eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
450 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠راه ناهموارِ علمِ دینی 🔸به مناسبت سالروز درگذشت آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی 🔹سخن گفتن از علم و دین و بررسی نسبت میان این دو، به یکی از مباحث پرچالش چند قرن اخیر تبدیل شده است. اگر نسبت میان آنها مشخص شود، می‌تواند بسیاری از معادلات علوم انسانی را مشخص کرده و به سرانجام برساند. 🔹یکی از نخستین افرادی که در جامعه فکری ما به این موضع توجه داشت، آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی (۱۳۲۵-۱۲۶۵ش) بود. وی تفکیک کاملی میان علوم الهی و علوم بشری قائل بود. معتقد بود که این دو، مسیر کاملاً مجزایی را طی می‌کنند و هیچ ربط و نسبتی با هم ندارند. 🔹در نظر او، علوم الهی بر اساس مراجعه به آیات و روایات و بدون دخالت دادن دانسته‌های فلسفی و عرفانی و منطقی به دست می‌آید. علوم الهی بر اساس تضرّع و خشوع در پیشگاه خدا حاصل می‌شود، اما علوم بشری در نقطه‌ مقابل آن است و دانشمندان بر اساس عقل خود به آن دست یافته‌اند. 🔹میرزای اصفهانی بر خلاف برداشت‌های غالب امروزی معتقد بود که علوم الهی، علم جدید است و علوم بشری علم قدیم. علوم جدید نازل از آسمان است در حالی که علوم قدیم برآمده از افکار بشر و ساخته‌ی ذهن انسان (میرزا مهدی اصفهانی، ابواب الهدی، ص ۴۶). به باور او، نسبت میان علم بشری و علم الهی، تباین است و هیچ نسبت و وجه مشترکی میان این دو وجود ندارد. به باور او تنها راه رسیدن به معرفت، چنگ انداختن به معارف الهی است. این مهم نیز تنها از طریق خضوع و التجاء به درگاه خداوند حاصل می‌شود. به باور میرزا مهدی اصفهانی، دست‌یابی به نور علم، خارج از قدرت بشر است (ابواب الهدی، ص۶۰). او معتقد بود که خداوند می‌تواند به بشر، علم بلا معلوم عطا کند، بر خلاف آنچه که در علوم بشری گفته می‌شود که علم بدون معلوم امری ناممکن است. 🔹میرزا مهدی همچنین با تفکیکی که میان معرفت فطری و معرفت اکتسابی می‌کرد می‌کوشید تا علم الهی را برتر از علم بشری معرفی کند. علم الهی در نظر او، مبتنی بر معرفت فطری است و اساسِ دعوتِ پیامبران را شامل می‌شود. انبیا آمده‌اند تا این نحوه از معرفت را مورد توجه دهند. 🔹در شیوه‌ای که میرزا مهدی اصفهانی ترسیم کرد، تفکر و تعقل بشری، جایگاهی نداشت. علم بشری نحوه‌ای توهّم و تخیل محسوب می‌شد (ابواب الهدی، ص ۶۹). در نظر او آنچه مورد تکریم و احترام است و باید به آن دست یافت، تنها علم الهی است و باقی همه اموری ناممدوح است. 🔹این‌گونه مواضع میرزا مهدی که اکنون به عنوان پایه‌گذار مکتب معارفی خراسان یا مکتب تفکیک مطرح است، سبب شد که او به مخالفت با فلسفه و عرفان نیز بپردازد. 🔸انتقادهای زیادی به رویکرد میرزا مهدی شده است. استاد سید جلال‌الدین آشتیانی کتاب «ابواب‌الهدی» را بیگانه با تفکر شیعی ارزیابی کرد و هنگام نقد این کتاب گفت که مؤلف آن «هرگز قریحه مباحث فلسفی و عرفانی را دارا نبوده است. مرحوم آقای حکیم و آقای میلانی می‌فرمودند: ایشان از عرفان سَر خوردند، به جان فلسفه افتادند» (سید جلال‌الدین آشتیانی، نقدی بر تهافت الفلاسفه، ص ۳۳۰). 🔸آشتیانی در نقد دیگری این‌گونه عنوان کرد که: «گفتن و نوشتن این قبیل مطالب به هیچ اصلی از اصول مبتنی نیست، جز اینکه عده‌ای از مردم مبتلا به فقر علمی را گمراه و بدبین به جماعتی کند که عُمر خود را وقف علم کردند و برای قوم خود افتخارات آفریدند»(همان، ص ۳۲۳). 🔸البته برای شناخت میرزا استناد به کتاب «ابواب‌الهدی» کافی نیست و در آثار دیگرش سخنان دیگری نیز بیان کرده است. رویکرد کلی او شاید در دوران کنونی، چندان مورد توجه و مقبول اصحاب علم قرار نگیرد، اما نمی‌توان آن را نادیده انگاشت و به کلی از مجادله علم و دین خارج دانست. 🔸میرزا از شاگردان میرزای نائینی در نجف بود و برخی شاگردانش همچون حضرات آیات سید صدرالدین صدر، میرزا هاشم قزوینی، شیخ مجتبی قزوینی، شیخ حسنعلی مروارید، میرزا جواد تهرانی و شیخ حسین وحید خراسانی از فقهای بزرگ مشهد و قم بوده‌اند. وی که زاده اصفهان بود، ۲۳ آبان ۱۳۲۵ در مشهد مقدس درگذشت. -به نقل از راوی‌نیوز @daghdagheha
💠 #نشست چالشها و ظرفیت های #حوزه_علمیه در تحقق گام دوم انقلاب 🔸از مجموعه کرسی‌های ترویجی همایش ملی #بیانیه_گام_دوم_انقلاب و #تمدن_نوین_اسلامی با حضور: 🔸حجت الاسلام دکتر حمید پارسانیا (عضو شورای عالی انقلب فرهنگی) 🔸حجت الاسلام دکتر محمدحسن زمانی (مدیر دفتر اجتماعی سیاسی حوزه‌های علمیه) 🔹شنبه ۹آذر۹۸/قم،دانشگاه باقرالعلوم(ع) @daghdagheha
💠حاضرم با هر کس که اهل بودجه، عدد و رقم باشد درباره بودجه حوزه علمیه محاجه کنم ▪️حجت الاسلام نبوی معاون تبلیغ حوزه‌های علمیه در گفتگو با خبرگزاری رسا: 🔸بودجه حوزه خیلی قاطی شده است و واقعاً بی‌انصافی‌های عظیمی اتفاق می‌افتد؛ باید این بودجه را بخش بخش کنند و بعد با سیستم‌های دیگر مقایسه کنند؛ بخش‌های آموزش، پژوهش، تبلیغ و دیگر موارد را مخلوط می‌کنند و بعد عدد و رقم‌هایی می‌دهند و می‌گویند ببینید چقدر از بودجه کشور به این‌ها می‌رسد. من حاضر هستم با هر کس که اهل بودجه، عدد و رقم است محاجه کنم. 🔸حوزه علمیه یک سیستم آموزشی دارد، با آموزش دانشگاه‌ها بسنجند؛ یک سیستم پژوهشی دارد، پژوهش‌هایش را با پژوهشکده‌ها و پژوهشگاه‌های کشور بسنجند. یک سری کار عملی داریم که دانشگاه‌ها ندارند؛ مثلاً ما نیروی آموزش دیده خود را به تبلیغ می‌فرستیم، وقتی به تبلیغ فرستادیم یعنی در زمان برونداد آموزشی او، او را مدیریت می‌کنیم و به او پول می‌دهیم؛ آن را نباید با این‌ها مخلوط کنند بلکه باید جدا ببینند. 🔸بنده متولی کار تبلیغ در حوزه‌های علمیه هستم؛ عدد و رقم تحویل می‌دهم؛ به مبلغان خود که با خانواده برای کار تبلیغی شبانه‌روزی و سی روز در ماه به روستای دور افتاده بالای هزار نفر سکنه می‌روند به طور متوسط یک میلیون و دویست هزار تومان پرداخت می‌کنیم؛ آن هم نه به این سادگی؛ بلکه از استقرار و سکونت او مطمئن می‌شویم؛ خانواده این مبلغ هم باید همراهش در روستا باشند که اگر نباشند این مبلغ به وی پرداخت نمی‌شود. 🔸یک ماه کامل شبانه‌روزی با خانواده در روستای منطقه محروم؛ این پرداخت برای جاهایی هست که هیچ روحانی دیگری فعالیت ندارد. حتی امام جمعه داشته باشد یا یک روحانی در آن محل باشد نمی‌فرستیم، یک میلیون و دویست هزار تومان میانگین است یعنی هشتصد هزار تومانی هم داریم؛ لیست این‌ها را تحویل می‌دهم. 🔸حتی اگر این همه تلاش و زحمت را ندید بگیریم، کجای این کشور فردی حاضر است حتی بدون اینکه کار کند یک میلیون و دویست هزار تومان بگیرد و در خانه بنشیند و به این مبلغ برای خورد و خوراک و امورات خود قانع باشد و با آن زندگی کند؟ 🔸میانگین پرداخت ما به مبلغان مدارس امین هفتصد هزار تومان است؛ حدود 2730 مدرسه امین در کشور داریم؛ خیلی جاها هفتصد هزار تومان کرایه این‌ها نمی‌شود که به آن مدرسه بروند و بیایند؛ بعضی زیر هفتصد هزار تومان است. 🔸این‌ها می‌روند که مجروح‌های جنگ فضای مجازی را در مدرسه‌ها مداوا کنند؛ یکی از جاهایی که فضای مجازی قربانیان زیادی از آن می‌گیرد همین نوجوانان در مدارس هستند؛ اما ما کجای کار هستیم؟ به صورت کلی می‌گویند اینقدر نفر در حوزه علمیه هست و اینقدر هم پول می‌گیرند. 🔸بنده حدود شانزده سال است که با آموزش و پرورش درگیر هستم؛ وقتی برای سرکشی به مدارس می‌رویم، معلم‌هایی که حقوق کمی می‌گیرند به ما اعتراض می‌کنند که این چه پول کمی است که به این مبلغان خود می‌دهید؟ آموزش و پرورش هم برای این کار یک ریال پرداخت نمی‌کند. 🔸حداقل دویست مبلّغ داریم که پول کرایه این‌ها را هم نمی‌دهیم بلکه جهادی می‌روند و کار می‌کنند. خودشان می‌خواهند در مدارس کار جهادی کنند، هر روز هم می‌روند. آن وقت می‌گویند که چقدر به حوزه‌ها و حوزویان داده می‌شود. 🔸من با حدود هفت هزار طلبه مرتبط هستم؛ اگر از اقشار مختلف اجتماعی آمار بگیرند، فقیرترین قشرها همین آخوندها و طلبه‌ها هستند؛ آن‌ها چهار نفر آخوند را می‌بینند که پست و مسئولیتی دارند، بعد به کل طلبه ها و حوزویان تعمیم می‌دهند. 🔸رفته بودم استان فارس، در بازدید از این مدارسی که به آن حمله کرده بودند؛ طلبه‌ای دم در آن مدرسه آمد و گفت که من زن و یک بچه دارم؛ واقعاً با سیصد چهارصد هزار تومان چگونه می‌توانم زندگی کنم؟ الان وضعیت واقعاً خیلی بد است. این‌ها برای رضای خدا و برای اینکه دشمن سوء استفاده نکند، جرأت ندارند که حتی بروند و به صورت گروهی به مدیر حوزه اعتراض کنند؛ به خاطر اینکه نظام لطمه نخورد هیچ نمی‌گویند. 🔸این ملاحظه طلاب مانند قضیه آن مادر است که با زن دیگری سر بچه‌اش اختلاف داشت، پس از اینکه حضرت علی (ع) می‌خواهند برای حل و فصل دعوا بچه را نصف کنند کنار کشید و بچه را بخشید؛ قضیه این طلبه‌ها مانند این مادر است؛ این‌ها خیلی از چیزهایی که واقعاً نیاز دارند نمی‌گویند، تا به اصل نظام لطمه نزنند. @daghdagheha
@mehrostad_ir 980818.mp3
3.3M
💠آیت‌الله جوادی آملی: کسی که نمی‌‎داند دکارت و هايدگر و کانت چه گفته‌اند، چگونه می‌‎تواند شاگرد امام زمان(عج) باشد؟ @daghdagheha
💠بی رودربایستی با مرجعیت عراق 🔸به پاس خون شهیدان ابومهدی و حاج قاسم سلیمانی 🖋 سجاد مرادی 1️⃣ تضعیف مرجعیت به عنوان بالاترین نهاد دینی در جامعه تشیع قطعا قابل قبول نیست و اگر انتقادی بخواهد از جایگاه آن نهاد بکاهد، باید لب دوخت و سخن نگفت؛ اما بپذیریم که ما نیز عادت کرده‌ایم محافظه‌کارانه در برابر اشکالاتی که وارد است -و یا می‌پنداریم که وارد است- چشم بپوشیم، تا مرجعیت کمتر طعم تلخ انتقاد را بچشد و طبعاً فرصت کمتری نیز برای اصلاح و رشد رویکردهای خود بیابد و بارها و بارها رویه گذشته را تکرار نماید. 2️⃣ شخصیت آیت‌الله سیستانی بدون شک شخصیتی ممتاز و تأثیرگذار نه تنها در عراق بلکه در سراسر پهنه جغرافیای تشیع است، و اقدامات مثبت ایشان در مقابله با نیروهای اشغالگر و نیز حفظ کیان عراق بی‌شک قابل انکار نیست، اما شهادت سردار شهید قاسم سلیمان و شهید ابومهدی المهندس این سؤال را در پیشاپیش چشمان قرار داد که آیا به راستی مرجعیت نجف توانسته است به خوبی از سرمایه گران‌قدر خویش در راستای دفاع از تشیع بهره برداری کند و طرحی نو برای آینده‌ی عراق دربیندازد؟ 3️⃣ حجت الاسلام والمسلمین سید جواد شهرستانی چند سال قبل با انتقاد از کسانی که مرجعیت نجف را مرجعیت صامت نامیده بودند، گفت: می‌‌گویند مرجعیت نجف، ساکت است، ولی با همین سکوتمان آمریکا را از عراق خارج کردیم. اما سوگمندانه باید پذیرفت که اتفاقات اخیر عراق نشان داد که این سخنان چندان با واقعیت موجود منطبق نیست. چگونه می‌توان پذیرفت که آمریکا از عراق خارج شده است در حالی که یک سوم از نفت عراق را به یغما می‌برد و پهپادها و هواپیماهای آن آزادانه بر فراز عراق مانور می‌دهند و مردم مظلوم را به بهانه مبارزه با داعش نشانه می‌گیرند؟ به راستی مرجعیت نجف چه برنامه‌ای برای مقابله با این معضل خطیر و نفی سبیل از کفار بر مقدرات عراق تدارک دیده است؟ 4️⃣ متأسفانه موضع مرجعیت در آشوب‌های عراق و نیز ماجرای شهادت شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و نیز اتفاقات قبل از آن شاهد بودیم، موضعی متناسب با جایگاه مرجعیت نبود و در واقع در پازلی که آمریکایی‌ها چیده بودند بازی شد. چگونه می‌توان پذیرفت که فرمانده حشد الشعبی –یعنی همان نهادی که به فرمان مرجعیت عراق تأسیس شده است- به دست نیروهای اشغالگر کشته شود، و مرجعیت عراق به عنوان پدر معنوی این کشور و مؤسس این نهاد جهادی به جای خونخواهی از این شهید مظلوم و اعتراض تند و علنی در برابر سیاست‌های خصمانه آمریکا، تنها اطراف اختلاف را به ضبط نفس فرابخواند؟ چگونه ممکن است که مرجعیت، انتقام از خون محوری‌ترین فرمانده جنگ علیه تکفیریان داعشی جان خود –همو که اگر نبود اثری از عتبات مقدسه و حوزه نجف باقی نمانده بود- را در یک کفه گذاشته و ترور آمریکای جنایت‌کار را در کفه دیگر و هر دو را با هم محکوم کند؟ و چگونه می‌توان توجیه کرد که نزاعی میان کشور پرچمدار تشیع و مصداق اتم دار الکفر شکل بگیرد، و مرجعیت در موضع بی‌طرفی ایستاده و هر دو طرف را محکوم نماید، آن هم در شرایطی که جمهوری اسلامی همه تمهیدات لازم برای آسیب‌ندیدن شهروندان عراقی را فراهم دیده است؟ 5️⃣ به فضل الهی و به برکت انقلاب اسلامی، جامعه شیعی امروز در نقطه اوج اقتدار آن ایستاده است. امروز جمهوری اسلامی، نام نظامی محصور در مرزهای یک سرزمین نیست، بلکه عنوانی است که مرزهای جغرافیایی را -که کفار به وسیله آن کشورهای شیعی و اسلامی را پاره پاره کرده‌اند- در نوردیده و همه را زیر بیرق اسلام گرد آورده است. اگر حمله به پایگاه آمریکایی در عراق –که ریشه همه مشکلات امروز عراق است- در نظر مرجعیت عراق نقض حاکمیت و زیرپاگذاشتن مرزهای تصنعی میان دو کشور شیعی است؛ اما جمهوری اسلامی با صدای رسا اعلام کرده که همه شیعیان فرزندان او هستند و آماده است حتی حاج قاسم خود را برای دفاع از شیعیان در هر نقطه از عالم و خنثی‌سازی توطئه بیگانگان فدا سازد. آمریکا ریشه مشکلات عراق است و اگر مرجعیت عراق به این حقیقت باور دارد و ایران اسلامی را نه هم‌چون اشغالگران آمریکایی بیگانه، بلکه برادر خود می‌داند، پس آیا بهتر نیست که به اقتدار ایران تکیه کند و هم‌صدا با آن اخراج آمریکا از عراق را فریاد بزند؟! @Manahejj 🔻🔻🔻🔻 🆔 @daghdagheha
💠تاملات_کرونایی 🖋حسین مهدیزاده(طلبه حوزه علمیه قم) 🔸1- حضور جهادی در پشت سر طبیبان و پرستاران، ماموریت فرعی بلکه فرعی فرعی حوزه است. 🔸2- حوزه باید طرحش از سلامت و بیماری که آن را متناسب با جهانگری است که از انبیاء گرفته است پیدا کند. طب قدیم ما به نحوی طب بابل و مصر و یونان است. کتاب العین می گوید الطب: السحر. یعنی طب قدیم علم نسخه نویسی بر اساس یک جهان نگری خاص بود که از بابل و مصر تا یونان آمده بود و نمی دانم در چه دورانی(شاید هلنیسم اسکندر مقدونی)، تقریبا جهانی شد. در این مدل بدن در جبر مزاجهایش اسیر است و تنها نقطه اختیار انسان تعادل این مزاجهاست و این نقطه سلامتی، این نقطه اخلاق است، این نقطه عدل است. در رسیدن به این تعادل هم طبیعت بیرون از بدن، ابزار و تکنولوژی رسیدن به سلامتی است. پس باید به کمک خود طببعت، از مدخل تغذیه، تنفس(مثل غلیان)، روغن مالی، دارو(سم طبیعی)، ورزش و.... این تعادل را به درون بدنمان راهنمایی کنیم. چینی ها اما درک دیگری از جهان داشتند و همان را هم به طب تبدیل کردند. آنها در عالم جریان انرژی های حیات را دنبال می کردند و در بدن نیز کارشان با همین انرژی هاست. مثلا طب سوزنی نوعی خاص از اثرگذاری بر روی گذرگاه های انرژی حیات بود که منتهی به اثراتی در بدن می شد. یا ورزش هایی (که امروز به آن ورزش رزمی میگوییم) در اصل نحوه از رشد فاعلیت بر اساس این انرژِی را هم دنبال می کردند و توسعه اختیار را به نحوی با توسعه انرژِی هایی که در تصرف بدن شان است جستجو می کردند طب جدید هم که «کمیت» را در عالم اصل می داند و اندازه کمیت های مادی را عامل تحولات کیفی عالم میداند. همین مساله را در فهم زیربنایی از سلامت هم بکار می برد. تعداد کرومزوم ها را می شمارد. تعداد ویروس ها را اندازه می گیرد، تکثیر آنها را دنبال میکند. با کم و زیاد کردن سلول ها، باکتریها، ریز مغزی ها و... از بدن تا روان انسان را کنترل و بهینه می کند. 🔸3- اما طرح ما حوزه های علمیه که می خواهیم بگوییم جهان معنایی انبیاء نه جهان معنایی سحره بابل و مصر است و نه دنیای انرژِ چینی های یاجوج و ماجوج، چیست؟ آیا همه جهان بینی ها طرحی دارند برای فهم عالم و بدن اما طرح انبیاء که می گفتند ما واسطه حقیقی عالم بالا با زمین هستیم هیچ معنایی برای سلامت و تعادل و... ارائه نمی کرد؟ یعنی انبیاء طرح دیگران را به کار می گرفتند؟ طب نسخه نویسی بر اساس فهمی است که از جهان داریم. ما اصلا هیچ فهمی از جهان و بعد سلامت و تعادل در جهان نداریم که برای خودمان باشد و بگوییم بر اساس آن می خواهیم دست به گزینش از طب موجود، سنتی، چینی، روایات طبی و... بزنیم؟ حالا تاسیس طب که پیشکشمان! 🔸4- بلکه اصلا مساله انسان شناسی را رها کردیم. کار ما شده است نسبت دادن مطالعات دیگران به اسلام و بعد اثبات اینکه اسلام هم همین را می گوید! ایا واقعا قابل قبول است که جهان معنایی انبیاء، سلامت را به نحوی جبر طبایع یا انرژی ها یا کمیت مادی عناصر بدن بداند؟ من کاری به نسخه نویسی و کارآمدی نسخه های هر کدام از این طب ها ندارم. مساله ام جهان معنایی است که سلامت را معنی می کند. وضعیت موجود طلبه های جهادی در طی کشیدن زیرپای پزشکان و پرستاران استعاره ای از رفتاری است که با اصل ایده سلامت انجام داده ایم. 🔸5- ما اگر طرحی برای سلامت نداریم، آیا واقعا هیچ نقدی به نظریه «مراقبت» مدرن که در بیمارستان و قرنطینه بیمار کرونایی انجا می شود هم نداریم؟ شواهد میدانی نشان می دهد که ناامیدی و ترسی که اصل ایده «مراقبت در بیمارستان» در دل بیمارکرونایی ایجاد کرده است(فارغ از تغذیه بیمارستان، نحوه ضد عفونی کردن بیمارستان و...) به اندازه خود کرونا قربانی داشته است. ما حتی الان نمی دانیم که چه میزان از مرگ و میر کرونا، بخاطر ویروس است و چه مقدار بخاطر علم ناامید و خشنی که این روزها با زور و ترس بیماران را زندانی می کند. فوکو که به شبیه ترین بیماری به کرونا -یعنی ایدز- مرده است، تز دکتری اش مقایسه ایده مراقبت بیمار و تنبیه دیوانه در بیمارستان و تیمارستان مدرن با دنیاهای ماقبل آن است و می خواهد بگوید مدرنیته در اصل با بیمارستان هدف اصلی اش درمان نیست، بلکه چیزی شبیه زندانی کردن اوست. طنز تلخ تاریخ این است که جمهوری اسلامی و حوزه علیمه و طلبه هایش یک ماه است همه تلاش خود را برای صرف «ایثار» طلبه ها و طبیان و پرستاران جان برکف و ایثار گر برای زندانی کردن بیمار ناامید و ترسیده کرونایی می کند و به گفته آقای دکتر حریرچی نیروی انتظامی هم رَحِم بیمار را با زور از بیمارستان اخراج می کند چرا که ایده بیمارستان چنین اقتضا می کند. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠کج فهمیِ چند نفر به اسم حوزه و انقلاب!! 📝 نقدی بر رویکرد کانال «حوزه انقلابی» 🖋 محمد حق‌پرست 🔹 حکایت کاسه داغتر از آش، حکایت چند نفر به ظاهر طلبه است که متشرع‌تر از رهبر معظم انقلاب و مراجع، به فکر دیانت مردم افتاده اند!! رهبری دستور حکومتی و ولایتی صادر کرده‌اند مبنی بر تبعیت و همکاری همه ارگانها و همه مردم با مسئولان مربوطه برای مقابله با کرونا؛ اما جماعتی، ساز مخالف کوک می کنند. دستور رهبری و تأکید معظم له اینقدر صریح و واضح است که هیچ توجیه و تفسیری را بر نمی‌تابد. همین جاست که ولایت پذیری افراد را باید امتحان کرد. همین جاست که باید تفرقه انگیزان را پیدا کرد. ای کاش به اسم خودشان بود، اما از اقبال بد حوزه، کج‌فهمی این عده همیشه به اسم حوزه و انقلاب تمام می‌شود. 🔹 بار اول نیست که این کانال، اعتبار روحانیت را خدشه‌دار می کند. بارها شده از آب گل‌آلود دنبال ماهی هستند و اتفاقا خوراک به دست رسانه‌های ضد انقلاب می‌دهند. به هرکسی برچسبی می‌زنند و خودشان را اعلم مطلق می‌پندارند. هنوز یک روز نگذشته، آخرین ایده حضرات ادمین این کانال (تحصن در حرم)، بهانه ای برای اتهام به روحانیت شده است. خوراکی که دقیقا دشمنان روحانیت، به دنبالش هستند توسط چند نفر معمم (ولو ناخواسته) طبخ می‌شود!! از مدیریت محترم حوزه تقاضامندیم، اقدامی مناسب با این کانال بی‌ادب و بی‌بصیرت داشته باشد. کانالی که به اسم حوزه، تیشه به دستش گرفته تا اعتبار حوزه را ریشه‌کن کند. چرا کج فهمی چند طلبه به پای کل روحانیت نوشته شود؟ تا کی قرار است اعتبار حوزویان بازیچه دست این جماعت باشد؟ 🔹 اما سخنی با ادمین‌های کانال «حوزه انقلابی»: هر کاری می خواهید بکنید (مثل نشر شعارهای تفرقه انگیز در راهپیمایی‌ها)، هرچیزی می‌خواهید بنویسید (مثل توهین‌هایی که به اسم انتقاد می‌نویسید)، هر عکس و فیلمی می‌خواهید درباره دیگران نشر دهید (مثل فیلم گاوی که در ماه مبارک رمضان، علیه یک منتقد منتشر کردید)، ولی به اسم «حوزه و انقلاب» نباشد. شما چند نفر، اسمتان نه حوزه است؛ نه انقلاب. اگر تقوا در نقد و نظر ندارید، حداقل تقوا داشته باشید که به اسم یک صنف آبرودار مطلب منتشر نکنید. @Manahejj @daghdagheha
🔻آیت‌الله اعرافی در نامه‌ای به شیخ الازهر: ✅ حوزه علمیه قم آماده تبادل تجربیات خود با مراکز علمی و دینی جهان است مدیر حوزه‌های علمیه در نامه ای خطاب به احمد الطیب، شیخ الازهر با اشاره به شیوع بیماری کرونا در جهان تاکید کرد: این شرایط بهترین فرصت است تا ضمن ایمان به ذات لایزال مبدا هستی و بازگشت به اصول فطری و انسانی به عنوان کارآمدترین راه ها تبلیغ و ترویج شود. تعالیم تابناک دین خاتم می تواند در این صحنه دشوار منادی و پیشگام باشد. متن‌نامه: hawzahnews.com/news/893620 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠حوزویان و نوع مواجهه با پدیده‌ای به نام بحران کرونا! ✏️ محمد وکیلی/حوزه علمیه قم 🔹 با شروع بحران ویروس کرونا در چین و وضعیت گسترش یابندگی شدید آن، از همان ابتداء مشخص بود دیر یا زود پای آن به ایران نیز باز خواهد شد. اتفاقی که با تأخیری چند هفته‌ای بلاخره به وقوع پیوست و گزارش‌هایی از آغاز شیوع این بیماری در چند شهر ایران مخابره شد. با گسترش این بیماری با توجه به موج فراگیری و تاثیرگذاری آن، بسیاری از نهادهای اجتماعی نیز وارد عرصه مواجهه با آن شدند؛ از مراکز و نهادهای بهداشت و سلامت گرفته که در خط مقدم مقابله با این بحران بودند تا نهادهای نظامی و انتظامی تا آموزشی و… در این میان یکی از نهادها و سازمانهای اجتماعی کنشگر که در بسیاری از تحولات اجتماعی، وارد کنشگری شده و به ایفای نقش می‌پردازند، نهاد روحانیت و سازمان حوزه‌های علمیه است. به دلیل جایگاه اجتماعی و اثرگذاری ویژه‌ای که این قشر دارند نوع مواجه این نهاد با چنین بحران فراگیر و فراجنبه‌ای، می تواند مورد توجه و کنکاش قرار گیرد. همچنان که به دلیل این جایگاه خاص و اثرگذاری بالای اجتماعی، عملکرد و نوع مواجهه آنها در مقابل تحولات و بحرانها مورد توجه و ارزیابی کارشناسان قرار گرفته و از سویی دیگر زیر ذره بین رسانه ای قرار گرفته است. از همین روی جریان‌شناسی نوع مواجهه این قشر از جامعه در بحران کرونا می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. از این منظر می توان نوع مواجهه روحانیت با این پدیده کرونا را به سه دسته کلی تقسیم کرد: 🔸طیفی از روحانیت که مواجه ای منفی و سلبی با این پدیده کرونا داشتند. طیفی که با انکار و تشکیک در وجود چنین بیماری یا در فراگیری و شیوع آن، تلاش می‌نمودند توصیه‌ها و تجویزهایی کاملا متعارض با توصیه‌های نهادها و مراکز رسمی مواجهه با این بیماری صادر نمایند. طیفی که با زیر سوال بردن تمام مبانی و حتی مسلمات دانش و یافته‌های پزشکی، به موج آنارشیسم علمی و بی‌اعتباری نهادهای مرجع دامن زده و موجب نوعی سردرگمی در میان مخاطبان خود در مواجهه با این پدیده شدند؛ در سطح رسانه‌ای به نمونه‌هایی چون آتش زدن کتاب طبی هاریسون که هر چند قبل از کرونا اتفاق افتاد اما این نوع مواجه در زمان شیوع کرونا نیز ادامه یافت، توصیه به نادیده گرفتن قرنطینه، تأکید بر دید و بازدید و شکستن طرح فاصله‌گذاری اجتماعی، مقاومت در مقابل بسته شدن اماکن مذهبی زیارتی تا حرم لیسی و… اشاره کرد. این طیف نقش پررنگی در دادن سوژه‌های تخریب روحانیت توسط بعضی از رسانه ها را داشت. به همین دلیل نیز می توان این نوع از نقش‌آفرینی در چنین بحرانی را نقش‌آفرینی منفی به حساب آورد. 🔸در کنار طیف اول، طیف دیگری طیفی از روحانیت حضور داشتند که با شیوع و گسترش این بیماری، در انفعال کامل فرو رفتند و نتوانستند برای خود در چنین بحرانی نقشی مفید و اثر گذار تعریف نمایند. هر چند بهانه این طیف از روحانیت همراهی با وضعیت قرنطینه بوده است اما انتظار و توقع جامعه از ظرفیت و جایگاه اجتماعی این طیف، اقتضا می نمود که بتوانند نقشی فعال در این شرایط ایفا نمایند. مصادیق این طیف را می توان در کسانی یافت که در شرایط عادی، میدان‌دار و تریبون داری می کردند اما در شرایط بحران، اسم‌شان از زبان رسانه‌ها افتاد و به ناگه در سکوت و غیبت فرو رفتند. می‌توان گفت این طیف از روحانیت نیز نقشی خنثی و حتی منفی در شرایط بحرانی جامعه ایفا نمودند. طیفی که نباید در شرایط بحرانی به هیچ وجه روی آنها حساب کرد و یا امید داشت پا به میدان بگذارند و میدان داری کنند. 🔸و اما در این میان، طیف سومی نیز بودند که از روزهای نخست شیوع این بیماری، ضمن درک شرایط واقعی جامعه و همراهی با نهادهای مسئول و تصمیم‌گیر، تلاش نمودند نقش و کنشگری فعال برای خود، مجموعه روحانیت و حوزه‌های علمیه تعریف نمایند. این طیف از روحانیت که می‌توان از آنها به عنوان «روحانیت مسئولیت پذیر» و آماده پذیرش مسئولیت اجتماعی نام برد توانست با تحلیل واقع بینانه شرایط، ضمن ارتباط با سایر نهادها و مجموعه‌های درگیر بحران، برای خود وظیفه و مسئولیت تعریف نماید. مولفه‌های شناخت این طیف را می توان در صدور فتاوایی مبنی بر حجیت همراهی و توجه به دستورات ستاد بحران، تشکیل ستاد بحران حوزوی، ارائه مساعدتهای مختلف به ستاد مدیریت بحران، مشارکت در فعالیت‌های جهادی، استفاده از تریبون‌های حوزوی در تبیین شرایط بحران، و تلاش برای اتحاد و هبستگی نهادهای مذهبی و دینی بین‌المللی در مواجهه همدلانه با این بحران اشاره کرد. تجربه ثابت کرده است که این طیف از روحانیت توانایی و ظرفیت بی‌نظیری در کمک به جامعه جهت عبور از شرایط بحرانی را دارند و به همین دلیل نیز می‌توان این طیف را به عنوان طیفی با نقش‌آفرینی مثبت در بحرانها قلمداد کرد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
📝دوران مدیریت حضرت آیت‌الله اعرافی در حوزه علمیه؛ ⭕️ سیاه" سفید" خاکستری! ✏️ محمد یاوری/ طلبه حوزه علمیه قم و دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بشر ♻️ یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا قولاً سدیداً (احزاب/۷۰) 1⃣ انتخابِ امیدآفرین ۱۲ تیرماه ۱۳۹۵" خبر انتخاب آیت‌الله اعرافی به سمت مدیریت حوزه‌های علمیه با توجه به سوابق و حضور درخشان ایشان در منصب ریاست جامعه المصطفی العالمیه، برای اغلب حوزویان امیدبخش بود؛ امید به عملکرد تاثیرگذارتر در تحولات ملی و بین المللی، برنامه‌ریزی دقیق‌تر و انسجام بیشتر درون حوزوی، تعامل و تفاهم بهتر برون حوزوی و ارتباط عمیق‌تر با عموم مردم به ویژه نسل جوان؛ 2⃣ وضعیتِ سفید با نگاه منصفانه می‌توان گفت علیرغم وجود محدودیت‌های فراوان مالی، کارشکنی‌های دردنی و بیرونی، بعضاً وجود سیستم‌های اداری و نیروی انسانی منفعل و گاهاً زائد که می‌تواند موانع جدی برای موفق بودن هر مدیری باشد، حوزه علمیه در طول ۴ سال مدیریت آقای اعرافی، اقدامات مثبت و مهمی در عرصه تهیه اسناد بالادستی و راهبردی، تدوین نظام‌نامه‌ها و ساختارهای کارآمد، گفتمان‌سازی کلید واژه ، راه‌اندازی رشته‌ها و مراکز تخصصی و راهبردی و در برخی موارد واکنش نسبتاً بهنگام و موثر نسبت به تحولات اجتماعی، داشته است که شایسته‌ی ارتقاء و استمرار است؛ 3⃣ وضعیتِ سیاه حتی با چشم غیر مسلح هم می‌توان عدم موفقیت و پیشرفت ملموس و محسوس حوزه علمیه در زمینه‌های مختلف از جمله اصلاح فرایندها و برنامه‌های اجرایی آموزشی، تبلیغی، تهذیبی، اداری و ....، بازنمایی واقعی چهره حوزه و روحانیت در عرصه‌های گوناگون، اقناع سازی اقدامات و برنامه‌ها به صورت صنفی و عمومی و زمینه سازی مناسب جهت استفاده از ظرفیت‌ها و نظرات عموم طلاب به ویژه طلاب جوان را مشاهده کرد؛ اگر اقدام یا تغییری هم در خصوص این موضوعات صورت گرفته، اغلب به صورت بوده نه مستمر و شبکه‌ای؛ ⚫️ به عنوان نمونه: ▪️به لحاظ حقوق صنفی، همه طلاب حوزه علمیه(حتی اگر حق انتخاب نداشته باشند)، حق اطلاع دارند! اطلاع از چرایی و چگونگی فرایند انتخاب معاونین و مدیران و برنامه‌های هریک از آنها؛ اما در هیچ دوره‌ای از جمله دوره مدیریت آیت الله اعرافی این اتفاق رخ نداده است؛ ▪️ برخی از ساختارها و برنامه‌ها و شیوه‌های اجرایی حوزه علمیه در بخش‌های مختلف آموزشی، تهذیبی، صیانتی و ... دارای ابهامات جدی و حتی ایراداتِ است که همچنان نیز پابرجاست! ▪️ تاکید مکرر مقام معظم رهبری در خصوص جوان‌سازی نیروی انسانی و نوسازی سیستم‌های اداری، همچنان مغفول است و برنامه‌‌ی خاصی در این زمینه جز چرخش مدیران در منصب‌های مختلف دیده‌ نمی‌شود! ▪️ کاهش ورودی‌های حوزه علیرغم تسهیل و تسامح تامل برانگیز در پذیرش‌ها، بی انگیزگی رو به افزایش ورودی‌های هرسال و سردرگمی هویتی طلاب و نگرانی در خصوص آینده شغلی همچنان جزء چالش‌های لاینحل باقی مانده است! ▪️ نارسایی مالی، گلایه‌مندی حوزویان از میزان شهریه‌ها و محرومیتِ دردناک از امکانات رفاهی قابل توجه نیز مسیرِ خروجِ تمام وقت یا پاره وقت طلاب از حوزه را شلوغ و پُر رونق کرده است! 5⃣ وضعیتِ خاکستری ⚠️ شروع دوره جدید مدیریت، شروع سال تحصیلی و انتخاب ! اینکه در دوره جدید مدیریت آیت الله اعرافی چقدر نقاطِ قوت دوره‌ی قبل ارتقاء می‌یابد و چقدر نقاط ضعف اصلاح و جبران می‌شود، اینکه سالِ تحصیلی جدید حوزه علمیه(به سه صورت حضوری، مجازی و نیمه حضوری) در شرایط فعلی به نحو مطلوب پیش خواهد رفت یا به همان کیفیت ناامیدکننده‌ی امتحانات مجازی اجرا خواهد شد، اینکه چقدر در انتخاب شعار سال حوزه(حوزه و فضای مجازی) به زیر ساخت‌ها، مولفه‌ها، موانع و مقتضیات انتخابِ یک شعار سال مناسب و متناسب دقت شده است، چیزی است که باید منتظر ماند و امیدوارانه نگاه کرد؛ ⛔️ دفع یک شبهه! ممکن است گفته شود در تمام اشکالاتی که بیان شد، اقداماتی صورت گرفته و زمان بازدهی هنوز نرسیده است" در پاسخ باید به این نکته توجه کرد که تحولات اجتماعی دنیای امروز فرصت سیاستِ گام به گام و آهسته_ پیوسته را از مدیران می‌گیرد و اجازه نمی‌دهد آنها ظهور و بروز ثمرات برنامه‌های خود و اصلاح اشکالات واضح ساختاری و اجرایی را به گذر زمان سپرده و به آینده موکول کنند؛ امروزِ جهان گام‌های و توجه توامان به زیرساخت‌ها و برنامه‌های اجرایی را می‌طلبد. 💠 هیچ دستگاهی نباید خود را از انتقاد و نقد مصون و از عیب خالی بداند؛ همه‌ی دستگاه‌های كشور باید مورد نقد منصفانه قرار بگیرند و همه در جهت اهداف نظام و در چهارچوب آن، رفتار خود را اصلاح كنند. (مقام معظم رهبری ۱۳۸۳/۰۱/۰۲)
9.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 موشن گرافی زیبا برای معرفی جایگاه حوزه های علمیه. 🔸یکی از ضعف های حوزه های علمیه تولید محصولات رسانه ای مناسب برای معرفی خود و ظرفیت هایش است. امیدوارم با توجه جدی به این مسئله شاهد آثار فاخری از این دست باشیم ➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
📸 این عکس را دوست خوب‌ام جناب سیّد محمّدحسن لواسانی در صفحهٔ اینستاگرام‌اش به اشتراک نهاده، و در توضیحِ آن نوشته است: 💠«دو ساعت مانده بود به اذان صبح. در سکوتِ عمیقِ حیاط حوزهٔ علمیّه[ی لواسان]، قدم می‌زدم. تنها روشنایِ مدرسه، از کتاب‌خانه توجّه‌ام را جلب کرد. گفتم شاید طلبه‌ها یادشان رفته چراغ را خاموش کنند. آرام وارد کتاب‌خانه شدم و با این صحنه مواجه شدم. با عجله رفتم و دوربین را آوردم. صحنه هم‌چنان، همینی بود که می‌بینید. تا صدای شاتر را شنید، آرام برگشت و با لبخندی شرم‌گون و چهره‌ای که عجیب خسته بود؛ گفت: حاج آقا! عکس نگیرین! من هم فوراً گفتم: چشم! این عکس، بعدها مورد توجّه هیأت داورانِ جشنوارهٔ عکس اشراق قرار گرفت و به فینال راه یافت؛ اگرچه حائز رتبهٔ اوّل تا سوم نشد.» 🔺 برای من امّا این عکس به طرز عجیبی الهام‌بخش است. روزنه‌ای از نور و عشق و امید، و آینه‌ای است برای دیدنِ طلبه‌های تنها و گمنام و بی‌ریا و سخت‌کوشی که کسی نمی‌بیندشان. گوشهٔ حوزهٔ یک شهرستان دور، دل‌گرم به مطالعه و درس‌اند و حتّی گاه به زشت‌ترین وجهی مورد ظلم و ستم مسؤولین‌شان قرار می‌گیرند. -به نقل از چراغ مطالعه ➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha