eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
443 دنبال‌کننده
151 عکس
47 ویدیو
25 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین....
مشاهده در ایتا
دانلود
💠«حج سیاسی» یا «حج سیاست‌زده»؟ 🖊احمد نجمی 🔸بیانات روز گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان برگزاری حج و تاکید ایشان بر سیاسی بودن این فریضه مورد توجه بسیاری قرار گرفت. چراکه اخیرا از برخی مراجع عظام تقلید نقل شده بود که« نباید حج را سیاسی کرد». متاسفانه برخی رسانه‌ها در شبکه‌های اجتماعی نیز بدون دقت نظر، این دو دیدگاه را در تعارض و تقابل هم ارزیابی کردند! 🔸با نگاهی دقیق به مبانی رهبر معظم انقلاب در خصوص تکلیف سیاسی در اسلام ضرورت بینش، دانش و داشتن تحلیل سیاسی امری ضروری است. برای نمونه ایشان همواره بر سیاسی بودن فضای حوزه و دانشگاه به معنای داشتن فهم و بینش سیاسی تاکید کرده‌اند اما به همان میزان نسبت به «سیاست‌زدگی» حوزه یا دانشگاه هشدار داده‌اند. 🔸در بحث حج نیز سیاست دو معنا و جایگاه دارد. هویت سیاسی حج به معنای یک فریضه‌ای که هدف اصلی آن بیدار کردن مسلمانان در قبال ترفندهای دشمنان و ایجاد اتحاد و همدلی در یک کنگره سالانه، کاملا مورد اتفاق همه‌ی مراجع و بزرگواران است. اما آنچه که اخیرا برخی از مراجع تقلید بویژه حضرت آیت‌الله جوادی آملی هشدار دادند جلوگیری از «سیاست‌زدگی» در فریضه حج است. چرا که عربستان و برخی از کشورها تلاش می‌کنند حج را تحت تاثیر روابط سیاسی فی‌مابین قرار دهند. 🔸 عدم صدور ویزای حج به حجاج یمن، سوریه و قطر نمونه بارز آن است. بیان دقیق آیت‌الله جوادی آملی به خوبی این اصل را تبیین کرده‌است:« باید موضوع حج را از مسائل سیاسی بین دو کشور جدا کنید، چون ما باید هر سال به مکه برویم . بنابراین اگر کسی رفت و سفارت عربستان را آتش زد ما آن را تقبیح می‌کنیم، زیرا هر چیزی راهی دارد. حج باید برگزار شود و نباید مسائل سیاسی را در آن دخالت داد، زیرا حج از جایگاه دینی برخوردار است و تعطیل‌بردار نیست و امیدواریم که امسال حج را به خوبی اقامه کنید» 🔸جالب اینجاست که آیت‌الله جوادی آملی در همین دیدار به تبیین هویت سیاسی حج پرداخته و به تفاوت برگزاری حج بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و پیش از آن اشاره کرد و یادآور شدند:«تفاوت این دو حج در این است که ما می‌خواهیم پیام انقلاب و خون شهدا را به جهانیان منتقل کنیم و این رسالت بزرگی است که بر دوش ما نهاده شده و باید از آن به خوبی بهره بگیریم.کعبه، حج و عمره با سخنرانی‌های امام راحل شناخته شد و این انقلاب اسلامی بود که توانست حج را تفسیر کند» 🔸نگاهی به تاریخ گذشته نیز به خوبی نشان می‌دهد سیره امام خمینی و رهبر معظم انقلاب نیز تفکیک امر حج از بحران‌های سیاسی بین ایران و عربستان و منطقه است. پس از فاجعه خونین حج سال 66 که امام راحل فرمودند:« اگر از صدام بگذريم، اگر مسأله قدس را فراموش کنيم، اگر از جنايت هاي امريکا بگذريم از ال سعود نخواهيم گذشت...» در سال 67 ایشان دستور پیگیری مجدد اعزام حجاج را صادر کردند که با کارشکنی عربستان محقق نشد. 🔸بعد از حادثه‌ی غم‌بار منا نیز همواره رهبر معظم انقلاب بر مقصر بودن کشور عربستان و ضرورت احقاق حق ایران تاکید کردند و از مسئولان حج خواستند از جهت حقوقی و رسانه‌ای در سطح بین‌المللی نسبت به ظلم عربستان روشنگری شود، اما با درایت ایشان تنها پس از یک سال مجدد برگزاری حج محقق شد. 🔸این دو نمونه نشان می‌دهد هویت سیاسی حج کاملا متفاوت از سیاسی شدن حج است.آنچه که رهبر معظم انقلاب و مراجع تقلید تاکید کرده‌اند نه تنها در تعارض با یکدیگر نیست بلکه دقیقا مکمل همدیگر است. تعجب اینجاست که چرا برخی رسانه‌ها بدون تامل و بررسی سابقه تاریخی و حتی مطالعه کامل فرمایشات آیت‌الله جوادی آملی و سایر مراجع تقلید تنها به تیترهای ژورنالیستی اکتفا کردند. ♦️خلاصه کلام آنکه حج عبادتی با هویت کاملا سیاسی است و در عین حال نباید دچار سیاست‌زدگی شود. @mobahesat @daghdagheha
💠فقه و مسئله‌ای به نام آتانازی... ♦️چند وقتی بود یکی از بستگان مُسن ما سکته کرده و او را در بستر نگهداری می‌کردند، روز به روز حالش بدتر و علائم حیاتی او کاهش پیدا می‌کرد. روزهای آخر مثل یک تکه گوشت شده بود و از روی نبض متوجه زنده یا مرده بودن او می‌شدند، با سُرنگ از طریق بینی به او غذا می‌دادند و پوشک او را هم روزانه عوض می‌کردند. ♦️یکی از نوه‌های جوان خانواده ایشان پرسیده بود آیا واقعا ما وظیفه داریم به هر زجری برای پدر بزرگ و خودمان، ایشان را زنده نگه‌داریم؟ و این صحبت، موجب ناراحتی پدر و دیگران شده بود. ♦️همین سوال سال‌ها بعد از وفات پدر بزرگم برای من نیز وجود داشت؟ پدر بزرگم بعد از مدت‌ها بستری بودن در خانه و زخم بستر و مشکلات فراوان، وقتی سکته دوم را روی سکته اول زد، چند روز آخر زندگی را در بیمارستان سپری کرد. ♦️در بیمارستان، با اینکه چند روز بود هیچ تکانی نخورده بود و تقریبا یک روز بود، حتی لب‌هایش را هم تکان نداده بود، وقتی پرستار خواست درون بینی او لوله وارد کند، آنقدر بر او سخت شد که هرچه توان داشت جمع کرد و دست پرستار را گرفت. در بیمارستان لباس‌هایش را در آورده و از این تخت روی آن تخت می‌بردند و با زور دستگاه‌ها و لوله‌های متعددی که به او وصل بود با هزینه بسیار زیاد ۳ یا ۴ روز دیگر زنده ماند. ♦️وقتی خانواده آن آشنایمان مسأله پیش آمده را با من مطرح کردند، اگرچه برایشان تلخ بود ولی قبح سوال آن جوان را شکستم و بحث را با اشاره به بحث آتانازی، مطرح کردم. ✅ آتانازی در فارسی «خوش‌میری»، «مرگ آسان»، «به مرگی»، «مرگ با وقار»، یا «مرگ بدون بی‌حرمتی» نیز گفته شده و بر سه قسم است: ۱_ نوع فعّال که با تجویز داروی کشنده از طرف پزشک به زندگی بیمار خاتمه داده می‌‌شود. ۲_ نوع انفعالی، به صورت خودداری از ادامه‌ی مداوا و زنده نگاه داشتن بیمار محتضر. ۳_ نوع غیر مستقیم که با قرار دادن داروهای به مقدار زیاد در دسترس بیمار تا بیمار شخصاً به زندگی پر‌رنج خویش پایان دهد. ✅ از مراجع سوال شده است که حکم آتانازی در هر یک از حالات مذکور چیست؟ 🔹امام خامنه‌ای می‌فرمایند: 👈حفظ محتضر و تأخیر مرگ او واجب نیست، بنابراین قسم دوّم مانع ندارد. ولی هر کاری که موجب مردن او باشد، مثل دو قسم دیگر جایز نیست. 🔹آیت‌الله مکارم می‌فرمایند: 👈تا آن مقدار که امید به بازگشت حیات دارد، در صورت توان درمان را ادامه دهد و بیش از آن وظیفه ای ندارد، ضمن اینکه اگر یقین به عدم بازگشت دارد، می‌تواند وقتی مواد دستگاه تمام شد از ادامه آن بپرهیزد ولی قطع دستگاه جایز نیست. ♦️جدا از مسأله هزینه‌ها بسیار زیاد، صرف رنج‌های بسیاری که افراد طی مراحل درمانی خود می‌کشند و شرایط برای آنها از جهات مختلف پوشش، نظافت و... بسیار سخت می‌شود و نیز عمومیت داشتن این مسأله برای بسیاری از خانواده‌ها، موجب ضرورت پرداخت بیشتر به این مسأله است. ♦️یکی از دوستان طلبه می‌‌گفت: 👈«حفظ حیات مؤمن واجب است و این محل اجماع همه فقها است و این حرف‌ها که جان انسان را با مسائل مادی می‌سنجند از نگاه غرب و تاثیرات آن نتیجه شده است. بارها شده است که افرادی به کُما رفته‌اند ولی بعدا دوباره به حیات طبیعی برگشته‌اند، افرادی سکته‌ کرده‌اند و به شرایط شبیه احتضار رسیده‌اند ولی برگشته و به حیات خود ادامه داده‌اند و خلاصه بحث آتانازی برگرفته از فرهنگ غربی است و بر اساس مبانی ما حرام است.» ♦️بنده می‌گفتم: اگرچه عنوان آتانازی از غرب گرفته شده و اگرچه مسائل مادی بسیار زیاد و سختی‌های آن موجب توجه بیشتر ما به این مسأله شده است اما زاویه نگاه ما به این مسأله از جهت امور مادی نیست و اتفاقا کسانی در نقد اندیشه غرب وقتی از زاویه ما به بحث ورود می‌کنند، خلاف نتیجه شما را می‌گیرند. ♦️نگاه غربی همه چیز انسان را این دنیا می‌داند و به هر سختی و حقارتی حاضر است، هر کاری کند تا چند روز زندگی خود در دنیا را طولانی‌تر کند، اما نگاه اسلامی وقتی دنیا را مقدمه‌ای برای آخرت می‌بیند و نگاه استقلالی به دنیا ندارد برای ماندن در دنیا حاضر به تحمل هر حقارتی نیست. بسیاری از ماجراهایی که برای بیماران محتضر در بیمارستان‌ها رخ می‌دهد دون شأن انسان است. به طور مثال استاد طاهر زاده که از اساتید قوی نقد غرب می‌باشند در کتاب "هنر مردن" در مورد برخی بیماران سرطانی مطالبی با همین مضمون را می‌گویند. ✅ باید دقت داشت بحث ما مربوط به تمام موارد "آتانازی" نیست بلکه در مورد کسانی است که عرفا امیدی به بازگشتشان نباشد و صرفا برای چند روز حیات نباتی بیشتر بخواهیم، به هر شکل آنان را نگه‌داریم و در استفتاء مذکور از فقها نیز با تفصیل مذکور آن مورد جایز دانسته شده بود. -به نقل از کانال شرح حال @daghdagheha
💠 🔸كتاب «جايگاه دين در سينمای دينی پس از انقلاب» به قلم محسن گودرزی توسط انتشارات نقد فرهنگ منتشر شده است. ♦️اين كتاب با در نظر داشتن عواملی نظير: 👈نقش برجسته رسانه ها؛ 👈نقش آفرينی و دغدغه نهادهای مسئول در خصوص دين‌داری جامعه؛ 👈رويكرد نهادهای دینی در استفاده از مديوم سينما؛ 👈تاثيرپذيری دين سينمايی‌شده از بافت اجتماعی و تاثيرگذاری بر آن؛ و 👈تضادهای به وجود آمده ميان و شده؛ به دنبال ارائه دركی صحيح از نحوه بازنمايی دين در سينمای پس از انقلاب است. ♦️نويسنده در این اثر كوشيده است تا شناختی كامل از مفاهیم و مقولات گوناگون دين در سينمای پس از انقلاب ارائه نموده و سپس نحوه بازنمايی آن مفاهیم را در پیش روی مخاطب قرار دهد. @daghdagheha
هدایت شده از دغدغه‌های حوزوی
💠تبرئه کردن حوزه، غفلت بزرگ! 🖋هادی چیت‌ساز ♦️فرض کنید وضع اقتصادی مملکت بدتر از این شود؛ شرایط تولید بسیار سخت تر، دلال بازی راحت تر، فروشگاه های زنجیره ای هر روز بیشتر از دیروز، قیمت خرید و فروش و اجاره ملک به آسمان برسد، رشوه و رانت سر به فلک بگذارد، هزینه تحصیل نفس گیر شود، درد هزینه درمان برای بیماران قابل تحمل نباشد و... . 🔺 اما عکس‌العمل حوزوی‌ها (وضع موجود): 🔸بزرگان: ۱. به مسئولان تذکر داده ایم. ۲. تکرار راهبردهای کلی نظام. 🔸ائمه جمعه: ۱. همه چیز تقصیر مدیریت مجلس و دولت است. ۲. تکرار راهبردهای کلی نظام. 🔸منبری های معروف و به اصطلاح انقلابی: ۱. تقصیر خودتان است که کاندیدا یا نماینده ای که ما گفتیم، انتخاب نکردید. (خربزه خوردید، پای لرزش بنشینید.) ۲. تکرار راهبردهای کلی نظام. 🔸کانال‌ها و سایتهای حوزوی: ۱. مشغول قر زدن و سوتی گرفتن از دولت و مجلس فعلی. ۲. تکرار راهبردهای کلی نظام. ♦️اما وظیفه حوزه (وضع مطلوب): ۱. تحقیق و تدوین طرح های اقتصاد اسلامی؛ ۲. ارائه راهکارهای عملی برای راهبردهای کلی نظام؛ ۳. تربیت نیروی کارآمد؛ ۴. پیگیری جدی از راه های قانونی برای تصویب و اجرائی شدن طرح ها؛ ۵. مطالبه گری فراگیر رسانه ای و تبلیغی حوزوی ها برای اجرائی شدن طرح ها در صورت عدم تمکین مجلس و دولت. 🔹پ.ن ۱: هر صنفی باید وظیفه خودش را صحیح و کامل انجام دهد تا مشکلات حل شوند. انتقاد حوزویان در جای خودش لازم است، اما مهمتر و قبل از انتقاد، حوزوی ها باید به نیازهای نظام پاسخ علمی دقیق داده و نیرو تربیت کنند. 🔹پ.ن ۲: اشکال حوزه این است که در مشکلات اقتصادی و فرهنگی و غیره، خودش را تبرئه کرده و تقصیر را از دیگران می داند. در حالیکه انتقاد اصلی به حوزویان است که به جای عمل به وظیفه اصلی، به کارهای درجه چندم روی آورده و نتوانسته اند از ظرفیتهای انقلاب در راستای اجرای اسلام محمدی استفاده کنند. -به نقل از کانال @manahejj @daghdagheha
💠پیامد های تصویب ممنوعیت ازدواج زیر ۱۸ سال 🖋سینا کلهر 🔸۱. اگرچه پیش بینی رفتار نمایندگان مجلس دشوار است اما اگر اتفاق خاصی نیفتد، به احتمال زیاد مجلس روز یکشنبه، طرح ممنوعیت ازدواج زیر ۱۸ سال را تصویب خواهد کرد. پیش از این نیز ۱۵۱ نماینده مجلس به یک فوریت این طرح رای داده بودند. 🔸۲. هدف طرح جلوگیری از ازدواج کودکان است و از آنجایی که کودکی ۱۸ سال تعریف شده است، طرح تلاش می کند با غیر قانونی اعلام کردن ازدواج های دوره کودکی، با این پدیده مقابله کند. آیا قانون می تواند رفتار مردم و فرهنگ ها و سنت ها را تغییر دهد؟ به خصوص در مناطقی که نه خود قانون حضور دارد نه مامور قانون؟ پاسخ نمایندگان مجلس مثبت است! قانون می تواند.! 🔸۳. این تصمیم چه موفق باشد چه نباشد( که شواهد مختلف نشان می دهد که نخواهد بود) بر سایر ابعاد زندگی اجتماعی ایرانیان نیز در میان مدت و بلند مدت تاثیر خواهد گذاشت. نمایندگان مجلس می گویند این تاثیرات چندان قابل توجه نیستند. اما طرح به طور مستقیم باعث تغییراتی در موارد زیر خواهد شد: 🔹 الف_ کاهش محسوس تعداد ازدواج های رسمی طبق برآوردهای انجام شده تصویب طرح حداقل باعث کاهش ۱۰۰ هزار نفری تعداد ازدواج های کشور خواهد شد. روی دیگر این کاهش افزایش بسیار زیاد تعداد ازدواج های غیر ثبتی و غیر رسمی در کشور است. این کاهش شدید و ناگهانی در کنار نرخ رشد منفی ازدواج در کشور می تواند اثرات مخرب مضاعفی نیز بر فرهنگ تشکیل خانواده داشته باشد. 🔹ب_ تقویت زمینه های رفتارهای ناهنجار جنسی با توجه به میانگین بلوغ جنسی در جامعه که در سنین ۱۲ تا ۱۳ سالگی اتفاق می افتد، ممنوعیت رسمی ازدواج در کشور در همه مناطق جغرافیایی و برای همه گروهها، به معنای سوق دادن غیر مستقیم جامعه به رفتارهایی غیر از ازدواج برای پاسخ به نیاز جنسی است. افزایش آمار دوستی با جنس مخالف، خود ارضایی و همجنس گرایی دور از انتظار نخواهد. جدا از این که این ممنوعیت به نوعی به رسمیت شناختن غیر رسمی این نوع رفتارها در برخورد با غریزه جنسی است. 🔹ج. تاثیر منفی بر نرخ باروری و فرزند آوری فرهنگ خانواده در جامعه ایران فاصله ۳ تا ۴ ساله میان ازدواج و فرزندآوری را پذیرفته است. با در نظر گرفتن فاصله ۳ تا ۵ ساله میان فرزندان، طرح تاثیر مستقیمی بر نرخ باروری و فرزندآوری در جامعه خواهد داشت. 🔹د. آسیب پذیر ساختن بیشتر دختران طرح ممنوعیت ازدواج به نحو متناقضی در همان حال که تلاش می کند از دختران در سنین پایین حمایت کند، در همان حال با ممنوع کردن ازدواج قانونی و زمینه سازی برای ازدواج های غیر رسمی غیر ثبتی، آنها را در خطر وارد شدن به روابط زوجیت بدون ضمانت های حقوقی قرار می دهد. به این ترتیب در حالی که در ازدواج های سابق ضمانت های حقوقی برای مهریه، نفقه و... وجود داشت غیر ثبتی شدن این ازدواج ها باعث محروم شدن فرد از این حقوق و آسیب پذیری بیشتر آنها خواهد شد. به خصوص همان طور که گفته شد عمده این ازدواج ها در مناطقی است که نه قانون حضور دارد و نه ابزارها و زیر ساخت های قانونی. ♦️راه حل های جایگزین هیچ کس با ازدواج اجباری موافق نیست. نه در شرع اعتبار دارد نه عقل و اخلاق آن را می پسندد. فروش و معامله افراد به خصوص کودکان با پوشش ازدواج نیز نه تنها به لحاظ اخلاقی مذموم است بلکه به لحاظ حقوقی نیز جرم محسوب می شود. اما در میان ۸۵ میلیون جمعیت مواردی از این جرایم مشاهده می شود. برای مقابله با آن چه باید کرد؟ آیا باید امکان ازدواج را از همه افراد در همه مناطق و فرهنگ ها با شرایط جسمی و عقلی مختلف سلب کرد؟ کاری که طرح مجلس می کند یا ابزارهای سیاستی منعطف تر، موثر تر و کارآمد تری هم وجود دارد که طرح مجلس با لج بازی نسبت به آن بی اعتناست. دختر و پسر روستایی که در ۱۲ سالگی به بلوغ رسیده، نه امکان تحصیل دارد و نه در مواردی انگیزه آن را، باید تا ۱۸ سالگی در محیط روستا و در خانه پدر بنشینند تا زمان قانونی ازدواج آنها برسد؟ آیا اساسا چنین چیزی می تواند ممکن باشد؟ با توجه به این که عمده ازدواج های پرمساله در خانواده های دارای اعتیاد، فاقد شغل و فقیر اتفاق می افتد که عموما پدر و مادر صلاحیت و توان نگهداری از فرزند را ندارند، به جای طرح مجلس که باعث می شود فرزندان مدت زمان بیشتری این محیط پر خطر را تحمل کنند، راهکار جایگزین تدوین بسته حمایت مالی و اجتماعی از این افراد در کنار اصلاح رویه های تشخیص اهلیت برای ازدواج در قوه قضاییه است. در غیر این صورت و در صورت تصویب طرح بعد از گران شدن افسار گسیخته مسکن به عنوان شرط اساسی تشکیل خانواده و هزینه های ازدواج و دشواری شغل و قدرت خرید پایین اقتصادی افراد، طرح ممنوعیت ازدواج می تواند حلقه دیگری از ناکارآمد شدن کامل سیاست جنسی در جامعه و تضعیف بیش از پیش سیاست ترویج ازدواج دایم باشد. -به نقل از کانال نویسنده @daghdagheha
💠تحولات جمعیت مسلمانان در اروپا و آمریکا 🔸بر اساس نتايج تازه‌ترين تحقيق مركز پژوهشي پيو (Pew Research Center) بيش از 84 درصد از جمعيت 7.3 ميليارد نفري جهان به يك دين باور و گرايش دارند كه دين مسيحیت با 2.3 ميليارد نفر (معادل 31.2 درصد) بيشترين پيرو را دارد. پس از آن اسلام با 1.8 ميليارد (24.1 درصد) در رده دوم ايستاده و هندو با 1.1 ميليارد و بودايي با 500 ميليون نفر در رده‌هاي بعد ايستاده‌اند. 🔸نكته مهم در اين گزارش، سرعت رشد خيره‌كننده دين اسلام در گوشه و كنار دنياست؛ به گونه‌اي كه پيروان پيامبر اسلام تا ميانه‌هاي قرن اول از هزاره سوم صدرنشين جدول پرجمعيت‌ترين دين‌ها مي‌شوند. در حالي كه ميانگين سن جمعيت دنيا 18 سال است، ميانگين سن پيروان دو دين پايين‌ترين از ميانگين جهاني است. اسلام با 23 و هندو با 26 سال جوان‌ترين پيروان را دارند و مسيحي‌ها با 30، بودايي‌ها با 34 و يهودي‌ها با 36 سال پس از آنها قرار گرفته‌اند. 🔸بيشترين نرخ رشد هم از آن اسلام و بيش از دو برابر ميانگين نرخ رشد جمعيت دنياست. بين سال‌هاي 2015 تا 2060 حدود 32 درصد به جمعيت دنيا افزوده مي‌شود، اين در حالي است كه جمعيت مسلمانان جهان در همين بازه زماني 70 درصد رشد (26 درصد بيش از مسيحيت) خواهد داشت. به اين ترتيب، اسلام تا 45 سال ديگر به دين غالب مردم دنيا تبديل مي‌شود و جاي مسيحيت را در صدر جدول دينداران مي‌گيرد. 🔸كاهش هفت درصدي جمعيت بودايي‌ها تا سال 2060 و نرخ رشد 27 و 15 درصدي هندوها و يهوديان بيش از همه به دليل نرخ تولد و مرگ است. ميانگين تعداد فرزندان زنان مسلمان 2.9 و بسيار بالاتر از ميانگين 2.2 زنان غيرمسلمان است. در حالي كه زنان مسيحی ميانگين 2.6 فرزند به دنيا مي‌آورند اما آمار مرگ در ميان مسيحيان اروپايی بين سال‌هاي 2010 تا 2015 شش ميليون نفر بيش از تولدهاست و نكته عجيب اينكه سهم مسيحي‌ها از آمار مرگ دنيا 37 درصد است. 🔸23 درصد مسلمانان آمريكايي از ديني ديگر به اسلام گرويده و 77 درصد ديگر از همان بدو تولد مسلمان بوده‌اند. انتظار مي‌رود چين تا سال 2030 بيشترين آمار مسيحيان را در خود جاي داده باشد. اين كشور در حال حاضر 93 تا 115 ميليون نفر مسيحی پروتستان دارد و 10 تا 12 ميليون نفر مسيحي كاتوليك. در سوي ديگر، اروپاي غربي با معضل كاهش تعداد شهروندان مسيحي دست و پنجه نرم مي‌كند. 🔸91 درصد از كسانی كه در آمريكا به دين اسلام مشرف می‌شوند، در خاك آمريكا به دنيا آمده‌اند و 59 درصد اين گروه آفريقايی-آمريكايی هستند. 67 درصد از گروندگان به اسلام در آمريكا از كليسای پروتستان می‌آيند، 10 درصد كاتوليك و پنج درصد از ديگر دين‌ها و مذاهب هستند. تنها حدود 15 درصد از كساني كه اسلام می‌آورند، پيش‌تر دينی نداشته‌اند و شش درصد آنها در همان بدو امر مذهب تشيع را برمی‌گزينند. -به نقل از: http://irdiplomacy.ir/ @daghdagheha
💠زوال معنویت در طرح توسعه حرم حضرت معصومه(س) - بخش اول 🔸نگاهی جامعه‌شناختی به پاساژسازی اطراف حرم حضرت معصومه(س) 🖋محمد وکیلی ♦️مقدمه: بافت فرهنگی، اجتماعی شهرهای مذهبی ایران به خاطر اماکن مذهبی و حرم امامان و امام‌زادگان، همواره در طول تاریخ، اقتضائات و شرایط خاصی را ایجاب می‌کرده و بر همین اساس نیز در طول اعصار مختلف شاهد آن هستیم که نوعی هماهنگی و تناسب میان کالبد شهر و نظام معنایی و رفتاری ساکنان و زائران وجود داشته است. اما طی سالهای اخیر این هماهنگی و تناسب، تحت تاثیر مداخلات شهری اطراف این اماکن، به ویژه اجرای طرح توسعه و نوسازی حرم‌ها قرار گرفته است. توسعه کالبدی و ساخت و سازهای فراوان، به صورت اجتناب ناپذیری تاثیرات خود را در عرصه فرهنگی و زیست اجتماعی شهر گذاشته است. ♦️اطراف حرم حضرت معصومه بعد از اجرای طرحهای توسعه دچار تحولات فراوان شده و تقریبا تمام حرم در محاصره پاساژها( دقت نمایید که به دلیل تفاوت خاستگاه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و کارکردی، پاساژ غیر از بازار است) و پارکینگها قرار گرفته است. امروزه هیچ زائری نمیتواند به حرم راه یابد و از اتمسفر معنوی حاکم بر حرم بهره‌مند گردد، الا اینکه در رفت و برگشت خود به حرم از انبوه پاساژها و مجموعه‌های فروشگاهی اطراف حرف عبور نماید. چنین طرحهای توسعه ای با این حجم از ساخت و سازها به ویژه پاساژها فرهنگ خاص خود را به همراه خواهند آورد، همچنان که امروزه آورده است. ♦️بازارهای سنتی اطراف اماکن مذهبی حداقل از سه جهت با پدیده مدرن پاساژ تفاوت دارند: 🔸محصولات: در بازارهای سنتی، عموما مایحتاج‌های روزانه یا سوغاتی‌ ارائه می‌شد و از این جهت تعارضی با فعل زیارت نداشت اما پاساژهای امروزی مملو از وسائل تزئینی، تجملاتی، طلا و ‌جواهرات و لباسهای مجلسی و... است که هر زائری را غرق زرق و برق خود می‌کند. 🔸فروشندگان: بازارهای سنتی، عموما توسط افراد به اصطلاح حاجی بازاری ‌متشرع اداره می‌شد؛ اما فروشندگان و گردانندکان پاساژها عموما دختران و پسران جوان هستند که از لحاظ پوشش و رفتار تعارضی آشکار با فضای حاکم با بازارهای سنتی دارند. 🔸 روح حاکم: روح حاکم بر بازارهای سنتی، قناعت و کسب روزی حلال است اما روح حاکم در فرهنگ پاساژی فروش بیشتر و کسب سود حداکثری؛ به همین دلیل نیز فعالیت بازارهای سنتی به صورت طبیعی بر اساس اوقات شرعی تنظیم می‌گشت و در ساعاتی که اختصاص به اعمال عبادی داشت به صورت نیمه‌تعطیل درمی‌آمد، اما پاساژ به دلیل حاکمیت روح سرمایه‌داری، نمی‌تواند خود را بر محور اوقات شرعی تنظیم کند مگر به صورت تصنعی و اجبار قوانین! در فضای بازارهای سنتی چنین هماهنگی و انسجامی بین اعمال معنوی و تجارت بازار، مانع ایجاد تناقض در نقش‌های بازار و ‌اماکن زیارتی میگشت، اما فرهنگ پاساژی و مراکز خریدی از فرهنگ متفاوتی سرچشمه می‌گیرد و تبعات اجتماعی متفاوتی را رقم می‌زند که نشانه های ایجاد چنین گسلی را امروزه در شهر قم شاهد هستیم. 🔸اگر امروزه گشتی در اطراف حرم زده باشید نشانه‌های بسیاری از این گسل فرهنگی ایجاد شده را شاهد خواهید بود؛ از پوشش فروشندگان، محصولات عرضه شده که شامل اقلام تزئینی و فاقد کاربرد چینی گرفته تا طلا و ‌جواهرات و لباسهای مجلسی، تا پرسه‌زنی های بی‌هدف زائرانی که به قصد زیارت آمده‌اند و اکنون گرفتار زرق و برق بازار شده‌اند. اگر مسیرتان به پارکینگ طبقاتی حرم افتاده باشد شاهد خواهید بود مسافران و زائران چگونه به گروگان گرفته شده و ‌مجبور می‌شوند برای رسیدن به حرم از این همه زرق و برق سان ببینید و بالاجبار دست به جیب شوند. http://mobahesat.ir/20013/amp @daghdagheha
دغدغه‌های حوزوی
💠زوال معنویت در طرح توسعه حرم حضرت معصومه(س) - بخش اول 🔸نگاهی جامعه‌شناختی به پاساژسازی اطراف حرم ح
💠زوال معنویت در طرح توسعه حرم حضرت معصومه(س) - بخش دوم 🖋محمد وکیلی ♦️در چنین توسعه‌ بی‌محابایی که بدون توجه به روح مکان صورت گرفته، هویت یکپارچه از هم گسسته و معنویت از دست رفته است. فضای جدید، هویتی جدید می‌طلبد که در آن مولفه‌های دینی، فراگیری خود را از دست داده و مجبور به پذیرش هم‌زیستی با مولفه‌های غیردینی خواهند شد. این تغییر ماهیتی را در چند عرصه می توان شاهد بود: 🔸امروزه تملک فضاهای اطراف حرم در اختیار کسانی است که به پشتوانه اقتصادی عظیم و سرمایه داری، توانسته‌اند ملکی تجاری در اطراف حرم خریداری نمایند و جالب آنکه هیچ یک از این سرمایه‌داران، خود ساکن جوار حرم نمی‌شوند و این مکانها را به عنوان منبع درآمدی برای خود می‌پندارند. در حالی که در فضای سنتی، حرم توسط لایه‌های متعددی از مومنان در برگرفته می‌شد که هر کدام تلاش می کردند برای برخورداری از فضای معنوی و ثواب بیشتر، در اطراف حرم ساکن شوند. چنین رقابتی عموما بر اساس تمکن مالی و پشتوانه اقتصادی نبود بلکه رنگ و بویی از جنس معنویت داشت. 🔸در فضای سنتی، نمادها و نشانه‌‎های فراوانی از دین‌داری لایه های اطراف حرم را می‌شد یافت، دینداری که بر مدار و محور مرجعیت و عالمان دینی می‌گشت، اما امروزه، اطراف حرم از مراجع و مردمان دیندار مرجعیت‌محور خالی شده است. اگر در چنین محیطی مراجع تقلید، و علمای دینی حتی در محیط پیرامون حرم، احساس غربت کنند و به کوچه پس کوچه‌های بافت قدیم قم پناه ببرند، نباید متعجب بود! بیوت بسیاری از مراجع که مأمن مومنان و زائران بود تخریب شده است، حتی منزل بنیانگذار حوزه علمیه قم در آستانه صدمین سال تاسیس آن تخریب شده است! ♦️ عوامل تغییر بافت فرهنگی و هویتی شهر قم را باید در چنین تحولاتی جست. تحولاتی که معنویت‌زدایی و ‌تقدس‌زدایی‌ اولین نتایج آن است. زائرانی که از راه دور و ‌نزدیک به قصد جلای روحی و کسب ثواب، از زندگی روزمره کَنده و به چنین مکانی پناه آورده اند، نه تنها به آسایش روحی دست نخواهد یافت بلکه به عنوان لقمه‌ای آماده توسط فرهنگ سرمایه‌داری مدرن بلعیده خواهد شد. و به جای صفای باطن، محصولات مادی و ‌معنوی چنین کالبدی را به ارمغان خواهند برد. خطر چنین مسئله‌ای آنگاه بیشتر به چشم خواهد آمد که توجه کنیم حجم بالایی از زائران را مردم شهرستانهای کوچک و دوردستی تشکیل می‌هند که به سبب حضور پررنگ سنت در زندگیشان، از خطر فضاهای مدرن تا حدودی در امان مانده بودند. ♦️از همین روی، به نظر می‌رسد هشدار اخیر بعضی از مسئولان همچون مدیر حوزه علمیه خواهران، تولیت آستان حضرت معصومه و نماینده قم در مجلس شورای اسلامی، مبنی بر اینکه «دشمن از طریق هنجارشکنی در زمینه حجاب و عفاف می‌خواهد مبانی و ارزش های دینی را زیر سؤال ببرد» تقلیل و فروکاستن چنین مسئله ای به توطئه دشمن، و غفلت از عوامل و زمینه‌های واقعی وقوع چنین پدیده‌ای است؛ وقتی که ما خودمان با چنین غفلتها و عدم توجه به تبعات اقدامات، معنویت را به مسلخ برده ایم، هر چقدر هم که فریاد برآریم و از طرح و نقشه دشمن برای تغییر سبک زندگی و پوشش جوانان و دختران بگوییم، نتیجه‌ای عایدمان نخواهد شد. http://mobahesat.ir/20013/amp @daghdagheha
💠عصرِ ما یا عصر شما؟ 🔸نقدی بر برنامه عصر جدید 🖋علی ورامینی ♦️شانزده سال از زمانِ پخش اولین فصل برنامه «آمریکن گات تلنت» نیاز بود تا «احسان علیخانی» نه نسخه بومی که تقلید نعل‌به‌نعل آن را در ایران بسازد. چیدمان برنامه، تعداد داوران، افرادِ واجد شرایط شرکت در مسابقه، شیوه گزینش و خلاصه از سیر تا پیاز هر آن‌چه در نسخه آمریکایی از قدیم بوده را علیخانی و تیم‌اش سعی کرده‌اند در نسخه ایرانی‌اش نیز در حد وسع خود پیاده کنند. ♦️اگر قرار بود هرکدام از ما بین بازیگران زن، با نبوغ‌ترین، بین بازیگران مرد، با استعدادترین و بین آهنگسازان، هنرمندترین را انتخاب کنیم، قطع به یقین هیچ‌یک از این سه بزرگوار حتی در میان 10 نفر اول انتخایمان هم قرار نمی‌گرفتند (البته شاید امین حیایی به دلیل شهرتش در این لیست می‌آمد.) سخنم این است که در این نوع برنامه‌ها نباید دنبال اصول و قاعده خاصی گشت، چه در نسخه‌ی اصلی و چه در همین نوع ایرانی‌اش. این داوران نه به‌خاطر شایسته‌ترین بودن، که بنا به مصالح و مناسبتاتی انتخاب شدند. ♦️برای فهم صداوسیما، تئوری‌های نانوشته پشت آن و اساسا رویکردی خاص در بدنه حاکمیت می‌توان به شمایل دکتر حسینی نگاه کرد. استاد دانشگاه امام صادق، دانشگاهی خاص و البته معتبر که بیشتر به منظور تربیت مدیران نظام شکل گرفته است و معدود مسوولانی که در آمریکا، انگلیس و فرانسه تحصیل نکرده‌اند، فارغ‌التحصیل این دانشگاه هستند. حسینی شمایلِ استاد خوب و تئوریسن محبوب امروزی برای طیفی از بدنه حاکمیت است. ♦️پیش از این گفته بودم که صداوسیما یک شیفت‌ پارادایم یا یک تغیر گفتمانی نسبت به دهه‌های آغازین انقلاب داشته است. ابتدای انقلاب شاهد سیطره گفتمان {ایدئولوژیک-آموزشی} بودیم و این گفتمان رفته‌رفته به {ایدئولوژی-سرگرمی} تبدیل شد. عصر جدید و برنامه‌ی متوقف شده گلزار بارزترین شاهد در تایید مدعای من هستند. برنامه‌ای با هزار دادار و دودور ساخته می‌شود که نسخه‌ی اصلی آن شهرت‌اش را مدیون حضور جنیفر لوپز، کسی که ترجمان شمایل سرمایه‌داری جدید و ابزار نوین امپریالیسم است، اما برای آن‌که نشان دهند هنوز چیزی از خود داریم و مقهور آن نشدیم، موی بلند پسر را در کلاه می‌کنند. ♦️آیا کسی به این فکر کرده که این برنامه در نهایت چه چیزی می‌خواهد به ما بدهد؟ این که کسی خوب بیس بزند یا با پا تیراندازی کند یا با موتور تک چرخ بزند در نهایت جز اینکه اسباب سرگرمی در پارک یا سیرک را فراهم کند چه مازادی دارد؟ خب همه این‌ها پیش‌تر از این هم در پارک و سیرک بود و ملت برای سرگرمی به تما شا می‌نشستند، اما تلویزیون پسِ این برنامه جز سرگرمی و پر شدن جیب بعضی چه هدفی دنبال می‌کند؟ فارغ از این‌که بشیر حسینی و حتی خود فروغی هم دربسته‌ی ساختار و وضعیتی هستند که آن‌ها را به این سو می‌برد، سوال اساسی‌ای که وجود دارد این است که اگر آمریکا و فرهنگ‌اش این چنین مورد پسند شخصیتی مانند فروغی است، چرا ما مردم این فرهنگ را بگیریم، با آن سرگرم شویم و زندگی کنیم، اما به خاطر سر ایستادگی در برابر زورگویی‌های آمریکا مثلاً از خریدن اپل محروم شویم. @daghdagheha
💠تفاوت جایگاه هنر در تمدن اسلامی و تمدن غرب ▪️دکتر محمدرضا ریخته‌گران ♦️جایگاه هنر در جهان اسلام و تمدن اسلامی، با جایگاه آن در تفکر غربی تفاوت دارد. تلقی ما از هنر در عالم اسلام نیز خلاف تلقی غربیان است. در حقیقت، با تفکر غربی مفهوم خاصی از هنر پدیدار می‌شود که با خلق اثر هنری همراه است. در این تفکر، هنرمند به کسی گفته می‌شود که نحوه‌ی حضور و نسبت بی‌واسطه‌ای دارد و او این نسبت بی‌واسطه را در اثر هنری خود به ظهور می‌رساند. ♦️در تمدن اسلامی اگر قرار بر حضور کسی است، این حضور از نوع حضور دینی و معنویت عرفانی است و اگر آن شخص اهل حضور نیست و اهل ساختن و پرداختن و حرفه و پیشه و صنعتگری است، این نیز در زمره متحرفه و پیشه‌وران و صنعتگران قرار می‌گیرد. بنابراین چنین تلقی در جهان اسلام وجود نداشته است که کسی در عین ساختن و پرداختن یک اثر هنری، حضوری غیر دینی را در آن اثر به ظهور برساند. این یک تلقی آتنی و یونانی است. ♦️از این رو لفظی که ما در جهان اسلام برای هنر به کار برده‌ایم، کمتر معنای ساختن و پرداختن دارد. معنایی که از این لفظ برمی‌آید، بیشتر به نیکی و فضیلت باز می‌گردد؛ چنان که هنر برگرفته از «هونره» زبان پهلوی است. در این زبان «هو» به معنای نیکی و «نره» به معنای مرد دلیر و شجاع است. یعنی در تمدن اسلامی، هنر و هنرمندی بعد از کسب مقام نیکی و دلاوری و شجاعت است. دلیری و شجاعت نیز وقتی است که شخص از مرتبه اضطراب و ترس و دودلی به در می‌آید و به مرتبه امنیت و قرار و اطمینان می‌رسد. به این ترتیب باید گفت که هنر در تمدن اسلامی، بیشتر یک معنا و فضیلت درونی است؛ فضیلتی که مربوط به قلب و دل آدمی است. این تلقی از هنر با تلقی مبتنی بر تخنه و ساختن و پرداختن که بیشتر در عالم غربی رواج دارد، متفاوت است. -به نقل از تمدن نوین اسلامی @daghdagheha
✔️گونه‌شناسی نوگرایی در حوزه 🔸پرونده «نواندیشی در حوزه» (4) 🖊وحید فراهانی 🔹آراء و دیدگاه‌های نوگرایانه در بستر علوم خاصی شکل می‌گیرد که عمدتاً بین فلسفه و فقه در حرکت و دوران است. بسیاری از این جریانات نوگرایانه درگیر موضوعات روز و سلبریتیزه شده و از حجاب گرفته تا برخی از بنیان‌های فلسفی و فقهی را محل منازعات خود با سایر جریانات متخاصم قرار می‌دهند. 🔸گونه‌های مختلف نوگرایی ۱. نوگرایی متاثر از انقلاب اسلامی 🔹انقلاب اسلامی ایران شرایط جدیدی برای حوزه‌های علمیه و روحانیون ایجاد نمود. نسل جدیدی از طلاب و روحانیون در سطوح مختلف به وجود آمد که همواره در تلاش برای حمایت از انقلابی برخاسته از حوزه‌های علمیه بودند و البته رویکردی انتقادی به تمدن غرب دارند. در چنین بستری نوگرایان متاثر از انقلاب اسلامی در بستر علومی نظیر فلسفه و کلام و فقه سیاسی رشد یافتند. این طیف از روحانیون عمدتاً در فضای مؤسسات وابسته به حاکمیت و مستقل در قم به مثابه بازوان فکری نظام اسلامی عمل می‌کنند. ۲. نوگرایی متاثر از مدرنیته و اندیشه‌های غربی 🔹در ایران معاصر اندیشه‌های مدرنیته همزمان با تلاش‌های رضاخان در کشور گسترش یافت و از میان سایر مؤلفه‌های آن، فرهنگ و تفکر دینی اولین نقطه ثقل در این تحولات بود. ظهور و بروز روحانیونی که با ریش‌های بسیار کوتاه شده، عمامه به سر داشتند و ظهور اسامی‌ای همچون تقی‌زاده، کسروی و … از جمله مسائلی بود که در آن مقطع در این بستر به وجود آمد. در شرایط فعلی و پس از چهار دهه از انقلاب اسلامی نیز همچنان این جریان حیات داشته و در برخی از مراکز فعال می‌باشد. ۳. نوگرایی متاثر از اندیشه دموکراسی‌خواهی 🔹این نوگرایی خود را عمدتاً مستند به اندیشه نائینی کرده و کتاب معروف وی را شرح نموده و جهت تبیین دال‌های اصلی و شناور گفتمان خود مورد استفاده قرار می‌دهد. بخشی از عناصر اصلی این جریان در سال‌های گذشته انقلابیونی فعال و پرحرارت بودند و هم اکنون با تاکید بر عنصر جمهوریت در نهایت به عنوان پشتوانه تئوریکی جریان موسوم به چپ (سیاسی) در کشور شده‌اند. عمده موضوعاتی که فعالان این جریان برای سخنرانی و نوشتن و انتشار انتخاب می‌کنند از موضوعات پرچالش در فضای مجازی و رسمی کشور می‌باشد. از حجاب اختیاری/ اجباری گرفته تا گاندو، موضوعاتی است که وجه مشترک آنها در تلاش برای نقد اقتدارگرایی و تمرکز قدرت می‌باشد و از سوی دیگر مکرراً تاکید بر جایگاه مردم و گره خوردن مشروعیت به مقبولیت می‌کنند. 🔹امروزه مهمترین مساله در شرایط فعلی کشور مساله همگرایی است. دو جریان نوگرای دوم و سوم گرچه تنش‌ها و چالش‌هایی با برخی از مبانی فکری و سیاسی دارند، اما به عنوان ظرفیت‌های قدرتمند در راستای کمک به همگرایی قابل همکاری با جریان اول می‌باشند. موضوعاتی مثل رشد اخباری‌گری، فرق و محافل انحرافی مذهبی، انسجام و حمایت از منافع ملی می‌تواند از جمله موضوعاتی باشد که هر سه جریان را علی‌رغم اختلافات مبنایی در یک جبهه قرار دهد. 🔸متن کامل این یادداشت: http://mobahesat.ir/21324/amp @mobahesat @daghdagheha
💠انقلاب‌هراسی در حوزه را جدی بگیریم 🖋سیدیاسر تقوی 🔹«تندروی» به عنوان یک آفت اجتماعی در مواجهه با دگراندیشان ظهور وبروز می‌یابد. تندروها- بر فرض فهم صحیح از آرمان‌ها و ارزش‌هایی که مدعی آن هستند- بواسطه تعلقی که به دین، مذهب و یا گفتمان خود دارند، هویت خود را با شاخصه‌های حداکثری تعریف می‌کنند. لذا به واسطه کوچکترین زاویه و اختلاف‌نظر و عدول یک جریان از آن شاخصه‌ها، آن را خارج از گفتمان مطلوب خود تلقی کرده و مدام دچار «دیگری‌سازی» و مرز‌بندی هویتی با آنان می‌شوند. 🔹با گسترش ابزارهای ارتباط جمعی، این آفت فرهنگی ظرفیت می‌یابد تا نقش خود را در نزاع‌های بین‌المللی و نیز جنگ‌های خونین بیش از پیش تثبیت کند. همین امر موجب می‌شود جریان‌ها و دولت‌های متخاصم جهت «دشمن‌هراسی» روی جریان‌های تندروی حریف سرمایه‌گذاری کنند. این معامله دو دست‌آورد مهم دارد. اول آنکه یکپارچگی اجتماعی جریان مقابل متفرق و آسیب‌پذیر می‌شود و دوم آنکه افکارعمومی را نسبت به گفتمان رقیب ترسانده و مبارزه با آن را موجه و بلکه ضروری می‌نمایاند. 🔹تندروی در سلب مشروعیت از گفتمان‌ها در افکارعمومی نقش بسزایی دارد. از این رو تأمل درباره نقش مواضع رادیکال در حوزه که به اسم دفاع از «حوزه انقلابی» مراجع، اساتید و صاحب‌نظران و مخالف خود را با ادبیات نامناسب متهم به ضدیت با دین، نظام و انقلاب و نیز همراهی با معاندان می‌کنند، ضروری به نظر می‌رسد. این برخوردهای شبه‌تکفیری که سعی دارد دگراندیشان را از دایره انقلاب حذف کند بیش از آنکه به تقویت گفتمان انقلاب اسلامی در حوزه کمک کرده باشد، منجر به «انقلاب‌هراسی در حوزه» خواهد شد. 🔹پر واضح است مشروعیت‌یابی انقلاب اسلامی نه از سنخ قدرت‌های سیاسی رایج در دنیا، بلکه بر آمده از قدرت اجتهاد و فقاهت در حوزه‌های علمیه است. انقلاب اسلامی نیازمند آن است که در بستر علمی حوزه‌های علمیه هم مشروعیت خود را بازیابی و تقویت کند و هم به پرسش‌های اساسی پیرامون اداره نظامات سیاسی و اجتماعی تحت زعامت ولی فقیه به پاسخ‌های کارآمد برسد. در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار داشت علما، اساتید و صاحب‌نظران درباره تمام مسائل مرتبط با انقلاب و اداره نظام به یک نحو فکر کنند و برداشتی یکسان داشته باشند. 🔹مواجهه نامحترمانه با اختلاف‌نظرها بیش از آنکه بیانگر تعصب نسبت به انقلاب و نظام باشد، نمایاننده منطق حاکم بر گفتمان انقلاب در حوزه است. بی‌شک اساتید حوزه نسبت یکسانی با انقلاب و نظام ندارند اما می‌توانند در رونق فقهی حوزه‌ها مؤثر باشند و در برخی مقاطع نیز در حد ظرفیت خودشان همراهی کنند؛ لکن با نگاه به منطق مخرب برخی رسانه‌ها ترجیح می‌دهند فاصله خود را با آنچه «حوزه انقلابی» و «دغدغه نظام» نمایانده می‌شود حفظ و بلکه بیشتر کنند. 🔹از سوی دیگر این ناملایمت‌ها به جریان‌های معاند این امکان را می‌دهد تا با تشدید شکاف‌های نظری و رفتاری بتوانند ظرفیت اجتماعی روحانیت که همان ظرفیت اجتماعی انقلاب اسلامی است را متفرق و آسیب‌پذیر نمایند. 🔹با این تفصیل قابل توجه است همانطور که جریان‌های رادیکال شیعه، می‌توانند تهدیدی علیه وحدت و یکپارچگی جامعه اسلامی و عامل شیعه و اسلام‌هراسی باشند، ادبیات رادیکال در حوزه نیز این ظرفیت و توان را دارد با «انقلاب‌هراسی» و افزایش تنش در بدنه حوزه‌های علمیه، فرصت‌هایی که می‌توان در راستای طرح پرسش‌های علمی و فقهی استفاده کرد را به تهدیدی علیه رابطه حوزه و نظام تبدیل کند. 🔹از این منظر شاید اهمیت تذکر آیت الله خامنه‌ای در دیدار رمضانیه اخیر خود با طلاب بیش از پیش روشن شود که فرمودند: «در حوزه ممکن است در مسائل گوناگون اختلاف ‌نظر وجود داشته باشد؛ در مسائل علمی که اختلاف‌ نظر هست، در جهت‌گیری‌های فکری که اختلاف ‌نظر هست، در زمینه‌های سیاسی هم اختلاف‌ نظر ممکن است باشد؛ این اشکال ندارد؛ اختلافات را باید مدیریّت کرد. مواظب باشید اختلاف ‌نظرها به درگیری و تشنّج و ناخن زدن به چهره‌ی یکدیگر نینجامد!» @daghdagheha