ندارد.
✅ باید اقتدار جامعه مدنی افزایش یابد و برای اقتدار، قدرت وجود داشته باشد.
✅ مشكل جوانان ما رفاه نیست، مشكلشان در كشور رضایت است و برای همین مهاجرت میكنند.
✅ وقتی میتوانیم یک جامعه آزاد دموكرات و با ثبات داشته باشیم كه اقتدار جامعه مدنی افزایش یابد و برای اینكه اقتدار آن افزایش یابد، نهادهای جدیدی كه در دل نهاد مدنی بهوجود آمدند، قدرت را تبدیل به اقتدار میكند.
✅ در حال حاضر فضای مجازی مستعد شكلگیری نهادهای مدنی مجازی است. یعنی آدمها در مكان خاصی دور یكدیگر جمع نمیشوند و سقفی یا شركتی وجود ندارد اما نهادهای مدنی هستند كه میتوانند گفتوگو كنند و حركتی راه بیندازند.
✅ اگر نهادهای مدنی سازماندهی پیدا کنند که هدفها را اولویتبندی کنند و منابع را تخصیص عقلانی دهند، در فعالیتهای خود استمرار ایجاد کنند، تقسیم کار کنند و بر فعالیت اعضا نظارت کنند، قطعاً به مرحله بلوغ مي رسند.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅✅جوابیه حجت الاسلام زادهوش در مورد طرح کشور_قم
1عنایت داشتم که این یادداشت صرفا با نام شخصی و حقیقی خودم باشد ولی بعدا متوجه شدم مدیر محترم کانال " نامه های حوزوی" که این یادداشت را بازنشر دادند عنوان حقوقی و مسئولیت بنده را نیز اضافه کرده اند. ( البته اطمینان دارم که ایشان خواسته اند مطلب بیشتر دیده شود.) همین کانال بلافاصله بعد از انتشار نوشته بنده ، دو نقد غیر مقبول را منتشر کرد وعلیرغم تاکید و اصراری که بنده و دیگران کردیم از درج و نشر مطالبی که در توضیح و دفاع بود خودداری کرد.
2- همانگونه که در اصل یادداشت بطور شفاف و روشن آمده ، سخن و پیشنهاد نویسنده ناظر بر استقلال شهر مقدس قم و یا حوزه علمیه به معنای عام و گسترده نبوده تا کسانی سراسیمه سخن از تجزیه و غیره بزنند. (و البته بنده نیز تا اندازه ای به فهم مخاطبین اکتفا کردم که گویا در باره بعضی از آنها اشتباه کرده ام. ) سخن حقیر از ارتقاء نهاد مدیریتی و نهادهای مرکزی و اقماری حوزه علمیه در تراز بین المللی بود تا آنجا که بتواند با صدای بلندتر و حضور پررنگ تری صلای دین و ولایت را به گوش مخاطبان جهانی خود برساند . چرا که از یکسو حوزه علیمه صانها الله عن الحوادث با همه ظرفیت ها و توانمندیهای علمی ومعنوی و مدعای سراسر حقیقت خود هنوز درون گراست و با اینکه در تعریف ماموریت خویش عرصه های جهانی را مدنظر دارد ولی عملا عزم خود را برای ورود کامل و نقش آفرینی در این عرصه جزم نکرده است و از سویی نیز انفعال و ضعف نمایندگی های سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی در سایر کشورها بگونه ای است که نه تنها به صدور انقلاب و تبلیغ معارف اسلام ناب محمدی ص اهتمامی ندارند بلکه گاهی سد راه نیز می شوند.
3- برای تقریب به ذهن مثالی به واتیکان زدم و چون مخاطب اصلی بنده فضلای محترم بودند آنها میدانستند که " التشبیه یقرب من جهه و یبعد من جهات" تشبیه انسان را از یک جهت به واقعیت نزدیک و از جهاتی دور میکند. برخی تا آنجا پیش رفتند که طول و عرض و مساحت این شهرک تشریفاتی را هم اندازه گرفتند. بنده سفرهای متعدد به واتیکان و ملاقات ها و گفتگوهای مهمی با مقامات ارشد کلیسایی ومطالعات و شرکت در مراسم مختلف انها ( در کشورهایی مانند ایتالیا –فرانسه –آلمان – فیلیپین – امریکا و برزیل ) داشته ام و هرگز خاک پاک فیضیه را با مجسمه های زرین کلیسای سن پیترو و کتاب ولایت فقیه امام راحل قدس سره را با محرفات مزامیر و زعامت ابراهیم گونه رهبر حکیم و فرزانه انقلاب روحی له الفداء و نفسی له الوقاء را با پاپ های ویترینی مقایسه نمیکنم تا کسانی خوف از واتیکانیزه شدن قم و سکولاریزه شده روحانیت شیعه داشته باشند.
4- البته یادداشت بنده صرفا طرح یک ایده و پیشنهادی کلی بوده و برخی از عزیزان انتظار داشتند که بمثابه طرحی تفصیلی و همه جانبه ، کلیات و جزئیات و راهبردها و ... در آن ذکر شود و البته امیدوارم بعد از دوران گذار و فهم دقیق از اصل ایده ، کسانی به تدوین طرح و اقدام واجرای آن اهتمام نمایند.
5- در اینجا به یک اشتباهی که حقیر مرتکب شدم اعتراف میکنم و آن اینکه پیام رسانان خارجی همچون تلگرام که زمام و افسار آن همچون سگی هار در دستان بیگانگان باشد و فضای کثیف و آلوده آن جولانگاه لوده گان و نامحرمان باشد جای مناسبی برای طرح حرفهای حسابی و و مذاکرات عالمانه نیست.
6- در پایان ضمن تشکر مجدد از همه خیراندیشان و صاحب نظران ارجمندی که اظهار لطف فرمودند تشکر میکنم . از روحانیون عزیزی که بخاطر طرح این موضوع و طنزپردازیهای زشت و زیبا و طعن های پیرامونی آزرده خاطر شدند اعتذار می جویم و قدم و قلم مجاهدان گمنامی را که از حوزه های علمیه به خاور و باخترهجرت کرده اند و بمقتضای کریمه ی: انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی. در کمال اخلاص و نهایت عسرت به نشر و تبلیغ معارف الهیه می پردازند بوسه میزنم.
امیدوارم تحقق کامل این وعده ی حتمی را در همین زمان شاهد باشیم که فرمودند: " .... دانش دین از شهر قم می جوشد و به سایر شهرها میرسد تا آنجا که مستضعفی در دین باقی نمی ماند . اهل قم جانشینان حضرت حجت (سلام الله علیه هستند) و این اتفاق زمانی است که ظهور قائم ما نزدیک است. "
کسانی که مایل به مشارکت در تحقق این وعده الهی و تبلیغ جهانی دین هستند میتوانند نهادهای دینی همچون " جامعه المرتضی ع" را یاری دهند.
والسلام / احمد زادهوش سوم شعبان المعظم1439
https://eitaa.com/daghdagheha
🖊یادداشت های طلبگی/مرتضی بخشنده
✅گفت: سبب اینکه اکثر طلاب به اجتهاد نمی رسند، همت ضعیف آنهاست.
❎گفتم: ضعف اراده یکی از علت های ناکامی در اجتهاد است، اما تأثیر طولانی بودن مسیر اجتهاد بیشتر از ضعف اراده نباشد، کمتر نیست.
✅گفت: پس چطور اکثر مجتهدینِ بنام، در سنین جوانی این ملکه را کسب کردند؟ مگر نه این است که همین کتابها را خواندند و به مراتب بالای علمی رسیدند؟
❎گفتم: اولا مجتهدین بنامی که می گویی، چند درصد از جمعیت کل طالبان علم هستند؟ اگر یک نظام علمی، سالم و پویا باشد، باید در اکثر قریب به اتفاق موارد نتیجه بخش باشد. نه اینکه مجبور شویم برای استدلال به سلامت آن نظام علمی، به موارد انگشت شماری که با تکیه بر استعداد و تلاشهای خاص خود به نتائجی دست یافته اند، تکیه کنیم.
ثانیا: واقعیت خارجی هم این است که ایشان طبق این برنامه آموزشی فرسایشی حرکت نکردند. آنها تنها ملزم به فهم قواعد و رعایت آنها بودند نه فهم و توضیح عبارت هایی رمز گونه. امروزه مانع بزرگ، مباحث زائد و عبارت های پیچیده و خسته کننده است که نفس علم آموزان را می گیرد. مباحث زائد، دیوارهای بتونی بین طلاب و فهم دین هستند که همه، تازه بعد از عبور از آن متوجه بی ثمری آن می شوند. اصول فقه که شالوده ی فهم دین است، در یک جلد خلاصه ختم می شد، اما امروز در ده ها جلد آن را تعلیم می دهند. طبق روند حاضر اجتهاد دری نایاب است اما اگر متون اصلاح شوند و زوائد حذف گردند، هم نا امیدی طلاب رفع می شود و هم بر شمار عالمان دینی اضافه می شود.
🔸حقیقت این است که ما این قدر از قافله جهانی عقب افتاده ایم که دیگر مجالی برای قدم زدن در کویر بی انتهای علوم بی فائده نداریم! اگر بدویم هم معلوم نیست به این زودیها این قافله را درک کنیم. منتهی نمی توان هم سنگ های سُربی حمل کرد و هم قصد دویدن داشت!
https://eitaa.com/daghdagheha
✅يکى از تکان دهنده ترين جملات فرهنگ بشرى!
حضرت علی (ع) در یک دعایی که مربوط به احوال آدمی است و اینکه روح میتواند چه استعلاهایی پیدا کند، دعایی دارند که من آن را همیشه در قنوت میخوانم: اللهم اجعل نفسی اول کریمه تنتزعها من کرائمی(خطبه۲۱۵): خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد، که از من میگیری؛ نکند قبل از این که جانم را میگیری، انصافم گرفته شده باشد، شرفم، عدالتم، راستگویی و ادب و دیگر مکرمت های اخلاقی ام گرفته شده باشد و تفالهای شده باشم که تو جانم را میگیری. خدایا از میان چیزهای شریف، اولین چیزی را که میگیری، جانم باشد و وقتی میمیریم شرفم، صداقتم، عدالتم، شفقت و عشق ورزی به انسانها در من سر جایش باشد. تواضعم، انسان دوستیام سر جایش باشد. نه اینکه تا جانم به لبم برسد و بمیرم ؛عدالتم، انصافم و مروت و جوانمردی و صداقت و تواضعم را از دست داده باشم.
این یکی از تکان دهندهترین جملاتی است که در فرهنگ بشری گفته شده است. یعنی کریمههای وجود من زیاد است اما جان من اولین کریمهای باشد که از من میگیری. این جمله، شبیه به جمله حضرت عیسی است که میفرمایند نمی ارزد جهان را بگیری و در مقابلش روح خودت را بفروشی، ولو جهان را در مقابل روحت به تو بدهند.
مصطفی_ملکیان
https://eitaa.com/daghdagheha
✅قربانی کیست؟
در ماجرای گشت ارشاد و برخورد خشن با دختران جوان، بیشتر توجهات به میزان خشونت در شیوۀ مأموران است؛ اما نکتۀ دیگری هم وجود دارد و آن مظلومیت مأموران گشت ارشاد است. در این گونه حادثههای دلخراش، ضارب به اندازۀ مضروب، قربانی است. با او نیز باید همذاتپنداری کرد. باید دید چه تصوری از دین و اخلاق و مأموریت و حجاب و جامعه و انسان در ذهن او شکل گرفته است که او را وادار به چنین رفتارهایی میکند. سالها است که نخبگان جامعه میکوشند که این تصورات ایدئولوژیک را اصلاح کنند. پارهای از اندیشهها و آموزشها نتیجهای جز خشونت ندارند. خشونتستیزان نخست باید در اصلاح آن اندیشهها بکوشند؛ اندیشههایی که در هر سری لانه کنند، همین رفتارها و صحنهها را میآفرینند. آن زن خشمگین که مشت بر سر و روی دختر جوان میکوبد، هزار بار مظلومتر از زنی است که آن مشتها را دریافت میکند؛ چون اسیر فهمی از دین و اخلاق و نهی از منکر و ارزشها شده است که او را مسخ کرده است. او میتوانست کارمندی کوشا و شریف در بیمارستان یا بانک یا هر جایی دیگر باشد. آنچه او را به این قربانگاه کشانده است، دردی کاذب است که در دل او رخنه کرده است. حتی اگر واقعیت درباره او، غیر از این باشد، بهتر است که ما داستان را این گونه ببینیم تا بتوانیم به راهحلهای بنیادین و پایدار برسیم.
رضابابایى۹۷/۱/۳١
https://eitaa.com/daghdagheha
✅علوم انساني غربي ضداسلامي است؛
چراکه با آزادي و حقوق بشر سروکار دارند
✔ آيت الله مصباحیزدی در دیدار با فرماندهان نیروی انتظامی:
⬅️ نيروي انتظامي حافظ ارزشها و امنيت ديني جامعه است؛ اين نگاه به امنيت، وظيفه نيروي انتظامي را سنگينتر ميکند، چرا که نيروي انتظامي وظيفه تأمين امنيت ديني مردم را نيز برعهده ميگيرد.
⬅️ در نظام اسلامي بالاترين امنيت، امنيت ديني است، بر اساس بينش اسلامي امنيت ديني بالاتر و مهمتر از امنيت جاني و مالي است، و بدين معناست که مسلمانان بدانند ميتوانند در جامعه به راحتي به دين خود عمل کنند و ارزشهاي ديني را در آن اجرا نمايند. براي افراد متدين در جامعه اسلامي، نبود امنيت ديني سختتر از نبود امنيت جاني، مالي و ناموسي است؛ چرا که دين براي متدين بيش از جان و مال و ناموساش ارزش دارد.
⬅️ دادن مسئوليت به کساني که کمتر با مباني امام و انقلاب آشنا هستند و از طرفي در دانشگاههايي پرورش يافتهاند که دروس آن ترجمه کتابهاي غربي با همان بار فرهنگي غرب است، باعث شده تا نسبت به اجراي احکام اسلامي باور عميقي وجود نداشته باشد.
⬅️ علوم انساني غربي نه تنها غيراسلامي، بلکه ضداسلامي هستند و نميتوان از کساني که از اين دانشگاهها فارغالتحصيل ميشوند انتظار داشت تا مواردي مانند امر به معروف و نهي از منکر را از عمق دل باور داشته باشند، چرا که سروکار آنها همواره با واژههايي مانند آزادي و حقوق بشر است و در نتيجه، امر به معروف را مخالف با آزادي ميپندارند.
⬅️به بهانه تأمين امنيت نميتوان به مردم توهین يا به حقوق و ناموس آنان تعرض کرد... مسؤولان انتظامي بايد بسيار توجه داشته باشند، چرا که گاهي اشتباه و تخلف از سوي يک فرد باعث زير سؤال رفتن تمام مجموعه ميشود.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅انتظار کاملا بی حجاب یا باحجاب شدن جامعه غیرممکن است
🖋مسعود کوثری/جامعه شناس
🔹جمهوری اسلامی با دو راهی حجاب مواجه است که مسئله ای حل ناشدنی است. بنابراین انتظار کاملا بی حجاب یا باحجاب شدن جامعه غیرممکن است. ضمن این که دین نیز جزو هویت جمهوری اسلامی است. حجاب یک پدیده فرهنگی و فقهی است، اما تا کجا فرهنگی و تا کجا فقهی محسوب می شود؟ از نظر من بخش عمده حجاب را بخش فرهنگی آن تشکیل می دهد. حدود حجاب در فقه مشخص است اما از نظر فرهنگی چادر حجاب است یا مانتو؟ مانتوی دکمه دار یا مانتوی بدون دکمه؟
🔸در بخش حزب الله نشین لبنان، دختران جوان با سر پوشیده اما بلوز و شلوار تردد می کنند. این جامعه است که باید تصمیم بگیرد کدام پوشش را می پسندد و از کدام احساس گناه می کند؟ حجاب یک مسئله فرهنگی و راه حل آن نیز فرهنگی است.
🔹جامعه ما در مسئله حجاب در وضعیتی پاندول مانند به سمت باحجاب و بی حجاب می رود و این دو قطبی شدن برای جامعه خطرناک است؛ زیرا عده ای در مقابل عده ای دیگر قرار می گیرند. در این شرایط گفته می شود خانمی که مانتویی است به اسلام و خون شهدا توجهی ندارد، در حالی که این حرف ها باعث می شود فرد از همان اعتقادی هم که دارد، زده شود.
🔸در جامعه مدرن بدن اهمیت زیادی پیدا کرده است و میل به بدن آرایی و جراحی های زیبایی، الان در جامعه ما حتی از جوامع غربی هم نرخ بالاتری دارد. اما برای مدل سازی در جامعه چه اقدامی انجام داده ایم؟ در مجلس کمیسیون پوشش تشکیل شده، در دانشگاه الزهرا دانشجویان پوشش طراحی کردند، بازی های رایانه ای که تولید کردیم پوشش اسلامی داشتند اما در تمام مدل های طراحی شده، یک مدل باربی با قد بلند و کمر باریک غربی وجود دارد که لباس اسلامی پوشیده است!
🔹حدود ۴۰ سال است که جامعه شناسان، جامعه را به داشتن وفاق هنجاری تشویق می کنند. وفاق هنجاری حجاب بدین معناست که همه از درون خود حجاب را پذیرفته و آن را رعایت کنند. سوال اینجاست که آیا در کشور ما وفاق هنجاری وجود دارد؟ این وفاق در اوایل انقلاب حدود۸۰ به ۲۰ بود اما امروزه به ۵۰/۵۰ رسیده است. وفاق هنجاری یک آرمان است و هیج گاه به شکل ۱۰۰ درصد به دست نمی آید اما می شود برای رسیدن به آن تلاش کرد.
هیچ کس نمی تواند مسئله حجاب را از بیرون برای ما حل کند. باید به کمک جمهوری اسلامی و مردم به یک وفاق برسیم، در غیر این صورت درگیری ها هم چنان ادامه پیدا می کنند.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅نگاهی به نظریه تشکیل کشور قم
✍مهدی مسائلی
🔹در قرنهای اخیر جامعه شیعه اقتباسهای فراوانی از فرهنگ دینی مسیحت داشته است، آخرین مورد آن نیز پیشنهاد تشکیل کشور قم به تقلید از کشور واتیکان است که یکی از فضلاء آن را مطرح کرده است.
مثلاً مشابه تفسیرهای عرفانی درباره شهادت امام حسین (ع)، درباره حضرت مسیح نیز وجود دارد، بسیاری از روشهای عزاداری که در سالیان اخیر رواج یافته، نیز اقتباسی از عزاداری مسیحیان است. حتی انتخاب تعبیر "روحانی" برای علمای شیعه نیز شبیه کارکردی است که مسیحیان از علمای خویش انتظار دارند. رواج تعابیری همچون آیت الله العظمی، آیت الله، حجتالاسلام والمسلمین، حجتالاسلام و... برای نشان دادن جایگاه مقامیِ علمای شیعه نیز بسیار شبیه درجهبندی سازمان کلیسا است.
اما به نظرم دنبالهروی حوزه علمیه از کلیسای کاتولیک در تشکیل کشور واتیکان به نوعی پذیرش جدایی دین از سیاست است. به این معنا که نهاد حوزه سیاستهای مذهبی را در عرصه محدودی همچون قم به اجرا گذارد و کاری به جاهای دیگر نداشته باشد. البته شاید فرد محترمی که این نظر را داده، چنین معنایی را در نظر نداشته باشد، ولی با تشکیل کشور قم به مرور چنین اتفاقی رقم خواهد خورد.
افزون بر این تشکیل چنین کشوری علمای شیعه را به سمت تشخُص و فاصله گرفتن هرچه بیشتر از مردم سوق میدهد و سری و مقدس شدن بیشتر نهاد حوزه و متولیان آن را در پی خواهد داشت امری که مشابه آن را در کلیسای کاتولیک پررنگ میبینیم.
از همه اینها که بگذریم پیش فرض تشکیل کشور قم قبول رهبری یک فرد برای این کشور است ولی در حوزه علمیه قم تقابلهای فکری، سیاسی و مقامی آنقدر زیاد هست که حتی تشکیل شورای رهبری قم را نیز غیرممکن میسازد.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅کسب و کار مرگ
گزارش اکونومیست از کاهش تدفین سنتی و ارزش صنعت کفن و دفن
❇️هر دقیقه بیش از 100 نفر میمیرند. بیشتر این مرگها نه تنها غم و غصه برای برخی میآورند، بلکه برای برخی دیگر سودآور نیز هستند. مرگ 2.7 میلیون نفر در ایالات متحده موجب ارزش 16 میلیارد دلاری این صنعت در سال 2017 شد که بیش از 19 هزار خانه تدفین و بیش از 120 هزار کارمند را در برمیگرفت. در فرانسه، ارزش این بخش 2.5 میلیارد یورو، معادل 3.1 میلیارد دلار برآورد میشود و در آلمان نیز ارزش آن در سال 2014 به 1.5 میلیارد یورو میرسید و 27 هزار نفر را مشغول به کار کرده بود که یک ششمشان مسوول کفن و دفن هستند. برآورد میشود در بریتانیا این صنعت حدود 2 میلیارد پوند معادل با 2.8 میلیارد دلار ارزش داشته و بیش از 20 هزار نفر را مشغول به کار کرده باشد که یک پنجمشان مسوول کفن و دفن هستند.
در کشورهای مذهبی، به خاک سپردن هنوز هنجار محسوب میشود: ایرلندیها 82 درصد و ایتالیاییها 77 درصد از مردگان خود را دفن میکنند. اما بیش از نیمی از آمریکاییها سوزانده میشوند که در سال 1960 کمتر از 4 درصد بود و انتظار میرود تا سال 2035 به 79 درصد افزایش پیدا کند. در ژاپن، جایی که این عمل به عنوان خالص کننده برای زندگی بعد محسوب میشود، این کار تقریبا همگانی است. سوزاندن، مستقیم یا غیرمستقیم، تنها رقیب خاکسپاری سنتی نیست. مطالعهای در سال 2015 نشان داد که بیش از 60 درصد از آمریکاییها در دهه 40 سالگی و بیشتر، خاکسپاری «سبز» را در نظر دارند که هیچ زباله زیستی قابل تجزیهای در این روش وجود ندارد. 5 سال قبل این نسبت تنها حدود 40 درصد بود.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅درس خارج حوزه، آموزش یا پژوهش؟! / هادی چیت ساز
◀️امروز جریان درس خارج بر عکس است. بیشتر فعالیت را استاد انجام می دهد تا شاگرد!
◀️تشریح اهداف درس و موضوع، ضروری ترین نکته قبل از شروع هر درسی است، چرا که یادآوری آن بر میوه های باغ علم می افزاید و بسیاری از خارها را که ناخود آگاه به وجود می آیند، ریشه کن می کند. این هدف است که روش تدریس را تعیین می کند نه ذائقه استاد و دانش پژوه. نقشه کمیت و کیفیت دانش نیز، بر اساس همین مساله ترسیم می شود.
◀️رسیدن به قله اجتهاد مرهون یادگیری آموزش های سطح یک و دو، و به کارگیری آنها در درس خارج است. وارد شدن به درس خارج مانند اولین شیرجه ی یک شناگر بعد از آموزشهای تئوری است که به غرض عملی کردن تمام آنهاست. هدف درس خارج، آشنایی بیشتر و عمیق تر با منابع روایی و استظهار از آنها همراه با نظر به اقوال علماست. نیز آشنایی با روشهای اجتهاد، سبک علماء در نقل حدیث و انتخاب بهترین روش و حرکت طبق آن در برداشت از متون. البته یک طلبه آزاداندیش در روش هم می تواند صاحب نظر باشد و جور دیگری فکر کند و چه بسا ارزش مسیر او بر تمام مسیرهای قبلی بچربد.
◀️طبیعتاً درسی که در پی این اهداف شروع می شود، بیشتر از آنکه وابسته به آموزش باشد، با پژوهش انس دارد. پژوهش پایه اصلی درس خارج است و آموزش فرع آن. نیز استاد بیشتر از آنکه کوشش کند، یک ناظر است بر کوشش دانش پژوهان؛ باید به موقع تذکر دهد و جلوی خطاها را بگیرد. آموزش نکاتی که فقط در حین کار بر روی آیات و روایات تذکر داده می شود.
◀️امروز جریان درس خارج بر عکس است. بیشتر فعالیت را استاد انجام می دهد تا شاگرد. بررسی تمام اقوال و روایات بر عهده اوست و شاگردان تقریر می نویسند. این در حالی است که شاگردان باید با این منابع آشنا شوند. استاد باید بر اشکال و جواب های طلبه نظارت کند نه اینکه خود اشکال کند و نظریه پردازی.
◀️لازمه ی این برنامه این است که حوزه بیش از پیش به خود بیاید و فکری به حال اوضاع درس خارج ها کند. آن را مدیریت و وضع رشد و نکس آن را ارزیابی کند تا برای آینده و ظرفیت های حوزه برنامه ریزی داشته باشد. این استدلال دیگر خریدار ندارد که هر طلبه ای می تواند در فضای آزاد رشد و انتخاب کند و ما از محدودیت برای طلاب جلوگیری می کنیم. این به اصطلاح محدودیت، بیشتر از آنکه مضر باشد، در صورت اعمال صحیح و منطقی، سعادت عموم را رقم خوهد زد.(کانال فقاهت)
https://eitaa.com/daghdagheha
✅نقد شیوه نقد مهدی مسائلی در باب نظریه کشوری بنام قم
🖋مهدیار نیایش فر/ دانشجو
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ
أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ (11و12بقره)
صَدَقَ اللهُ العَلِيُّ العَظيم
◀️ارتباط عمیق بین کشور قم ومسیحیت
◀️درسال های اخیر درجامعه ما برخی عمامه بر(یا نه بر)سرهااقتباس های جالبی از اتفاقات اطراف خود دارند
ایشان قائلند براین موضوع که میتوان از مطلب کوتاهی مانند مسئله کشور قم تقلید شیعه را ازمسیحیت ثابت کرد!؟
جالب است بدانیم که آنها خود در لباس روحانیت شیعه به تضعیف آن میپردازند.
آنها میپندارند بسیاری از عزاداری های شیعیان اشتباه وتقلیدی است و مراجع وعلمای بزرگ این مذهب در خواب غفلت به سر میربرند.
ایشان شیعه را به تقلید از مسیحیت محکوم میکنند تا آنکه بتوانند نقدی برمطلبی داشته باشند با این استدلال که مثلا«ما آیت الله رو از کاردینال اونا کش رفتیم ویا حجت الاسلام والمسلمین رو از اسقفشون».
آنها مسئله جدایی دین از سیاست وگیر دادن به مسئله عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین المظلوم سلام الله علیه را باچنان ظرافتی کنار هم میچینند که انسان به راستی به یاد خطبه امیرمومنان سلام الله علیه درباره آمیزش حق به باطل وبالعکس میافتد«..يؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فيمزجان...»(خطبه 50نهج البلاغه)
خلاصه اینکه عمامه به سرهیشان خود را روحانی نمی دانند وبرای عمامه هایشان تقدسی قائل نیستند،آنها نمیدانندکه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند«أكرِموا العلَماءَ فانّهم ورثةُ الانبیاءِ فَمَن أكرَمَهُم فَقد أكرَمَ اللهَ و رسولَهُ »(نهج الفصاحه،ح 450) لذا از دایره علما خارجند ودر این یک مورد حق دارند.
پیشنهاد من برای اینگونه افراد با چنین مهارتهایی ایجاد دوره ها وکلاس های آموزشی تحت عنوان «چطور یه چیزو به چیز دیگه ربط بدیم حتی اگر ربطی نداشته باشه؟!»هست که یقینا طرفدارانشون بسیار مسرور خواهند شد.
العاقبة للمتقين
والسلام
https://eitaa.com/daghdagheha
✅واکنش آیتاللهالعظمی مکارم در مورد کشور شدن قم؛
🔳 قم واتیکان نیست
◀️ در دوران طاغوت زمانی که بحثهای انقلابی اوج گرفت از سوی دولت به حوزه علمیه پیشنهاد شد که #قم به عنوان کشور مستقل مانند #واتیکان در اختیار علما و مراجع گذاشته شود و آن را به رسمیت بشناسند تا برای خود مجلس قانونگذاری داشته باشد و با پول مستقل نماینده به تمام کشورهای جهان بفرستد؛ هدف آنها این بود که #مرجعیت و حوزه را به کلی منزوی کنند بنابراین این پیشنهاد به شدت از سوی علما رد شد.
◀️اگر مردم قم میخواستند به تهران، اصفهان و مشهد بروند باید گذرنامه دریافت میکردند و مردم قم نمیتوانستند از آب، برق و گاز سراسری استفاده کنند زیرا یک کشور بیگانه هستند بنابراین پیشنهاد خطرناکی بود.
◀️ متأسفانه زمزمه این سخن از سوی برخی افراد شنیده شده است هرگز حمل بر سوء نیت نمیکنیم، بلکه تنها آن را ناآگاهی میدانیم، ولی در #فضایمجازی به آن دامن زدند، اميدواريم قم به عنوان مركز اسلامي و شيعي هميشه آبرومند براي تمام جهان اسلام بماند نه يك كشور مستقل مانند واتيكان.
◀️ اگر چنین مسئلهای صورت میگرفت به این مفهوم بود که علما و مراجع حق ندارند درباره ایران نظری بدهند زیرا دخالت یک کشور #بیگانه در امور داخلی ایران است.
◀️از دیگر نتایج میتوان اشاره کرد که آنها نمیتوانند از افراد حوزه علمیه کسی را به مجلس بفرستند یا علمای قم در مجلس خبرگان و شورای نگهبان #دخالت کنند؛ زیرا یک کشور دیگر دارند. ائمه جمعه و مسئولان سیاسی، عقیدتی، قضات و اساتید دانشگاه هیچکدام نمیتوانستند از حوزه علمیه قم انتخاب شوند، زیرا از کشور ایران نبودند و کشور مستقلی برای خود بودند.
◀️بر خلاف اینگونه سخنان میگوییم مرجعیت به تمام جهان اسلام و شیعه تعلق دارد و میتواند مصالح، منافع و خطرات آنها را گوشزد کند.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅مدیر حوزههای علمیه و رئیس جامعةالمصطفی:
✔️ مطالعات دینی در حوزه فرهنگ، کمبود جدی دارد/فقها باید به فقه فرهنگی بیشتر توجه کنند
🔸 آیت الله اعرافی در همایش بینالمللی «جریانشناسی فرهنگی در عرصه بینالملل»:
◀️برای فرهنگ تعاریف متعددی بیان شده است؛ ولی آنچه مدنظر من است، این تعریف از فرهنگ است: «فرهنگ منظومهای است مرکب از بینشها، باورها، گرایشها، آداب، آیینها و هنرها، در یک مجموعه انسانی مشترک و تقریباً ثابت که مختص انسان است».
◀️فرهنگ با ملاکهای مختلفی همچون دین، مذهب، زبان و سطح دانش قابل ترسیم است و همین موجب تنوع و تداخل فرهنگهای بشری میشود و طبقهبندی فرهنگی شکل میگیرد؛ لذا ملاک مطلقی برای ترسیم فرهنگ موجود نیست؛ از همین رو فرهنگ مطلق نیز غیرممکن است و انسانها میتوانند همزمان درفرهنگهای مختلفی زیست و تنفس کنند.
◀️فرهنگ را میتوان به دودسته طولی و عرضی تقسیم کرد. مثلاً در تقسیم طولی با ملاک دینی میتوان فرهنگ شیعی را ذیل فرهنگ اسلامی و فرهنگ اسلامی را ذیل ادیان توحیدی بستهبندی کرد.
◀️فرهنگ میتواند ثابت یا متغیر باشد؛ لذا در فرهنگ، ثبات مطلق و یا ناپایداری مطلق وجود ندارد. از همین رو فرهنگ، مسألهای است که نیاز به مهندسی دارد و ارزشیابی فرهنگی ذیل مهندسی فرهنگی میتواند قرار بگیرد.
◀️در مورد نگاه اسلام به فرهنگ و فرهنگشناسی باید گفت که مطالعات دینی در حوزه فرهنگ، کمبود جدی دارد؛ از همین رو در فقه نیازمند فرهنگشناسی هستیم و فقها باید به فقه فرهنگی بیشتر توجه کنند و یکی از ابواب فقه را به فرهنگ و فقه فرهنگی اختصاص دهند.
https://eitaa.com/daghdagheha
◀️در طرح تحول، تعداد رشتههای جامعةالمصطفی به چهارصد رشته رسیده است و شخصاً علاقمند به پرداخت به حوزههای فقه، فلسفه و کلام فرهنگی بودم و باید توجه بیشتری به معماری رشته مطالعات فرهنگی در جامعةالمصطفی میشد. گرچه جامعةالمصطفی در رشتهسازی، در جهان اسلام بین مراکز فرهنگی واقعاً پیشرو است؛ ولی باز هم معتقدم خلأ زیادی در ایجاد رشتههایی همچون فقه و اصول با رویکرد فرهنگشناسی هستیم.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅اصل بقاء زندگی اجتماعی
🖊مهراب صادقنیا
◀️دوست عزیز و اندیشمندم، جناب محسن حساممظاهری، در یادداشتی از دغدغهی خود مبنی بر "اصل بقاء جامعه" نوشتند. (mohsennesammazaheri@) یادداشتی مطابق انتظار، خوب و از سرِ فرهیختگی. برای آنکه موافقتم را با ایشان نشان دهم، این دغدغه را به گونهای دیگر و یا از سویهای دیگر اینگونه مطرح میکنم:" اصل بقاء زندگی اجتماعی".
◀️فرق نمیکند به چه گروهی از جامعه تعلّق داشته باشیم، یا اساساً به گروهی تعلّق داشته باشیم یا نداشته باشیم؛ تهدید زندگی اجتماعی را باید جدّی و پرمخاطره بدانیم. اگر افراد یک جامعه به قواعد زیست اجتماعی پایبند نباشند، هیچ نوع مسئولیت اجتماعیای را نمیپذیرند. از امور سادهای چون پرتاب نکردن ظروف یکبار مصرف وسط خیابان و طبیعت گرفته تا مقابله با تهدیدهایی چون بیآبی و خشکسالی.
◀️زندگی اجتماعی انسان همواره با احساس تعّهد (Commitment) و درگیری (Involvment) همراه است. مُرادم از درگیری، درگیر شدن در امور اجتماعی و پرهیز از بیتفاوتی است. اگر این دو عنصر از شهروندان هر جامعهای گرفته شود، زندگی اجتماعی تهدید میشود. تعیین نقش مناسب برای افراد بدون پیوند و دلبستگی بیمعناست، نمیتوان از کسانی که به هر دلیل، کِششی به جامعهی خود ندارند، و یا پیوندشان با جامعه محترم شمرده نمیشود، انتظار داشت که نسبت به جامعه و زندگی اجتماعی وفادار و همدل باشند.
◀️بازی "ما و شما"، " خودی و غیرخودی" و انکار سلیقهها و اندیشهها و تلاش برای حذف آنها نتیجهای جز کاهش عمیق دلبستگی اجتماعی و تهدید "اصل بقاء زندگی اجتماعی" ندارد. بهتر است بهجای نگرانی برای منافع حزبی و گروهی نگران تهدیدی باشیم که اگر محقق شود، به دست گرفتن قدرت برای هیچ فکر و اندیشه و هیچ جریان سیاسیای معنایی نخواهد داشت.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅چراغ جادویی که غول زایید
واکنشی به طرح #کشور_قم
🖊عبدالزهرا شاهرودی
◀️نام «جامعة المرتضی» را من هم مثل بسیاری از شما همین چند روز پیش شنیدم. به سبب حساسیت تولید شده ، تحقیق کردم و یافتم که این نهاد حوزوی به دست یک خیّر اصفهانی تأسیس شده و هم او بودجه سالانه اش را می پردازد و وظیفه آن هم تربیت مبلغ های مناسب برای اعزام به خارج از کشور است. درس ها بعضاً به زبان های خارجی مختلف تدریس می شود و طلاب در آنجا از مسایل مختلف نیز آگاه می شوند. البته مؤسس اصفهانی دار المرتضى ، از قواعد نانوشته هم باخبر بوده و ارتباط این نهاد را با ارکان حوزه تعریف کرده و از مجموعه های رسمی حوزه نمایندگانی را همراه دارد.
هنوز از نتایج این مؤسسه ی تبلیغی خبری ندارم ولی در همین سطح هم ، به نظرم این نگاه دارای ارزش است و باید از آن استقبال نمود.
◀️اما داستان از آنجا شروع می شود که رییس این مجموعه به ناگاه ایده ای را مطرح می کند که نه تنها با استقبال مواجه نمی شود بلکه موجب وهن حوزه و حوزویان می شود:«واتیکان شیعی»
حقیقت امر آن است که این گونه اشتباهات در میان حوزویان مسبوق به سابقه است. و اتفاقاً زمینه ی این گونه اظهارات نه تنها جمود و تحجر نیست بلکه علت آنها « شناخت درد مزمن » است. در حوزه، بسیاری از روحانیون که سال های میانی عمر خود را می گذرانند ، به خوبی دریافته اند که ساختار موجود حوزه جوابگوی جامعه امروز نیست. این گروه در مقابل گروهی دیگر که بر سنت گرایی محض و محافظه کارانه اصرار دارند ، قرار می گیرند.
به طور کلی می توان گفت اکثریت جوانان و میانسالان حوزوی به این باور رسیده اند که نظم رایج حوزه در ارتباط گیری با جامعه ایران و جهان به کارآمدی سابق نیست. اما در این میان برخی جدایی هر چه بیشتر از حکومت را راه حل می دانند و برخی به راه های دیگر نظر دارند. در میان گروه اول ، بسیاری از افراد ،در حوزه ی مسائل فرهنگی بسته تر از حکومتی ها هستند. این گروه امروزه بیش از هر چه به موضوعات ولایت اهل بیت سلام الله علیهم توجه دارند.
در میان گروه دوم که نهاد حوزه را با حکومت همراه می خواهند، برخی استقلال حوزه را خواستارند و آن را به حال جمهوری اسلامی مفیدتر می دانند و برخی به دخالت هر چه بیشتر حکومت در حوزه خوش بین و شاید قائل هستند.
حال قصه ی ما از آن جا شروع می شود که برخی از حوزویان در این میان با دنیا آشنا می شوند. از طرفی می فهمند که این نظم فعلی کارآمد نیست. از طرفی شناختی از جهان دارند و با اتکا به آن می خواهند طرحی نو در اندازند که هم حوزه را نجات دهند و هم جامعه ی جهانی را از مزایای علم و اخلاق حوزویان محروم نکنند. در این جاست که مشکل رخ می نماید. مشکلی که از سه علت ریشه می گیرد؛« شناخت ناقص، تسرّع در اظهار نظر و سرعت فضای مجازی»
باور کنید نوع ارتباط روحانیت با امور مختلف به خصوص وقتی با مسئولیت همراه می شود ، نوعی «توهمِ دانستن همه چیز» به ایشان می دهد. سالها پیش یکی از بزرگان که سایه اش مستدام باد، به شاگردانش می گفت "شما اگر غوامض رسائل و مکاسب را نمی توانید بفهمید،بروید مشکلات کلام جدید را حل کنید". باور کنید گوینده این سخن از صداقت کامل برخوردار بود. اما مشکل اینجاست که بسیاری از حوزویان می پندارند وقتی مسایل سخت فقه و اصول را می فهمند پس به راحتی بقیه مسایل را هم فهم می کنند. آدمی با چنین اعتماد به نفسی ، به راحتی توهم می یابد که همه چیز را می شناسد و برای مشکلات ، می تواند راه حل بیابد.
آن گاه تسرع در ابراز نظر هم اگر باشد، نتیجه همین می شود. در اصطلاحات فقهی نکته ای مطرح است که می گوید فقیه نباید در افتاء تسرع داشته باشد. یعنی نباید هر چه را یافت به سرعت ابراز کند. حقیقت آن است که امروزه باید همه ی ما و نه فقط حوزویان ، قبل از طرح سخن اندکی بیشتر آن را مزمزه کنیم. در دنیایی که فضای مجازی ، به سرعت هر سخنی را به گوش همه می رساند و هر کاربری بی رحمانه آن را نقد می کند و هزاران چشم و گوش آماده اند تا آن را به سخره بگیرند، باید در بیان راهکارها تسرع نورزید.
گاه این چراغ جادو ، غول می زاید
https://eitaa.com/daghdagheha
✅ایدهی تأسیس #پلیس_مذهبی در ایران
🖊محسن حسام مظاهری
◀️پیشتر در یادداشت «نیروی انتظامی: برزخ پلیس عرفی و پلیس شرعی» به موضوع بلاتکلیفی و ابهام در جایگاه و وظایف قانونی نیروی انتظامی پرداخته بودم:
حواشی روزهای اخیر پیرامون انتشار فیلمی از برخورد خشن مأموران #گشت_ارشاد، بهانهای شد برای طرح مجدد ایدهای که در آن یادداشت نوشتم. ایدهای که البته با رویکرد عملگرایانه و ناظر به حل مسأله در شرایط موجود طرح میشود؛ نه آنکه فینفسه ایدهای آرمانی و مطلوب باشد.
◀️در نقد و آسیبشناسی طرح مبارزه با بدحجابی یا همان «گشت ارشاد»، یک منظر مغفولمانده توجه به آسیبی است که این طرح بر اعتبار نهاد حافظ نظم و امنیت، و اعتماد عمومی جامعه به او زده است. گشت ارشاد چهار قربانی اصلی داشته است:
اول: زنانی که به هر دلیل حجاب را انتخاب نکردهاند؛
دوم: زنانی که براساس باور دینی (و نه سیاسی و حکومتی) حجاب را اختیار کردهاند؛
سوم: اسلام که این خشونتورزی و تحمیل ایدئولوژیک به نام او اعمال میشود؛
و چهارم خود نیروی انتظامی که مجری این طرح بوده است.
◀️هر جامعهای لاجرم نیازمند نیروی قهریهی قانونی است که مجری قانون و نظم و حافظ امنیت و ثبات باشد. درگیرساختن نیروی انتظامی به تکالیفی مازاد و مغایر با منطق وجودی پلیس، آسیب بزرگ و جبرانناپذیری بر این نیرو وارد میکند. خصوصا تکالیف مذهبی و ایدئولوژیک که در راستای تامین منافع حکومت و طبقه حاکم و نافی حقوق دیگر طبقات جامعه است.
◀️بهنظر میرسد اگر هیچ دلیل دیگری برای حذف گشت ارشاد وجود نداشته باشد، همین تنش فرسایندهای که اجرای این طرح در سالهای اخیر بین مجریان (پلیس) و قربانیان (زنان) ایجاد کرده، برای توقف آن کافی است. هم پلیس و هم جامعه به اعتمادی متقابل نیازمندند. تنشآفرینی در این رابطه و تخریب سرمایهی اجتماعی پلیس، هردو را از حمایت طرفینی محروم میسازد و این برای مواقعی که جامعه نیازمند نیروی قهریه است یا بالعکس نیروی قهریه نیازمند حمایت مردمی است، زیانبار و فاجعهآفرین است.
◀️بااین اوصاف اگر مجموعهی حاکمیت کماکان بر استمرار سیاست غلط خود در موضوع حجاب اجباری و ادامه طرح شکستخورده و هزینهزای گشت ارشاد پافشاری دارد و نمیخواهد به نقد منتقدان مشفق و دلسوز وقعی نهد، پس لااقل بهتر است به جای تخریب نیروی انتظامی، «کمیتههای انقلاب اسلامی» (بهعنوان پلیس ایدئولوژیک) را احیا سازد یا یک نیروی «#پلیس_مذهبی» ـ مشابه آنچه در برخی کشورهای اسلامی نظیر عربستان و مالزی وجود دارد ـ تأسیس کند و پیگیری پروژههای قهری ایدئولوژیک و مذهبی خود را به او بسپارد.
◀️فایدهی چنین اقدامی این است که لااقل هم شانهی نیروی انتظامی از این تکالیف اضافی و فوق برنامه خالی خواهد شد و میتواند به وظایف اصلیاش بپردازد، و هم اجرای سیاستهای مذهبی حکومت دینی به اعتبار و جایگاه اصل نهاد جمهوری کمتر خللی وارد میسازد.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅ آیت الله میرباقری: ما حتماً طرفدار #طب_اسلامی هستیم!
⬅️دشمن در مقیاس جامعه جهانی طراحی یک مدل زندگی می کند که ذیل آن بیماری ها، بهداشت، سلامت جسمی و روانی شکل خاصی پیدا می کنند و مفهومشان عوض می شود.
⬅️ اگر شما بیایید در موضوعات خُرد با آن ها درگیر شوید؛ هیچ وقت به جایی نخواهید رسید.
اگر با مسأله بهداشت و طب اسلامی برخورد سطحی و ساده، کنید شکست می خورید.
در آن مقیاس (در سطح کلان) باید برای #طب_اسلامی برنامه ریزی کنید.
ما حتما طرفدار طب اسلامی هستیم، طرفدار بهداشت اسلامی هستیم، ولی در آن مقیاس باید با آن مواجهه کرد.
⬅️در تولید طب اسلامی و الگوی بهداشت اسلامی؛ متناسب با فضای زندگی ما باید یک طرح جدی و متقن و مقنن و مستندِ تجربه پذیر داشته باشیم.
⬅️اگر بخواهیم بهداشت اسلامی را پیاده کنید، باید غرب را در نگاه مردم تحقیر نمایید.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅آیت الله صافی گلپایگانی در دیدار کنعانی رئیس جدید دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در مصر:
⬅️از دیرباز بخصوص زمان فاطمیون تاکنون، مردم مصر به اهل بیت علیهم السلام علاقه زیادی داشته و دارند. وجود مراکز مهمّ علمی و دینی و مراقد مقدّسه در آن کشور، در ارتباط بین ایران اسلامی و مصر تأثیر فراوانی داشته است.
⬅️کتابهای زیادی را، عالمان دینی و اساتید الازهر درباره معارف بلند و نورانی اهل بیت علیهم السلام تألیف نمودهاند که قابل استفاده برای اندیشمندان مسلمان میباشد.
⬅️متأسفانه ارتباط بین کشور مصر و ایران، در سطح بسیار پایینی قرار دارد که به نفع عالم اسلام نیست. جمهوری اسلامی باید با تمام کشورهای اسلامی بخصوص مصر با حفظ منافع و عزّت خود، تعامل داشته باشد و مردم بتوانند به راحتی به آنجا سفرکنند و دانشمندان و علمای ما هم باید با مراکز علمی آنجا همیشه در ارتباط باشند.
⬅️اینجانب تأکید میکنم که حتماً باید تمام دربهای بسته، باز و موانع موجود برطرف گردد و دو کشور بزرگ اسلامی ایران و مصر با حفظ منافع متقابل با هم در ارتباط باشند.
⬅️امیدوارم مشکلات بوجود آمده را با تدبیر و درایت کامل برطرف کنید و هر چه زودتر شاهد بازگشائی سفارتها در دو کشور بزرگ اسلامی باشیم ان شاء الله.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅انتخابات در نشست اساتید و مدیریت کهنسالان بر نهادهای رسمی و غیر رسمی و صنفی حوزه قم
⬅️ امروز، متن زیر از طرف «نشست دورهای اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم» به صورت پیامک برای اساتید سطح عالی قم، ارسال شد?:
استاد گرامی، با سلام. نتیجه آراء انتخابات هیئت مشورتی در مورد اعضای شورای برنامه ریزی نشست دوره ای اساتید به ترتیب آراء عبارتند از اساتید معظم آقایان: 1. سیدمحمدجواد علوی بروجردی 2. علی نظری منفرد 3. سیدمحمد یثربی کاشانی 4. محمد عندلیب همدانی 5. مهدی هادوی تهرانی 6. علی محمدی خراسانی 7. ابوالقاسم علیدوست 8. محمد محمدی قائینی 9. محمد باقری شاهرودی 10. سیدمحمد ابن الرضا 11. هاشم نیازی
⬅️یعنی یک هیئت مشورتی وجود دارد که اعضای آن، از میان خود، ۱۱ نفر را به عنوان شورای برنامهریزی برای اساتید حوزه علمیه قم، انتخاب کردند. این هیئت مشورتی عبارتند از اساتیدی که حداقل ۲۵ سال تدریس که ۱۵ سال از آن، تدریس در سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم باشد، داشته باشند. لذا سایر اساتید، نه حق کاندیدا شدن دارند، و نه حق رأی دادن.
⬅️اگر یک فرد با سن متوسط ۲۵ سالگی به استادی حوزه علمیه قم برسد، و ۲۵ سال نیز تدریس کند، حداقل ۵۰ ساله است. یعنی حداقل سن اکثر واجدین شرایط رأی، ۵۰ سال است و با فرض اینکه حداکثر آن، حدود ۸۰ سال باشد، میانگین سنی افرادی که پیگیر برنامهریزی برای حوزه به عنوان یک تشکل غیر رسمی و صنفی هستند، به طور متوسط ۶۵ سال است. (سن اعضای نهاد رسمی تصمیمگیری حوزه، یعنی شورای عالی حوزه هم در همین حدود است)
⬅️حال معنی و ریشه فرمایش اولین نفر لیست فوق، که فرمودهاند خیلی تلاش کردند که دروس سطح یک نیز در حوزه علمیه قم مانند دروس سطوح عالی، آزاد شود، مشخص میشود.
⬅️ارزش انتخاب آزادانه استاد که تنها مؤلفه مثبت باقی مانده در نظام دروس آزاد است، در جای خود محفوظ است. اما آیا این نظام درسی، پر از نقایص و ایراداتی نیست که خود آقایان دائم از آنها شکایت میکنند؟
- آیا اکثریت طلاب، به طور منظم در دروس شرکت می کنند؟
- آیا پیشمطالعه، مباحثه، و تحقیق و پژوهش بعد از درس، که از سنن سابق دروس آزاد بودند، اکنون نیز رونق دارند یا اینکه اکثریت آقایان، در همین زمینهها از طلاب گله دارند؟
- آیا اساتید محترم، مانند سابق نسبت به اخلاق، تربیت، زیطلبگی، امور خانوادگی، مسائل و مشکلات مالی و... شاگردان خود در دروس آزاد، التفات، حمایت، و نظارت دارند؟ یا اینکه اکثر (و نه همه آنان) روزانه چندین درس و مشغولیت دیگر دارند و برای امور خانوادگی خود هم فرصت کافی ندارند؟ اگر اکثریت آنان، فرصت ندارند (که ندارند) و اگر از عهده تربیت همین مقدار طلاب دروس آزاد نیز بر نمیآیند ( که نمیآیند) ، چطور میخواهند دروس آزاد را توسعه دهند؟
⬅️غیر از مشکلات در گزینش ابتدایی طلاب و مشکلات مالی، بسیاری از دشواریهای فعلی حوزه، ناشی از بی_برنامگی و بی_انگیزگی طلاب در دروس آزاد است و این ضعف، به حدی شدید و تأسفبار بوده که برخی از مراجع و علمای بزرگ حوزه، برای جبران آن و تربیت طلاب طبق سنن و رسوم صحیح و ریشهدار حوزه، به تأسیس مؤسسات، مراکز و مدارس فقه و اصول سطوح عالی، روی آوردند. (بگذریم که اکثریت این مؤسسات نیز با جذب بهترین اساتید و طلاب به خود و تهی کردن متن حوزه از این قشر، دروس آزاد را بیشتر از کیفیت انداخته و در مقابل با برنامههایی متمرکز بر فقه و اصول و با بیتوجهی به بسیاری از علوم حوزوی مورد نیاز زمان ما، موجوداتی آزمایشگاهی پرورش دادهاند و آسیبهای بسیاری برای حوزه و جامعه در بر داشتند که فرصت بررسی و آسیبشناسی آن، نیست)
⬅️علاوه بر این، برای موفقیت در دروس آزاد که همانند اقیانوسی بزرگ، دارای مزایای فراوان و در عین حال، خطرات بزرگ است، و برای نیافتادن در دام حیرت، رخوت و سستی، انحراف و دیگر مشکلات این اقیانوس، آشنایی با حوزه و جریانات آن، وظایف طلبه و بسیاری از امور دیگر، ضروری اند، و اینها کجا و طلبهای که تازه به حوزه وارد شده کجا؟ آیا آقایان اساتید کهنسال و با تجربه، این را تشخیص نمیدهند؟ و یا به دلایلی به آن اعتراف نمیکنند؟
⬅️فرمایشات اینچنینی، با میانگین سنی آقایان (۶۵ سال که در حدود سن بازنشستگی است)، و با نجوشیدن و میدان ندادن به طلاب، فضلا، اساتید و محققین جوان حوزه، بیربط نیست.
⬅️صحبت بر سر دروس آزاد نیست. بررسی این پیشنهاد آقایان، صرفا برای نشان دادن نوع تفکر آنان و بهمثابه مشتی بود نمونه خروار. آیا وقت آن نرسیده، که بجای تصمیمگیری کهنسالان، به جوانان هم اهمیت و میدان داده شود؟ و آیا نبایست بجای تعصب به هرآنچه در زمانهای قبل بوده، به اصلاح و تحول در حوزه بیاندیشیم؟
✍️ یکی از اساتید حوزه قم
https://eitaa.com/daghdagheha
✅اطلاعیه مرکز مدیریت حوزههای علمیه در خصوص خروج از تلگرام و استفاده از پیامرسانهای داخلی
⬅️مرکز مدیریت حوزههای علمیه خروج خود را از پیامرسانهائی مانند تلگرام اعلام و به همه نهادها و مراکز حوزوی و حوزویان، عموم مردم عزیز و تمامی نهادها و سازمانهای حاکمیتی و خصوصی و عمومی توصیه و تاکید مینماید تا به منظور تحقق این راهبرد در یک اقدام عملی و فراگیر به پیامرسانهای داخلی مهاجرت نموده و از ظرفیتهای داخلی استفاده نمایند.(خبرگزاریحوزه )
https://eitaa.com/daghdagheha
✅انحلال "نشست دورهای اساتید"؛ پروژهٔ جامعه مدرسین
👈 خبری که هنوز جامعه مدرسین تایید یا تکذیب نکرده
1⃣ مفیدالدین حسینیآملی، یکی از اعضای "نشست دورهای اساتید حوزه علمیه قم" از کلید خوردن پروژه انحلال نشست از سوی جامعه مدرسین در جلسه اخیر این تشکل پرده برداشت و به صراحت گفت: "با مذاکرات مکرر فهمیدیم که آقایانِ جامعه مدرسین بنا دارند که این نشست را منحل کنند... [در جریان مذاکرات فیمابین اساسنامهای نوشتند که سه بند داشت:] اول این که کسی که می خواهد در مجمع عمومی اساتید عضو شود، باید مورد تایید جامعه محترم مدرسین باشد، دوم اینکه هر تصمیمی در این مجموعه باید به تایید جامعه مدرسین برسد و سوم این که جامعه مدرسین بر اساس اعتقادات و راهکارها و ضوابطی که دارد، هر زمان صلاح دید، میتواند مجمع عمومی اساتید را منحل کند؛ ما به هیچ وجه زیر بار این سه اصل نرفتیم..."
2⃣ "نشست دورهای اساتید حوزه علمیه قم" تشکلی حوزوی است که آنچنان پایش را فراتر از حوزه نمیگذارد. رابطه خود را تنها با مرجعیت کلاسیک شیعه تعریف کرده و حلقهای است گرد آیتین صافیگلپایگانی-وحید خراسانی.
از روزهای ابتدایی سازماندهی، فریاد نزدند و نجواگرانه دغدغههای کلاسیک فقاهت و حوزه شیعی را تکرار کردند؛ استقلال حوزه و آزادی نظام آموزشی آن، دو آرمانِ مشترک فعالان آن بود و هست اما هژمونیِ کلاسیک آنان در قم و گستردگی اساتید عضو، جریان حاکم حوزه را دلواپس کرد که چه میخواهند و چه میگویند و در آتیه چه خواهند شد؛ این جریان با محوریت "جامعه مدرسین" این دلواپسی را داشت و دارد و این دو آرمان را بهگونه دیگر تحلیل میکنند. البته برخی فعالان نشست دورهای اساتید، عضویت همزمان در دو تشکل را برگزیدهاند؛ چراکه جامعه مدرسین را سیاسی و نشست دورهای اساتید را صنفی قلمداد کردهاند. این رویکرد و تقسیم وظایف میتوانست سردی روابط را کاهش دهد و زندگی حوزوی هر دو را بدون چالش میسر کند اما جامعه مدرسین آنچنان که در کارویژه خود تصویر کرده است، هر دو وظیفه را از آن خود میبیند؛ هم حمایت از کاندیداهای انتخاباتی و هم تعیین مدیر و شورای عالی حوزه علمیه، هم بیانیهنویسی سیاسی و هم تدوین باید و نبایدهای حوزوی؛ چراکه هم خود را سیاستمدار میدانند و هم استاد حوزه علمیه. البته تا اینجا نیز مشکلی نبود؛ چراکه نشست دورهای اساتید ساحت خود را در مدیریت حوزه هم ندیده و فقط در بدنه جامعه حوزوی حضور داشته و دارد. ولی این نگاه نیز باب میل جامعه مدرسین نبود که -به ادعای یکی از اعضای نشست دورهای اساتید- کمر به انحلال نشست دورهای اساتید بست و میسر هم نشد و فعلا آتش منازعه فیمابین گاهی برافروخته و گاهی نیمهخاموش میشود.(به نقل از كانال فريد مدرسى)
https://eitaa.com/daghdagheha
✅شکافی بین روزگار نوین با حوزه علميه و فقه ایجاد شده است
✔️حجتالاسلام والمسلمین حمید شهریاری، رییس مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه؛
⬅️روحانیت باید علاوه بر آموزش فقه سنتی، موضوعات نوین را نیز در سبک زندگی جدید شناسایی کرده و برای آن راه حل مناسبی ارائه دهد.
⬅️در عصر کنونی مرجع فقاهت دائماً رو به ضعف است و مردم حس میکنند که دیگر به فقها نیازی ندارند.
⬅️فقیهی که اجتهاد نداشته باشد نمیتواند مسائل جدید را حل کند، چرا که پاسخگویی به مسائل مستحدثه نیازمند روش و متد فقاهتی است. (شبكه اجتهاد).
https://eitaa.com/daghdagheha
✅دکتر مرتضی آیتالله جوادی آملی:
در واکنش به صحبتهای اخیر پدر:
◀️ما اگر بندگان خدا را به حال خودشان واگذار کنیم و تحمیلاتی را از جایگاه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر آنها نداشته باشیم، آنها بهصورت طبیعی احکام الهی را میپذیرند و اجرا میکنند.
◀️متأسفانه برای مردم شرایطی ایجادشده که وضع روشنی را برای اینکه مردم چگونه وظائف و تکالیف الهی خودشان را انجام بدهند، ایجاد نکرده است و در مقابل آن تکالیف، واکنش نشان میدهند.
◀️مثلاً مسئلهی حجاب و مسئلهی موسیقی و امثالذلک، آنگونه که حدود الهی هست را بیان کردهاند؟ چون خیلی از مردم در اینگونه مسائل با مراجعی روبهرو میشوند که احکام مختلفی را بیان میکنند. حالا اگر یک فقیهی نظری دارد که نسبت به نظر سایر فقها، مضیّق تر و تندوتیز تر است، دلیل بر این نیست که اعلان رسمیکند که اگر کسی این نظر فقهی را قبول نکرد از دین خارجشده است یا خداینکرده محارب است.
◀️مردم ببینند که ما در رفتار و گفتار، صداقت نداریم و یکچیزی میگوییم و چیز دیگری عمل میکنیم مثلاینکه از عدالت و برابری سخن میگوییم ولی در مقام عمل، چیز دیگری را شاهد هستیم، اینیک واکنشی است در مقابل این حرکات نه اینکه کسی در مقابل احکام الهی بخواهد مقابله کند.
◀️نقل از شبکه اجتهاد. گفتگوی کامل http://yon.ir/9eIKs
https://eitaa.com/daghdagheha
✅تجدد آمرانه و اسلام آمرانه در ایران معاصر
🔈سیدعلی میرموسوی عضو هیات علمی دانشگاه مفید قم
#نشست «دین در حوزه عمومی»
🔹ایران در قرن چهاردهم دو گفتمان متضاد را تجربه کرده است که با وجود تعارض محتوایی، در ویژگی آمرانه یا اقتدار گرایانه بودن اشتراک داشته اند؛ یعنی به شکل از بالا به پایین و اجبارآمیز اهداف خود را دنبال می کرده اند. این دو گفتمان عبارتند از تجدد آمرانه و اسلام آمرانه. اولی پس از مشروطیت و با به بن بست رسیدن مشروطیت رخ داد و دومی پس ازانقلاب اسلامی و در حاشیه رفتن نیروهای مدرن و دموکراتیک پدیدار شد. این دو گفتمان به شکل ایدئولوژیک و با پشتیبانی نیروی نظامی دو هدف متفاوت را دنبال می کردند؛ تجدد و اسلام.
🔸سه دیدگاه اصلی
◀️الف. نفی حضور دین در حوزه عمومی: این دیدگاه ریشه در روشنگری و مدرنیته قرن 18 دارد و جاده دین و حوزه عمومی را به نفع سکولاریسم یک طرفه می کند. روشنگری در جریان مصادره اموال کلیسا و تاسیس نهادهای عرفی، ایده جایگزینی عقلانیت به جای دین را طرح و آن را به حوزه خصوصی محدود کرد. بر این اساس در حوزه عمومی تنها ادعاها و استدلال های مبتنی بر عقل امکان طرح دارند.
◀️ب. حضور آمرانه دین در حوزه عمومی: این دیدگاه در جریان بازگشت و احیای دین در پرتو اسلام سیاسی و در واکنش به سکولاریسم و تجدد آمرانه مطرح شد و در برابر جاده دین و حوزه عمومی را به سود اسلام گرایی یک طرفه کرد. از این دیدگاه، بر مرجعیت انحصاری دین در همه حوزه های زندگی اعم از خصوصی و عمومی تاکید و از برقراری حکومت دینی دفاع می شود. در حکومت دینی شریعت به عنوان منبع اصلی قانون قلمداد و اجرای اجباری شریعت مورد تاکید قرار می گیرد.
◀️ج. حضور غیر اقتدار آمیز و مدنی دین در حوزه عمومی: این سومین دیدگاه در ارتباط با این موضوع است که پسا سکولاریسم و پسا اسلام گرایی در آن به هم می رسند و جاده دین و حوزه عمومی را دو طرفه می کند. در حالی که پسا سکولاریسم با حذف و طرد دین از حوزه عمومی مخالف است، پسا اسلام گرایی حضور آمرانه دین در حوزه عمومی را مورد انتقاد قرار می دهد. پست سکولارها از یک سو حذف دین از حوزه عمومی را نه ممکن می دانند و نه مطلوب و نقش های مثبت دین در حوزه عمومی را مورد تاکید قرار می دهند.
❎نقد حضور آمرانه دین در حوزه عمومی: حضور آمرانه و اقتدار آمیز دین را از دو زاویه درون دینی و برون دینی می توان مورد نقد قرار داد. از بعد نخست مبانی اجرای اجباری شریعت در کلام و در فقه مورد بررسی قرار می گیرد. در این جا به اجمال می توان گفت بر پایه بحثی که در کلام در چارچوب قاعده لطف تکلیف شده است، اجرای اجباری شریعت در عرصه عمومی جز در جایی که به نظم عمومی و رعایت حق الناس بر می گردد، دلیلی استوار ندارد. در فقه نیز هرچند هرگونه تخلف از احکام شرعی گناه و فسق قلمداد می شود، ولی هر نوع تخلفی مجازات ندارد.
🔲نتایج و پیامدهای حضور اسلام آمرانه :
▪️1. گسترش قدرت دولت و از بین بردن حوزه عمومی: تجربه ایران در قرن اخیر نشان می دهد که حوزه عمومی در چنگ قدرت دولت گرفتار شده و دولت مداری و گسترش حوزه و قلمرو دولت که دولت همه چیز را تحت سیطره خود قرار داده وجه غالب سیاست در ایران معاصر بوده است. حضور آمرانه دین در حوزه عمومی به تداوم این وضعیت کمک می کند.
▪️2. الزام و اجبار در حوزه عمومی تنها در اموری ممکن است که خیر همگانی بودن آن را بتوان نشان داد. به عنوان نمونه قوانین راهنمایی و رانندگی را می توان مثال زد که به دلیل روشن بودن نسبت آن با خیر همگانی اجبار و الزام در آن با مخالفت روبرو نمی شود. در حالیکه برخی از احکام شریعت و فقه به دلیل ابهام در ارتباط رعایت آن ها با خیر همگانی مورد مخالفت قرار می گیرند.
▪️3. پیامدهای منفی آن برای دین: حضور آمرانه دین در حوزه عمومی ارزش های دینی را مبتذل و بی اعتبار می کند. افزون بر این که این شیوه از حضور دین کاربرد ابزاری دین در توجیه قدرت و فساد را نیز در پی دارد. این نوع حضور دین شکل گیری دستگاه های تفتیش عقاید را در پی دارد که با آزادی در تعارض آشکار قرار دارد. در نهایت مقایسه هزینه بالای حضور آمرانه دین در حوزه عمومی و عدم تاثیرآن در عمل نشان می دهد که چنین اقدامی از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست.
▪️4. پیامدهای منفی آن برای حوزه عمومی: حضور آمرانه دین فضای آزاد برای بحث و گفتگو را از بین می برد و گسترش خشونت و نفی رواداری را در پی دارد.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅«مرجعتراشی»؛ آن روی سکه «تعرض به مراجع»
🖊علی اکبر رشاد
◀️مرجعتراشی» تصنعی و تعیینی و مرجعیت «خودخوانده» یا «حزبساخته» یا «اجانبپرورد»، بازیچه قراردادن این شان مهم مقدس است.
◀️هر کسی به خود اجازه میدهد بی آنکه از حداقل صلاحیت برخوردار باشد، در قبال نظرات علمی و فتاوای مراجع اظهار نظر کند!
◀️شکستن رکن مرجعیت در حکم شکستن انقلاب و نظام و حرام شرعی است.
◀️کار فقیه و مجتهد مقابله با انحرافات است، فقیه برای صیانت از مشروعیت معاش مردم و تامین سلامت معاد مردم وظیفه دارد.
https://eitaa.com/daghdagheha