💠خشونت و خودکشی در سینما، انفعال در تلویزیون
🔹خشونت، خودکشی، خودسوزی و عصبانیت در شبکه نمایشخانگی موج میزند، در این بین، تلویزیون منفعلترین روزهای خودش را سپری میکند؛ نه سریالهای دلچسبی روی آنتن میبرد و نه برنامهسازی را در مدارِ اصول و منطقِ مناسب پیش میبرد. جشنواره فیلم فجر بسیاری از مسائل را به اثبات رساند که اندیشه و تفکرِ فیلمساز ما به کجا میرود! از طرفی ورود نمایشخانگی به ساخت کارهایی با تِم خشونت و صرفاً تجاری و کپیپرداری از کارهای ترکیهای و یا در تلویزیون کارهایی که دلچسبی گذشته را ندارند، این سؤال را برای ما بوجود آورده که چرا جریانِ آثار نمایشی ما در مدیومهای مختلف آنقدر غیرمنسجم پیش میروند و سرمنزلِ مشخصی ندارند؟
دکتر مریم جلالی کارشناس رسانه و دکتری مدیریت و برنامهریزی فرهنگی فرهنگی، در این زمینه بخشی از دغدغه ها را مطرح می کند:
🔸خشونت، خودکشی و خودسوزی در میان فیلمهای جشنواره فیلم فجر سی و نهم از نگاه مطالعات فرهنگی قابل تأمل است. میل به بازنمایی خودکشی و تنفر از خود حکایت یک عصیان است و وقتی قبح این بازنمایی ریخته میشود باید نگران شد و باید سیاستگذاران فرهنگی ما حساس شوند.
🔸بالا رفتن بسامد برخی از نمادها و تکرار آنها نشانهای است که باید سیاستگذاران فرهنگی ما را حساس کند. وقتی در یک فیلم نمادگرا شاهد خودکشی قهرمانِ داستانیم و در یک فیلم کاملاً واقعی هم خودکشی اتفاق میافتد. پیام فیلمسازان چیست؟
🔸وی در خصوص اینکه چرا قهرمان اثر چارهای جز خودکشی ندارد، خاطرنشان کرد: انتخاب سینماگران به عنوان تولیدکنندگان کالای فرهنگی و محتوا به سویی رفته است که قهرمان اثر چارهای جز خودکشی ندارد مستاصل میماند چون ایده پیشبرندهای ارائه نمیدهد.
🔸این کارشناس رسانه معتقد است: این حجم خشونت فروخورده همان احساس اجحاف جامعه، خلأ قدرت وعدم احساس اقتدار در جامعه ایرانی است که منجر به ارائه پیرنگهایی میشود که ستارهها و روشنها و حتی بیهمهچیزها را خاموش میکند. سینما استعاره میسازد دایرههای معنایی تازهای پیشنهاد میدهد.کلمات را کاربردی نو میدهند و فرهنگ عمومی را شکل میدهد. رسانه , صدا و سیما , تلویزیون , سینمای ایران , جشنواره فیلم فجر , باید نشانههای تولیدات تصویرپایه را جدّی گرفت. خشونت، جرم و جنایت یکی از مهمترین ابزارهای درامسازی است به شرطی که در خدمت ایده اصلی و دال مرکزی باشد و تنها برای تزیین و جذابیت شکلی به ایده تحمیل نشوند. باید نشانههای تولیدات فرهنگی به ویژه تولیدات تصویر پایه را جدّی گرفت.
🔸وی با اشاره به اینکه قتل، خونریزی، خشونت و اعتیاد با بسامد بالا، سینمایی میسازد که در آن یک عاطفه معمولی حکم رمانتیسم پیدا میکند، بیان کرد: وقتی خشونت دامن اقشاری که روزگاری نماد عاطفه بودند را میگیرد باید نگران شد <زن، کودک، مادر، قهرمان و…>. اعتیاد، خشونت کلامی و فیزیکی، تنفر و انزجار، قتل و خونریزی با بسامد بالا، سینمایی میسازد که در آن یک عاطفه معمولی و رایج حکم رمانتیسم را پیدا میکند.
🔸عصر جدید رسانهای، عصر انتخاب است و با سواد کم رسانهای مقهور و منفعل خواهد شد. به هر حال شبکه خانگی رقیب تلویزیون نیست تکمیلکننده چرخه تولید و ارائهدهنده زاویه دیدهای تازه در بستری تازه است که اختیار مخاطب را افزایش میدهد. عصر جدید رسانهای، عصر انتخاب است و مخاطب با سواد رسانهای قدرت انتخابش بالا میرود و با سواد کم رسانهای مقهور و منفعل خواهد شد.
🔸وقتی سواد رسانهای پایین است ما برای ردهبندی سنی اهمیتی قائل نمیشویم چه در تلویزیون و چه در نمایشخانگی، هر تِم و پیرنگی در معرض نگاه همه مخاطبین قرار میگیرد وگرنه در هیچ کشوری اثری که میزانی خشونت دارد برای پخش همگانی نیست. یک رابطه دوسویه بین تولیدکننده و مصرف کننده برقرار است از یک سو باید آنقدر سبد رسانهای کامل باشد که همه ژانرها را پوشش دهد و از سوی دیگر، قدرت و دانش انتخاب به مخاطب داده شود که هرچیزی را نبیند.
متن گفتگو در
https://v-o-h.ir/social/2782
#رسانه
#جشنواره_فیلم_فجر
#تلویزیون
#فرهنگ
#خشونت
#خودکشی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
مسیری برای رهایی از قفس آهنین و تراژدی فرهنگ
🔸در عصری هستیم که به تعبیر زیمل، جامعه شناس آلمانی، ساختارها و دولت ها فربه تر و چاق تر می شوند و عامل ها و افراد، کوچک و کوچک تر. او اسم این رویداد را #تراژدی_فرهنگ می می نامد.
🔸یعنی مدرنیته با سرعت بالا و نامهربانی تمام، در حال حذف و محو و یکسان سازی انسان هاست. #مرگ_سوژه یعنی همین حالت که دیگر کسی توان و جرات دیده شدن نخواهد داشت و مدرنیته و ساختارهای مدرن، یکه تاز میدان سلطه خواهد بود.
🔸انسان بی هویت و سرگردان، محصول همین بی تفاوتی و نامهربانی مدرنیته است. مرگ سوژه در چهره اجتماعی خود، #انسان_پرسه_زن را میسازد که هدف خاصی جز پرسه زنی و گذران وقت را در سر نمی پروراند و در چهره فرهنگی خود، انسان شهرت طلب و به تعبیر امروزی، #سلبریتی را رقم میزند.
🔸حال در این هیاهو و سرگردانی، عده ای هستند که قصد و مرام مقدس را برای رهایی از #قفس_آهنین_مدرنیته انتخاب کرده اند. از اتوبان به ظاهر شیک و در باطن، چدنیِ مدرنیته، به جاده در ظاهر خاکی و در باطن پر از معنا و آزادی و آزادگی نجف تا کربلا پناه میبرند.
🔸معنایی که گمشده عصر جدید است و اربابانش با چاشنی تکنیک و فن سالاری و رسانه، آنرا از ملت ها دریغ میکنند. چرا که #بیداری و آگاهی و معنویت، شاه کلید آغاز دوران طلایی بشریت خواهد بود.
🔸اربعین نه یک روز در میان روزها و کربلا نه شهری در میان شهرهاست. پیاده روی اربعین یک تفریح اجتماعی و توریستی نیست که بیست سی میلیون عاشق را هرساله تجربه میکند. یک #مسافرت_لاکچری نیست که با کت وشلوار و کراوات آغاز شده و با چمدان های پر از سوغاتی های آنچنانی به پایان برسد.
🔸این پیاده روی یک حرکت تمدنی است. تجلی فرهنگی است که از ۱۴۰۰سال پیش آغاز شده و تا برپایی کامل حقیقت و عدالت در سایه ولایت ادامه خواهد داشت.
🔸 مسافرت نیست بلکه یک هجرت از خویشتن و ماتریالیسم تاریخ و جامعه بهت زده و گرفتار است. یک #هجرت از خویشتن برای رسیدن به خودآگاهی و خودشناسی.
🔸تلاشی که در مسیر بازگشت، در خدمت جامعهسازی قرار خواهد گرفت. نورانیت و اتحاد و سلامت و معنویت و گذشت را به جامعه و محیط، هدیه خواهد داد و گام های رسیدن به تمدن سازی را سرعت خواهد بخشید.
🔸افرادی را تربیت خواهد کرد که خودخواهی را رها کنند و به یک #خودتعمیم_یافته برسند. انسانی بامرام و دوست داشتنی که اهل دروغ و ریا و تنبلی و خیانت در امانت نیست و آیتم ها و اقتضائات مدرنینه را با اخلاق اربعینی دُور خواهد زد.
🔸اینجا کسی طالب #شهرت و دیده شدن نیست و احدالناسی در خیل جمعیت میلیونی، احساس غربت و تنهایی ندارد. اینجا مثل لندن، #وزارت_تنهایی لازم ندارد و مثل ژاپنِ تا دندان تکنولوژیک، از بحران #خودکشی رنج نمی برد. اینجا خلوت ها و شلوغی هایش یک طعم و رنگ دارد. تمامش صفاست و بوی زندگی و عشق میدهد.
🔸اما یادمان نرود که مُبدع و مبدا مکتب اربعین، پاهای مقدس شیرزنی است که در سوریه مدفون است و ما این مسیر را به نام و یاد عمه سادات میشناسیم. ویزای لشگر اربعینی ها در سفارت زینب کبری(س) به امضا رسیده و این حرکت نورانی تا رسیدن به آن #مقصد_مقدس در جان های عاشقانش ادامه خواهد داشت.
🔸ما جاماندگان نیز همچون مدافعان حرمش میسراییم #کلنا_عباسکِ_یا_زینب. بی بی جان برای دیدن برادرت سر از پا نمی شناسیم و نشد که پای پیاده به حرمش رهسپار شویم. اما بدان و شاهدباش که برای عزت و امتداد قیامی که شما آغازگرش بودید، نه دست و پا که سر و جانمان را فدا می کنیم و نشان میدهیم که اگر آنروز همراه شما بودیم نه سری بالای نیزه ها می رفت و نه به گوشواره و معجری جسارت میشد.
یا زینب یا زینب ما عاشق حسینیم
یازینب یازینب ما سائل دمشقیم
یازینب یازینب بی نام و بی نشانیم
یازینب یازینب تاکربلا روانیم
✍علیرضامحمدلو
🆔 @andisheengelabi