💠ابهامات «سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت»
(بخش دوم)
🖋محمدتقی سهرابی فر
♦️مبانی دینشناسی
«الگوی پیشرفت اسلامی» بدون تعریف روشن و دقیق از دین و اسلام، به دلیلِ تعاریفِ مختلف از دین در معرضِ سوءِ استفاده خواهد بود.
🔸1. مراد از دین چیست؟
آیا مراد، تسلیم در برابر حقیقت است؟
آیا مراد، باورهایی خاص و معین با انجام کارها و مناسک خاص دین محسوب میشود؟
آیا مراد از کافر کسی استکه شهادتین نگفته باشد؟
آیا مطلق انکار (چه بعد از علم و چه قبل از علم به حقانیت) کفر محسوب میشود؟
آیا انکار بعد از علم به حقانیت، کفر محسوب میشود؟
ـ با توجه به اینکه بسیاری از احکامِ دین مبتنی بر اسلام و کفر تنظیم شده است؛
ـ با توجه به اینکه برخی از ناباورمندیها نسبت به برخی آموزههای دینی، نه از روی لجاجت با حق بلکه بخاطر شبهاتی است که برای اشخاص مطرح میشود.
ـ و با توجه به اینکه نگاه جهانیِ نظام اسلامی با تعریفِ محدودِ مصداقی از دین سازگار نیست.
ـ لذا تعریف دقیق و روشنی از اسلام لازم است.
قرآن مرزبندی دینی با نام یهود و نصاری، و نگاههایِ تعصبآمیزِ پیروانِ آنها را برنمیتابد. قرآن بر اسلام به عنوان دین فطری از زمان ابراهیم (ع)[1] تأکید دارد. در تعابیر قرآن «مُسلِم» واژهای مشترک میان انبیای بعد از ابراهیم (ع) است از اینرو ما در تعریف اسلام باید تعریفی شامل و جامع داشته باشیم تا همه حقمداران را ولو اینکه اشتباهاتی در مصادیق داشته باشند تحت لوای اسلام به حساب آوریم تا خدای ناکرده جزءِ گروهبندیهای مذموم در قرآن نباشیم.
⬅️به نظر میرسد که با الهام گرفتن از کلام امیرالمؤمنین (ع) که «الاسلام هو التسلیم» همه کسانی که حقمدارند و عناد و لجاجتی در برابرِحق ندارند در محدوده فراخ اسلام قرار میگیرند.[2]
🔸2. فطری بودن دین رمز فرازمانی و فرامکانی بودن دین است. ازاینرو هر کدام از آموزههای دینی ابتدا باید از پیرایههای زمانی و مکانی پیراسته شود و سپس به عنوان آموزه دینیِ جهانشمول تلقی شود.
🔸3. «اسلام با نظام هستی و سرشت انسان، هماهنگی دارد و نقش بدیلناپذیری در تأمین نیازهای نظری و عملی، فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی ایفا میکند. به همین جهت استطاعت کامل برای تمدنسازی و ارائهٔ الگوی پیشرفت دارد»
ـ با توجه به اینکه حدود هزار و دویست سال از منابعِ ناب و مفسران معصوم (ع) محروم بودهایم؛
ـ و با توجه به اینکه دنیای امروز بسیار متفاوت از دنیای صدر اسلام است، امکان اظهارِ نظر از سوی دین در همه عرصهها وجود ندارد و به احتمال زیاد منجر به افتراء بر خداوند خواهد شد از جمله شواهد این ادعا اختلافات بسیاری است که در میان آرایِ عالمانِ حتی یک مذهب دیده میشود. نتیجه اینکه ضمن تصریح به کامل بودن دین اسلام، ناگزیریم در شرایط فعلی جهت اجرای آموزههای دین در جامعه تنها بر مسلُّمات دین اکتفا کنیم. در غیر اینصورت اختلافِ آرایِ عالمان دین، هر روز بر تَذَبذُبِ جامعه خواهد افزود و در این میان سودجویان، از دین به عنوان ابزاری برای سودجویی استفاده خواهند کرد. ما ناگزیریم که راه حلِّ برخی از مسائلِ امروزی را در محدوده «نمیدانیم» قرار دهیم و برداشتهای احتمالی از منابع دین را به نام دین معرفی نکنیم. البته این امر هیچ منافاتی با لزومِ محتاط بودنِ آحاد مؤمنان درزندگیِ فردی جهت صعود به قلههای معنوی ندارد.
🔸4. طبق ادله متقن و آرای بسیاری از علما، در صورتی میتوانیم آموزهای را منتسب به دین کنیم که علم به آن انتساب داشته باشیم و مظنونات و حدسیات را نمیتوان به خدایِ متعال و دین او منتسب کرد.
🔸5. نگاه ما به موضوع ظهور حضرت ولی عصر(عج) دستکم دو نوع میتواند باشد:
الف) اینکه در چند دهه آتی ظهور اتفاق میافتد.
ب) اینکه ضمن تأکید بر اصلِ ظهور، نزدیک یا دور بودنِ آن را لحاظ نکنیم.
⬅️این دو نگاه در سیاستگذاریهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و .... کاملاً تأثیرگذار است. شواهد تاریخی نشان میدهد که قریبالوقوع دانستنِ ظهور و ابتنایِ برنامهها و سیاستهای روزمرّه جامعه بر آن صحیح نبوده است.
-به نقل از دین آنلاین
#نقد_و_نظر
#الگو_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0