eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
457 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠زوال در ساختارهای اجتماعی 👈نگاهی اجتماعی به محتوای فیلم "قهرمان" 🖊محمد وکیلی 🔸"قهرمان" تازه‌ترین ساخته اصغر فرهادی که اخیرا به اکران عمومی درآمده، قصه ای سرراست و خطی دارد و به شکلی ساده و روان روایت می شود. قهرمانِ داستان یعنی رحیم، شخصیتی از طبقه فرودست جامعه که به دلیل بدهی در زندان است، تلاش دارد رضایت شاکی خود را به دست آورد اما اتفاقات، او را به مسیر دیگری می کشاند؛ در ابتدا، از او قهرمانی ساخته می شود اما در ادامه، همه چیز در هم شکسته و فرو می ریزد. داستانی که بسیاری از انسانهای امروزی به نوعی در زندگی روزمره با آن مواجه اند. 🔸داستان "قهرمان"، در دل یک ساختارمندِ متشکل از ساختارهای درهم تنیده، اما ناپیدا و ناملموس شکل گرفته است. نظامی که و نیز به کمک آمده اند تا این نظام، بیش از پیش درهم تنیده تر، فراگیرتر، مستحکم تر و غیرقابل مهارتر شود. از مهمترین ویژگی های چنین وضعیتی که به نظر می رسد کارگردان تلاش کرده بدان بپردازد عبارتند از: 🔹1.گم شدگی : در فضایی با چنین ساختار بدون مرکز و بدون تکیه گاه و بدون مرجعی، نفس عمل مهم نیست، بلکه درک و فهمی که ساختار از آن روایت می کند اهمیت می یابد. بی معنی می گردد. اصل عمل به حاشیه برده می شود و جامعه به لطف سیطره شبکه های اجتماعی، با ضریب دادن به حواشی، روایت مطلوب خود را دیکته می کند. در چنین وضعیتی، ارزش کارها و خدمات، توسط خود افراد تعیین نمی گردد بلکه توسط نظام و شبکه ارتباط و تعامل تعیین می گردد و به همین دلیل نیز حقیقت به محاق می رود و جای حقیقت می نشیند. در چنین دنیایی مرز بین خیر و شر از بین رفته و تابع روایت ها می شود و در نتیجه می‌توان با کمک رسانه ها یک قهرمان ساخت و یک قهرمان را نابود کرد. همچنان که "رحیم"، حتی قادر نیست روایتی از آنچه که واقعا اتفاق افتاده را به دیگران توضیح دهد و با هر توضیحی به جای آنکه پرده از واقعیت ماجرا کنار رود، گرفتار حاشیه ای جدید می شود. 🔹2.امتناع قهرمان: در چنین وضعیتی که کار "خیر" کردن دارای هزینه می شود، قهرمان بودن یا ناممکن می شود یا بسیار پرهزینه. قهرمانان چنین جامعه ای یا مطرودند یا منزوی. قهرمان ها در چنین فضایی نمی توانند از خودشان دفاع کنند، فقط می توانند حس ترحم دیگران را برانگیزند تا شاید لطفی در حقشان شود، به مانند رحیم که فرزند بیمارش آخرین راه نجات او از فشارهاست. در چنین وضعیتی قهرمان ها نمی فهمند که در نزد چه کسی و از چه چیزی باید دفاع کنند. 🔹3.امتناع تغییر: در چنین وضعیتی، هرگونه تغییر و اصلاحی غیرممکن تلقی می گردد و از همین جاست که ساختارشکن ها ظهور می کنند و ساختارشکنی عصیان‌گرانه، تنها راه رهایی قلمداد می گردد. انسانها در چنین شرایطی در مقابل یک دوگانه گریز ناپذیر رها می گردند: یا تسلیم محض و تهی شدن از هرگونه خواست و اراده ای، یا عصیان و شورش ساختارشکنانه؛ در چنین جامعه ای، همچنان که کار خیر، بی معنی می شود، حماسه نیز جایی پیدا نمی کند. از این جهت می توان گفت فیلم اصغر فرهادی تصویرگر فضایی است که شخصیت هایی چون و مارتین اسکورسیزی آماده ظهور می شوند. 🔹4.مرگ انسان: چنین جامعه ای در شکل افراطی خود منجر به مرگ انسان به عنوان سوژه ای اجتماعی می شود. انسان در چنین وضعیتی همچون عروسک خیمه شب بازی، چنان تسلیم اراده ساختارهای بنیادی می گردد که چه در درون زندان باشد و چه بیرون زندان، از این حصارها خلاصی نخواهد یافت؛ همچنان که رحیم در سکانس ابتدایی فیلم وقتی که از زندان رها می شود، مجبور است وارد دالانی از داربستهای درهم تنیده شود که هر چقدر به بالا می رود، درهم تنیده تر می شود. در چنین وضعیتی انسانها مجبورند برای زندگی کردن، مدام نقش بازی کنند، فیلم بازی کنند و امکان و اجازه اینکه خودشان باشند پیدا نمی کنند. 🔸فیلم قهرمان تلاش دارد روایتی ملموس، عینی و مینیمال شده و در عین حال انتقادی از جهان اجتماعی ساختارمند شده ارائه دهد، ساختاری که به مدد رسانه، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به عنوان بخش تفکیک ناپذیر ساختارهای اجتماعی امروزی، می توانند ایده وبر را برای انسان تصویر کند. ساختارهایی که بعد از بسط، گسترش و سیطره حاکمیت آن، به مهمترین دغدغه انسان برای رهایی از آن بدل شده است. از این جهت، هر چند فیلم فرهادی در ایران روایت می شود، اما اختصاص به جامعه ایرانی ندارد و به مسئله و معضلی جهانی اشاره دارد. ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha