⬅️اولین همایش بین المللی ظرفیت شناسی اصول فقه در حل مسائل نوپدید (با رویکرد مقارن)
📅زمان برگزاری: 21 خردادماه ۱۴۰۲
📁مکان برگزاری: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،پژوهشکده فقه و حقوق
🗒 آخرین مهلت ارسال چکیده| ۱۰ خردادماه ۱۴۰۲
🗒آخرین مهلت ارسال مقاله کامل | ۱۵ خردادماه ۱۴۰۲
📒محورهای همایش:
1.حل مسائل نوپدید در حوزه ی فقه اجتماعی و حکومتی
اعتبار سیره های عقلایی در حل مسائل نوپدید؛
2.نقش مناطات احکام در حل مسائل نوپدید؛
3.اعتبار ظهور الفاظ قرآن و سنت در حل مسائل نوپدید؛
4.نقش روش و شرایط اعتبار موضوع شناسی در حل مسائل نوپدید؛
5.امکان سنجی کاربرد اصول عملیه در فقه مسائل نوپدید
📁 مجری: پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه علو و فرهنگ اسلامی
🔻#تبلیغ_نیوز مرجع رسمی اطلاع رسانی دفتر تبلیغات اسلامی:
🔺 @tablighnews
🔅به بهانه سفر آیتالله اعرافی به عراق
سفری بابرنامه اما کمرنگ
🔹آیتالله علیرضا اعرافی مدیر حوزههای علمیه در سفر یک هفتهای به کشور عراق برنامههای متنوع و مهمی داشت که کمتر مورد توجه فضای رسانهای در حوزههای علمیه قرار گرفت.
🔹با مرور کوتاهی بر اخبار منتشر در خبرگزاری حوزه، برنامههای آیتالله اعرافی در چند سطح بود. نخست ملاقات با مراجع معظم تقلید در نجف اشرف از جمله آیتاللهالعظمی سیستاتی. سطح دوم دیدارها با برخی از علما و شخصیتهای علمی در حوزه علمیه و همچنین بیوتات مهم در این حوزه بود. در سطح دیگر شاهد حضو مدیر حوزههای علمیه در برنامههای علمی و همایشهای مختلف و همچنین دیدار با جمعی از اساتید و طلاب ایرانی ساکن در شهر نجف بودیم.
🔹سطح دیگر برنامهها دیدار با شخصیتهای اجتماعی وسیاسی بود که در نجف اشرف و بغداد صورت گرفت که با توجه به جایگاه سیاسی آیتالله اعرافی هم در جای خود حائز اهمیت است. طبیعتا هماهنگی و برنامهریزی فشرده دهها برنامه و دیدار برای سفر یک هفتهای امری بسیار دشوار است تا جائیکه علیرغم برنامهریزی قبلی یک روز هم به مدت زمان سفر اضافه شد. اما نکتهی مهم در این دیدارها توجه به شخصیتها و سلایق و نگاههای مختلف در حوزه علمیه نجف بود که نشان از شناخت دقیق ایشان از این حوزه دارد.
🔹از سوی دیگر شاید برای نخستین بار بود که یک مقام حوزوی به ظرفیت طلاب و فضلای ایرانی مقیم حوزه علمیه نجف توجه کردهاست و برنامه مستقلی برای تجمع و دیدار و شنیدن مسائل و مشکلات و نظرات آنان داشتهاست.
🔹پس از اتمام برنامههای آیتالله اعرافی باید گفت این سفر یکی از مهمترین اقدامات عملی انجام شده در راستای تعامل حوزه علمیه قم و نجف است، امری که در اغلب موارد قربانی نگاههای افراطی یا تفریطی بودهاست. طبیعتا این دیدارها طبق سنت حوزویان«بازدیدهائی» هم خواهد داشت و این رفتوآمدها برای حوزههای علمیه قم و نجف بسیار سودمند است.
البته به نظر میرسد گروه همراه آیتالله اعرافی به نمایندگی از «مرکز مدیریت حوزههای علمیه» بودند و برای اینکه این گروه نماینده واقعی «حوزه علمیه قم» باشد لازم بود چند تن از اساتید معتبر قم که در حوزه علمیه نجف هم شناخته شده و مورد احترام هستند حضور مییافتند.
🔹از سوی دیگربرنامهی بسیار پربار انجام شده متاسفانه با ضعف شدید اطلاعرسانی مواجه بود. اخبار منتشره بسیار کلی و کلیشهای بود و پیام القاء شده به مخاطب همان قالب دیدارهای تشریفاتی و دیپلماتیک است. برای نمونه یکی از امور پیگیری شده در این سفر و دیدارها با شخصیتهای حوزه علمیه نجف پیگیری حل مشکلات طلاب ایرانی از جمله مسکن بود که متاسفانه در هیچ کدام از اخبار منعکس نشده است.
جا دارد رسانهی رسمی حوزه علمیه قم پس از اتمام این سفر گزارشهای مختلف چندرسانهای و به دور از هرگونه کلیشهزدگی و کلیگوئی برای انعکاس بهتر نتایج سفر تهیه و منتشر نماید.
@mobahesat
@daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 موشن گرافی زیبا برای معرفی جایگاه حوزه های علمیه.
🔸یکی از ضعف های حوزه های علمیه تولید محصولات رسانه ای مناسب برای معرفی خود و ظرفیت هایش است.
امیدوارم با توجه جدی به این مسئله شاهد آثار فاخری از این دست باشیم
#جذب_و_پذیرش
#حوزه_علمیه
#رسانه
➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
💠نگرش مردم نسبت به تبعیض در جامعه چیست؟
🔹بر اساس آخرین نظرسنجی مرکز تحلیل اجتماعی «متا» در اسفندماه ۱۴۰۱، نگرش مردم ایران نسبت به مساله تبعیض در جامعه با سه سوال:
1. میزان احقاق حق فردی از طرق قانونی؟
2. قائل شدن تفاوت میان مسئولین و مردم عادی توسط نهادهای قانونی؟
3. نگرش نسبت به اصلی ترین عوامل استخدام؟
مورد سوال و سنجش قرار گرفته است.
🔹براساس نتیجه این نظرسنجی، تلقی اکثریت جامعه این است که تبعیض در جامعه وجود دارد و در نتیجه برخی از سازوکارهای موجود درون نظام اجرایی، قضایی و قانون گذاری نیازمند ترمیم است تا این تلقی افکار عمومی جامعه اصلاح گردد.
🔸همچنین در صورت وجود خطای ادراکی نسبت به واقعیت موجود در بخشی از گروه های اجتماعی، تصحیح این ادراک باید مدنظر دستگاه های حاکمیتی کشور باشد، که در این میان نقش رسانه ها نقشی بی بدیل جهت اصلاح این ادراک است.
➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
🔴 هوش مصنوعی چگونه ممکن است آینده فعالیت در شبکههای اجتماعی را تغییر دهد؟
🔸 ظهور هوش مصنوعی مولد (Generative AI) و تجاریشدن آن، این روزها بسیاری را هیجانزده کرده است. امکانات جدیدی که هوش مصنوعی فراهم میکند، آینده را کاملا متفاوت از امروز خواهد کرد. اما راجع به این آینده ابهامات زیادی وجود دارد. در کنار امکانات فراوانی که فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی برای انسان فراهم میکند، احتمالا مخاطرات و آسیبهایی هم با خود بهدنبال خواهد داشت. بههمین دلیل نیز بسیاری از دانشگاههای دنیا پروژههای پژوهشی را تعریف کردند تا اثرات مثبت و منفی این تحول بزرگ در عرصه فناوری را بر سایر حوزه مطالعه کنند.
🔸 در این میان، Chat GPT و سایر ChatBotهای مبتنی بر هوش مصنوعی، توجه بسیاری از پژوهشگران و علاقهمندان به فناوری را بهخود جلب کردهاند. روزی نیست که مطلب جدیدی راجع به امکانات Chat GPT و فرصتهای آن بحث نشود. یکی از امکانات جذاب Chat GPT تولید متن و محتواست. این ChatBot بر اساس درخواستی که از آن داریم، اقدام به تولید محتوا و متن میکند.
🔸 امکان تولید متن و محتوا با بکارگیری Chat GPT اگرچه فرصتهایی را در اختیار افراد و شرکتهای تجاری قرار میدهد، اما تهدیداتی را هم با خود بهدنبال دارد. یکی از این تهدیدها، گسترش اخبار جعلی و حتی اکانتهای جعلی است. امروزه مبارزه با اخبار جعلی یکی از دغدغههای مهم خبرنگاران، پژوهشگران و نهادهای مدنی و دولتی است و توسعه الگوریتمهای مناسب برای تشخیص اخبار جعلی و اکانتهای فیک در دستور کار آنها قرار دارد. اما با ظهور هوش مصنوعی مولد، ماجرا پیچیدهتر میشود.
🔸 یک کاربر توییتری را تصور کنید که بهطور مرتب از دیگران انتقاد میکند. هر توییتی را که نگاه میکنید، انتقاد آن کاربر را پایین آن توییت میبینید و از خود سؤال میپرسید که این کاربر چطور فرصت میکند در تمام ساعات شبانهروز از دیگران انتقاد کند! این کار میتواند با کمک Chat GPT و بهطور اتوماتیک انجام شود. تنها کافی است که آن اکانت به Chat GPT متصل باشد و بهطور اتوماتیک هر توییتی میبیند برای Chat GPT بفرستد و از آن بخواهد تا یک متن انتقادی راجع به آن توییت بنویسد. سپس نتیجه را در توییتر بهطور اتوماتیک منتشر کند.
🔸 شاید بهنظر بیاید این کار شدنی نیست و Chat GPT هنوز به آن مرحله نرسیده است که چنین خروجی داشته باشد. من برای امتحان و بررسی این روش، یک توییت از کاربری به نام «مونا گنجیان» را به Chat GPT دادم و از آن خواستم تا نقدی بر این توییت بنویسید.
🔸 در کمال شگفتی، Chat GPT نسبتا پاسخ انتقادی خوبی به توییت اولیه داده است. امری که نشان میدهد این ChatBot حتی در تشخیص زبان روزمره فارسی و ارائه پاسخ به آن نسبتا خوب عمل میکند. حال تصور کنید آن اکانت توییتری مرتبا توییتهای مربوط به یک موضوع خاص را بهطور اتوماتیک به Chat GPT بدهد و پاسخ آن را نیز در پایین هر توییت کامنت بگذارد. اینگونه یک اکانت بدون این که توسط شخص خاصی اداره شود، مرتبا فعال است و علیه دیگران کامنت میگذارد بدون آن که دیگران متوجه شوند هیچکسی پشت آن اکانت نیست.
🔸 همین قابلیت میتواند در خدمت ساخت اکانتها و اخبار جعلی قرار بگیرد. با توجه به این امکانات، شاید در آینده نزدیک اکانتهایی در شبکههای اجتماعی فعال شوند که عملا توسط هوش مصنوعی و بهطور اتوماتیک اداره میشوند اما امکان تشخیص آن از یک کاربر واقعی دشوار باشد. در نتیجه این کاربر بهمرور با فعالیت مستمر در آن شبکه اجتماعی میتواند جذب فالوئر کند در حالی که هیچکسی پشت آن نیست. این کاربر همچنین میتواند با ادبیاتی شبیه به دیگران محتوایی تولید کند که باورپذیر بوده اما از اساس غلط و دروغ باشد. تا امروز عامل انسانی در کنار هوش مصنوعی نقش مهمی در شناسایی اخبار جعلی داشته است؛ اما افزایش پیچیدگی اخبار جعلی، احتمال شناسایی این قبیل خبرها دشوارتر شود.
✍ محمد رهبری
➖➖➖➖
@daghdagheha
⚡️خاموشیِ روشن در جهان اسلام: بررسی آماری آتئیست و الحاد در جهان اسلام، جک الر، مجله اسکوپوسی مطالعات سکولار، ۲۰۲۲ میلادی.
📉 آمارهای آتئیست ها، خداناباوران، بیدینان، شکاکان و منتقدانِ دین در کشورهای مسلماننشین معمولاً محل بحث و اختلاف نظر بوده است.
📈 از یک سو، نهادها و مراجع دینی و سیاسیِ این کشورها تمایل دارند که تعداد این دسته از شهروندان خود را اندک جلوه دهند و از سوی دیگر، منتقدان و خداناباوران میکوشند چنین آمارهایی را گسترده و فراگیر نشان بدهند.
📈 متأسفانه به علت مخاطرات دینی، سیاسی، فرهنگی و محدودیتهایِ روشی پیمایشها و نظرسنجیها نیز هیچگاه اطمینانآور نبودهاند. در چنین شرایطی شاید بررسی و تحلیل چندین پیمایش در کشورهای مسلماننشین بتواند فرآیندی که در این جوامع شکل گرفته است را اندکی آشکار کند.
📉 بسیاری از پیمایشها و تخمینهای غیرحکومتی نشاندهنده افزایش گروندگان به بیدینی و خداناباوری در کشورهایی هستند که اکثریت جمعیتشان را مسلمانان تشکیل میدهند، برای نمونه نتیجه یکی از آنها اینچنین است:
📊 ترکیه ۱۷ درصد
📊 اندونزی ۱۵ درصد
📊 ایران ۱۶ درصد
📊 مراکش ۸ درصد
📊 مصر ۷ درصد
📈 البته بنا به داده های این مقاله، میزانِ گرایش به بیدینی و خداناباوری در گروههای سنیِ پایینتر (زیر ۳۰سال) افزایش چشمگیری دارد مییابد:
📊تونس ۵۰ درصد
📊الجزایر ۲۵ درصد
📜 مجله اسکوپوسی «مطالعات سکولار» یا Secular Studies که انتشارات سرشناس بریل آن را منتشر میکند، در اُکتبر سال گذشته میلادی مقاله فوق را منتشر کرده و بررسی پدیدهی استراتژیک، اما خاموش و نادیدهگرفتهشده بیدینی و خداناباوری در جهان اسلام پرداخته است.
📙 مقاله مذبور، افزون بر اینکه نتایج تعدادی از پیمایشها و نظرسنجیها در کشورهای اسلامی را آورده است، به معانی و دلالتهای بیدینی و خداناباوری در جوامع مسلمان نیز پرداخته است و مخاطرات زندگی با بیدینی یا خداناباوری در چنین کشورهایی را نیز بررسی کرده است.
📋 چکیده:
هم دانشمندان و هم عموم مردم تمایل دارند که تصور کنند جهان اسلام، از مدرنشدن و سکولارشدن مصون است و همه مسلمانان مذهبیهایی متعصباند. با این حال، مراجع مذهبی افزایش تعداد بیایمانان در کشورهایی که اکثریتِ جمعیتِ آنها مسلماناند را «سونامی» خواندهاند. این مقاله، در یک فراتحلیل، به بررسی پژوهشها و پیمایشهای موجود دربارهی بیدینی و خداناباوری در کشورهای اسلامی پرداخته است. مقاله پس از بررسی اطلاعات آماری بیدینی و خداناباوری در کشورهای اسلامی، از جمله مصر و ایران و عربستان، معانی و دلالتهای «بیدینی» را در زبان کشورهای اسلامی بررسی میکند و نشان میدهد که معنای این واژهها الزاماً معادل معنایشان در زبان انگلیسی نیست، بلکه در رابطه با مفاهیم محلیِ «دین» و «دینداری» ساخته شدهاند.
این مقاله سپس درباره خطرات اجتماعی و حقوقی که افراد بیایمان و خداناباور را در جوامع دینی تهدید میکنند بحث میکند؛ و در نهایت به بررسی زندگی و فعالیتهای بیدینان و خداناباوران به صورت فردی، گروهی، و مجازی میپردازد. مقاله با تأملاتی درباره مدرنسازی و سکولارسازی پایان مییابد و به نیروهایی اشاره میکند که بیایمانی را در زمینههای اکثریت مسلمان ممکن و رایج کردهاند و منجر به ظهور سکولاریسمها و خداناباوریهای خاص و گوناگون شدهاند.
✍ مدیریت سایت و کانال علمی- تخصصی مسلمنا ضمن توجه اکید به داده های این پژوهش، پیشنهاد پژوهش در این موضوع حساس جهت ارائه در همین مجله به پژوهشگران و جریان شناسان پیشنهاد می کند.
📗 مطالعه این مقاله در:
https://brill.com/view/journals/secu/4/2/article-p117_1.xml?language=en
#چالشهای_جوامع_مسلمان
https://eitaa.com/muslimnair
➖➖➖➖➖
@daghdagheha
📸 این عکس را دوست خوبام جناب سیّد محمّدحسن لواسانی در صفحهٔ اینستاگراماش به اشتراک نهاده، و در توضیحِ آن نوشته است:
💠«دو ساعت مانده بود به اذان صبح. در سکوتِ عمیقِ حیاط حوزهٔ علمیّه[ی لواسان]، قدم میزدم. تنها روشنایِ مدرسه، از کتابخانه توجّهام را جلب کرد. گفتم شاید طلبهها یادشان رفته چراغ را خاموش کنند. آرام وارد کتابخانه شدم و با این صحنه مواجه شدم. با عجله رفتم و دوربین را آوردم. صحنه همچنان، همینی بود که میبینید. تا صدای شاتر را شنید، آرام برگشت و با لبخندی شرمگون و چهرهای که عجیب خسته بود؛ گفت: حاج آقا! عکس نگیرین! من هم فوراً گفتم: چشم! این عکس، بعدها مورد توجّه هیأت داورانِ جشنوارهٔ عکس اشراق قرار گرفت و به فینال راه یافت؛ اگرچه حائز رتبهٔ اوّل تا سوم نشد.»
🔺 برای من امّا این عکس به طرز عجیبی الهامبخش است. روزنهای از نور و عشق و امید، و آینهای است برای دیدنِ طلبههای تنها و گمنام و بیریا و سختکوشی که کسی نمیبیندشان. گوشهٔ حوزهٔ یک شهرستان دور، دلگرم به مطالعه و درساند و حتّی گاه به زشتترین وجهی مورد ظلم و ستم مسؤولینشان قرار میگیرند.
#طلبگی
#حوزه_علمیه
-به نقل از چراغ مطالعه
➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
💢 وقتی تعامل نباشد.
📌به بهانه سریال جدید رضا عطاران
🔻 عطاران را دوست دارم. قصدش خنداندن است و در تولید محتوای رسانهای به احساسش تکیه میکند. حتی پول هم هدفش نیست هرچند که کسی از پول بدش نمی آید.
🔻 چند سال قبل چند کلمهای در باب سینما نوشته بودم با این مضمون که هنرمند و از جمله آنها سینماگر یک متخصص است و تخصص او در حیطه فرم است، نه محتوا و فرم هم نمی تواند بدون محتوا عرضه شود.
🔻 از یک منظر دو نوع محتوا در تولیدات رسانه موجود است، اول سفارشی که محتوای سفارشی توسط ارگانهای دولتی یا خصوصی سفارش داده میشود و هنرمند هم سعی میکنند آن را بر اساس آنچه سفارش داده شده، تولید کند.
🔻 دوم محتوای اعتقادی که هنرمند محتوا را بر اساس باوری که در عمق جانش نهفته است، تولید میکند و نکته اینکه مخاطب فعال امروز، ضمن بازشناسی این دو، دست به انتخاب یکی و بایکوت دیگری میزند؛
🔻 سوال اینجاست که چگونه هنر به فرمایش رهبر انقلاب، هنر متعالی و انقلابی بشود؟ پاسخ بنده تعامل با اصحاب هنر است. همانگونه که کاهش تعداد طلاب در بافت محلات قم و ایزوله نمودن ایشان در کویهای اختصاصی، به رشد قارچگونه کمحجابی و خصوصا کنار گذاشتن چادر کمک کرد، عدم حضور و تعامل طلاب با هنرمندان همان نتیجه را در بر خواهد داشت.
🔻 نتیجه اینکه اگر تبلیغ در عرصههای مختلف، بس مهم است که هست، ابلاغ و تبلیغ دین نزد صاحبان هنر و اصحاب رسانه نیز مهم و تاثیر آن با توجه به جریان دو مرحلهای ارتباطات بسیار وسیعتر و راهگشاتر است.
https://eitaa.com/joinchat/940966022C6c6f65a317
➖➖➖➖➖
@daghdagheha
💠چرا جامعه ایرانی با مداخله فرهنگی حاکمیت هم افزایی می کند؟
🖋مهدی افراز
🔸خشکاندن جوشش های محلی، جشن های خُرد و ضیافت های خودجوش در قبال برپایی مهمانی متمرکز، خیابانی و کیلومتری غدیر، یکی از ایرادات ناصحانه ای بود که سال گذشته در نشست ها و جلسات ارزیابی مهمانی ده کیلومتری غدیر بارها از سوی ناقدین مورد طرح قرار می گرفت و این رویداد را از حیث ماهوی منافی رویکردهای مردمی و فولکلور انقلاب در ساحت فرهنگی قلمداد می نمود.
🔹این نقد با پیش فرضهای نظری پیرامون نسبت دولت – ملت یا نسبت بخش عمومی - بخش دولتی منطقی و معقول به نظر می رسد، در واقع در شرایطی که حاکمیت با اتکا به منابع رسانه ای و هژمونیک خود در صدد خلق یک رویداد متمرکز برمی آید طبیعی است که جریان های توده ای خود را به حاشیه کشانده و ارضای تمنیات خود را در این وادی به ابزارهای رسمی واگذار می نمایند. اما رخدادهای روزهای گذشته حاکی از واکنش بسیار متفاوت جامعه ایران در مشارکت برای بزرگداشت واقعه غدیر بود.
🔸 تقریبا عمده مشاهدات و گزارشات از سراسر کشور حاکی از ضریب یافتن موضوع بزرگداشت عید غدیر در مناسبات ایرانیان شده است. مواجهه حاکمیت با این موضوع در ابعاد یک "رویداد ملی خیابانی" به صورت معناداری زمینه را برای فعال سازی استعدادهای فرهنگی ایرانی فراهم آورد. فارغ از مشارکت یدی و مالی ده ها هزار نفر در محدوده ده کیلومتری، بسیاری از روستاها، محلات، کوچه پس کوچه ها، دکان ها، بازارها، خانه ها و محافل خُرد بستری برای ابراز ارادت و عشق متمایز به ساحت امیرالمومنین شده بود. و بدین ترتیب برخلاف انتظار جامعه شناختی، واکنش انسان ایرانی به مداخله حاکمیت انفعالی و عقب نشینانه نبوده و با پیشروی او هم به میدان داری خود ضریب داده است و مناسبات خود با این سیاست را در قالبی هم افزا صورت بندی کرده است.
🔹با این فرض رواست که خود را در مقام پاسخ به این پرسش انتقادی قرار دهیم که؛ اسباب و زمینه های این عکس العمل نامتعارف چه می تواند باشد؟ به طور کلی سابقه اجتماعی ما حکایتگر گرامیداشت غیرعمومی، نحیف و طبقه ای در ازای عید ولایت بود و از ابتدای انقلاب و حتی پیش از آن، با آن که مسأله غدیر به لحاظ اعتقادی، کلامی و ایدئولوژیک جایگاه ویژه و هویت بخشی در اذهان ایرانیان داشته اما هیچگاه در زمره یک جشن ملی ظهور نیافته و در واقع فاصله روشنی میان فرهنگ ذهنی و فرهنگ عینی ایرانیان در ازای این سوژه برقرار بوده است. لذا تنها نیروی اجتماعی که توانایی ایجاد چنین تحولی را داشته؛ تغییر سیاست حاکمیت در تعامل با این پدیده بوده است.
▫️کارایی این سیاست از سه منظر قابل فهم است؛
🔸منظر اول: ما در حال زیست در یک جامعه رسانه ای هستیم، در این جامعه موضوعی که واجد هویت رسانه ای نباشد قابلیت ورود به خیال اجتماعی را نخواهد داشت. این خصیصه دلالتی به برساختی شدن واقعیت ندارد بلکه نحوه تعاملات ذهنی و وجودی انسان در این جامعه به نحوی است که حضور رسانه ای را بخشی از ماهیت یک پدیده جمعی – اجتماعی می داند و در این شرایط اگر یک سوژه فاقد وجود رسانه ای باشد فاقد وجود اجتماعی خواهد بود. پرداختن به تعظیم غدیر در ابعاد یک "رویداد ملی خیابانی" زمینه ای فراهم آورد تا بشدت رسانه پذیر شود و از این رهگذر مراوده ایرانیان با این مقوله را به کلی متفاوت نماید. با این فرض اگر حاکمیت به جای این سیاست، امکانات خود را مصروف حمایت از خرده فعالیت های محلی و لوکال می نمود این سوژه هیچگاه واجد چنین هویت رسانه ای نمی شد و در ساحت رفتاری ایرانیان منشأ دگرگونی نمی گردید.
🔹 منظر دوم: این سیاست مبتنی بر استانداردهای ملی بوده است. اگر یک موضوع بخواهد در قامت یک سوژه به شادی ملی، ترس ملی، اندوه ملی یا عزت ملی مبدل شود می باید خود را در چارچوب های ملی بازتولید نماید. کلان شهر، پایتخت، میلیونی و خیابان از نمودهای ویژه امر ملی است و بعید است که یک معنا توانائی این را داشته باشد که خود را در هیئتی کوتاه یا کوچکتراز این به حد ملی برساند.
🔸منظر سوم: حاکمیت دینی در انظار عمومی ایرانیان همان نهاد اجتماعی دین است که موفق به کسب قدرت سیاسی شده و در جایگاه حکمرانی قرار گرفته لذا تعیین مناسبات جامعه با مقولات دینی و مذهبی شدیداً به سبک تعامل حاکمیت با این موضوعات وابسته است. در واقع سبک مواجهه ملت ایران با جمهوری اسلامی خارج از نسبت دولت – ملت مدرن است. جامعه ایران دینداری خود را منطبق بر تقریر حاکمیت قرار داده و با لحاظ این خصیصه طبیعی است که شدت یافتن التفات نظام حکمرانی به یک معنا یا واقعه ی دینی موجبات تشدید توجهات عمومی به آن موضوع را به همراه خواهد داشت و طبیعتاً این ملازمه در امور غیرمذهبی، غیر معنوی و غیر دینی جاری نخواهد بود.
#جشن_غدیر
#مهمانی_ده_کیلومتری
https://eitaa.com/joinchat/4069130343Cba3978c77a
➖➖➖➖➖
@daghdagheha
⚡️قدرت و تاثیر نهاد روحانیت؛ از حقیقت تا مجاز
🖋ابراهیم عزیزی (پژوهشگر حوزه)
🔹بدون شک راهپیماییهای غدیری حرکتی بزرگ و بینظیر آن هم در فضای شاد است که به احتمال فراوان در سالهای آتی نمونه آن در سایر کشورها نیز تکثیر شود.
اما چه چیزی این خیل عظیم را به خیابانها گسیل داشت؟ این معرفت و این حرارت از کجا آمده است؟
باید دانست که چنین اتفاق عظیمی آن هم با هزینهی مردمی، نتیجهی برنامهریزی یکشبه نیست؛ بلکه سالها تبلیغ و تاکید روحانیون و مبلغان دین بر مسألهی غدیر و اهمیت آن، لزوم إحیاء شعائر دین و نشر روایات فضایل این روز، زمینهی روحی و معنوی این برنامهی عظیم را در مؤمنان ایجاد کرد.
🔹در نتیجه طرح ایدهی راهپیمایی غدیر ( که نمی دانم از کیست!) با استقبال شگفتآور مردم روبرو شد و این پتانسیلِ پرحرارتِ سالها خفته فعال گردید، بطوری که در اندک زمانی ایرانگیر شد و امید میرود جهانگیر شود.
🔹این پدیده و نمونه های مشابه، پاسخیست به کسانی که ادعا میکنند: «جامعه طلاب و منبرشان پرهزینه و بیاثر است.»
اثر طلاب و مبلغان دین، اگرچه بر بسیاری از خودیها مخفی ست، لکن نزد دشمنان دین و انقلاب بسیار آشکار و واضح است. به همین سبب در فضای مجازی اینهمه کلیپ تمسخر و توهین علیه روحانیت دیده میشود که قطعا هزینهی زیادی میبرد و بدیهی است که هیچ عاقلی برای یک گروه بی اثر، این هزینهی سنگین رسانهای را به دوش نمیکشد!
🔹نگارنده معتقد است پتانسیلهای دیگری هم زمینهسازی شده است که باید در فرصت مناسب و با شیوهی مناسبتر فعال گردد.
🔻🔻🔻
@mobahesat
✳️سهم نهادها و شخصیتهای حوزوی و دانشگاهی از مهمترین جشنواره علوم انسانی اسلامی کشور(جشنواره فارابی):
💠اخلاق، ادیان و عرفان:
1) محمدرضا اسدی، «الگوی تحقق عدالت اجتماعی در اسلام و مسیحیت؛ گفتمان انقلاب اسلامی ایران و الهیات رهایی بخش آمریکای لاتین»
2) مریمالسادات رضوی، «بررسی تولید غذاهای اصلاح شده ژنتیکی از منظر اخلاقی با تأکید بر منابع اسلامی»
💠تاریخ، جغرافیا و باستانشناسی:
1) کمالالدین نیکنامی، «شیوههای روشمند بررسی میدانی در باستانشناسی»
2) امین محمدی، «عوامل بحران در نظام پرداخت حقوق و مزایا پس از انقلاب مشروطه»
💠حقوق:
1) محسن نیکبین، «جایگاه و کارکرد اصول کلی حقوق در حقوق بینالملل سرمایهگذاری»
2) مهدی مرادی برلیان، «دولت مدرن اسلامی»
💠زبان، ادبیات و زبانشناسی:
1) محمد حسندوست، «فارسی باستان»
💠علوم اجتماعی و علوم ارتباطات:
1) مهشید طالبی «حکمرانی آب در ۵۰ سال اخیر و تأثیرات اجتماعی و سیاسی آن بر جامعه»
💠علوم اقتصادی، مدیریت:
1) محمد توحیدی و سیدعباس موسویان، «بورسبازی از نگاه شریعت»
💠علوم تربیتی، روانشناسی، علوم رفتاری و تربیت بدنی:
1) خسرو باقری نوعپرست، «عاملیت انسان: رویکردی دینی و فلسفی»
2) ضحی حاجیها، «کشف فرآیند وسوسه، لغزش و عود در زنان سوءمصرف کننده مواد
💠علوم سیاسی، روابط بینالملل و مطالعات منطقهای:
1) محسن مهاجرنیا «غیبت امام عصر و تکوّن دانش سیاسی شیعه»
2) سیدمحمدصادق کاظمی «مبانی و الزامات انتخابات در فقه سیاسی شیعه»
💠فقه و اصول:
1) حمید واسطی، «اجتهاد تمدنی چیستی، چرایی چگونگی»
💠فلسفه، منطق و کلام
1) محمدعلی مبینی «خدا، ارزش، عقلانیت»
💠مطالعات نظری فناوری اطلاعات، کتابداری:
1) مرتضی محمدی استانی، «طراحی فرانمای ریزدادهای نسخههای خطی بافت اطلاعاتی ایرانی-اسلامی و بررسی واکنش موتورهای کاوش وب به پیشینههای مبتنی بر آن»
💠مطالعات انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره):
1) محمدهادی حمیدیان «صورتبندی و بررسی عقلورزی در نظریه ولایت فقیه»
💠مطالعات هنر و زیباییشناسی:
1) محمدرضا مریدی «گفتمان هنر اسلامی مدرن: مطالعه جامعهشناختی هنر مدرن و معاصر سرزمینهای اسلامی»
2) سهند سلطاندوست «سیر تحول و دورهبندی مکتوبات فارسی در باب موسیقی ایرانی»
💠 پیشگامان علوم انسانی و اسلامی:
1) علامه محمدتقی جعفری در فیلسوف، الهیدان، مفسر و فقیه
2) آیتالله سیدحسن مصطفوی، فلسفه و کلام اسلامی
3) مرحوم دکتر علیرضا صدرا، علوم سیاسی و فلسفه سیاسی
4) مرحوم حجتالاسلام علی رجبی دوانی، تاریخ اسلام
💠شخصیتهای پیشتاز علوم انسانی و اسلامی:
1) حجتالاسلام سیدیدالله یزدانپناه متخصص فلسفه اسلامی و عرفان نظری
2) دکتر احد فرامرز قراملکی فلسفه و کلام اسلامی، اخلاق حرفهای و فلسفه اخلاق
3) حجتالاسلام دکتر حمید پارسانیا، جامعهشناسی
4) دکتر حمیرا مشیرزاده، روابط بینالملل
💠سایر:
1) مترجم برتر(عربی به فارسی): دکتر موسی اسوار
2) مترجم برتر: دکتر حسین ملانظر
3) مترجم معکوس (فارسی به انگلیسی): دکتر سیدصدرالدین موسوی جشنی
4) نظریهپرداز برتر: دکتر عبدالحمید معرفی محمدی
5) انجمن علمی برتر (دانشگاهی): انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران
6) انجمن علمی برتر (حوزوی): انجمن مطالعات سیاسی حوزه
7) نشریه علمی برتر (دانشگاهی): دوفصنامه بینالمللی حقوق بشر
8) نشریه علمی برتر (حوزوی): فصلنامه علوم سیاسی
9) جایزه منشور توسعه فرهنگ قرآنی در حوزه پژوهش و آموزش عالی
10) علی مدبر (اسلامی) «خشونت اجتماعی از منظر قرآن کریم با رویکرد شبههپژوهی»
11) جاسم دِریس «تبیین و تحلیل مدل ارتباطی قرآن کریم با توجه به مدلها و نظریههای رایج رسانه»
12) هادی سلیمی «تفسیر تحلیل گزارههای اقتصادی در ترتیب نزول قرآن» (مطالعه موردی: جامعهسازی اقتصادی)
13) محمدحسن شیرزاد «کاربرد الگوهای انسانشناسی حمل و نقل در تفسیر قرآن کریم»
14) سید حسین فخر زارع با کتاب «جهان فرهنگی قرآن»
15) نشریه برگزیده: «تحقیقات علوم قرآن و حدیث» از دانشگاه الزهراء(س)
💠برتر بخش بینالمللی (شخصیتهای پیشرو خارجی):
1) طاهر اُلوچ در حوزه اسلامشناسی و ایران شناسی از کشور ترکیه
2) سامی امین العَریان در حوزه اسلام شناسی از کشور فلسطین/ ساکن ترکیه
3) جعفر المهاجر در حوزه اسلام شناسی از کشور لبنان
4) مولیادی کارتانگارا در حوزه اسلامشناسی از کشور اندونزی
5) آذرمیدخت صفوی در حوزه ایران شناسی از کشور هند
6) نورالدین ابولحیه در حوزه اسلامشناسی از کشور الجزایر
7) تحقیق برتر خارجی: محمد العاصی در حوزه اسلامشناسی با کتاب «تفسیر قرآن» (۱۴ جلد) از لبنان/ ساکن آمریکا
💠جایزه صلح و دوستی:
1) آیت الله محمدعلی تسخیری در حوزه تقریب مذاهب اسلامی از ایران
➖➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
تعطیلی دیدار سالیانه
✅✅✅
رهبر انقلاب در دیدار طلاب و روحانیون سراسر کشور با اشاره به اهمیت مقوله #تبلیغ در جامعه، نسبت به امر تبلیغ در حوزه های علمیه، ابراز نگرانی کردند.
شاید به ذهنتان این طور برسد، حوزه ها که کاری جز تبلیغ ندارند و در ایام به خصوصی مثل محرم و صفر و رمضان و ایام تبلیغی دیگر هم به صورت سنتی، تبلیغ میروند.
❓❓پس ریشه و دلایل این نگرانی چیست؟
میتوان دلایل این نگرانی را در موارد زیر فهرست کرد:
۱. در فرهنگ رایج حوزه، تبلیغ اولویت اول محسوب نمیشود و یک مبلغ مثلا نسبت به یک محقق، جایگاه پایین تری دارد و این ارزش تبلیغ را در ذهن طلبه پایین می آورد و حال آنکه اهداف مختلف دین به واسطه تبلیغ محقق میشود چه #اقامه_قسط و عدالت اجتماعی، چه تشکیل نظام اسلامی و چه اقامه معروف همگی در گرو تبلیغ است. اینها همه بدین خاطر است که تبلیغ یعنی رساندن پیام دین به ذهن و قلب مردم
۲. بدون تبلیغ، ایمان مردم که پایه اصلی حفظ نظام است، از بین خواهد رفت و دچار استحاله فرهنگی خواهیم شد و معروف و منکر جای هم خواهند نشست، مظلوم و جلاد تشخیص داده نمیشوند. به تعبیر #امام_خمینی سیلی ای خواهیم خورد که تا مدتها اثرش باقی خواهد ماند. این یک رهبر را از وضعیت تبلیغ نگران می کند.
۳. تبلیغات را اگر جدی نگیریم، از حرام های الهی، قبح زدایی خواهد شد و همان بلایی که دنیای غرب، گرفتارش شده، گریبان ما را هم خواهد گرفت. ارزش خانواده از بین میرود، حرمت ها شکسته میشود، و...
🔰با همه این اوصاف، حوزه علمیه چه در تولید محتوا و چه در روش های به روز و متناسب با مخاطب با سطح آگاهی بالا، آمادگی لازم را ندارد.
مخاطب امروز در آشفته بازار فضای مجازی، باید صدای قوی و رسایی را بشنود تا اثر بگیرد، حتی در این فضا، خانواده ها تاثیرات تربیتی شان کم شده.
🔰امروز نمی توان صرفا با تکیه بر محتوا و ابزارهای سنتی، تبلیغ یعنی رساندن پیام دین به ذهن و قلب مخاطب را انجام داد، هر چند شیوه های سنتی، مثل منبر، ابزارهای بی بدیلی هستند که باید حفظ شوند.
ولی استفاده از ابزارهای نوین تبلیغی هم یکی از ضرورت هاست که در این قسمت هم کمیت حوزه لنگ میزند.
🔰علاوه بر اینها سطح گسترده نیاز در کشور از مدارس و دانشگاهها تا نهادها و سازمانها، مساجد و هیئات، و دهها بستر تبلیغی دیگر، نیاز به تربیت مبلغ مناسب هر کدام از این بسترها را دارد که باز هم در این مورد، کما و کیفا کاستی مشاهده میشود.
به شهادت خود رهبر انقلاب در همین جلسه بسیاری از مساجد کشور احیا نیستند و فقط زمان نماز باز هستند و یا در همین تهران و نه شهرستان ها نبود یک طلبه خوش فکر و خوش ذوق در برخی ارگانها کاملا مشهود است.
🔰همه اینها را اگر بخواهم در یک جمله آسیب شناسی کنم، این میشود که حوزه خود را در جایگاهی که رهبری مستفاد از دین، از حوزه ها انتظار دارد، نمی بیند و آن رسالت اقامه دین در جامعه است.
سوال اساسی این است حوزه دقیقا مسئول تحقق چه چیزی در کشور است، کشته های کرونا زیاد شود، یقه وزارت بهداشت را می گیریم.
🔰حوزه پاسخگوی کدام نیاز مشخص در کشور است که هم مردم بدانند و هم خود طلاب
شاید سر برگزار نشدن ثابت جلسات سالیانه رهبر انقلاب با حوزه هم همین باشد که روشن نیست با مسئول چه بخش مشخصی در حال گفت و گو هستیم.
@tamardom
🌀 کانون عظیم تبلیغی، از تغییر رویکرد تا ایجاد ساختار
🖋 عبدالحسین مشکانی
🔸 جلسه شیرین دیدار مقام معظم رهبری (نفسیلهالفداء) با جهادگران عرصه تبلیغ، بر جان دیدارکنندگان نشست. از «خداقوت» تا «تغییر افق» گرفته تا «هویتبخشی» به حوزه و روحانیت و «سنجش» آنچه کرده و میباید کند و «پیشنهادات جزئی و کلان» جهت قرار گرفتن بر «مدار چنین افق و هویتی» و «رهایی از چنان آسیب و منقصتی».... همه را فرمودند. بسان دیگر سخنان و دیدارهای حکیمانه کلمه به کلمه را می توان نصبالعین قرار داد.
✅ پیشنهاد اختصاصی حضرت آقا تشکیل «کانون عظیم تبلیغی حوزههای علمیه» بود. فارق از تمامی دعواهایی که در این کمتر از یک روز پیرامون آسیبشناسی ارائه شده از سوی حضرت آقا شکل گرفته؛ به سختی بیم آن میرود که این دستور نیز مانند آنچه درباره شورای عالی انقلاب فرهنگی و تحول در ساختارهای فرهنگی کشور اتفاق افتاد، به وقوع بپیوندد.
1️⃣ نگاهی از همینک بر این باور است که حوزههای علمیه باید طرحنامه کلانپروژه ایجاد کانونهای عظیم تبلیغی را در دستور کار قرار دهد تا بتواند به صورت دفعی یا تدریجی به این نقطه و قله دست یابد. نگاهی که به زودی تغییر در ساختارها و ایجاد ساختارهای جدید را اساسیترین کار، جهت لبیک به این فرمان میداند. به زودی نیز شاهد آن خواهیم بود که طرحها و برنامهها و به دنبال آن گزارشها و بیلانهایی ارائه خواهد شد.
2️⃣ در نگاهی دیگر باید موضوع این فرمان را در «تمام و جان کلام رهبری» جست. او فرمان تغییر در نظام اولویتها، نظام منزلتبخشی، نظام راهبردی و برنامهریزی حوزههای علمیه را صادر فرموده است. تغییر از هویتبخشی و منزلتدهی از طریق نظام آموزشی ـ و نه دانشی ـ ، به نظام تبلیغی و کنشگری.
✅ همانگونه که ایشان درباره تحول در ساختارهای فرهنگی هم فرمودند در اینجا نیز به نظر میرسد «تغییر رویکرد حوزههای علمیه» و «کانون عظیم تبلیغی شدن حوزههای علمیه»، موضوع فرمان ایشان است. حوزههای علمیه باید نظام نیازهای جامعه را از سامانه تبلیغی و ارتباطات و تعاملاتی و اجتماعیاش بیابد و در نظام آموزشی و دانشی خود به حل آنها بپردازد. چرخهای که شروع و آغاز آن از نیازهای اجتماعی و سیاسی است تا انتزاعات ذهنی و تهنشستهای صرفا تاریخی.
⬅️ بر اساس این نگره، رویکرد، نظام اولویتها و نظام منزلتها باید تغییر پیدا کند. آنچه در دل ساختارهای موجود جاری و ساری است باید تغییر پیدا کند و گرنه ساختارهای کنونی با کمترین تغییری میتواند حوزههای علمیه را به کانون عظیم تربیت مبلغ و کنشگر اجتماعی تبدیل نماید.
🔺 اندکی دقت در ساختارهای رسمی و نیمه رسمی حوزههای علمیه نشان میدهد که ساختارهای موجود با تغییر در رویکرد، و شبکه شدن میتوانند حوزههای علمیه را به کانون عظیم تبلیغی اسلام تبدیل نمایند.
✅ معاونت تبلیغ حوزههای علمیه با ساختاری نسبتا منطقی در جهت پشتیبانی از نظام تبلیغی، مجتمع آموزشی و پژوهشی تبلیغی حوزههای علمیه مشتمل بر مرکز تخصصی تبلیغ در سه سطح، مرکز تربیت مبلغ معلم، مرکز تربیتی هنر و رسانه و ...، مرکز آموزشهای مهارتی و کاربردی حوزههای علمیه، قرارگاه تازه تأسیس کنشگری حوزه و روحانیت(در این باره و نسبت آن با کانون باز هم خواهم نوشت)، دبیرخانه گروههای جهادی، برخی از میزهای تخصصی دفتر تبلیغات، گروههای تبلیغی تخصصی دفتر تبلیغات، مرکز آموزشهای کاربردی و پودمانی دفتر تبلیغات، سیستم پشتیبانی سازمان تبلیغات، تشکل فراگیر گروههای تبلیغی، مؤسسه امیر بیان و .... مراکزی هستند که اگر رویکرد حوزههای علمیه نسبت به آنها و نیز رویکرد خود آنها تغییر یافته و در یک چرخه و شبکهای به تعامل و همافزایی همت بگمارند، هیچ نیازی به تشکیلات جدیدی که رقیب وضعیت موجود باشد و یا درصدد هضم و رزم با این ساختارها برآید نخواهد بود.
✅ یقینا تغییر رویکرد بدون تغییر در ساختارها نخواهد بود اما همه سخن در این است که اصل بر تغییر رویکرد است و به تبع آن اندک تغییراتی لاجرم خواهد بود.
#تبلیغ
#اولویت_اول_حوزه
#دیدار_با_امام_حوزه
@Manahejj
➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
ماجرا ویژه محرم با عنوان «ماجرا؛ فصل قیام» در شب های محرم از شبکه چهار پخش می شود که دارای 11 قسمت بوده و عناوین و مهمانان این فصل به این شرح می باشد:
۱. خروج از حرم رسول: دکتر زهرا روح اللهی امیری؛ عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع)
۲. در پناه بیتالله: دکتر اصغر منتظر القائم؛ استاد تاریخ اسلام دانشگاه اصفهان
۳. در راه بذل خون(۱): حجتالاسلام دکتر ابوالفضل هادی منش؛ نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام
۲ مرداد
۴. در راه بذل خون(۲): حجتالاسلام دکتر ابوالفضل هادی منش؛ نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام
۳ مرداد
۵. قیام کوفیان: محمد اسفندیاری؛ کتاب شناس و عاشورا پژوه
۶. به سوی حکومت یا شهادت؟: دکتر سعید طاووسی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی
۷. قیام یا صلح؟: دکتر محمود مطهری نیا؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علومپزشکی تهران
۸. قیام مُصلحانه: حجتالاسلام دکتر محسن ادیب بهروز؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
۹. رویارویی دو اسلام: حجتالاسلام قنبریان؛ مدرس حوزه و پژوهشگر تاریخ اسلام
۱۰. اصحاب قیام: دکتر محمدرضا سنگری؛ نویسنده و عاشورا پژوه
۱۱. قیام عاشورا و حکمت تاریخ تشیع: دکتر سید حسین شهرستانی؛ پژوهشگر و مدرس دانشگاه
ماجرا؛ فصل قیام از شنبه 31 تیرماه 1402 به مدت 11 شب از ساعت 21 به مدت 90 دقیقه به روی آنتن شبکه۴ می رود.
➖➖➖➖
@daghdagheha
✍ تطورات نسل حزبالهی و نسل عمومی جامعه...
🔻پدرم در سال ۷۰، سی ساله بود، میگفت: در بچگی ما، تفریح با کار بود، بچهها تا بچه بودند میرفتند چوپانی یا کمک پدر کشاورزی میکردند، کمی که بزرگتر شدیم، خاور و نیسان آمده بود و با آنها میرفتیم جاده یا بار فروشی. اما من که درسخوان بودم در کنار بارفروشی به مدرسه شبانه روزی رفتم و دیپلم گرفتم و بعد هم برای لیسانس دانشگاه تهران رفتم. آن زمان پیشرفتهترین چیزی که ما داشتیم یک ماشینحساب casio بود که محاسبات سخت را کمی راحتتر انجام میداد. بعد هم که خوردیم به حوادث انقلاب و جنگ.
عموم آن نسل سختی کشیده و با حوصله بودند و دیگر توسری خور نبود. حزبالهیهایش که همان کودکان در گهواره خمینی بودند خیلی بیشتر.
من در سال ۹۸ سی ساله بودم. وقتی تازه کامپیوتر آمده بود، پدرم یکی خرید، آن زمان شاید کمتر از یک درصد جامعه کامپیوتر داشتند، پدرم کامپیوتر را در دفتر مدرسه غیر دولتیاش، روی میز خودش گذاشته بود و بچههای مدرسه هی سرک میکشیدند تا از پنجره کامپیوتر را ببینند چه شکلی است؟!
آن زمان با سیستم عامل DOS کار میکردیم، شبیه برنامهنویسی بود. CD هم هنوز درکار نبود، فلاپی داشتیم با حداکثر ۲ مگ حافظه. اینترنت هم که جای خودش. عصرها که میشد بچههای کوچه همه بیکار بودند و میریختند توی کوچه فوتبال بازی.
جوانی حزبالهیهای نسل ما با انقلاب تکنولوژیهای مرتبط با کامپیوتر و جنگ فرهنگی پیوند خورد و ایمانی قویتر و عمیقتر از نسل پدرم را طلب میکرد.
مدت کوتاهی بعد از فلاپی، CD آمد، کم کم بساط نوارها و ویدئو کلوپها هم جمع شد، کمی که گذشت فلش و اینترنت هم اضافه شد. از اوایل دهه ۸۰ کم کم گوشیهای دوربین دار که با بلوتوث فایلها را با بغل دستیات اشتراک میگذاشتی آمد و به سرعت این گوشیها هم به اینترنت وصل شد.
هر روز دنیای ما بزرگ و بزرگتر میشد و اطلاعات ما بیشتر و بیشتر! بساط مجله و روزنامه هم تا اواخر دهه ۸۰ داغ بود اما اندک اندک در دهه ۹۰ برچیده شد، اوایل مردم وبلاگ و سایتها را مطالعه میکردند. اما کم کم حوصله مطالعه هم رفت و مردم محدود به دیدن کلیپهای تصویری کوتاه و عکس و خواندن متنهای خیلی کوتاه تلگرامی و تویتری شدند.
حجم تحولاتی که فقط در نسل ما رخ داد برابر بود با تمام تحولاتی که در همه نسلهای پیش از ما رخ داده بود و از شتاب تحولات هم کم نمیشد.
دیگر فرصت نبود شرایط من با فرزند من مقایسه شود، باید نسل یک دهه بعد از من را با من مقایسه میکردی.
شهید مطهری میگوید از یک روستایی سوالاتی بنیادی کردند و دیدند خیلی پاسخهای عمیق و خوبی میدهند و پرسیدند: شما این چیزها را از کجا یاد گرفتهای؟ پاسخ داد من مثل شما سواد ندارم، بیشتر فکر میکنم!
تحولاتی که در عصر جدید برای عموم جامعه رخ میداد در جهت افزایش حجم اطلاعات و کاهش عمق آنها بود، اطلاعاتی که اگر ۹۰ درصد آنها را از شما بگیرند، هیچ چیزی از شما کم نمیشود جز تکبر و توهم عالم بودن!
جوان ۳ دهه قبل حوصله خواندن داشت، حوصله استدلال و بحثهای طولانی داشت اما جوان فعلی تویتری و اینستا گرامی شده است. در دنیای مجازیاش غرق شده و دنیای حقیقیاش را با همان قواعد قیاس میکند.
اما حزبالهی این نسل چه؟!
حزبالهی سه دهه قبل
وسط بحثهای تودهای و ملیگرا و انقلابی، چپها و راستها بود.
او شریعتی و بازرگان و مطهری داشت.
اما حزبالهی نسل من از این بحثها عبور کرده بود و وسط بحثهای عدالتخواهی و نقد سروش و اصلاحات بود و مطهری و مصباح و متنهای امام را داشت.
حزبالهی امروز وسط بحثهای افول غرب و پیشرفت و ما میتوانیم است، او مطهری، مصباح، عینصاد، حائری شیرازی، امام و آقا و... و حجم عظیم خاطرات انسان پرور شهدا را دارد.
در این ۳۰ سال حجم عظیمی از آثار عمیق معرفتی برای نسل جدید تولید شد که ما در نوجوانی خود خوابش را هم نمیدیدم.
حزبالهی نسل جدید هم عمقش بیشتر است هم محبتش، عمق بیشترش خاص حزبالهیاش است و محبت بیشترش عمومی است.
در نسل عمومی جدید بازار هیات و اعتکاف و زیارت و اجتماعات دینی گرمتر شده.
فضای نسل امروز عوض شده اما فطرتش خیر، ایمانش خیر، اگر حوصله عمومی استدلالش کمتر شده، اما جذبه محبتش قویتر شده.
اگر یک بالش ضعیف شده اما بال دیگرش قویتر شده.
این هم از آن تهدیدهایی است که به قول حاج قاسم فرصتی در دلش خوابیده، فرصتی برای جذب بیشتر و راحتتر و حالا تشویق به عمیقتر شدن، صبورتر شدن. تشویق برای هجرت از دنیای غرق شدگی در اوهام تصویر و رنگ به دنیای غرق شدگی در فکر و تعقل.
اما مرحله به مرحله، گام به گام به کمک حزبالهیهای عمیقتر و پرشورتر.
@sharhe_hal
➖➖➖➖➖
@daghdagheha
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
✍️ جایگاه تبلیغ در اسناد راهبردی حوزههای علمیه
🔻محمد وکیلی، مدیر اندیشکده دفتر برنامهریزی و نظارت راهبردی حوزه:
◻️ در سند نظامهای جامع حوزههای علمیه که جزو اساسیترین و بنیادیترین اسناد راهبردی حوزههای علمیه می باشد، نظام مستقلی به نام نظام جامع تبلیغ حوزههای علمیه، تدوین شده و محورهای مهمی را مورد تأکید قرار داده است.
◻️ به نظر می رسد سهم تبلیغ در میان اسناد و طرحهای راهبردی حوزه های علمیه سهم پررنگی است، پیش از در انداختن طرحی نو برای امر تبلیغ، مطالعه آسیب شناسانه دلایل و عوامل عدم تحقق مطلوب هدفگذاری های صورت گرفته در اسناد بالادستی حوزه در زمینه تبلیغ، ضروری به نظر می رسد.
متن کامل یادداشت:👇
https://hawzahnews.com/xcmNX
@HawzahNews | خبرگزاریحوزه
«شناخت جبهه ها در تبلیغ»؛ به بهانه فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با حوزویان
🔸 یکی از نکات مهمی که حضرت آقا ذکر کردند لزوم شناخت و حمله به منطق و مکتب پشتیبانی ست که انحراف ایجاد کرده است. تغذیه توده ای ها و بعضی جوانان گمراه از مارکسیسم را در زمان انقلاب مثال زدند. و تقابل اصلی امروز را تقابل دو جبهه نظام اسلامی با نظام لیبرال دموکراسی عنوان کردند.
🔹نظام لیبرال دموکراسی، جبهه سیاسی مقابل ماست که البته تبعات اجتماعی و ... نیز دارد اما این یادداشت می خواهد اشاره به یک نظام فکری دیگری کند که وضعیت فرهنگی را تغییر داده و آن، «پست مدرنیسم» است.
🔸در تبلیغ، ما به سمت خلأهایی می رویم که در دینداری ایجاد شده و پیرو فرمایش رهبری باید منبع تغذیه این خلأها را بیابیم. در کنار نظام لیبرال دموکراسی به عنوان مکتب سیاسی، پست مدرنیسم به عنوان مکتب فکری، بزرگترین منبع تغذیه خلأهای دینداری در ایران امروز به ویژه در عرصه سبک زندگی و فرهنگ است.
🔹پست مدرنیسم (Postmodernism) را می توان پشتوانه فرهنگ امروز و فضای مجازی به عنوان زیست اصلی دنیای مدرن دانست. در یک یادداشت نمی توان درباره پست مدرنیسم به طور کامل نوشت اما اختصارا این مکتب و اندیشه با ما چه می کند؟!
🔹فردگرایی (Individualism) افراطی؛ در عین حال که افراد به ظاهر در فضایی با ارتباطات گسترده حاضر هستند، اما در فردیت خود سیر میکنند و به عبارت دیگر از اجتماع فاصله میگیرند و جمع را از دست میدهند و در فردیت خود حضور دارند.
🔸نکته بعدی افول فراروایتهاست. در فرهنگ مدرن و پستمدرن، مسئلهای به عنوان روایت اعظم (Metanarratives) نداریم. به این معنا که یک روایت درست مانند علم، مذهب و... که حرفی بزند و همه آن را قبول داشته باشند، وجود ندارد. اینها را فراروایت یا روایت اعظم میگویند. به عبارت دیگر ما تنوع سبک داریم، اما از محتوا خالی هستیم. همانطور که میبینید در فضای مجازی، مهم نیست که چه محتوایی را بارگذاری میکنید. میگویند ما تنوع ایجاد میکنیم. اگر میخواهید فیلم بارگذاری کنید، در اینستاگرام یا یوتیوب این کار را انجام بدهید. اگر میخواهید در توئیتر توئیت کنید، در کلاب هاوس صوت بگذارید و... .آنها برای تمام سلیقهها، قالب و سبک دارند، اما محتوا برای آن ها موضوعیت ندارد.
🔸 حس عدم تعلق مسأله بعدی ست. در این حس، فرد به جایی تعلق ندارد، چون زمان و مکان درنوردیده میشود و مرزها از بین میرود و تعلقات ملی، مذهبی، جغرافیایی و... از بین میرود، بلکه انسان هیچ تعلقی پیدا نمیکند و ممکن است تعلقهای عاطفی خود را از دست بدهد و در نهایت دچار فقدان هویت شود.
🔹مبلغ در ایران امروز با انسانی روبروست که زیست اصلی ش در فضای مجازی ست. به روایت اعظمی وفادار نیست و بیشتر، از سبک و قالبی به سبک و قالب دیگر مهاجرت می کند. این انسان پویایی خود را از دست داده و کرختی و رخوت را به خود گرفته است. اگر مبلغ، این نظام پشتیبان را نشناسد اساسا خرده شبهاتی را پاسخ می دهد که در نهایت، مشکل اصلی را حل نمی کند.
@ahmad_olyaei
➖➖➖➖
@daghdagheha
عباسی ولدی پدیده این روزهای هیئات
🔻 گاهی عادت داریم انسانهایی که نزدیک مان هستند را قدر ندانیم، کار آنها را ترجمه و تحلیل نکنیم و خیلی ساده از کنار آن عبور کنیم.
🔻 #عباسی_ولدی قریب به یک دهه است با نگارش دهها جلد کتاب در زمینههای تربیتی بهتنهایی اندازه یک مؤسسه عریض و طویل کار کرد. متن تولید کرد، منبع و مرجع فکری تولید کرد، بهسمت ایجاد #جریان_تربیتی حرکت کرد هرچند شاید هنوز با آن فاصله دارد.
🔻 فکر کنم آثارش امروز به بیش از 50 جلد رسیده است. آثاری که هم تنوع در محتوا دارد، هم جذابیت در طراحی و گرافیک و هم ایجادکننده نوعی تغییر نگرش در مخاطب است که همه جای مطالعه و #تحلیل دارد.
🔻 اما آنچه امروز اهمیت دارد کاری است که #عباسی_ولدی این روزها در قالب #هیئت_نوجوانان شروع کرده است. حرکت او امروز واقعاً ویژه است، جای مطالعه و #الگوسازی و تقدیر دارد. به چند ویژگی کار او اشاره میکنم:
1⃣ #عباسی_ولدی قبل از منبر استاد #میرباقری برای نوجوانان منبر میرود. کاملاً جدی بهنحوی که بچهها احساس میکنند در یک برنامه مهم و اختصاصی خودشان شرکت کردهاند.
2⃣ فعلاً نسبت به محتوای #منبر نظر نمیدهم شاید نقدی داشته باشم. اما بهلحاظ قالب، منبر #داستانمحور است. این مدل از ارائه منبر بهشدت برای بچهها جذاب است.
3⃣ زبان، #لحن و بیان بهشدت صمیمی، دوستانه و دوستداشتنی است. این احساس #صمیمیت جذابیت دوچندانی برای منبر ایجاد میکند.
4⃣ فضای جلسه با قالبهای مرسوم متفاوت است. بچهها از اینکه بین منبر صحبت کنند، سؤال بپرسند، شوخی کنند، منعی ندارند و آزادانه در هیئت مینشینند. سخنران آغوشش بهروی اقتضائات این سن باز است.
5⃣ منبر او، #منبر_تعاملی است. سخنران سوال میکند، برای روز بعد به بچهها تکلیف میدهد تا بنویسند، فکر کنند و بعد جواب خود را به #عمو_عباسی بدهند و درباره آن صحبت کنند.
6⃣ اما یکی از جذابترین بخشهای کار #عباسی_ولدی بعد از منبر است که میآید و ساعتی بین بچهها مینشیند و با آنها #گعده میکند. از سر و کولش بالا میروند و با او ساده و راحت گفتگو میکنند. این بخش شاید اثرگذارترین قسمت این پکیج است.
6⃣ اما آنچه کار #عباسی_ولدی را ویژه کرده است #صداقت او در تعامل با بچهها است. افراد زیادی دیدم که کار کودک و نوجوان میکنند ولی بسیاری از رفتارها و خندهها و بازیها #تصنعی است. اما عباسی ولدی با همه وجود بچهها را دوست دارد، صادقانه و پدرانه و این #صداقت را بچهها با وجودشان درک میکنند.
♻️ #نوجوانان مهم هستند، باید احساس کنند که آنها را مهم میدانیم و جدی میگیریم. این احساس را به آنها منتقل کنیم و با همین جدیت برای شان وقت بگذاریم. اما با امثال این الگو
#الگوسازی
#جریان_تربیتی
@taalighat
➖➖➖➖
@daghdagheha
✅ کدام روانشناسی؟ بخش اول
🖊محمد عالمزاده نوری
رؤسای چهار انجمن روانشناسی و روانپزشکی در نامهای به رئیس قوه قضاییه به احکامی که بر علیه یکی دو هنرمند مشهور کشور به اتهام بیحجابی و بدپوششی صادر شده بود، اعتراض کردند و استفاده از عناوین تشخیصی روانشناسی برای برچسبزدن به رفتارهای این هنرمندان را سوء استفاده از روانشناسی و روانپزشکی دانستهاند که موجب تحقیر و نقض کرامت متهمان گشته و ارائه خدمات سلامت روان را به نیازمندان دشوار ساخته و وجهه روانپزشکی و روانشناسی کشور را در جهان مخدوش میسازد.
این اساتید، ارجاع افراد به مراکز روانشناسی و مشاوره جهت اعمال تغییر در سبک زندگی و انتخابهای فردی را متعارض با اصل اخلاقی «خودمختاری» به عنوان یکی از اصول اخلاقی حرفه روانشناسی دانستهاند.
پیش از این نیز یکی از اساتید روان شناس مدعی شده بود الزام به حجاب برای کسی که اعتقاد به آن ندارد مایه ازخودبیگانگی و بحران هویت است و چنین کسی اگر با چادر به خیابان بیاید خودیت و سلامت روانش به خطر میافتد.
🔺این اظهار نظرها از پایگاه دانشگاهی و به استناد گزارههای علم روانشناسی جدید بیان میشود. از آنجا که نویسندگان نامه رؤسای مهمترین انجمنهای علمی روانپزشکی و روانشناسی هستند، نمایندگان تفکر علمی همه روانشناسان و روانپزشکان دانشگاهی به شمار میروند. همان گونه که در متن نامه و در امضای خود، این نمایندگی را تصریح کردهاند. بنابراین این نظرات، مربوط به چند شخص حقیقی نیست و نگاه جریانی حاکم بر دانش مدرن به شمار میرود.
✅ خودیت و فردیت
سرچشمه تاکید بر «خودیت و فردیت» (پیش از نظریه تفرّد کارل یونگ و بیانات شبه عالمانهی نیچه که توسط این نویسندگان تکرار و بلکه به شکل ناقصی بیان شده است)، فروید پدر علم روانشناسی جدید است. فروید دست کم در مقطعی از عمر خود بر این باور بود که احساسات سرکوبشده باعث ایجاد تعارضات و در نتیجه اضطراب میشوند. او میگفت وقتی ما در جامعه رشد میکنیم مجبور هستیم برای تطابق با محیط پیرامون خود، روی بخشهایی از وجودمان پا بگذاریم. ممکن است این جامعهپذیری به حدی در ما درونی شود که نتوانیم غرایز طبیعیمان را بپذیریم و برای فرار از اضطراب ناشی از آن، آنها را از حیطهی آگاهی خود خارج کنیم. این سرکوبگری خواستهها به ایجاد تعارض میانجامد. زیرا احساسات ابراز نشده هرگز نمیمیرند. آنها زنده دفن میشوند! و بعدها به شکل صورتهای زشتتری بیرون میزنند.
کامهای مطرود و ممنوع با آنکه از ذهن خودآگاه انسان رانده میشوند اما باز از میان نمیروند؛ بلکه در ناخودآگاه او باقی میمانند و متدرجاً انباشته و فشرده میگردند. وازدن، طرد و حبس کامها چنانچه بهتکرار واقع شود، انرژی هنگفتی را در ناخودآگاه ما متراکم و محبوس میسازد و نظم و آرامش روانی را برهم میزند. کامهایی که به شدت وازده و پس رانده شوند، در ناخودآگاه گرد میآیند دسته دسته فشرده و فروبسته میگردند و روان را جریحهدار میکنند. این جریحههای روانی را کمپلکس یا عقده میخوانند
ترجمه مختصر و ساده این جملات این است: «اگر انسان به خواستههای خود نرسد دچار عقده روانی خواهد شد». بنابراین «اگر میخواهید دچار آسیب و عقدهی روانی نشوید خواستههای خود را سرکوب نکنید و به همه خواستههای پاسخ مثبت دهید» خلاصه اینکه همة خواستههای شما مشروع و تأمینکردنی است مگر آنکه با خواستههای دیگران ناسازگار باشد!
✅ انسانم آرزوست
این دیدگاه فروید که به سرعت شیوع پیدا کرد ریشه اخلاق و ارزشهای انسانی را برکند و هیچ کار بدی باقی نگذاشت. با این تقریر همة کارها و خواستههای انسان خوب و ضروری تلقی شدند زیرا اگر انجام نشوند انسان را روانی و عقدهای میکنند، مگر آنکه به خواستههای دیگران آسیب رسانند و دیگران را عقدهای و روانی کنند. نتیجه روشن چنین تفکری، تولد لیبرالیسم و فردگرایی شد؛ یعنی تنها ارزش دنبالکردنی «آزادی» است و هرچه مخالف آزادی باشد بلکه «فقط» هر آنچه مخالف آزادی باشد زشت و بد است.
این نویسندگان در همین نامه آوردهاند: «اعمال تغییر در سبک زندگی افراد و انتخابهای فردی آنها متعارض با اصل «خودمختاری» به عنوان یکی از اصول اخلاقی حرفه روانشناسی است».
🔺به این نویسندگان گوشزد میکنیم: اخلاقی که شما از آن یاد میکنید جز همین یک اصل (خودمختاری و آزادی) اصل دیگری ندارد و همه کارهای شنیع، خوب و خواستنی و مجاز هستند زیرا ترک آنها خودمختاری را به خطر میاندازد.
بیشک این نظریه بزرگترین بدعت عصر جدید است که تمام اخلاق و هویت انسانی را درو کرده و از انسان تنها یک جانور دوپای مستقیمالقامه باقی گذارده که در اسارت غرایز حیوانی به سر میبرد و جز در شکل و شمایل ظاهری تفاوتی با اجداد و اسلاف میمونی خود ندارد.
➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
✅ کدام روانشناسی؟ بخش دوم
🔺این نظریه به وضوح با محکمترین آموزه اخلاقی یعنی «مبارزه با هوا و هوس» و «جهاد با نفس حیوانی» مخالف است و زیربنای نیک و بد و حسن و قبح و ارزش و اخلاق را ویران میکند و از دین و ادب و تربیت و شریعت و حکمت عملی اثری باقی نمیگذارد.
🔺این نظریه انواع لذتجوییها و هوسرانیها و تمتعات مادی را مشروعیت بخشیده و تئوریزه کرده و به انسان نیرویی برای مقابله با خواستهها نمیدهد و او را در برابر ناکامیها مقاوم نمیسازد. انسان در این نگاه بهدنبال بهشت دنیوی (بهشت شداد) یعنی فراهمآوردن تمام مشتهیات نفسانی و برداشتن تمام امور دغدغهآفرین در این جهان میافتد و تمام همّ و غمّ خود را برای رفاه و عافیت و لذت بیشتر به کار میگیرد و البته در دنیای جدید با گسترش تکنولوژی و فراگیرسازی امکانات رفاهی، به این آرزو نزدیک شده که بدون هیچ زحمتی به خواستههای خود دست یابد و در این دنیای مادی، بهشت موعود را فراهم سازد.
✅ کدام کرامت؟
این نویسندگان دانشگاهی که دغدغه کرامت انسان را در نوشته خود آوردهاند باید توجه داشته باشند کسی که دائم از هوسهای خود شکست میخورد و اسیر خواستههای نفس است کرامت انسانی را از دست داده و در عمق ضمیر خود احساس حقارت و حیوانیت و سرشکستگی میکند. اخلاق انسانی و تربیت اسلامی برای حفظ کرامت انسان به دنبال مدلی است که اراده انسانی او و نه خواست حیوانی او را تقویت کند و انسانهای دارای عزم و پرارادهای پدید آورد که بر نفس خود امیر باشند و بتوانند بر خودمختاری حیوانی و خواستههای پست خود فایق آیند.
🔺اکنون چند سوال از دانش روانشناسی میپرسیم:
• آیا روانشناسی تمام حقیقت انسان را به حیوانیت او فروکاسته و دغدغه تعالی و ارزش و اخلاق را ندارد؟
• آیا دانشی مانند روانشناسی نباید دغدغهمند مقام خلیفهاللهی انسان و مرتبت والای برتر از فرشتگان او باشد و به فلاح اخروی و سعادت ابدی او بیندیشد؟
• آیا انسانی که موضوع علم روانشناسی است موجودی نهایتا با ماندگاری ۱۰۰ سال است یا موجودی است که از مرتبه «لله» آغاز شده و تا ابدیت «الیه راجعون» امتداد دارد و «عند ملیک مقتدر» آرام میگیرد؟
• روانشناسی با کسی که بر خلاف عرف و اخلاق و قانون و شرع و ادب عمل میکند چه برخوردی دارد؟
• آیا از منظر روانشناسی، انسانها وظیفهای نسبت به دیگران و مسئولیتی نسبت به جامعه ندارند؟ فقط و فقط باید «آنگونه که هستند» ظاهر شوند؟
✅ بگذریم...
بنابر نظر این نویسندگان دانشگاهی، خودمختاری افراد، محترم است و حکومت باید اجازه دهد مردم آنگونه که هستند در انظار عمومی ظاهر شوند تا سلامت روانشان به خطر نیفتد. با این استدلال باید هر گونه عمل شنیعی را آزاد کرد که مبادا خودمختاری و سلامت روان شهروندان مخدوش شود. «خودمختاری در پوشش با سایر آزادیهای اجتماعی مثل آزادی در تولید و توزیع و مصرف مواد مخدر، آزادی در روابط جنسی خارج از چارچوب؛ آزادی در حمل اسلحه؛ آزادی در عمل به قوانین راهنمایی و رانندگی و ... چه تفاوتی دارد؟
برخلاف نظر مدعیان دانش روانشناسی آنچه مستلزم ازخودبیگانگی و مایه بحران هویت است بیحجابی است نه حجاب؛ شبیه مستی و اعتیاد و عربدهکشی که گرچه خواسته نفس حیوانی است ولی باید آن را مهار کرد. فطرت الهی زن، او را به عفت و حیا و مستوری دعوت میکند نه برهنگی و بیحیایی و پردهدری.
✅ ما کافریم!
بدون هیچ ملاحظه و لکنتی، سربلند و با افتخار و قاطع عرضه میداریم ما به دانشی که آمده است انسان را خودمختار کند و او را از بندگی خدای متعال و خضوع در مقابل ارزشهای الهی رهایی و سرکشی بخشد، کافریم. ما این دانش ذاتا مسموم را دین دنیای مدرن و رساله توضیح المسائل لیبرالیسم غربی میدانیم و برائت خود را از آن با آوای بلند اعلام میداریم و بر آستان دین محمد و اهل بیتش (صلوات الله علیهم اجمعین) سر فرود میآوریم.
✅لکم دینکم و لی دین.
➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمی
🔹ویدیویی قدیمی از تلاش کودکان سیستانی برای نگهداشتنِ پرچم امام حسین در میان طوفان که مورد توجه کاربران قرار گرفته.
➖➖➖➖➖
@daghdagheha
🔴 عاشورای ما کَی و کجاست؟
🔹عبارت پرمعنا و مفهوم و مشهور "کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا"(همه روزها #عاشورا و همه زمینها کربلاست)، اگرچه در منابع حدیثی و روایی شیعه دیده نمیشود اما باید درست فهمیده شود. همه زمانها و در همه زمینها باید مقابل ظلم ایستاد.
🔸گریه بیش از هزارسالِ شیعیان علی بن ابیطالب(ع)، یک گریه سیاسی، هدفدار و هدفمند و بابصیرت است. شیعه در اعتراض به ظلم و جفایی که به امام و رهبر سیاسیاش شده، بیش از ۱۳۰۰سال است در این داغ و حرارت میسوزد و هر دورهای، دنیا را دو جبهه حسینی و یزیدی میداند و میکوشد که درخط حسین بماند.
🔹شیعه برای #اباعبدالله(ع) گریه و عزاداری میکند اما بدنبال آن حقیقت و مسئلهای است که اباعبدالله خود را فدای آن کرده؛ آن حقیقت چیست؟ آن حقیقت، تحقق عدل سیاسی و حاکمیت دین و امام معصوم و ارزشهای والای انسانی برجامعه و تحقق عدالت اجتماعی و اقتصادی و مبارزه با فقر، فساد و تبعیض است.
🔸آن حقیقت، تحمل نکردن ظلم و ظالم در هر جایگاه و هر لباسی است.آن حقیقت، تحمل نکردنِ حاکمیت آقازادهها و اشرار شرابخوار، سگباز، ویژهخوار و دچار فساد اخلاقی بر جامعه است. اباعبدالله خون قلب خود را در این راه تقدیم کرده. مگر میتوان برای اوگریه کرد اما نسبت به اشرار جهان بیخیال بود؟
🔹مگر میتوان دم از اباعبدالله علیهالسلام زد اما با نیروهای شَر و شرآفرین در جهان، چه در ممالک اسلامی، چه دشمنان اسلام و مسلمین برخورد نداشت؟ از طرفی، یک عده میگویند دشمنان بیرونی را رها کنید و به داخل بچسبید و یک عده هم میگویند مفسدان و ظالمان داخلی را رها کنید و مقابل بیگانه بایستید!
🔸اما معنای "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" یعنی هم باید با ویژهخواری و فساد داخلی مبارزه کنید هم با دشمنان بیگانه و اشرار جهانی؛ هم با سوءاستفاده کنندگان از دین و ظواهر دینی و حاکمیت دینی مقابله کنید هم با نفیکنندگان اصل دین و دشمنان حاکمیت دینی و چقدر سخت است جنگیدن در دو جبهه و هرکسی هم این توان و تحمل را ندارد.
🖊داود مدرسی یان
➖➖➖➖
@daghdagheha