eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
444 دنبال‌کننده
151 عکس
47 ویدیو
25 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین....
مشاهده در ایتا
دانلود
💠نیمه شعبان، کرونا و آخرالزمان 🔸ویروس جدید کرونا همه بشریت را درگیر کرده و زندگی عادی انسان‌ها را با اختلال بی‌سابقه‌ای مواجه ساخته است. ملکه الیزابت دوم در یک سخنرانی کم‌سابقه، بحران کرونا را با جنگ جهانی دوم مقایسه کرده و فرمانده سپاه بهداشت آمریکا نیز آن را مشابه حملات یازده سپتامبر دانسته است. امروز نیز اعلام شد آمار تلفات کرونا در نیویورک از آمار کشته‌های یازده سپتامبر فراتر رفته و به بالای چهار هزار کشته رسیده است. دبیرکل سازمان ملل نیز این بحران را بزرگ‌ترین بحران بشریت پس از جنگ جهانی دوم دانسته است. 🔸اما برخی مذهبی‌ها در کشورهای مختلف می‌کوشند این بحران را به عنوان یکی از نشانه‌های آخرالزمان تلقی کنند. در میان مسلمانان نیز روایات فراوانی درباره رخدادهای آخرالزمان از قرون اولیه اسلامی به دست ما رسیده که به آنها «اخبار مَلاحم و فِتَن» گفته می‌شود و خبر از جنگ‌های خونین و اتفاقات مرگبار در آخرالزمان داده است. 🔸در برخی وقایع مهم تاریخی، گروهی از مسلمانان کوشیده‌اند این وقایع را با اخبار آخرالزمانی تطبیق دهند. یکی از مهم‌ترین کتب درباره این روایات را سید بن طاوس؛ فقیه بزرگ شیعه در قرن هفتم هجری نوشته که «التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن» یا «الملاحم و الفتن» نام دارد. وی این کتاب را در نخستین سال‌های حکومت هلاکوخان مغول نوشته و خود نیز در کتاب «اقبال الاعمال» گفته که سقوط بنی‌عباس به دست مغول‌ها را از مصادیق سرورآفرین اخبار ملاحم می‌داند (ج3، ص 116). 🔸بنابراین، چنین موضوعی در میان شیعیان به دلیل باور عمومی آنان به ظهور امام دوازدهم در آخرالزمان اهمیت بیشتری دارد. حتی اتفاقاتی مانند اعدام شیخ فضل‌الله نوری و پیروزی انقلاب اسلامی از سوی برخی روحانیون دهه‌های گذشته به‌عنوان نشانه ظهور قلمداد می‌شده است. 🔸در سخیف‌ترین نوع این تطبیق‌ها، برخی نزدیکان و دوستداران احمدی‌نژاد می‌کوشیدند ریاست‌جمهوری او را نیز از نشانه‌های نزدیکی ظهور امام عصر(ع) بدانند. 🔸مسیحیان هم تجربه تاریخی مشابهی درباره بیماری همه‌گیر طاعون دارند که عملکرد کلیسا در آن زمان به سمت ربط دادن این بیماری با آخرالزمان متمایل شده بود. در جریان شیوع طاعون در قرن چهاردهم میلادی - که آن هم از چین آغاز شد و پس از کشتن هزاران ایرانی به اروپا رسید - اروپای خسته از سال‌ها جنگ صلیبی با مسلمانان، یک سوم جمعیت خود را طی سه سال به دلیل طاعون از دست داد. در آن سال‌های سیاه، کلیسا که باعث و بانی اصلی جنگ‌های صلیبی بود، می‌کوشید پس‌مانده ایمان مسیحیان را از چنگ طاعون نجات دهد؛ از همین رو به خرافات مذهبی دامن زد و با سوزاندن جادوگران و تخطئه گناهکاران می‌کوشید آنان را مقصر شیوع طاعون و مرگ میلیون‌ها نفر جلوه دهد. همچنین با پررنگ کردن روایات آخرالزمانی تلاش کرد طاعون را به بازگشت مسیح ربط دهد و مؤمنان را آرام کند. اما همین عملکرد نادرست، مقدمه‌ای بر زوال قدرت کلیسا و ایمان سنتی در دوره رنسانس شد. 🔸بنابر این هرگونه ایجاد نسبت میان دین و چنین بلایایی باید با ملاحظه تجربه تلخ طاعون در قرون میانه باشد. نکته مهم در این مطابقت‌ها، سند ضعیف بسیاری از روایات ملاحم است؛ دلالت آنها نیز ابهاماتی دارد که باعث می‌شود نتوان آنها را به راحتی بر واقعه‌ای خاص - مانند ظهور - تطبیق داد. همچنین رواج این‌گونه تحلیل‌های سلیقه‌ای و ذوقی می‌تواند منجر به کاهش اعتقاد عمومی به ظهور شود و آن را دست‌مایه تمسخر مخالفان مذهب کند. از سویی، طبق روایات شیعی ظهور امام دوازدهم به معنای پایان عمر جهان و انقراض نسل بشر نیست و عصر طلایی زندگی انسان پس از ظهور منجی موعود آغاز خواهد شد. 🔸اما نکته مهم درباره کرونا، آینده مبهم این بیماری است؛ هنوز بسیاری از ابعاد آن ناشناخته است و خطر آن برای حیات در کره زمین جدی‌تر می‌شود. هرچند بشریت پیش از این با بیماری‌ها و بلاهای بزرگی درگیر بوده و موفق شده با توانایی خدادادی‌اش با بسیاری از آنها مواجه شود و زنده بماند. شاید اگر به همین منوال پیش برویم، کرونا به یک بحران بی‌سابقه تبدیل شود؛ اما بعید هم نیست که با کشف دارو به زانو درآید و همچون برخی بیماری‌های کشنده و بزرگ، به خاطره‌ای تلخ و عبرت‌آموز برای بشر تبدیل شود. در بدترین حالت نیز ممکن است زندگی بشر با قوانین سخت‌گیرانه‌تری استمرار یابد تا این بیماری منجر به انقراض حیات زمینی نشود. 🔸هیچ نشانه محکمی در تطبیق این بیماری با اخبار ملاحم و فرارسیدن آخرالزمان وجود ندارد. بررسی تطبیق‌های پیشینیان نشان می‌دهد که دینی‌ترین و عاقلانه‌ترین مواجهه با بلایای طبیعی و غیر طبیعی، تمسک به اصول یقینی (همچون دعا و توکل و توسل) و عمل به توصیه‌های عقلانی متخصصین است؛ خاصه آن‌که دانش بشر، هم در امور غیبی و هم در امور تجربی و محسوس بسیار اندک است. -به نقل از کانال راوی 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠نگاهی راهبردی به تحلیل‌های کرونایی 🖋محمدرضا برته 🔸کرونا، پیرا کرونا و پسا کرونا واژه‌هایی هستند که معمولاً در تحلیل پیامدها و آثار توأم و پسین کرونایی مورد استفاده قرار می‌گیرند. اما در عین اذعان به کارایی، نکته‌سنجی و عمق تحلیل‌های ارائه شده، چند نکته راهبردی لازم است مد نظر قرار گیرد: 🔹الف) کرونا به سان یک آشکارساز؛ نخستین مساله‌ای که باید بدان توجه شود این است که بسیاری از پیامدهای اجتماعی و فرهنگی و با تاکید بیشتر از گونه _سبک زندگی_ که به کرونا منسوب می‌کنیم، حقیقتاً معلول کرونا نیست؛ بلکه کرونا عاملی برای آشکارسازی این تغییرات پنهان بوده است. لازم است توجه داشته باشیم که در محتوای باطنی انسان هر فرایند عملگرا‌نه‌ایی سه ساحت دانشی، گرایشی و رفتاری را طی می‌کند. در واقع آنچه که ما انجام می‌دهیم به پشت گرمی نگرش ما به عالم، خدا و انسان و نیز در مرحله‌ی پیشین‌تر به بینش و دانش ما نسبت به سه مقوله پیش‌گفته است. این بدان معناست که هرگاه و به صورت سیستمی تغییراتی در رفتار رخ می‌دهد، باید عمق تحلیل ما فراتر برود و بتواند از استحاله لایه‌های نگرشی و بینشی پیشین آن پرده بردارد. مساله بسیار مهم این است که همیشه تاخیر بسیار درخوری در این مسیر تحول محتوای باطنی انسان وجود دارد. در مسئله کرونا نیز وقتی که می‌بینیم به سرعت با ایجاد فرصتی برای در خانه ماندن و دسترسی‌های گسترده‌تر به فضای مجازی، نوع رفتار انسان‌ها گونه دیگری ظهور و بروز میکند معنایش ضرورتاً این نیست که کرونا چنین تغییراتی را پدید آورده بلکه شاید بهتر این است که بگوییم کرونا زمینه‌ای برای آشکارسازی تغییراتی را فراهم کرده است که پیش‌تر نیز تحقق پیدا کرده بود ولی مجال ظهور و بروز نداشت. اهمیت بند _الف_ بدین سبب است که نباید دچار تقلیل گرایی در سطح تحلیل بشویم و بسیاری از تغییرات امروزین را به اشتباه معلول و محصول کروناییزه شدن جامعه بدانیم. 🔹ب) تغییرات در راهند؛ به عنوان پیوست مورد الف، اتفاقاً تاثیرات کرونا را عمیق‌تر و جدی‌تر و صد البته با تأخیرات بیشتری مشاهده خواهیم کرد. تاثیراتی که اولاً در بینش و دوما در نگرش و سوما رفتار بروز و ظهور پیدا خواهد کرد. در واقع اگر مخّ و مغز تصمیم‌سازی هر انسانی بن مایه دانشی و گرایشی اوست، یعنی اگر آدمی در پی چیزی است که می‌داند و به آن علاقه دارد و در پی گریز از چیزی است که می‌داند و از آن تنفر دارد، باید ببینیم کرونا در دانسته‌های ما و حُبّ و بُغض‌های ما چه تغییراتی ایجاد کرده است. 🔹ج) تحمیل تک‌نسخه‌ای، هرگز! سومین اصل راهبردی که لازم است با اهمیت فزون‌تری مورد توجه قرار گیرد، توجه عمیق به تنوع و تفاوت محتوای باطنی انسان‌ها و جوامع است که باعث می‌شود برونداد مداخله‌گری کرونا در حیات فرهنگی فردی و اجتماعی ما به عنوان یک متغیر جدید، محصولات متفاوتی ایجاد کند. در واقع اگر دمای زیستی یک خانواده، فرد و جامعه بالا باشد؛ احتمالاً یخ کرونا به انجماد آن فرهنگ پویا نخواهد انجامید و چه بسا پدیده کرونا با ذوب شدن در حرارت پویایی فرهنگی میزبان خود به ظرفیت‌های وجودی آن فرهنگ نیز بیفزاید ولی اگر دمای اخلاقی و فرهنگی فرد، خانواده یا جامعه‌ای پایین باشد، باید منتظر انجماد سریع آنها در مواجهه با کرونا بود. لذا کاملاً اولویت‌دار است که در تحلیل مسائل پیرا و پسا کرونایی به ظرفیت‌های فرهنگی میزبان نیز توجه جدی شده و از تحمیل تحلیل‌های دُگم و درمان‌های تک نسخه‌ای جداً بپرهیزیم. 🔹د) بودجه‌بندی صحیح عوامل تغییر؛ یکی دیگر از موضوعاتی که معمولاً تحلیل‌های اجتماعی را مورد آسیب قرار داده و از روایی آنها کاسته است گرفتار شدن به مقوله تحلیل‌های تک عاملی و تک‌ساحتی است که بر این اساس یک طبیب اجتماعی در تحلیل پدیده‌ای فرهنگی و اجتماعی ضمن تمرکز به یک عامل از دیگر متغیرها و عوامل غفلت ورزیده و بودجه‌بندی درستی در خصوص وضعیت موجود و نقش عوامل پیدا و پنهان آن انجام نمی‌دهد؛ در نتیجه تحلیل او از واقعیت فاصله می‌گیرد و به روشنی نسخه اصلاح، درمان و ارتقای آن نیز کارایی متصوّر را نخواهد داشت. اتفاقاً این خطای رویکردی باعث شده تا برخی از جریان‌شناسان و فرآیند پژوهان، آینده‌ای را تصویر کنند که هرگز محقق نمی‌شود. در مقوله تحلیل‌های پساکرونایی نیز شوربختانه شاهد چنین رویکردی هستیم و نظام‌سازی درستی در وزن‌دهی عوامل صورت نمی‌گیرد و آثار و تغییراتی به کرونا نسبت داده می‌شود که معلوم نیست دقیقاً چه ربط و نسبتی بین این دو برقرار است. در واقع علتی که هم‌آیی و هم‌آوایی با کرونا دارد از چشم تحلیلگر پنهان مانده و پدیده محقق شده یکسره به کرونا نسبت داده می‌شود. شبیه آن خطایی که عموماً در تحلیل انقلاب‌ها و حرکت‌های کلان اجتماعی پیش می‌آید و زمینه پیش‌بینی و آینده‌نگری را از میان برمی‌دارد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠تاملاتی در باب جهان کرونایی و پسا کرونایی 🖋محسن بهاروند 🔸ویروس کووید ۱۹ اگر چند ماه دیگر ادامه با این شدت ادامه یابد تاثیرات زیادی بر حیات ملی و فرا ملی در جهان خواهد گذاشت و دانشمندان بسیاری در مورد ابعاد مختلف آن خواهند نوشت. قدر مسلم این است که تاریخ جهان موثر به پیش از شیوع کرونا و پسا کرونا تقسیم خواهد شد. اما در این مقطع می توان مشاهدات و تاملاتی پراکنده در مورد آن بیان نمود. 🔹۱.جهان برای یک اپیدمی آماده نبود. علم با سرعت در جنبه هایی پیشرفت کرد که زندگی روزمره به حساب نمی آورد. علم در سلولهای بنیادین، کلونینگ، هوش مصنوعی و..‌. جلو رفت ولی به یک اپیدمی ساده فکر نکرده بود. علم و تکنولوژی در جای دیگر نیز چنین کرد. در حالیکه امنیت شبکه های مهم و سایتهای حساس را زیاد کرد به این فکر نکرد که امنیت ممکن است از راه همین گوشی های هوشمند در دست مردم عادی بخطر بیفتد. 🔹۲.نظام سرمایه داری و لیبرالی بیش از همه دچار شکست و سرخوردگی شد. این همه پیشرفت فنی و اقتصادی نتوانست اپیدمی را مهار کند. سرمایه داری دیر جواب داد چرا که باید سود خود را در یک بحران پیدا می کرد. 🔹۳.اخلاق، حقوق بشر و همبستگی میان ملل رنگ باختند و هر کس به فکر خود بود. کشورها مرزها را به روی هم بستند. در کشورهای مدعی همسایگان درها را به روی همسایگان خود بستند. راهزنی کشورها از هم شروع شد. فروش اسلحه رکورد زد. 🔹۴.فرصتی پیش آمد که بعضی کشورهای شرقی روابط بهتری را با هم آغاز کنند. فرهنگ شرقی برای رفیق روز سختی بودن نمود بیشتری پیدا کرد. مبنای خوبی برای روابط آینده پی ریزی شده است. ساز و کارهای فعلی نظام بین الملل ناکارآمد و یکطرفه است حتما نیاز به اصلاح دارد. باید در وقت اندکی مبنایی ایجاد کرد که اصول منشور حفظ ولی ساز و کار اصلاح شود. 🔹۵.معیاری برای سنجش کارآمدی و ناکارآمدی دولتها ایجاد شد. نه برای ریشه کنی کرونا بلکه برای مدیریت بحران و هماهنگی همه قوای یک دولت برای مقاومت ملت. همدردی و همبستگی دولتها و ملتها به محک تجربه سپرده شد و دولتهای جهان مسابقه کارآمدی گذاشتند. 🔹۶.سیاست روی خشن خود را نشان داد. بسیاری به فریبکاری و پنهانکاری روی آوردند. در سیاست بین الملل دشمنان حتی در سخت ترین شرایط هم دست از خصومت برنداشتند و در پی تحقیر ایران بودند. سیاست کشورهای پیشرفته تغییری نکرد و به آن بعنوان فرصتی برای فشار بیشتر استفاده کردند. 🔹۷.روشنفکران، هنرمندان، نویسندگان و انسانهای سراسر دنیا با هم اعلام همبستگی کردند. سیاست، اقتصاد و اپیدمی جوهره بشریت را تغییر نکرد و انسانهای صالح را به هم نزدیکتر کرد. 🔹۸.اعتماد به علم بیشتر شد. این شاید بزرگترین تحول جهان باشد. انسانها بیش از هر چیز به حرف علم گوش کردند. 🔹۹.مردم ایران باید بخود افتخار کنند. وقتی در بزرگترین دموکراسی‌های دنیا با چوب و مشت و لگد مردم را مجبور می کنند که در خانه بمانند مردم ایران جز عده ای اندک بزرگترین مراسم باستانی و مذهبی خود را تعطیل کردند تا از شیوع بیش از حد ویروس پیشگیری کنند. بخشی از این امر ریشه در احترام مذهب ما به علم نیز دارد. 🔹۱۰.ما به فروشگاهها حمله نکردیم به هم شلیک نکردیم. غارت نکردیم و نشان دادیم می توانیم با هم در موقع متحد شویم این نعمت اندکی نیست. ما قبلا در ریشه کنی فلج اطفال، کنترل جمعیت و بالاتر از همه در جنگ تحمیلی نشان دادیم که در مواقع سختی و خطرناک می توانیم همبسته شویم. این درس بزرگی است که باید قدر آن را بدانیم و در تقویت آن بکوشیم. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠روحانیت، ویروس کرونا، وراثت انبیاء 🖋سید جواد محمدزاده(دانش‌آموخته حوزه علمیه قم) 🔸روحانیت در گستره تاریخ همیشه رکن بوده است و هیچگاه در چکاچک شمشیرها و جنگ ها ، عبای عزلت بر سر نکشیده است و نظاره گر نبوده بلکه بند پوتین خدمت را با اشکال چهارده گانه علم و تقوا صرف کرده است و مقاوم ایستاده تا دین مبین اسلام در جغرافیای عالم هستی طنین انداز شود ، و امروز از قاره آسیا گرفته تا آفریقا و اروپاو آمریکا بر قامت جهان ندای توحید و انسانیت و اسلام برافراشته گردد. 🔸جایگاه روحانیت همان وراثت انبیای الهی است(( إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ)) این ارث عظیم و بلند مرتبه همان نقش پیشقراولی عرصه دین و فرهنگ است که نواسانات ارز و دلار هم نتوانست کاستی ای بر عیار این سرمایه هنگفت روحانیت وارد سازد . و بزرگانی همچون میرزا رضای کرمانی ، سید جمال الدین اسد آبادی ، شیخ فضل الله نوری ، آیت الله کاشانی ، سید حسن مدرس ، و امام راحل و عظیم الشان انقلاب اسلامی و شهید مطهری ها و بهشتی ها تا مقام معظم رهبری ( مد ظله العالی ) بسان جان خود از این ارث محافظت کردند و آن را با آب زمزم اخلاص خود شستشو دادند و جامعه را نیز در اقیانوس آن به سعی و تلاش و حرکت و استقامت و طواف بر مدار ولایت و امامت به گردش در آوردند یعنی همان پرچمداری و امامت جامعه اسلامی . 🔸حال باید غواصی کرد که چگونه باید روحانیت همچان میراث دار این گنجینه پیامبر گونه رهبری باشد ؟ در سیره نبی مکرم اسلام و اولیای الهی برای حرکت آفرینی روحانیت نقش تبیلغ را پیشانی خود چسباند تا مردمان را همراه خود کند برای عبور از گرداب ها و طوفانهای حوادث ؛ در تاریخ امام حسن علیه السلام وقتی وارد کوفه شد و برای جنگ سخنرانی کرد تعداد بی شماری را با تبلیغ خود در کنار لشکر اسلام قرار داد و مکرر این مسیر طی شد تا هشت سال دفاع مقدس و تشکیل تیپ رزمی تبلیغی طلاب و روحانیون که نقش پیشقراولی را در کنار رزم و مجاهدت بدرستی پازل ساخته بودند . 🔸در حوادثی همچون سیل ، زلزله و ویروس منحوس کرونا ، جابجایی نقش امامت روحانیت استراتژی نیست بلکه آوردن همه آحاد جامعه واقشار مختلف مردم در صحنه این کار اصلی وارثان انبیای الهی است و باید این را در بین روحانیت بعنوان امام جامعه بستر سازی کرد تا خون حیات بخش زندگی مومنانه در کالبد جامعه به جریان افتد و نفس به نفس ، مردم در کنار هم به ایثار و انفاق و مواسات گره بخوردند تا دیوار تمدن اسلامی قد بکشد و بالا برود. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠روشنفکران و کرونا 🖋محسن آزموده 🔸رمان مشهور و کلاسیک آلبر کامو(1960-1913)، فیلسوف، نویسنده و روشنفکر نامدار فرانسوی مورد استقبال همگانی قرار گرفته است. این اثر برجسته که نخستین بار در سال 1947 به زبان فرانسوی(با عنوان La Peste) منتشر شد، در سال های اخیر کمتر مورد توجه مخطابان بود، شاید به این دلیل که آدمیان وضعیت طاعونی را بسیار دور تلقی می کردند و بعید می‌دانستند که در روزگار کنونی ، امکان آن باشد وضعیت‌های اپیدمک بار دیگر حتی جوامع فوق مدرن را دچار سازد. اما شیوع نابهنگام و سریع و گسترده ویروس کرونا و ابتلای خیل عظیمی از انسان ها به آن، به تلخی نشان داد که چنین نیست و بشر در این عصر طلایی بهداشت و پزشکی حتی در پیشرفته‌ترین کشورها و جوامع نیز از امکان بیماری های اپیدمک خلاصی ندارد. از این رو در همان هفته های آغاز شیوع جهانی کرونا به ویژه در کشورهای اروپایی، اخباری به گوش می‌رسید از مراجعه گسترده مخاطبان به طاعون کامو. 🔸رمان مشهورتر از آن است که نیازی به معرفی آن باشد، داستان فراگیری طاعون در شهری از الجزایر و مواجهه مردمان با آن به ویژه از خلال روایت زندگی چندین شخصیت از جمله پزشک شهر، یک روزنامه نگار، قاضی شهر و ... آنچه رمان را از حیث بحث حاضر یعنی روشنفکران و مساله کرونا مهم می‌سازد، مواجهه مسئولانه و متعهدانه آلبر کامو با یک اپیدمی همگانی موضوعی است که کمتر به آن توجه شده است. 🔸روشنفکر به عنوان یک تیپ اجتماعی مدرن بر آمده روزگار جدید است، البته آن طور که برخی محققان نشان داده اند، می‌توان با بر شمردن خصائل و ویژگی‌ها و کارویژه‌های این تیپ اجتماعی، نمونه‌ها و مثال هایی از این قشر اجتماعی در جوامع پیشامدرن بازشناخت. اما ظهور این قشر یا گروه اجتماعی محصول دوران مدرن است و برخی شروع آن را به آغاز قرن بیستم و قضیه دریفوس مربوط می‌دانند، یعنی زمانی که اقشار تحصیلکرده و نویسندگانی چون امیل زولا، در واکنش به یک اجحاف اجتماعی، از ابزار قلم بهره می‌گیرند و به نقد بی‌پروای جامعه و دولت می‌پردازند. از این حیث روشنفکر تنها کسی نیست که مثل یک دانشمند یا فیلسوف کار فکری می کند، بلکه در کنار تفکر و تامل و نگارش اندیشه ها، مسئولیتی اجتماعی و سیاسی نیز دارد و آنچه را حقیقت می پندارد، بدون هراس با جامعه و دولت در میان می‌گذارد و نگران عواقب و پیامدهای ناگوار این حضور حقیقت طلبانه در عرصه اجتماع نیست. 🔸از این حیث آلبر کامو در رمان طاعون در کنار کار نویسندگی در قامت یک روشنفکر نیز ظاهر می‌شود. او با نگاه تیزبین خود به میان اقشار گوناگون اجتماعی شهر مذکور می‌رود، واکنش آن‌ها نسبت به یک بیماری فراگیر را وا می کاود، به نقد سیاسی و اجتماعی دولت و راهکارهایش برای مبارزه با طاعون می پردازد و در کنار همه اینها از بحث‌های فلسفی و فکری عمیق نیز وا نمی ماند. شمار عظیمی که رمان عمیق کامو را خوانده اند، لابد با مباحث فلسفی و تئولوژیک ژرفی که میان ریو(پزشک عقل گرا و متعهد داستان) با پدر پانلو(کشیش شهر) در می گیرد، آشنا هستند، جایی که پزشک می کوشد توجیهات تئولوژیک و «ترانسندنت» کشیش را با اشاره به آنچه فی الواقع و برای همگان از جمله کودکان، در شهر می‌گذرد، دچار چالش سازد و او را متقاعد سازد که طاعون(بخوانید کرونا) عذابی برای گناهکاران نیست، بلکه خطری است که می تواند هر جامعه انسانی را دچار سازد، به ویژه جوامعی که غیرمسئولانه و فردگرایانه زندگی می کنند. آنچه از دید کامو اهمیت بیشتری دارد، تعهد همه انسان ها به رستگاری جمعی و مشارکت و همبستگی همگانی نسبت به شرور اعم از شرور طبیعی و انسانی است. 🔸در وضعیت کنونی شیوع کرونا نیز به نظر می رسد روشنفکران وظیفه مشابهی به دوش دارند. آنها موظفند از گوشه های انزواجویانه خویش بیرون بیایند و متعهدانه با بیان و زبانی قابل فهم و انضمامی، به نقد دولت و جامعه بپردازند. این کار می تواند چنان که کامو نشان داد، با روایت دقیق و موشکافانه و صد البته به دور از حب و بغض آنچه در جامعه می گذرد، صورت پذیرد. به گواه آنچه اخبار و رسانه ها می‌گویند، ما هنوز در میانه بحران هستیم و کماکان زود است که از پایان کرونا سخن بگوییم. در این شرایط به نظر می‌رسد وظیفه روشنفکری(یک توتولوژی چرا که اصولا روشنفکری چنان که گفتیم یک تعهد است) ایجاب می‌کند که یکدیگر را تنها نگذاریم و حتی اگر هیچ کاری از دست مان بر نمی‌آید، بکوشیم به مرزهای کار ماندگاری که کامو کرد، نزدیک شویم، یعنی به روایت دقیق و سرراست آنچه می‌‎گذرد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
هابرماس- لوموند.pdf
حجم: 356.7K
💠ویروس کرونا بر آگاهی انسان نسبت به «نادانی» خود افزود! 🔸مصاحبۀ نشریۀ فرانسوی‌ لوموند با یورگن هابرماس، مشهورترین فیلسوف زندۀ جهان دربارۀ پیامدهای فکری و اخلاقی شیوع ویروس کرونا 🔸آنچه که هابرماس در این مصاحبه بر آن تاکید می‌ورزد «نادانی» و ضعف دانش انسانی است. 🔻🔻🔻🔻 🆔@daghdagheha
💠علوم انسانی و کرونا 🖋محسن آزموده 🔸از علوم انسانی در مواجهه با کرونا چه کاری ساخته است؟ این پرسش از آن جهت اهمیت می یابد که این علوم چنان که از عنوان شان بر می آید، مستقیما به انسان و دغدغه های او مربوط می شوند و موضوع هر یک از آنها، مسائل مبتلابه زندگی روزمره انسان است. از این رو وقتی معضل و مصیبت جهان گستری چون کرونا پدید می آید که همه ابعاد زندگی انسان روی کره خاکی را دچار چالش می سازد، این معارف و دانش ها نیز نمی توانند و نباید ساکت بمانند و باید تلاش کنند، تا جایی که به حیطه موضوعی خودشان مربوط می شود، نسبت به این تهدید همه گیر واکنش نشان بدهند. 🔸به عبارت روشن تر نه فقط در همه جای جهان از جمله در کشور ما سالانه مبالغ هنگفت و قابل توجهی هزینه صرف آموزش و پرورش دانشجویان و محققان در رشته های علوم انسانی می شود و هر سال هزاران نفر به خیل عظیم فارغ التحصیلان این رشته ها اضافه می شود. ناظر بیرونی یعنی کسی که خودش در یکی از این رشته ها درس نخوانده و یا با آنها آشنایی ندارد، حق دارد دست کم از خودش بپرسد که این رشته ها که مدعی «انسانیات» هستند، در مواقعی اینچنینی که «انسان» و «انسانیت» در معرض خطر جدی قرار گرفته اند، چه کار می کنند؟ 🔸پاسخ تفصیلی به این پرسش قطعا در این مختصر نمی گنجد، ضمن آن که اهالی هر یک از این علوم جداگانه باید توضیح دهند که در قبال مصیبتی چون کرونا، چه کار می توانند بکنند. اما به طور کلی می توان گفت که این علوم بیش و پیش از هر چیز می توانند به آدمیان در مواجهه با کرونا کمک کنند، با تصحیح و تدقیق و تنظیم باورهای آنها و کمک به ایشان در معقول و بجا کردن احساسات و خواسته ها. فلسفه با بسط نگرش انتقادی به ما می آموزد که نجات امری «درونماندگار»(immanent) است و به ما یاد می دهد که هر باوری اطلاعات و داده ای را نپذیریم و آن را در بوته سنجشگری و نقد قرار دهیم، علوم سیاسی ابزاری در نقد قدرت و دولت ها در اختیار ما می گذارد و به یاری حقوق ضمن یادآوری حقوق اساسی انسانها، به ایشان نشان می دهد که چرا و چگونه باید به نقد عملکرد مسئولان و دولتمردان بپردازند، این علوم با استدلال های عقلی و روش های تجربی نشان می دهند که همه انسان ها آزاد و با یکدیگر برابرند، از این رو مثلا در مواجهه با کرونا، هیچ فرد یا گروهی بر دیگران ترجیح ندارد و دولت(state) به عنوان نماینده جامعه موظف است که کارآمد عمل کند و راه این کارآمدی را نیز نشان می دهند. 🔸علوم اجتماعی به ما ثابت می کنند که رستگاری و رفاه و سعادت امری جمعی است و هیچ کس نمی تواند با بستن در خانه اش از مشکل خلاصی یابد، روان شناسی در تنظیم و تصحیح احساسات و عواطف و خواسته ها به انسان کمک می کنند، به او یاری می رسانند که بهتر و بیشتر خودش را بشناسد و در رویارویی با معضلی مثل کرونا، بهتر و قوی تر عمل کند. تاریخ با روایت تجربیات پیشین جوامع در مواجهه با بیماری های واگیردار و بلایای جمعی، ظرفیت ها و محدودیت های اجتماعات بشری را به او خاطر نشان می سازد. به همین سیاق سایر علوم انسانی از ادبیات و اقتصاد گرفته تا مدیریت و انسان شناسی، هر یک به تناسب موضوع و روش خود، به درد مواجهه بهتر و قوی تر با کرونا می خورند. 🔸بنابراین بر خلاف نگاه نخست چنین نیست که علوم انسانی معارفی انتزاعی و به درد نخور هستند که برای سرگرم کردن انسان در زمان عافیت پدید آمده باشند. اما مهم تر این که دانش آموختگان و پژوهشگران این علوم در چنین زمانه ای ساکت نباشند، آستین بالا بزنند، دست به قلم ببرند و بکوشند با روشنگری به دیگران کمک کنند، با نقد عملکرد دولت، مسئولین و جامعه و دست کم اطرافیان خود، با تعقل و استدلال ورزی. آنها می توانند متناسب با آموخته ها و مهارت هایشان به سایرین کمک کنند که بهتر و قوی تر با کرونا مواجه شوند و به جای ناامیدی و دست به دست کردن اطلاعات غلط و نگران کننده، با عقلانیت و ذهنی روشن و دقیق در برابر آن بایستند. 🔻🔻🔻🔻 🆔 @daghdagheha
💠حوزویان و نوع مواجهه با پدیده‌ای به نام بحران کرونا! ✏️ محمد وکیلی/حوزه علمیه قم 🔹 با شروع بحران ویروس کرونا در چین و وضعیت گسترش یابندگی شدید آن، از همان ابتداء مشخص بود دیر یا زود پای آن به ایران نیز باز خواهد شد. اتفاقی که با تأخیری چند هفته‌ای بلاخره به وقوع پیوست و گزارش‌هایی از آغاز شیوع این بیماری در چند شهر ایران مخابره شد. با گسترش این بیماری با توجه به موج فراگیری و تاثیرگذاری آن، بسیاری از نهادهای اجتماعی نیز وارد عرصه مواجهه با آن شدند؛ از مراکز و نهادهای بهداشت و سلامت گرفته که در خط مقدم مقابله با این بحران بودند تا نهادهای نظامی و انتظامی تا آموزشی و… در این میان یکی از نهادها و سازمانهای اجتماعی کنشگر که در بسیاری از تحولات اجتماعی، وارد کنشگری شده و به ایفای نقش می‌پردازند، نهاد روحانیت و سازمان حوزه‌های علمیه است. به دلیل جایگاه اجتماعی و اثرگذاری ویژه‌ای که این قشر دارند نوع مواجه این نهاد با چنین بحران فراگیر و فراجنبه‌ای، می تواند مورد توجه و کنکاش قرار گیرد. همچنان که به دلیل این جایگاه خاص و اثرگذاری بالای اجتماعی، عملکرد و نوع مواجهه آنها در مقابل تحولات و بحرانها مورد توجه و ارزیابی کارشناسان قرار گرفته و از سویی دیگر زیر ذره بین رسانه ای قرار گرفته است. از همین روی جریان‌شناسی نوع مواجهه این قشر از جامعه در بحران کرونا می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. از این منظر می توان نوع مواجهه روحانیت با این پدیده کرونا را به سه دسته کلی تقسیم کرد: 🔸طیفی از روحانیت که مواجه ای منفی و سلبی با این پدیده کرونا داشتند. طیفی که با انکار و تشکیک در وجود چنین بیماری یا در فراگیری و شیوع آن، تلاش می‌نمودند توصیه‌ها و تجویزهایی کاملا متعارض با توصیه‌های نهادها و مراکز رسمی مواجهه با این بیماری صادر نمایند. طیفی که با زیر سوال بردن تمام مبانی و حتی مسلمات دانش و یافته‌های پزشکی، به موج آنارشیسم علمی و بی‌اعتباری نهادهای مرجع دامن زده و موجب نوعی سردرگمی در میان مخاطبان خود در مواجهه با این پدیده شدند؛ در سطح رسانه‌ای به نمونه‌هایی چون آتش زدن کتاب طبی هاریسون که هر چند قبل از کرونا اتفاق افتاد اما این نوع مواجه در زمان شیوع کرونا نیز ادامه یافت، توصیه به نادیده گرفتن قرنطینه، تأکید بر دید و بازدید و شکستن طرح فاصله‌گذاری اجتماعی، مقاومت در مقابل بسته شدن اماکن مذهبی زیارتی تا حرم لیسی و… اشاره کرد. این طیف نقش پررنگی در دادن سوژه‌های تخریب روحانیت توسط بعضی از رسانه ها را داشت. به همین دلیل نیز می توان این نوع از نقش‌آفرینی در چنین بحرانی را نقش‌آفرینی منفی به حساب آورد. 🔸در کنار طیف اول، طیف دیگری طیفی از روحانیت حضور داشتند که با شیوع و گسترش این بیماری، در انفعال کامل فرو رفتند و نتوانستند برای خود در چنین بحرانی نقشی مفید و اثر گذار تعریف نمایند. هر چند بهانه این طیف از روحانیت همراهی با وضعیت قرنطینه بوده است اما انتظار و توقع جامعه از ظرفیت و جایگاه اجتماعی این طیف، اقتضا می نمود که بتوانند نقشی فعال در این شرایط ایفا نمایند. مصادیق این طیف را می توان در کسانی یافت که در شرایط عادی، میدان‌دار و تریبون داری می کردند اما در شرایط بحران، اسم‌شان از زبان رسانه‌ها افتاد و به ناگه در سکوت و غیبت فرو رفتند. می‌توان گفت این طیف از روحانیت نیز نقشی خنثی و حتی منفی در شرایط بحرانی جامعه ایفا نمودند. طیفی که نباید در شرایط بحرانی به هیچ وجه روی آنها حساب کرد و یا امید داشت پا به میدان بگذارند و میدان داری کنند. 🔸و اما در این میان، طیف سومی نیز بودند که از روزهای نخست شیوع این بیماری، ضمن درک شرایط واقعی جامعه و همراهی با نهادهای مسئول و تصمیم‌گیر، تلاش نمودند نقش و کنشگری فعال برای خود، مجموعه روحانیت و حوزه‌های علمیه تعریف نمایند. این طیف از روحانیت که می‌توان از آنها به عنوان «روحانیت مسئولیت پذیر» و آماده پذیرش مسئولیت اجتماعی نام برد توانست با تحلیل واقع بینانه شرایط، ضمن ارتباط با سایر نهادها و مجموعه‌های درگیر بحران، برای خود وظیفه و مسئولیت تعریف نماید. مولفه‌های شناخت این طیف را می توان در صدور فتاوایی مبنی بر حجیت همراهی و توجه به دستورات ستاد بحران، تشکیل ستاد بحران حوزوی، ارائه مساعدتهای مختلف به ستاد مدیریت بحران، مشارکت در فعالیت‌های جهادی، استفاده از تریبون‌های حوزوی در تبیین شرایط بحران، و تلاش برای اتحاد و هبستگی نهادهای مذهبی و دینی بین‌المللی در مواجهه همدلانه با این بحران اشاره کرد. تجربه ثابت کرده است که این طیف از روحانیت توانایی و ظرفیت بی‌نظیری در کمک به جامعه جهت عبور از شرایط بحرانی را دارند و به همین دلیل نیز می‌توان این طیف را به عنوان طیفی با نقش‌آفرینی مثبت در بحرانها قلمداد کرد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠تاثیر بحران شیوع کرونا بر اعتقادات مذهبی مردم 🔹گزارشی از مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران ایسپا 🔸 48.4 درصد پاسخگویان اظهار داشته اند در این ایام که کرونا شیوع پیدا کرده اهمیت دین و خداوند برای آنها نسبت به قبل تغییری نکرده است. 🔸47 درصد مردم گفته اند در ایام کرونا، اهمیت دین و خداوند برای آنها نسبت به قبل بیشتر شده است. 🔸فقط 3.5 درصد گفته اند این اهمیت نسبت به گذشته کمتر شده است. 1.1 هم به این سوال پاسخ ندادند. 🔸یافته‌های مقایسه‌ای نشان می دهد، تفاوت معناداری بین متغیرهای زمینه ای و میزان تغییر اهمیت دین و خدا در دوران کرونا وجود دارد. یعنی اهمیت دین و خدا در دوران کرونا برای زنان در مقایسه با مردان بیشتر از قبل شده است. بیشتر شدن اهمیت دین و خدا نسبت به قبل در میان افراد بالای 50 سال بیشتر از سایر افراد و برای افراد دارای تحصیلات غیر دانشگاهی بیشتر از افراد دانشگاهی مشاهده می‌شود. 🔸نظرسنجی حاضر به صورت تلفنی و با جامعه آماری افراد بزرگسال (بالای 18 سال) در سطح ملی و حجم نمونه 1563 در تاریخ 24 تا 27 فروردین 1399 اجرا شده است. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
سبک زندگی جدید شهرنشینی در دوران پساکرونا – پسا کرونا-2.pdf
حجم: 1.34M
💠سبک زندگی جدید شهرنشینی در دوران پساکرونا 🔸در دوران پساکرونا، سبک زندگی از یک سبک شهر محور که در آن استفاده از امکانات شهری مورد توجه قرار می گیرد، به سبک زندگی «در خانه بمانیم» تغییر خواهد کرد. هر چند الزامات در خانه بمانیم ناشی از شیوع کرونا، پس از مدتی برداشته می شود، ولی احتمال بالای مواجهه دوباره با موج بعدی کرونا و یا کروناهای بعدی، شهروندان را ترغیب می کند، امکانات شخصی برای حضور و بقاء بلندمدت تر در خانه را فراهم کنند. این برخلاف سبک زندگی مدرن شهری است که شهروندان از راهکار شراکتی در استفاده از امکانات شهری بهره می برند. 🔸انسان پساکرونا، تفریح خود در خرید را به جای گشتن در میان مغازه ها و مال ها، در پرسه زدن در صفحات فروش مجازی جستجو می کند. 🔸همانطور فناوری ماشین لباسشویی، لباس شستن را از بیرون خانه به درون خانه منتقل کرده است، فناوری های دیگر نیز در آینده می توانند انواع نیاز های انسان را از بیرون به درون خانه منتقل کنند. 🔸خانه باید از سرپناه (house) به خانه (home) تبدیل شود. و کرونا می تواند مقدمه ای برای این تغییر باشد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠تفلسف در روزهای کرونا 🔹کرونا هم مثل هر بلای دیگری فقط پزشکان، سیاستمداران، فقیهان و اقتصاددانان را نگران و درگیر نکرده و فیلسوفان هم به اندازه خود درباره این ویروس جهان‌گیر فلسفه‌ورزی کرده‌اند. هرچند قرن بیست و یک به اندازه قرون گذشته، شاهد حضور اثرگذار غول‌های فلسفه نیست، اما همین چند فیلسوف بزرگ جهان هم که شاید ماه‌ها و سال‌های پایانی حیات خود را می‌گذرانند، درباره ابعاد فلسفی این ویروس مخوف سخن گفته‌اند؛ هرچند در این هیاهو یک فیلسوف کهنه‌کار کمونیست به نام لوسین سِو در سن ۹۳ سالگی به دلیل ابتلا به کرونا در فرانسه درگذشت. 🔺کرونا؛ فریاد جهل و ناتوانی بشر 🔸در صدر این فیلسوفان باید از نوام چامسکی ۹۱ ساله یاد کرد که برخی وی را مهم‌ترین متفکر زنده جهان می‌دانند. این فیلسوف یهودی‌تبار آمریکایی بار دیگر نوک حمله را متوجه دولت آمریکا کرد و «نئولیبرالیسم» و سرمایه‌داری را مقصر اصلی همه‌گیری کرونا دانست. او لحظات کنونی را یکی از مهم‌‌ترین لحظات تاریخ بشر دانست و گفت دنیای پس از کرونا یا شاهد حکومت‌های بسیار مستبد و بی‌رحم خواهد بود و یا با مقاومت مردم، دنیایی بهتر ساخته خواهد شد. وی هشدار داده که نئولیبرالیسم هیچ مشکلی با دولت‌های بسیار مستبد ندارد و مردم جهان باید متحد شوند. 🔸در اروپا نیز یورگن هابرماس ۹۰ ساله آلمانی که جزو بزرگ‌ترین فلاسفه کنونی جهان است، پیام ظهور ویروس کرونا را «افزایش علم بشر به جهل خود» دانست و گفت حالا هم دولت‌ها و هم مردم می‌دانند که دانسته‌های بشری محدود است. هابرماس نیز مثل چامسکی خواهان همبستگی مردمی برای مقابله با بحران‌های آینده بشر شده است. 🔸اسلاوی ژیژک؛ فیلسوف ۷۱ ساله اروپایی نیز پیام کرونا را افزایش آگاهی بشر نسبت به اهمیت اتحاد و همبستگی بیشتر دانست و گفت بازنده اصلی این بحران، ملی‌گراها و نژادپرستانی هستند که با اتحاد همه انسان‌ها مخالف بوده‌اند. ژیژک هم مانند چامسکی و هابرماس خواهان واکنش شبه‌جنگی در مقابل کرونا شده و گفته که شاید عقلانیت جدیدی پس از کرونا شکل بگیرد. 🔸آلن دو باتن؛ فیلسوف میانسال انگلیسی و نویسنده محبوب فلسفه‌دوست‌های ایرانی هم در گفتگو با نشریه اسرائیلی هاآرتص پیام ظهور کرونا را اعلام جهل بشر و محدود بودن منابع ذهنی او دانسته و گفته که انسان، حیوانی ناقص و غریب است که در حماقت و تکبر به سر می‌برد. وی معتقد است ما فقط در این جهان یک بازدیدکننده هستیم. آن‌قدر ضعیفیم که به اندازه یک تکه کاغذ آسیب‌پذیر به نظر می‌آییم و می‌توانیم خیلی راحت پاره شویم. 🔻کرونا و فلسفه‌ورزی رییس‌جمهور فرنگ 🔸به جز این فلاسفه صاحب‌نام، امانوئل مکرون؛ رییس‌جمهور فلسفه‌خوانده فرانسه هم دیروز موضع‌گیری فیلسوفانه درباره کرونا گرفت و گفت: «نمی‌توان میان روش حکومت اقتدارگرای چین با نظام‌های دمکراتیک غربی در برخورد با کرونا قیاس کرد... معلق‌کردن آزادی‌ها برای کارزار با فراگیری یک بیماری، دمکراسی‌های غربی را تهدید می‌کند. ما نمی‌توانیم تار و پود هستی‌مان را با یک بحران بهداشتی رها کنیم». 🔸اگر تا دیروز همه غربی‌ها به این سخن بنجامین فرانکلین؛ دانشمند و نظریه‌پرداز و یکی از پدران ایالات متحده امریکا افتخار می‌کردند که در قرن هجدهم گفته بود: «آنان که آزادی و حقوق فردی را فدای امنیت می‌کنند، نه شایستگی آزادی را دارند و نه لیاقت امنیت را، و هر دو را از دست خواهند داد»، اکنون یک رهبر فلسفه‌خوانده غربی می‌گوید که بین مسیر آزادی و دموکراسی و مسیر بهداشت و سلامت مردم، اولی را انتخاب خواهد کرد. 🔸مکرون شاگرد و دستیار علمی پل ریکور؛ فیلسوف نامدار فرانسوی بوده است. ریکور که سال ۲۰۰۵ در ۹۲ سالگی درگذشت، معتقد بود که بحران بیماری‌های واگیردار نیز بخشی از مسائل سیاسی روزگار ماست و این مسائل بدون همکاری بین‌المللی و تنها به دست یک کشور قابل حل نیست. او اختلافات نژادی و زبانی و سلطه‌های نظامی را از موانع شکل‌گیری همکاری بین‌المللی می‌دانست و می‌گفت حضور شهروندان می‌تواند این موانع را برطرف کند. ریکور می‌گفت برای این کارها نیاز به یک حکومت جهانی واحد نیست، بلکه حضور مردم در نهادهای مدنی می‌تواند با این بحران‌ها مقابله کند (اندیشه‌های پل ریکور، ص ۵۷). 🔸راهکار پل ریکور همان راهکاری است که فلاسفه کنونی جهان نیز پیشنهاد داده‌اند: کمک گرفتن از مردم و حضور پررنگ و منسجم آنان در اداره جوامع. اگر دو جنگ‌ جهانی قرن بیستم با هفتاد میلیون کشته به حاکمان آموخت که مردم را بیشتر ببینند و بازی دهند، شاید کرونا بتواند حاکمان را وادار کند که تمکین بیشتری در قبال توده‌های آسیب‌پذیر جوامع نشان دهند و مسؤولیت‌پذیرتر شوند. -کانال راوی 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠دیپلماسی حوزوی در بحران کرونا دیپلماسی حوزوی در بحران کرونا مجموعه گفتارها و اقدامات مدیر حوزه های علمیه پیرامون بحران یک ساله است که توسط موسسه اشراق و عرفان منتشر شده است. این کتاب شامل 5 فصل می باشد که در قالب کتاب 220 صفحه ای توسط آقای محمد آزادی تنظیم و تدوین شده است. 🔸فصل اول این کتاب، به فلسفه بلایای طبیعی و شیوه مواجهه با آن می پردازد. 🔸در فصل دوم سیاست ها و راهبردهای عمومی مقابله با بحرانهای طبیعی و اجتماعی تشریح می گردد. 🔸در فصل سوم به رسالت های حوزه های علمیه در مواجهه با بحرانها طبیعی و اجتماعی پرداخته شده است. 🔸فصل چهارم به سیاست ها و راهبردهای حوزه های علمیه در دوران پساکرونا اشاره دارد. 🔸و در فصل پنجم اقدامات و برنامه های حوزه های علمیه برای مقابله با بحران کرونا اشاره دارد. در انتهای کتاب نیز مجموعه تعاملات و مکاتبات آیت الله اعرافی پیرامون بحران کرونا با مسئولان کشوری و بین المللی، منعکس شده است. ➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha