✅نگاهی به نظریه تشکیل کشور قم
✍مهدی مسائلی
🔹در قرنهای اخیر جامعه شیعه اقتباسهای فراوانی از فرهنگ دینی مسیحت داشته است، آخرین مورد آن نیز پیشنهاد تشکیل کشور قم به تقلید از کشور واتیکان است که یکی از فضلاء آن را مطرح کرده است.
مثلاً مشابه تفسیرهای عرفانی درباره شهادت امام حسین (ع)، درباره حضرت مسیح نیز وجود دارد، بسیاری از روشهای عزاداری که در سالیان اخیر رواج یافته، نیز اقتباسی از عزاداری مسیحیان است. حتی انتخاب تعبیر "روحانی" برای علمای شیعه نیز شبیه کارکردی است که مسیحیان از علمای خویش انتظار دارند. رواج تعابیری همچون آیت الله العظمی، آیت الله، حجتالاسلام والمسلمین، حجتالاسلام و... برای نشان دادن جایگاه مقامیِ علمای شیعه نیز بسیار شبیه درجهبندی سازمان کلیسا است.
اما به نظرم دنبالهروی حوزه علمیه از کلیسای کاتولیک در تشکیل کشور واتیکان به نوعی پذیرش جدایی دین از سیاست است. به این معنا که نهاد حوزه سیاستهای مذهبی را در عرصه محدودی همچون قم به اجرا گذارد و کاری به جاهای دیگر نداشته باشد. البته شاید فرد محترمی که این نظر را داده، چنین معنایی را در نظر نداشته باشد، ولی با تشکیل کشور قم به مرور چنین اتفاقی رقم خواهد خورد.
افزون بر این تشکیل چنین کشوری علمای شیعه را به سمت تشخُص و فاصله گرفتن هرچه بیشتر از مردم سوق میدهد و سری و مقدس شدن بیشتر نهاد حوزه و متولیان آن را در پی خواهد داشت امری که مشابه آن را در کلیسای کاتولیک پررنگ میبینیم.
از همه اینها که بگذریم پیش فرض تشکیل کشور قم قبول رهبری یک فرد برای این کشور است ولی در حوزه علمیه قم تقابلهای فکری، سیاسی و مقامی آنقدر زیاد هست که حتی تشکیل شورای رهبری قم را نیز غیرممکن میسازد.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅کسب و کار مرگ
گزارش اکونومیست از کاهش تدفین سنتی و ارزش صنعت کفن و دفن
❇️هر دقیقه بیش از 100 نفر میمیرند. بیشتر این مرگها نه تنها غم و غصه برای برخی میآورند، بلکه برای برخی دیگر سودآور نیز هستند. مرگ 2.7 میلیون نفر در ایالات متحده موجب ارزش 16 میلیارد دلاری این صنعت در سال 2017 شد که بیش از 19 هزار خانه تدفین و بیش از 120 هزار کارمند را در برمیگرفت. در فرانسه، ارزش این بخش 2.5 میلیارد یورو، معادل 3.1 میلیارد دلار برآورد میشود و در آلمان نیز ارزش آن در سال 2014 به 1.5 میلیارد یورو میرسید و 27 هزار نفر را مشغول به کار کرده بود که یک ششمشان مسوول کفن و دفن هستند. برآورد میشود در بریتانیا این صنعت حدود 2 میلیارد پوند معادل با 2.8 میلیارد دلار ارزش داشته و بیش از 20 هزار نفر را مشغول به کار کرده باشد که یک پنجمشان مسوول کفن و دفن هستند.
در کشورهای مذهبی، به خاک سپردن هنوز هنجار محسوب میشود: ایرلندیها 82 درصد و ایتالیاییها 77 درصد از مردگان خود را دفن میکنند. اما بیش از نیمی از آمریکاییها سوزانده میشوند که در سال 1960 کمتر از 4 درصد بود و انتظار میرود تا سال 2035 به 79 درصد افزایش پیدا کند. در ژاپن، جایی که این عمل به عنوان خالص کننده برای زندگی بعد محسوب میشود، این کار تقریبا همگانی است. سوزاندن، مستقیم یا غیرمستقیم، تنها رقیب خاکسپاری سنتی نیست. مطالعهای در سال 2015 نشان داد که بیش از 60 درصد از آمریکاییها در دهه 40 سالگی و بیشتر، خاکسپاری «سبز» را در نظر دارند که هیچ زباله زیستی قابل تجزیهای در این روش وجود ندارد. 5 سال قبل این نسبت تنها حدود 40 درصد بود.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅درس خارج حوزه، آموزش یا پژوهش؟! / هادی چیت ساز
◀️امروز جریان درس خارج بر عکس است. بیشتر فعالیت را استاد انجام می دهد تا شاگرد!
◀️تشریح اهداف درس و موضوع، ضروری ترین نکته قبل از شروع هر درسی است، چرا که یادآوری آن بر میوه های باغ علم می افزاید و بسیاری از خارها را که ناخود آگاه به وجود می آیند، ریشه کن می کند. این هدف است که روش تدریس را تعیین می کند نه ذائقه استاد و دانش پژوه. نقشه کمیت و کیفیت دانش نیز، بر اساس همین مساله ترسیم می شود.
◀️رسیدن به قله اجتهاد مرهون یادگیری آموزش های سطح یک و دو، و به کارگیری آنها در درس خارج است. وارد شدن به درس خارج مانند اولین شیرجه ی یک شناگر بعد از آموزشهای تئوری است که به غرض عملی کردن تمام آنهاست. هدف درس خارج، آشنایی بیشتر و عمیق تر با منابع روایی و استظهار از آنها همراه با نظر به اقوال علماست. نیز آشنایی با روشهای اجتهاد، سبک علماء در نقل حدیث و انتخاب بهترین روش و حرکت طبق آن در برداشت از متون. البته یک طلبه آزاداندیش در روش هم می تواند صاحب نظر باشد و جور دیگری فکر کند و چه بسا ارزش مسیر او بر تمام مسیرهای قبلی بچربد.
◀️طبیعتاً درسی که در پی این اهداف شروع می شود، بیشتر از آنکه وابسته به آموزش باشد، با پژوهش انس دارد. پژوهش پایه اصلی درس خارج است و آموزش فرع آن. نیز استاد بیشتر از آنکه کوشش کند، یک ناظر است بر کوشش دانش پژوهان؛ باید به موقع تذکر دهد و جلوی خطاها را بگیرد. آموزش نکاتی که فقط در حین کار بر روی آیات و روایات تذکر داده می شود.
◀️امروز جریان درس خارج بر عکس است. بیشتر فعالیت را استاد انجام می دهد تا شاگرد. بررسی تمام اقوال و روایات بر عهده اوست و شاگردان تقریر می نویسند. این در حالی است که شاگردان باید با این منابع آشنا شوند. استاد باید بر اشکال و جواب های طلبه نظارت کند نه اینکه خود اشکال کند و نظریه پردازی.
◀️لازمه ی این برنامه این است که حوزه بیش از پیش به خود بیاید و فکری به حال اوضاع درس خارج ها کند. آن را مدیریت و وضع رشد و نکس آن را ارزیابی کند تا برای آینده و ظرفیت های حوزه برنامه ریزی داشته باشد. این استدلال دیگر خریدار ندارد که هر طلبه ای می تواند در فضای آزاد رشد و انتخاب کند و ما از محدودیت برای طلاب جلوگیری می کنیم. این به اصطلاح محدودیت، بیشتر از آنکه مضر باشد، در صورت اعمال صحیح و منطقی، سعادت عموم را رقم خوهد زد.(کانال فقاهت)
https://eitaa.com/daghdagheha
✅نقد شیوه نقد مهدی مسائلی در باب نظریه کشوری بنام قم
🖋مهدیار نیایش فر/ دانشجو
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ
أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ (11و12بقره)
صَدَقَ اللهُ العَلِيُّ العَظيم
◀️ارتباط عمیق بین کشور قم ومسیحیت
◀️درسال های اخیر درجامعه ما برخی عمامه بر(یا نه بر)سرهااقتباس های جالبی از اتفاقات اطراف خود دارند
ایشان قائلند براین موضوع که میتوان از مطلب کوتاهی مانند مسئله کشور قم تقلید شیعه را ازمسیحیت ثابت کرد!؟
جالب است بدانیم که آنها خود در لباس روحانیت شیعه به تضعیف آن میپردازند.
آنها میپندارند بسیاری از عزاداری های شیعیان اشتباه وتقلیدی است و مراجع وعلمای بزرگ این مذهب در خواب غفلت به سر میربرند.
ایشان شیعه را به تقلید از مسیحیت محکوم میکنند تا آنکه بتوانند نقدی برمطلبی داشته باشند با این استدلال که مثلا«ما آیت الله رو از کاردینال اونا کش رفتیم ویا حجت الاسلام والمسلمین رو از اسقفشون».
آنها مسئله جدایی دین از سیاست وگیر دادن به مسئله عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین المظلوم سلام الله علیه را باچنان ظرافتی کنار هم میچینند که انسان به راستی به یاد خطبه امیرمومنان سلام الله علیه درباره آمیزش حق به باطل وبالعکس میافتد«..يؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فيمزجان...»(خطبه 50نهج البلاغه)
خلاصه اینکه عمامه به سرهیشان خود را روحانی نمی دانند وبرای عمامه هایشان تقدسی قائل نیستند،آنها نمیدانندکه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند«أكرِموا العلَماءَ فانّهم ورثةُ الانبیاءِ فَمَن أكرَمَهُم فَقد أكرَمَ اللهَ و رسولَهُ »(نهج الفصاحه،ح 450) لذا از دایره علما خارجند ودر این یک مورد حق دارند.
پیشنهاد من برای اینگونه افراد با چنین مهارتهایی ایجاد دوره ها وکلاس های آموزشی تحت عنوان «چطور یه چیزو به چیز دیگه ربط بدیم حتی اگر ربطی نداشته باشه؟!»هست که یقینا طرفدارانشون بسیار مسرور خواهند شد.
العاقبة للمتقين
والسلام
https://eitaa.com/daghdagheha
✅واکنش آیتاللهالعظمی مکارم در مورد کشور شدن قم؛
🔳 قم واتیکان نیست
◀️ در دوران طاغوت زمانی که بحثهای انقلابی اوج گرفت از سوی دولت به حوزه علمیه پیشنهاد شد که #قم به عنوان کشور مستقل مانند #واتیکان در اختیار علما و مراجع گذاشته شود و آن را به رسمیت بشناسند تا برای خود مجلس قانونگذاری داشته باشد و با پول مستقل نماینده به تمام کشورهای جهان بفرستد؛ هدف آنها این بود که #مرجعیت و حوزه را به کلی منزوی کنند بنابراین این پیشنهاد به شدت از سوی علما رد شد.
◀️اگر مردم قم میخواستند به تهران، اصفهان و مشهد بروند باید گذرنامه دریافت میکردند و مردم قم نمیتوانستند از آب، برق و گاز سراسری استفاده کنند زیرا یک کشور بیگانه هستند بنابراین پیشنهاد خطرناکی بود.
◀️ متأسفانه زمزمه این سخن از سوی برخی افراد شنیده شده است هرگز حمل بر سوء نیت نمیکنیم، بلکه تنها آن را ناآگاهی میدانیم، ولی در #فضایمجازی به آن دامن زدند، اميدواريم قم به عنوان مركز اسلامي و شيعي هميشه آبرومند براي تمام جهان اسلام بماند نه يك كشور مستقل مانند واتيكان.
◀️ اگر چنین مسئلهای صورت میگرفت به این مفهوم بود که علما و مراجع حق ندارند درباره ایران نظری بدهند زیرا دخالت یک کشور #بیگانه در امور داخلی ایران است.
◀️از دیگر نتایج میتوان اشاره کرد که آنها نمیتوانند از افراد حوزه علمیه کسی را به مجلس بفرستند یا علمای قم در مجلس خبرگان و شورای نگهبان #دخالت کنند؛ زیرا یک کشور دیگر دارند. ائمه جمعه و مسئولان سیاسی، عقیدتی، قضات و اساتید دانشگاه هیچکدام نمیتوانستند از حوزه علمیه قم انتخاب شوند، زیرا از کشور ایران نبودند و کشور مستقلی برای خود بودند.
◀️بر خلاف اینگونه سخنان میگوییم مرجعیت به تمام جهان اسلام و شیعه تعلق دارد و میتواند مصالح، منافع و خطرات آنها را گوشزد کند.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅مدیر حوزههای علمیه و رئیس جامعةالمصطفی:
✔️ مطالعات دینی در حوزه فرهنگ، کمبود جدی دارد/فقها باید به فقه فرهنگی بیشتر توجه کنند
🔸 آیت الله اعرافی در همایش بینالمللی «جریانشناسی فرهنگی در عرصه بینالملل»:
◀️برای فرهنگ تعاریف متعددی بیان شده است؛ ولی آنچه مدنظر من است، این تعریف از فرهنگ است: «فرهنگ منظومهای است مرکب از بینشها، باورها، گرایشها، آداب، آیینها و هنرها، در یک مجموعه انسانی مشترک و تقریباً ثابت که مختص انسان است».
◀️فرهنگ با ملاکهای مختلفی همچون دین، مذهب، زبان و سطح دانش قابل ترسیم است و همین موجب تنوع و تداخل فرهنگهای بشری میشود و طبقهبندی فرهنگی شکل میگیرد؛ لذا ملاک مطلقی برای ترسیم فرهنگ موجود نیست؛ از همین رو فرهنگ مطلق نیز غیرممکن است و انسانها میتوانند همزمان درفرهنگهای مختلفی زیست و تنفس کنند.
◀️فرهنگ را میتوان به دودسته طولی و عرضی تقسیم کرد. مثلاً در تقسیم طولی با ملاک دینی میتوان فرهنگ شیعی را ذیل فرهنگ اسلامی و فرهنگ اسلامی را ذیل ادیان توحیدی بستهبندی کرد.
◀️فرهنگ میتواند ثابت یا متغیر باشد؛ لذا در فرهنگ، ثبات مطلق و یا ناپایداری مطلق وجود ندارد. از همین رو فرهنگ، مسألهای است که نیاز به مهندسی دارد و ارزشیابی فرهنگی ذیل مهندسی فرهنگی میتواند قرار بگیرد.
◀️در مورد نگاه اسلام به فرهنگ و فرهنگشناسی باید گفت که مطالعات دینی در حوزه فرهنگ، کمبود جدی دارد؛ از همین رو در فقه نیازمند فرهنگشناسی هستیم و فقها باید به فقه فرهنگی بیشتر توجه کنند و یکی از ابواب فقه را به فرهنگ و فقه فرهنگی اختصاص دهند.
https://eitaa.com/daghdagheha
◀️در طرح تحول، تعداد رشتههای جامعةالمصطفی به چهارصد رشته رسیده است و شخصاً علاقمند به پرداخت به حوزههای فقه، فلسفه و کلام فرهنگی بودم و باید توجه بیشتری به معماری رشته مطالعات فرهنگی در جامعةالمصطفی میشد. گرچه جامعةالمصطفی در رشتهسازی، در جهان اسلام بین مراکز فرهنگی واقعاً پیشرو است؛ ولی باز هم معتقدم خلأ زیادی در ایجاد رشتههایی همچون فقه و اصول با رویکرد فرهنگشناسی هستیم.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅اصل بقاء زندگی اجتماعی
🖊مهراب صادقنیا
◀️دوست عزیز و اندیشمندم، جناب محسن حساممظاهری، در یادداشتی از دغدغهی خود مبنی بر "اصل بقاء جامعه" نوشتند. (mohsennesammazaheri@) یادداشتی مطابق انتظار، خوب و از سرِ فرهیختگی. برای آنکه موافقتم را با ایشان نشان دهم، این دغدغه را به گونهای دیگر و یا از سویهای دیگر اینگونه مطرح میکنم:" اصل بقاء زندگی اجتماعی".
◀️فرق نمیکند به چه گروهی از جامعه تعلّق داشته باشیم، یا اساساً به گروهی تعلّق داشته باشیم یا نداشته باشیم؛ تهدید زندگی اجتماعی را باید جدّی و پرمخاطره بدانیم. اگر افراد یک جامعه به قواعد زیست اجتماعی پایبند نباشند، هیچ نوع مسئولیت اجتماعیای را نمیپذیرند. از امور سادهای چون پرتاب نکردن ظروف یکبار مصرف وسط خیابان و طبیعت گرفته تا مقابله با تهدیدهایی چون بیآبی و خشکسالی.
◀️زندگی اجتماعی انسان همواره با احساس تعّهد (Commitment) و درگیری (Involvment) همراه است. مُرادم از درگیری، درگیر شدن در امور اجتماعی و پرهیز از بیتفاوتی است. اگر این دو عنصر از شهروندان هر جامعهای گرفته شود، زندگی اجتماعی تهدید میشود. تعیین نقش مناسب برای افراد بدون پیوند و دلبستگی بیمعناست، نمیتوان از کسانی که به هر دلیل، کِششی به جامعهی خود ندارند، و یا پیوندشان با جامعه محترم شمرده نمیشود، انتظار داشت که نسبت به جامعه و زندگی اجتماعی وفادار و همدل باشند.
◀️بازی "ما و شما"، " خودی و غیرخودی" و انکار سلیقهها و اندیشهها و تلاش برای حذف آنها نتیجهای جز کاهش عمیق دلبستگی اجتماعی و تهدید "اصل بقاء زندگی اجتماعی" ندارد. بهتر است بهجای نگرانی برای منافع حزبی و گروهی نگران تهدیدی باشیم که اگر محقق شود، به دست گرفتن قدرت برای هیچ فکر و اندیشه و هیچ جریان سیاسیای معنایی نخواهد داشت.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅چراغ جادویی که غول زایید
واکنشی به طرح #کشور_قم
🖊عبدالزهرا شاهرودی
◀️نام «جامعة المرتضی» را من هم مثل بسیاری از شما همین چند روز پیش شنیدم. به سبب حساسیت تولید شده ، تحقیق کردم و یافتم که این نهاد حوزوی به دست یک خیّر اصفهانی تأسیس شده و هم او بودجه سالانه اش را می پردازد و وظیفه آن هم تربیت مبلغ های مناسب برای اعزام به خارج از کشور است. درس ها بعضاً به زبان های خارجی مختلف تدریس می شود و طلاب در آنجا از مسایل مختلف نیز آگاه می شوند. البته مؤسس اصفهانی دار المرتضى ، از قواعد نانوشته هم باخبر بوده و ارتباط این نهاد را با ارکان حوزه تعریف کرده و از مجموعه های رسمی حوزه نمایندگانی را همراه دارد.
هنوز از نتایج این مؤسسه ی تبلیغی خبری ندارم ولی در همین سطح هم ، به نظرم این نگاه دارای ارزش است و باید از آن استقبال نمود.
◀️اما داستان از آنجا شروع می شود که رییس این مجموعه به ناگاه ایده ای را مطرح می کند که نه تنها با استقبال مواجه نمی شود بلکه موجب وهن حوزه و حوزویان می شود:«واتیکان شیعی»
حقیقت امر آن است که این گونه اشتباهات در میان حوزویان مسبوق به سابقه است. و اتفاقاً زمینه ی این گونه اظهارات نه تنها جمود و تحجر نیست بلکه علت آنها « شناخت درد مزمن » است. در حوزه، بسیاری از روحانیون که سال های میانی عمر خود را می گذرانند ، به خوبی دریافته اند که ساختار موجود حوزه جوابگوی جامعه امروز نیست. این گروه در مقابل گروهی دیگر که بر سنت گرایی محض و محافظه کارانه اصرار دارند ، قرار می گیرند.
به طور کلی می توان گفت اکثریت جوانان و میانسالان حوزوی به این باور رسیده اند که نظم رایج حوزه در ارتباط گیری با جامعه ایران و جهان به کارآمدی سابق نیست. اما در این میان برخی جدایی هر چه بیشتر از حکومت را راه حل می دانند و برخی به راه های دیگر نظر دارند. در میان گروه اول ، بسیاری از افراد ،در حوزه ی مسائل فرهنگی بسته تر از حکومتی ها هستند. این گروه امروزه بیش از هر چه به موضوعات ولایت اهل بیت سلام الله علیهم توجه دارند.
در میان گروه دوم که نهاد حوزه را با حکومت همراه می خواهند، برخی استقلال حوزه را خواستارند و آن را به حال جمهوری اسلامی مفیدتر می دانند و برخی به دخالت هر چه بیشتر حکومت در حوزه خوش بین و شاید قائل هستند.
حال قصه ی ما از آن جا شروع می شود که برخی از حوزویان در این میان با دنیا آشنا می شوند. از طرفی می فهمند که این نظم فعلی کارآمد نیست. از طرفی شناختی از جهان دارند و با اتکا به آن می خواهند طرحی نو در اندازند که هم حوزه را نجات دهند و هم جامعه ی جهانی را از مزایای علم و اخلاق حوزویان محروم نکنند. در این جاست که مشکل رخ می نماید. مشکلی که از سه علت ریشه می گیرد؛« شناخت ناقص، تسرّع در اظهار نظر و سرعت فضای مجازی»
باور کنید نوع ارتباط روحانیت با امور مختلف به خصوص وقتی با مسئولیت همراه می شود ، نوعی «توهمِ دانستن همه چیز» به ایشان می دهد. سالها پیش یکی از بزرگان که سایه اش مستدام باد، به شاگردانش می گفت "شما اگر غوامض رسائل و مکاسب را نمی توانید بفهمید،بروید مشکلات کلام جدید را حل کنید". باور کنید گوینده این سخن از صداقت کامل برخوردار بود. اما مشکل اینجاست که بسیاری از حوزویان می پندارند وقتی مسایل سخت فقه و اصول را می فهمند پس به راحتی بقیه مسایل را هم فهم می کنند. آدمی با چنین اعتماد به نفسی ، به راحتی توهم می یابد که همه چیز را می شناسد و برای مشکلات ، می تواند راه حل بیابد.
آن گاه تسرع در ابراز نظر هم اگر باشد، نتیجه همین می شود. در اصطلاحات فقهی نکته ای مطرح است که می گوید فقیه نباید در افتاء تسرع داشته باشد. یعنی نباید هر چه را یافت به سرعت ابراز کند. حقیقت آن است که امروزه باید همه ی ما و نه فقط حوزویان ، قبل از طرح سخن اندکی بیشتر آن را مزمزه کنیم. در دنیایی که فضای مجازی ، به سرعت هر سخنی را به گوش همه می رساند و هر کاربری بی رحمانه آن را نقد می کند و هزاران چشم و گوش آماده اند تا آن را به سخره بگیرند، باید در بیان راهکارها تسرع نورزید.
گاه این چراغ جادو ، غول می زاید
https://eitaa.com/daghdagheha
✅ایدهی تأسیس #پلیس_مذهبی در ایران
🖊محسن حسام مظاهری
◀️پیشتر در یادداشت «نیروی انتظامی: برزخ پلیس عرفی و پلیس شرعی» به موضوع بلاتکلیفی و ابهام در جایگاه و وظایف قانونی نیروی انتظامی پرداخته بودم:
حواشی روزهای اخیر پیرامون انتشار فیلمی از برخورد خشن مأموران #گشت_ارشاد، بهانهای شد برای طرح مجدد ایدهای که در آن یادداشت نوشتم. ایدهای که البته با رویکرد عملگرایانه و ناظر به حل مسأله در شرایط موجود طرح میشود؛ نه آنکه فینفسه ایدهای آرمانی و مطلوب باشد.
◀️در نقد و آسیبشناسی طرح مبارزه با بدحجابی یا همان «گشت ارشاد»، یک منظر مغفولمانده توجه به آسیبی است که این طرح بر اعتبار نهاد حافظ نظم و امنیت، و اعتماد عمومی جامعه به او زده است. گشت ارشاد چهار قربانی اصلی داشته است:
اول: زنانی که به هر دلیل حجاب را انتخاب نکردهاند؛
دوم: زنانی که براساس باور دینی (و نه سیاسی و حکومتی) حجاب را اختیار کردهاند؛
سوم: اسلام که این خشونتورزی و تحمیل ایدئولوژیک به نام او اعمال میشود؛
و چهارم خود نیروی انتظامی که مجری این طرح بوده است.
◀️هر جامعهای لاجرم نیازمند نیروی قهریهی قانونی است که مجری قانون و نظم و حافظ امنیت و ثبات باشد. درگیرساختن نیروی انتظامی به تکالیفی مازاد و مغایر با منطق وجودی پلیس، آسیب بزرگ و جبرانناپذیری بر این نیرو وارد میکند. خصوصا تکالیف مذهبی و ایدئولوژیک که در راستای تامین منافع حکومت و طبقه حاکم و نافی حقوق دیگر طبقات جامعه است.
◀️بهنظر میرسد اگر هیچ دلیل دیگری برای حذف گشت ارشاد وجود نداشته باشد، همین تنش فرسایندهای که اجرای این طرح در سالهای اخیر بین مجریان (پلیس) و قربانیان (زنان) ایجاد کرده، برای توقف آن کافی است. هم پلیس و هم جامعه به اعتمادی متقابل نیازمندند. تنشآفرینی در این رابطه و تخریب سرمایهی اجتماعی پلیس، هردو را از حمایت طرفینی محروم میسازد و این برای مواقعی که جامعه نیازمند نیروی قهریه است یا بالعکس نیروی قهریه نیازمند حمایت مردمی است، زیانبار و فاجعهآفرین است.
◀️بااین اوصاف اگر مجموعهی حاکمیت کماکان بر استمرار سیاست غلط خود در موضوع حجاب اجباری و ادامه طرح شکستخورده و هزینهزای گشت ارشاد پافشاری دارد و نمیخواهد به نقد منتقدان مشفق و دلسوز وقعی نهد، پس لااقل بهتر است به جای تخریب نیروی انتظامی، «کمیتههای انقلاب اسلامی» (بهعنوان پلیس ایدئولوژیک) را احیا سازد یا یک نیروی «#پلیس_مذهبی» ـ مشابه آنچه در برخی کشورهای اسلامی نظیر عربستان و مالزی وجود دارد ـ تأسیس کند و پیگیری پروژههای قهری ایدئولوژیک و مذهبی خود را به او بسپارد.
◀️فایدهی چنین اقدامی این است که لااقل هم شانهی نیروی انتظامی از این تکالیف اضافی و فوق برنامه خالی خواهد شد و میتواند به وظایف اصلیاش بپردازد، و هم اجرای سیاستهای مذهبی حکومت دینی به اعتبار و جایگاه اصل نهاد جمهوری کمتر خللی وارد میسازد.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅ آیت الله میرباقری: ما حتماً طرفدار #طب_اسلامی هستیم!
⬅️دشمن در مقیاس جامعه جهانی طراحی یک مدل زندگی می کند که ذیل آن بیماری ها، بهداشت، سلامت جسمی و روانی شکل خاصی پیدا می کنند و مفهومشان عوض می شود.
⬅️ اگر شما بیایید در موضوعات خُرد با آن ها درگیر شوید؛ هیچ وقت به جایی نخواهید رسید.
اگر با مسأله بهداشت و طب اسلامی برخورد سطحی و ساده، کنید شکست می خورید.
در آن مقیاس (در سطح کلان) باید برای #طب_اسلامی برنامه ریزی کنید.
ما حتما طرفدار طب اسلامی هستیم، طرفدار بهداشت اسلامی هستیم، ولی در آن مقیاس باید با آن مواجهه کرد.
⬅️در تولید طب اسلامی و الگوی بهداشت اسلامی؛ متناسب با فضای زندگی ما باید یک طرح جدی و متقن و مقنن و مستندِ تجربه پذیر داشته باشیم.
⬅️اگر بخواهیم بهداشت اسلامی را پیاده کنید، باید غرب را در نگاه مردم تحقیر نمایید.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅آیت الله صافی گلپایگانی در دیدار کنعانی رئیس جدید دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در مصر:
⬅️از دیرباز بخصوص زمان فاطمیون تاکنون، مردم مصر به اهل بیت علیهم السلام علاقه زیادی داشته و دارند. وجود مراکز مهمّ علمی و دینی و مراقد مقدّسه در آن کشور، در ارتباط بین ایران اسلامی و مصر تأثیر فراوانی داشته است.
⬅️کتابهای زیادی را، عالمان دینی و اساتید الازهر درباره معارف بلند و نورانی اهل بیت علیهم السلام تألیف نمودهاند که قابل استفاده برای اندیشمندان مسلمان میباشد.
⬅️متأسفانه ارتباط بین کشور مصر و ایران، در سطح بسیار پایینی قرار دارد که به نفع عالم اسلام نیست. جمهوری اسلامی باید با تمام کشورهای اسلامی بخصوص مصر با حفظ منافع و عزّت خود، تعامل داشته باشد و مردم بتوانند به راحتی به آنجا سفرکنند و دانشمندان و علمای ما هم باید با مراکز علمی آنجا همیشه در ارتباط باشند.
⬅️اینجانب تأکید میکنم که حتماً باید تمام دربهای بسته، باز و موانع موجود برطرف گردد و دو کشور بزرگ اسلامی ایران و مصر با حفظ منافع متقابل با هم در ارتباط باشند.
⬅️امیدوارم مشکلات بوجود آمده را با تدبیر و درایت کامل برطرف کنید و هر چه زودتر شاهد بازگشائی سفارتها در دو کشور بزرگ اسلامی باشیم ان شاء الله.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅انتخابات در نشست اساتید و مدیریت کهنسالان بر نهادهای رسمی و غیر رسمی و صنفی حوزه قم
⬅️ امروز، متن زیر از طرف «نشست دورهای اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم» به صورت پیامک برای اساتید سطح عالی قم، ارسال شد?:
استاد گرامی، با سلام. نتیجه آراء انتخابات هیئت مشورتی در مورد اعضای شورای برنامه ریزی نشست دوره ای اساتید به ترتیب آراء عبارتند از اساتید معظم آقایان: 1. سیدمحمدجواد علوی بروجردی 2. علی نظری منفرد 3. سیدمحمد یثربی کاشانی 4. محمد عندلیب همدانی 5. مهدی هادوی تهرانی 6. علی محمدی خراسانی 7. ابوالقاسم علیدوست 8. محمد محمدی قائینی 9. محمد باقری شاهرودی 10. سیدمحمد ابن الرضا 11. هاشم نیازی
⬅️یعنی یک هیئت مشورتی وجود دارد که اعضای آن، از میان خود، ۱۱ نفر را به عنوان شورای برنامهریزی برای اساتید حوزه علمیه قم، انتخاب کردند. این هیئت مشورتی عبارتند از اساتیدی که حداقل ۲۵ سال تدریس که ۱۵ سال از آن، تدریس در سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم باشد، داشته باشند. لذا سایر اساتید، نه حق کاندیدا شدن دارند، و نه حق رأی دادن.
⬅️اگر یک فرد با سن متوسط ۲۵ سالگی به استادی حوزه علمیه قم برسد، و ۲۵ سال نیز تدریس کند، حداقل ۵۰ ساله است. یعنی حداقل سن اکثر واجدین شرایط رأی، ۵۰ سال است و با فرض اینکه حداکثر آن، حدود ۸۰ سال باشد، میانگین سنی افرادی که پیگیر برنامهریزی برای حوزه به عنوان یک تشکل غیر رسمی و صنفی هستند، به طور متوسط ۶۵ سال است. (سن اعضای نهاد رسمی تصمیمگیری حوزه، یعنی شورای عالی حوزه هم در همین حدود است)
⬅️حال معنی و ریشه فرمایش اولین نفر لیست فوق، که فرمودهاند خیلی تلاش کردند که دروس سطح یک نیز در حوزه علمیه قم مانند دروس سطوح عالی، آزاد شود، مشخص میشود.
⬅️ارزش انتخاب آزادانه استاد که تنها مؤلفه مثبت باقی مانده در نظام دروس آزاد است، در جای خود محفوظ است. اما آیا این نظام درسی، پر از نقایص و ایراداتی نیست که خود آقایان دائم از آنها شکایت میکنند؟
- آیا اکثریت طلاب، به طور منظم در دروس شرکت می کنند؟
- آیا پیشمطالعه، مباحثه، و تحقیق و پژوهش بعد از درس، که از سنن سابق دروس آزاد بودند، اکنون نیز رونق دارند یا اینکه اکثریت آقایان، در همین زمینهها از طلاب گله دارند؟
- آیا اساتید محترم، مانند سابق نسبت به اخلاق، تربیت، زیطلبگی، امور خانوادگی، مسائل و مشکلات مالی و... شاگردان خود در دروس آزاد، التفات، حمایت، و نظارت دارند؟ یا اینکه اکثر (و نه همه آنان) روزانه چندین درس و مشغولیت دیگر دارند و برای امور خانوادگی خود هم فرصت کافی ندارند؟ اگر اکثریت آنان، فرصت ندارند (که ندارند) و اگر از عهده تربیت همین مقدار طلاب دروس آزاد نیز بر نمیآیند ( که نمیآیند) ، چطور میخواهند دروس آزاد را توسعه دهند؟
⬅️غیر از مشکلات در گزینش ابتدایی طلاب و مشکلات مالی، بسیاری از دشواریهای فعلی حوزه، ناشی از بی_برنامگی و بی_انگیزگی طلاب در دروس آزاد است و این ضعف، به حدی شدید و تأسفبار بوده که برخی از مراجع و علمای بزرگ حوزه، برای جبران آن و تربیت طلاب طبق سنن و رسوم صحیح و ریشهدار حوزه، به تأسیس مؤسسات، مراکز و مدارس فقه و اصول سطوح عالی، روی آوردند. (بگذریم که اکثریت این مؤسسات نیز با جذب بهترین اساتید و طلاب به خود و تهی کردن متن حوزه از این قشر، دروس آزاد را بیشتر از کیفیت انداخته و در مقابل با برنامههایی متمرکز بر فقه و اصول و با بیتوجهی به بسیاری از علوم حوزوی مورد نیاز زمان ما، موجوداتی آزمایشگاهی پرورش دادهاند و آسیبهای بسیاری برای حوزه و جامعه در بر داشتند که فرصت بررسی و آسیبشناسی آن، نیست)
⬅️علاوه بر این، برای موفقیت در دروس آزاد که همانند اقیانوسی بزرگ، دارای مزایای فراوان و در عین حال، خطرات بزرگ است، و برای نیافتادن در دام حیرت، رخوت و سستی، انحراف و دیگر مشکلات این اقیانوس، آشنایی با حوزه و جریانات آن، وظایف طلبه و بسیاری از امور دیگر، ضروری اند، و اینها کجا و طلبهای که تازه به حوزه وارد شده کجا؟ آیا آقایان اساتید کهنسال و با تجربه، این را تشخیص نمیدهند؟ و یا به دلایلی به آن اعتراف نمیکنند؟
⬅️فرمایشات اینچنینی، با میانگین سنی آقایان (۶۵ سال که در حدود سن بازنشستگی است)، و با نجوشیدن و میدان ندادن به طلاب، فضلا، اساتید و محققین جوان حوزه، بیربط نیست.
⬅️صحبت بر سر دروس آزاد نیست. بررسی این پیشنهاد آقایان، صرفا برای نشان دادن نوع تفکر آنان و بهمثابه مشتی بود نمونه خروار. آیا وقت آن نرسیده، که بجای تصمیمگیری کهنسالان، به جوانان هم اهمیت و میدان داده شود؟ و آیا نبایست بجای تعصب به هرآنچه در زمانهای قبل بوده، به اصلاح و تحول در حوزه بیاندیشیم؟
✍️ یکی از اساتید حوزه قم
https://eitaa.com/daghdagheha
✅اطلاعیه مرکز مدیریت حوزههای علمیه در خصوص خروج از تلگرام و استفاده از پیامرسانهای داخلی
⬅️مرکز مدیریت حوزههای علمیه خروج خود را از پیامرسانهائی مانند تلگرام اعلام و به همه نهادها و مراکز حوزوی و حوزویان، عموم مردم عزیز و تمامی نهادها و سازمانهای حاکمیتی و خصوصی و عمومی توصیه و تاکید مینماید تا به منظور تحقق این راهبرد در یک اقدام عملی و فراگیر به پیامرسانهای داخلی مهاجرت نموده و از ظرفیتهای داخلی استفاده نمایند.(خبرگزاریحوزه )
https://eitaa.com/daghdagheha
✅انحلال "نشست دورهای اساتید"؛ پروژهٔ جامعه مدرسین
👈 خبری که هنوز جامعه مدرسین تایید یا تکذیب نکرده
1⃣ مفیدالدین حسینیآملی، یکی از اعضای "نشست دورهای اساتید حوزه علمیه قم" از کلید خوردن پروژه انحلال نشست از سوی جامعه مدرسین در جلسه اخیر این تشکل پرده برداشت و به صراحت گفت: "با مذاکرات مکرر فهمیدیم که آقایانِ جامعه مدرسین بنا دارند که این نشست را منحل کنند... [در جریان مذاکرات فیمابین اساسنامهای نوشتند که سه بند داشت:] اول این که کسی که می خواهد در مجمع عمومی اساتید عضو شود، باید مورد تایید جامعه محترم مدرسین باشد، دوم اینکه هر تصمیمی در این مجموعه باید به تایید جامعه مدرسین برسد و سوم این که جامعه مدرسین بر اساس اعتقادات و راهکارها و ضوابطی که دارد، هر زمان صلاح دید، میتواند مجمع عمومی اساتید را منحل کند؛ ما به هیچ وجه زیر بار این سه اصل نرفتیم..."
2⃣ "نشست دورهای اساتید حوزه علمیه قم" تشکلی حوزوی است که آنچنان پایش را فراتر از حوزه نمیگذارد. رابطه خود را تنها با مرجعیت کلاسیک شیعه تعریف کرده و حلقهای است گرد آیتین صافیگلپایگانی-وحید خراسانی.
از روزهای ابتدایی سازماندهی، فریاد نزدند و نجواگرانه دغدغههای کلاسیک فقاهت و حوزه شیعی را تکرار کردند؛ استقلال حوزه و آزادی نظام آموزشی آن، دو آرمانِ مشترک فعالان آن بود و هست اما هژمونیِ کلاسیک آنان در قم و گستردگی اساتید عضو، جریان حاکم حوزه را دلواپس کرد که چه میخواهند و چه میگویند و در آتیه چه خواهند شد؛ این جریان با محوریت "جامعه مدرسین" این دلواپسی را داشت و دارد و این دو آرمان را بهگونه دیگر تحلیل میکنند. البته برخی فعالان نشست دورهای اساتید، عضویت همزمان در دو تشکل را برگزیدهاند؛ چراکه جامعه مدرسین را سیاسی و نشست دورهای اساتید را صنفی قلمداد کردهاند. این رویکرد و تقسیم وظایف میتوانست سردی روابط را کاهش دهد و زندگی حوزوی هر دو را بدون چالش میسر کند اما جامعه مدرسین آنچنان که در کارویژه خود تصویر کرده است، هر دو وظیفه را از آن خود میبیند؛ هم حمایت از کاندیداهای انتخاباتی و هم تعیین مدیر و شورای عالی حوزه علمیه، هم بیانیهنویسی سیاسی و هم تدوین باید و نبایدهای حوزوی؛ چراکه هم خود را سیاستمدار میدانند و هم استاد حوزه علمیه. البته تا اینجا نیز مشکلی نبود؛ چراکه نشست دورهای اساتید ساحت خود را در مدیریت حوزه هم ندیده و فقط در بدنه جامعه حوزوی حضور داشته و دارد. ولی این نگاه نیز باب میل جامعه مدرسین نبود که -به ادعای یکی از اعضای نشست دورهای اساتید- کمر به انحلال نشست دورهای اساتید بست و میسر هم نشد و فعلا آتش منازعه فیمابین گاهی برافروخته و گاهی نیمهخاموش میشود.(به نقل از كانال فريد مدرسى)
https://eitaa.com/daghdagheha
✅شکافی بین روزگار نوین با حوزه علميه و فقه ایجاد شده است
✔️حجتالاسلام والمسلمین حمید شهریاری، رییس مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه؛
⬅️روحانیت باید علاوه بر آموزش فقه سنتی، موضوعات نوین را نیز در سبک زندگی جدید شناسایی کرده و برای آن راه حل مناسبی ارائه دهد.
⬅️در عصر کنونی مرجع فقاهت دائماً رو به ضعف است و مردم حس میکنند که دیگر به فقها نیازی ندارند.
⬅️فقیهی که اجتهاد نداشته باشد نمیتواند مسائل جدید را حل کند، چرا که پاسخگویی به مسائل مستحدثه نیازمند روش و متد فقاهتی است. (شبكه اجتهاد).
https://eitaa.com/daghdagheha
✅دکتر مرتضی آیتالله جوادی آملی:
در واکنش به صحبتهای اخیر پدر:
◀️ما اگر بندگان خدا را به حال خودشان واگذار کنیم و تحمیلاتی را از جایگاه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر آنها نداشته باشیم، آنها بهصورت طبیعی احکام الهی را میپذیرند و اجرا میکنند.
◀️متأسفانه برای مردم شرایطی ایجادشده که وضع روشنی را برای اینکه مردم چگونه وظائف و تکالیف الهی خودشان را انجام بدهند، ایجاد نکرده است و در مقابل آن تکالیف، واکنش نشان میدهند.
◀️مثلاً مسئلهی حجاب و مسئلهی موسیقی و امثالذلک، آنگونه که حدود الهی هست را بیان کردهاند؟ چون خیلی از مردم در اینگونه مسائل با مراجعی روبهرو میشوند که احکام مختلفی را بیان میکنند. حالا اگر یک فقیهی نظری دارد که نسبت به نظر سایر فقها، مضیّق تر و تندوتیز تر است، دلیل بر این نیست که اعلان رسمیکند که اگر کسی این نظر فقهی را قبول نکرد از دین خارجشده است یا خداینکرده محارب است.
◀️مردم ببینند که ما در رفتار و گفتار، صداقت نداریم و یکچیزی میگوییم و چیز دیگری عمل میکنیم مثلاینکه از عدالت و برابری سخن میگوییم ولی در مقام عمل، چیز دیگری را شاهد هستیم، اینیک واکنشی است در مقابل این حرکات نه اینکه کسی در مقابل احکام الهی بخواهد مقابله کند.
◀️نقل از شبکه اجتهاد. گفتگوی کامل http://yon.ir/9eIKs
https://eitaa.com/daghdagheha
✅تجدد آمرانه و اسلام آمرانه در ایران معاصر
🔈سیدعلی میرموسوی عضو هیات علمی دانشگاه مفید قم
#نشست «دین در حوزه عمومی»
🔹ایران در قرن چهاردهم دو گفتمان متضاد را تجربه کرده است که با وجود تعارض محتوایی، در ویژگی آمرانه یا اقتدار گرایانه بودن اشتراک داشته اند؛ یعنی به شکل از بالا به پایین و اجبارآمیز اهداف خود را دنبال می کرده اند. این دو گفتمان عبارتند از تجدد آمرانه و اسلام آمرانه. اولی پس از مشروطیت و با به بن بست رسیدن مشروطیت رخ داد و دومی پس ازانقلاب اسلامی و در حاشیه رفتن نیروهای مدرن و دموکراتیک پدیدار شد. این دو گفتمان به شکل ایدئولوژیک و با پشتیبانی نیروی نظامی دو هدف متفاوت را دنبال می کردند؛ تجدد و اسلام.
🔸سه دیدگاه اصلی
◀️الف. نفی حضور دین در حوزه عمومی: این دیدگاه ریشه در روشنگری و مدرنیته قرن 18 دارد و جاده دین و حوزه عمومی را به نفع سکولاریسم یک طرفه می کند. روشنگری در جریان مصادره اموال کلیسا و تاسیس نهادهای عرفی، ایده جایگزینی عقلانیت به جای دین را طرح و آن را به حوزه خصوصی محدود کرد. بر این اساس در حوزه عمومی تنها ادعاها و استدلال های مبتنی بر عقل امکان طرح دارند.
◀️ب. حضور آمرانه دین در حوزه عمومی: این دیدگاه در جریان بازگشت و احیای دین در پرتو اسلام سیاسی و در واکنش به سکولاریسم و تجدد آمرانه مطرح شد و در برابر جاده دین و حوزه عمومی را به سود اسلام گرایی یک طرفه کرد. از این دیدگاه، بر مرجعیت انحصاری دین در همه حوزه های زندگی اعم از خصوصی و عمومی تاکید و از برقراری حکومت دینی دفاع می شود. در حکومت دینی شریعت به عنوان منبع اصلی قانون قلمداد و اجرای اجباری شریعت مورد تاکید قرار می گیرد.
◀️ج. حضور غیر اقتدار آمیز و مدنی دین در حوزه عمومی: این سومین دیدگاه در ارتباط با این موضوع است که پسا سکولاریسم و پسا اسلام گرایی در آن به هم می رسند و جاده دین و حوزه عمومی را دو طرفه می کند. در حالی که پسا سکولاریسم با حذف و طرد دین از حوزه عمومی مخالف است، پسا اسلام گرایی حضور آمرانه دین در حوزه عمومی را مورد انتقاد قرار می دهد. پست سکولارها از یک سو حذف دین از حوزه عمومی را نه ممکن می دانند و نه مطلوب و نقش های مثبت دین در حوزه عمومی را مورد تاکید قرار می دهند.
❎نقد حضور آمرانه دین در حوزه عمومی: حضور آمرانه و اقتدار آمیز دین را از دو زاویه درون دینی و برون دینی می توان مورد نقد قرار داد. از بعد نخست مبانی اجرای اجباری شریعت در کلام و در فقه مورد بررسی قرار می گیرد. در این جا به اجمال می توان گفت بر پایه بحثی که در کلام در چارچوب قاعده لطف تکلیف شده است، اجرای اجباری شریعت در عرصه عمومی جز در جایی که به نظم عمومی و رعایت حق الناس بر می گردد، دلیلی استوار ندارد. در فقه نیز هرچند هرگونه تخلف از احکام شرعی گناه و فسق قلمداد می شود، ولی هر نوع تخلفی مجازات ندارد.
🔲نتایج و پیامدهای حضور اسلام آمرانه :
▪️1. گسترش قدرت دولت و از بین بردن حوزه عمومی: تجربه ایران در قرن اخیر نشان می دهد که حوزه عمومی در چنگ قدرت دولت گرفتار شده و دولت مداری و گسترش حوزه و قلمرو دولت که دولت همه چیز را تحت سیطره خود قرار داده وجه غالب سیاست در ایران معاصر بوده است. حضور آمرانه دین در حوزه عمومی به تداوم این وضعیت کمک می کند.
▪️2. الزام و اجبار در حوزه عمومی تنها در اموری ممکن است که خیر همگانی بودن آن را بتوان نشان داد. به عنوان نمونه قوانین راهنمایی و رانندگی را می توان مثال زد که به دلیل روشن بودن نسبت آن با خیر همگانی اجبار و الزام در آن با مخالفت روبرو نمی شود. در حالیکه برخی از احکام شریعت و فقه به دلیل ابهام در ارتباط رعایت آن ها با خیر همگانی مورد مخالفت قرار می گیرند.
▪️3. پیامدهای منفی آن برای دین: حضور آمرانه دین در حوزه عمومی ارزش های دینی را مبتذل و بی اعتبار می کند. افزون بر این که این شیوه از حضور دین کاربرد ابزاری دین در توجیه قدرت و فساد را نیز در پی دارد. این نوع حضور دین شکل گیری دستگاه های تفتیش عقاید را در پی دارد که با آزادی در تعارض آشکار قرار دارد. در نهایت مقایسه هزینه بالای حضور آمرانه دین در حوزه عمومی و عدم تاثیرآن در عمل نشان می دهد که چنین اقدامی از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست.
▪️4. پیامدهای منفی آن برای حوزه عمومی: حضور آمرانه دین فضای آزاد برای بحث و گفتگو را از بین می برد و گسترش خشونت و نفی رواداری را در پی دارد.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅«مرجعتراشی»؛ آن روی سکه «تعرض به مراجع»
🖊علی اکبر رشاد
◀️مرجعتراشی» تصنعی و تعیینی و مرجعیت «خودخوانده» یا «حزبساخته» یا «اجانبپرورد»، بازیچه قراردادن این شان مهم مقدس است.
◀️هر کسی به خود اجازه میدهد بی آنکه از حداقل صلاحیت برخوردار باشد، در قبال نظرات علمی و فتاوای مراجع اظهار نظر کند!
◀️شکستن رکن مرجعیت در حکم شکستن انقلاب و نظام و حرام شرعی است.
◀️کار فقیه و مجتهد مقابله با انحرافات است، فقیه برای صیانت از مشروعیت معاش مردم و تامین سلامت معاد مردم وظیفه دارد.
https://eitaa.com/daghdagheha
✅نشست «هم اندیشی دین و سینما» در جشنواره جهانی فیلم فجر
◀️در هماندیشی «سینما و دین» که روز چهارم سیوششمین جشنواره جهانی فیلم فجر در دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد درباره گسترش معنویت در سینما و فلسفه فارابی و ارتباط آن با نظریه دینی سینما صحبت شد.
◀️در نوبت صبح احمدرضا معتمدی دکترای فلسفه هنر و کارگردان سینما در مورد «نسبت سینمای دینی و سینمای فلسفی»، توماس کرول کشیش کاتولیک، پژوهشگر سینما و دین و داور بین الادیان سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر درباره سینمای دینی، سیدمهدی ناظمی مدرس دانشگاه و پژوهشگر مطالعات فیلم با موضوع «پدیدارشناختی در باب سینمای دینی» و والری دِ مارناک منتقد فیلم و داور بین الادیان سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر در مورد «تاریخچه و فعالیت های رسانهای موسسه سیگنیس وابسته به واتیکان» سخنرانی کردند.
▪️نقل از کانال سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر
https://eitaa.com/daghdagheha
✅در دیدار پرفسور مولر با آیتاللهالعظمی جوادیآملی مطرح شد:
⬅️آنچه در غرب مطرح است بخشی از فلسفه است نه خود فلسفه
فلسفه هم دیر به دست میآید و هم دیرپاست. فلسفه آن است که از یک سو با ازلیت، از سوی دیگر با ابدیت و از سوی سوم با سرمدیت که جامع ازل و ابد است بحث میکند.
⬅️انبیا آمدند که عقل فلاسفه و متفکران را شکوفا کنند، به انسان بگویند شما یک موجود ابدی هستی، و اگر از اموری میترسید برای اینکه میترسید بمیرید، ولی بدانید که شما مرگ را میمیرانید نه بمیرید.
یک موجود ابدی فکر ابدی لازم دارد، آن فکر ابدی به نام فلسفه است، این زود پدید نمیآید، بلکه قرنها میگذرد تا یک فکر پدید بیاید.
⬅️فلسفه مربوط به کل جهان است و سرنوشت و شناسنامه علوم را فلسفه تعیین میکند.
⬅️فلسفه آن قدر آزاد است که آزادانه وارد معرفت جهان میشود، هیچ قیدی در آن نیست، هیچ بندی در آن نیست، به هیچ دینی هم تعهد نسپرده است، به هیچ قانونی هم تعهده نسپرده است، چون همه قوانین بعداً پیدا میشود. چون آزادانه وارد میشود در ابتدا نه دینی است نه ضد دین.
⬅️فلسفه که ریاست همه علوم را به عهده دارد، ثابت کرد که کل جهان فعل خداست و خدا هم همه جا حضور دارد و همه جا هم میشود او را مشاهده کرد اما هیچ کدام از اینها هم خدا نیستند.
https://eitaa.com/daghdagheha
⛔️ آمارى عجیب!!!
کشفیات مواد مخدر در حاشیه مدارس کشور
⭕️ سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر:
⬅️نیروی انتظامی توانست در سال ٩٦ در شعاع ٥٠٠ متری مدارس ١.٩ تن انواع مواد مخدر را از خرده فروشان کشف و ضبط کند که این امر باعث سختتر شدن دسترسی به مواد مخدر در اطراف مدارس شد.
⬅️در ارزیابیهای سال ٨٠ مشخص شد ٠.٥ درصد از جمعیت دانشآموزی مقطع دوم متوسطه، تجربه مصرف مواد مخدر را داشتند که البته این آمار در سال ٩٠ به یک درصد جمعیت دانشآموزی مقطع دوم متوسطه و در سال ٩٥ به حدود ٢ درصد جمعیت دانشآموزان این مقطع رسید.(تسنیم)
https://eitaa.com/daghdagheha
✅استاد سید محمّدمهدی میرباقرى(دهسال قبل سال١٣٨٧):
⬅️در مبارزه، حلوا پخش نمیکنند. اگر شما معنویت را به درون تمدن غرب بردهاید، آنها هم در داخل جامعه شما مشغول توطئه فرهنگی هستند!
⬅️برنامریزیِ فرهنگی حوزه باید در مقابلِ برنامهریزیِ فرهنگیِ یونسکو باشد.
⬅️منکَر، هالیوود است، نه جوانِ هالیوود زده.
⬅️با آفتهای پوستی باید مبارزه کرد اما اولویت با اصلاحِ کَبِدِ بیمار است.
⬅️در مقیاس بزرگ فکر کنید، در مقیاس محدود عمل کنید. «کَلان» بیندیشید و «خُرد» عمل کنید.
⬅️تبلیغ باید متوازن باشد. گاهی، آنچه را که در درجه سوم اهمیت است، دهبار میگوییم، و آنچه را که در درجه اول اهمیت است، یکبار هم نمیگوییم! این درست نیست. تبلیغ باید متوازن باشد.
⬅️باید به جوانان و زنان، «نظام فکری» بدهید تا در مسیر مبارزه، منفعل نشوند.
⬅️بعضی جوانان از اینکه تیم محبوبشان گُل خورده، خوابشان نمیبرد، اما کاری ندارند که مبارزه «حزبالله» و صهیونیستها» به کجا رسید! این یعنی به جوانان «نظام فکری» ندادهاید. نظام فکری باید رابطه اعتقادات شیعی را با همه عرصههای زندگی مشخص كند.
https://eitaa.com/daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅زبان هنر
شعر طنز حجت الاسلام سید محمد حسینی
سارقی که خورده یکجا نصف بیت المال را
چهره شطرنجی و مستور میخواهد چکار؟
زاهد ما حاصل انگور کشور را خرید
یک مسلمان این همه انگور میخواهد چکار؟
https://eitaa.com/daghdagheha
✅هزینه نهادهای سیاسی در فروردین ۹۷
مقايسه كنيد با هزينه نهادهاى فرهنگى!!!!
https://eitaa.com/daghdagheha
✅فرزند زمان خود باشیم!
اسلام؛ دین سیاسی یا اخلاقی؟!
🖊 مهران صولتی
◀️اینکه اسلام دین اخلاق است یا سیاست، قصه دراز دامنی است! کمترین پیشینه اش به قبل از انقلاب بازمی گردد و تلاش های روشنفکران دینی از بازرگان گرفته تا شریعتی! بازرگان در مبارزات خود با مکاتب مادی به جد معتقد بود که دین برای اصلاح امور دنیا آمده است و می کوشید تا توانمندی اسلام را در کشاکش عمیق آن با مارکسیسم توجیه کند! صریح تر از او در این زمینه شریعتی بود که اعتقاد داشت؛" دینی که به درد قبل از مرگ نخورد به درد بعد از مرگ هم نخواهد خورد!". این سیاسی ترین برداشت از دینی بود که احساس می شد در دوران پیش از انقلاب مبارزه برای تغییر جهان را به مارکسیسم باخته است.
◀️اگر چه شریعتی پیش از انقلاب درگذشت و مجال تجدید نظر در آرای خود را نیافت ولی بازرگان ماند و در سال های پایانی حیاتش با مراجعه به قرآن و نوشتن جزوه؛ " آخرت و خدا، هدف بعثت انبیاء" به این نتیجه مهم رسید که هدف اساسی آمدن پیامبران عبارت از دعوت مردم به اخلاق و آخرت بوده است!". این اخلاقی ترین برداشتی بود که از دین عرضه شد و در کنار آموزه های روشنفکران دیگری همچون دکتر سروش نشست. بازرگان فرزند زمانه خود بود! در روزگار به حاشیه رفتن دین، از خوانش حداکثری و اسلام سیاسی دفاع می کرد و در زمانه برقراری حکومت دینی، از دین حداقلی و اسلام اخلاقی!
◀️چندی است که پناهیان در سخنانی مدعی شده است که هدف بعثت انبیاء سیاست و نبرد با قدرتمندان بوده است نه برقراری اخلاق!
◀️دیرزمانی است که برخی مبلغین احساس می کنند می توانند با گفتار درمانی و موعظه پراکنی برخی واقعیت های اجتماعی را تغییر دهند! تلاشی عبث و بیهوده!
◀️واقعیت این است که به همان اندازه ای که پهلوی اول و دوم با تلاش خود برای به حاشیه راندن دین، در سیاسی شدن اسلام نقش مهمی داشتند، جمهوری اسلامی هم با حداکثری کردن نقش اسلام در مطالبه اخلاقی شدن دین موثر بوده است!
◀️اگر بخواهیم دیالکتیکی بگوییم؛ حکومت دینی همواره نوعی سکولاریسم را در درون خود پرورش داده و لائیسیسم(دین ستیزی) هم نوعی اقبال به دین عمومی!
◀️پناهیان هرچه باشد فرزند زمانه خود نیست و نمی تواند با شعار و تبلیغات این واقعیت دیالکتیکی را نادیده بگیرد! واقعیتی آنچنان واضح که عباس عبدی هم در پژوهشی در مورد سیر تطور نام های ایرانی به آن اشاره کرده است؛ در دوران پیش از انقلاب جامعه در نقطه مقابل حکومت، به گذاشتن اسامی اسلامی بر روی فرزندان خود اقبال نشان داد و به عکس در دوران بعد از انقلاب و از دهه هفتاد به بعد به نهادن اسامی ایرانی!
◀️به نظر می رسد هم اکنون و با گذشت چهاردهه از حاکمیت دین در ایران دیگر نمی توان صرفا با رجوع به آیین صدراسلام شهروندان را نسبت به ادامه حضور خوانشی حداکثری از اسلام در جامعه توجیه کرد!
◀️واقعیت های اجتماعی چنان فشار خرد کننده ای بر جامعه وارد کرده اند که شماری از بدیهی ترین اعتقادات مذهبی جای خود را به بی معنایی و پوچ انگاری داده اند!
https://eitaa.com/daghdagheha