💠تشیع، امر نزدیکی که از آن غافلیم
(در معنا و محدودیتهای جامعهشناسی تشیع)
🔈دکتر سارا شریعتی
◀️یکی از مواردی که همواره علوم اجتماعی ما را در معرض اتهام قرار میدهد و موقعیت این علوم را در سلسله بندی علمی شکننده کرده است، «ناکارآمدی» این علوم است. اغلب مطرح می شود که علوم اجتماعی، کتابی اند. به مسائل جامعهٔ ایران ربطی ندارند و نظریاتی که می خوانیم به مسائل ما مربوط نمی شود. جدا از ارزیابی درستی و نادرستی این بحث، می توان در مواردی پذیرفت که ما نسبت به «امر نزدیک» بیتوجهیم.
◀️دین و مشخصا تشیع یکی از مصادیق این امر نزدیک است. امر نزدیکی که بدان بیتوجهیم. در جامعهای زندگی می کنیم که دین رسمی دارد و دین رسمی آن اسلام و تشیع است و اکثریت ساکنان آن شیعیان امامی هستند. در این جامعه، دین با همهٔ حوزههای زندگی، از سیاست و فرهنگ گرفته تا اوفات فراغت و روزمرگی پیوند خورده است. در نتیجه طبیعی است که در چنین جامعهای کسی که به جامعهشناسی دین می پردازد، جدا از تعلقات اعتقادی اش، دیندار یا بیدینی اش، از دین جامعهٔ خود و از تشیع و اسلام شروع کند. کاری که اغلب جامعهشناسان کلاسیک دین انجام دادند.
◀️موقعیت تشیع امروز به نسبت گذشته تغییر کرده است و تشیع نه تنها به عنوان یک مذهب، که حتی به عنوان یک واقعیت سیاسی، در هر دوشکل "نهضت" و "نظام" در ادبیات علوم اجتماعی مطرح شده است و دیگر در محدودهٔ ایران مورد بحث نیست. این "موقعیت جدید " کدام است؟ جایگاه مطالعات شیعی در متن مطالعات اجتماعی اسلام چیست؟
◀️انقلاب ایران نقطه عطفی در چرخش مطالعات اسلام شناسی به سمت علوم انسانی بود. هر چند، الغا خلافت اسلامی در ترکیه (۱۹۲۴)، شکل گیری اخوان المسلمین در مصر(۱۹۲۹)، تشکیل اولین جمهوری اسلامی در پاکستان (۱۹۴۷) و تحولات افغانستان، در حضور سیاسی اسلام نقش مهمی داشتند اما مشخصا انقلاب ایران که به عنوان "انقلاب مذهبی" و "انقلاب اسلامی" شناخته شد، بود، علوم انسانی را متوجه اسلام به عنوان یک واقعیت سیاسی کرد. این تحولات وجه سیاسی اسلام را بارز نمود و از این دوره اثار مهمی در خصوص نسبت اسلام و قدرت سیاسی انتشار یافت. علی عبدالرازق، سید قطب، رشید رضا، مودودی...با مواضعی مختلف در این خصوص نوشتند و چشم اندازهای جدیدی را در مباحث سیاسی اسلام گشودند.
◀️از دهه هفتاد به بعد اما دو تحول بوجود آمد. از سویی مطالعهٔ تشیع از محدودهٔ ایران فراتر رفت و جوامع شیعی با تنوعات فرهنگی خود مورد توجه قرار گرفت و از سویی دیگر تشیع نه الزاما به عنوان یک مذهب بلکه به عنوان یک واقعیت سیاسی مطرح شد. وجود جماعتهای شیعی در بسیاری از کشورهای منطقه و همچنین در اروپا و آمریکا اصطلاحاتی را چون "جهانهای شیعی"، "دیاسپورای شیعی"، "تشیع جهانی شده"، "پولینزی شیعی" بوجود آورد که بر تعدد، تنوع و نمودهای جغرافیایی و ملی تشیع تکیه می کرد و اصطلاحاتی چون "هلال شیعی"، "فاکتور شیعی"، "امر شیعی"... تشیع را به عنوان یک عامل سیاسی در روابط قدرت در محور ایران، لبنان، عراق و سوریهٔ علوی بازنمایی نمودند. اما به نظر می رسید این تحقیقات، از طرفی متن محور و از سوی دیگر سیاست محورند و غایب بزرگ همچنان واقعیت زیستی شیعیان است.
◀️مسلما جامعهشناسی تشیع به دلیل تاکیدش بر جامعهشناسی، همهٔ جامعهشناسان را به مشارکت در تحقیق و تحلیل فرامیخواند و از سویی به دلیل موضوعیت تشیع، از مشارکت متخصص حوزهٔ دین نیز بینیاز نخواهد بود. تنها در این صورت است که می توانیم در این حوزه مولد باشیم تا اگر چنانچه اشاره کردم، پیشینهٔ مطالعاتی این حوزه مربوط به ما نیست و تاکنون در آن نقش قابل توجهی نداشته ایم، لااقل بتوانیم با مشارکت وسیع متخصصان این حوزه، آیندهٔ این مطالعات را از آن خود کنیم.
-به نقل از گروه مطالعاتی «جامعهشناسی تشیع»
#سخنرانی
#دینداری #تشیع
#جامعه_شناسی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
Fajr Film Festival 39 - Analytical Report.pdf
4.19M
"سینمای بن بست"
◀️بررسی رابطه آثار سینمایی با پدیده ها، تحولات و وقایع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی
🔸به زبان ساده در مواجهه با پدیدههای فرهنگی پرسش این است که این آثار چگونه از وضعیت سیاسی و اجتماعی پردهبرداری میکند، درباره آن پیامی ساطع میکند و روی آن تأثیر میگذارد؟
🔸گزارش فوق با چنین رویکردی به بررسی آثار و فیلمهای 39مین دوره جشنواره فیلم فجر پرداخته و تحت عنوان«سینمای بنبست» منتشر شده است؛ عنوانی که الهامگرفتهشده از فراوانی خودکشیها در فیلمهای جشنواره سیونهم و البته نوع و نحوه چینش سوژه، جهان بصری و فضای تماتیک آثار بود و این به شکل حیرتانگیزی با سرنوشت مجری سابق تلویزیون ما همخوانی داشت.
🔸اگر میخواهید ببینید سینما شما را چگونه بازنمایی کرده و این بازنمایی چه پیامدی در زندگی روزمره شما و عرصه سیاسی و اجتماعی دارد حتماً این گزارش را بخوانید.
🔸مخاطب این گزارش در درجه اول صاحبان قدرت نیز هستند، اما چه سود که آنها بیاعتنا به این هشدارها در عالم خودشان سیر میکنند.
🔸خواندن این گزارش هشداردهنده به سیاستگذاران، برنامه ریزان و مسئولان فرهنگی و اجتماعی و علاقه مندان به حوزه سینما و مطالعات رسانه به شدت توصیه می گردد.
#نقد_فیلم
#فرهنگ
#سینما
#سیاستگذاری_فرهنگی
#برنامه_ریزی
#جامعه_شناسی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
✍ روحانیت، مدرن شدن و قدرت
🔹بسیاری از روشنفکران در دهه های پیش از انقلاب ساده دلانه گمان می بردند مدرن شدن روحانیت به عرفی شدن جامعه و آشتی روحانیان با تجدد می انجامد. در سال ۱۳۴۱، مهدی بازرگان، در مقاله ای با عنوان
«انتظارات مردم از مراجع» از مراجع تقلید گله کرد چرا همچنان در بند فروع دین اند و از اصول دین غافل شده اند؟ چرا به جزئیات فقه اهمیت می دهند اما مسائل اجتماعی و سیاسی را به دیگران واگذارده اند؟ بازرگان از کسانی بود که در آن دوران میاندیشید اگر روحانیت متجدد شود، خودبخود اسلام توده نیز متجدد می شود و مشکلات سیاسی و اجتماعی برآمده از واپس ماندگی مسلمانان نیز از میان خواهد رفت.
🔸نوستیزی روحانیت و بدعت انگاشتن هر امر بدیع، خود امری کهنه است. شیخ حر عاملی محدث مقرب دربار صفوی در کتاب وسائل الشيعة در کنار بسی دیگر از عالمان شیعه و سنی، نوشیدن قهوه را به حکم دو روایت از پیامبر حرام می دانست. طی چند قرن، اختلاف نظری اساسی میان فقيهان بر سر حلیت یا حرمت دود کردن تنباکو و توتون در جریان بود. در عهد قاجار،
میرزا محمد حسن شیرازی، مرجع تقلید وقت، تحریم تنباکو را دست مایه ی اقدامی سیاسی علیه حکومت کرد.
🔻در همین دوره، ورود تلگراف به ایران، مناقشه های تازه بر سر جواز یا عدم جواز استفاده از این "صدای شیطان" به پا کرد و فقیهان در این بحث می کردند که تا چه اندازه جایز است سیم های تلگراف از نزدیک مسجد بگذرد. با تلاش های فراوان ناصرالدین شاه و پس از آن که چند فقیه به دعوت او چند آیه ی قرآن را از تهران به تبریز تلگراف کردند و پاسخ شنیدند، سرانجام فقیهان پذیرفتند که تلگراف ابزاری است خنثی مانند نامه نگاری و میتوان در راه مقاصد شریعت از آن بهره گرفت.
طرفه آن است که جامعه ی رو به تجدد ایران، خواه ناخواه روحانیت را به بهره گیری از ابزارهای تجدد وادار کرد. نهاد روحانیت و مرجعیت در روزگار معاصر، هستی خود را وام دار ابزارهای مدرن است. تلگراف که در آغاز آوای شیطان پنداشته می شد، نهاد روحانیت را از بیخ و بن دگرگون ساخت. روحانیت شیعه که شبکه ای نامتمرکز و پراکنده بود و سرشتی محلی داشت، به يمن و یاری تلگراف در سده ی نوزدهم میلادی، ساختاری منسجم و متمرکز پیدا کرد.
🔹تلگراف، شهرهای بزرگ جهان تشیع را به کانون های فقهی- نجف، کربلا و قم - پیوست و سلسله مراتب روحانیت را برای همیشه متحول کرد. مقلدان از اقصی نقاط جهان استفتای خود را برای مرجع تقلید خود می فرستادند و مجتهدان نیز با تلگراف فتوای خود را گسیل می کردند. نظام اجتهاد-تقلید در پی این ابزار تکنولوژیک مستقر و مستحکم شد و قدرت فقیه از محدوده ی محل زندگی اش فرارفت و هم عرض قدرت مرکزی قرار گرفت. تلگراف در مقام ابزاری غربی، وسیله ای در دست فقيهان شد برای ستیز با مظاهر تجدد و بسط قدرت خود و نیز سرکوب مخالفان؛ از جمله صدور فتوای ارتداد و قتل بابی ها و بهایی ها.
#روحانیت
#جامعه_شناسی
#فقه_سنتی
#نقد_حوزه
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi