میگن روز عاشورا، بعد از اینکه یاران امام حسین
شهید شدن وامام تنها بودن😢 جوانهای کاروان
دیگه طاقت نیاوردن و رفتن یکی یکی از امام
حسین علیه السلام اجازه گرفتن برن میدان جنگ😢
اولین جوان کاروان، همین آقا علی اکبر بودن 😔
وقتی اومدن پیش پدر که اجازه بخان، امام سرشون رو پایین انداخت وچیزی نگفت.
بچه ها میگن حضرت علی اکبر خیییییلی به پیامبر شباهت داشتن😊
اندامش، چهره ش، اخلاقش، حرف زدنش کلا شبیه پیامبر بود
یعنی شبیه پدر بزرگ پدرشون😊
وقتی میخاست بره میدان جنگ، امام حسین
علیه السلام چند قدم پشت سرش قدم برداشت
وگفت: خدایا خودت میدونی ماهروقت دلمون برا
پیامبر تنگ میشد به این جوان نگاه می کردیم😢
خلاصه پسر جوان امام حسین رفت میدان...
میگن بعد از اینکه مدت زیادی با دشمن جنگید
اومد پیش پدرش گفت پدر جان: تشنگی داره منو
میکُشه😰 اگه یکم آب بخورم قوت می گیرم و دوباره به دشمن حمله می کنم😢
امام حسین علیه السلام با شنیدن این حرف
خییلی ناراحت شد😞 فرمود: علی جان، ببین
دهان من از دهان تو خشکتره😞 ولی بهت قول
میدم که از دست پدربزرگت آب می نوشی😢
علی اکبر دوباره به سمت میدان رفت، میگن چنان می جنگید وحمله می کرد که همه ترسیده بودن💪
دراین میان یکی از دشمنان باخودش قسمخورد
اگه علی اکبر بیاد نزدیکم اونو شهید می کنم
همینطور هم شد بچه ها😢
وقتی حضرت علی اکبر از کنار اون مرد رد شد
اون ظالم از پشت سر چنان محکم با نیزه زد به سرآقا علی اکبر..😭
که ایشون نتونست خودشو نگهداره و دستاش رو گردن اسب افتاد😭
همون جا فریاد زد: یا اَبتَا هذا جَدی رسول الله😭
یعنی ای پدر من پدربزگم رو دیدم که بهم شربت شهادت داده 😭
بچهها میگن دشمنای ظالم دورش حلقه زدن یکی تیر به گلوش زد😭یکی شمشیر به پهلوش زد 😭
امام وقتی از دور دید همه حمله کردن به جسم نورانی پسرش، رفت به سمت میدان😭
وقتی رسید بالای سر فرزندش چی دید؟؟😭
وای خدا به هیچپدری نشون نده 😭
بچه ها جسم نورانی علی امبر علیه السلام رو قطعه قطعه کرده بودن 😭
امام حسین علیه السلام دیگه داغ علی اکبر رو نمیتونست تحمل کنه😭
این نوحه رو خوند
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم😭
علی را بر در خیمه رسانم😭
صدا ۰۵۱_sdکربلایی امجدی_۲۰۲۲_۰۸_۰۶_۰۴_۰۹_۳۳_۸۲۷.m4a
1.03M
ای علی اکبرم
ای علی اکبرم
صدا ۰۵۱_sdکربلایی سجادامجدی_۲۰۲۲_۰۸_۰۶_۰۴_۱۳_۰۵_۳۷۷.m4a
2.21M
السلام علیک یا ابا عبدالله 😭😭😭
خب دوستان خوبم
گریه کنان امام حسین😢
حالا باهم دعا کنیم
الهی بحق علی اکبرامام حسین فرج امام زمانمون رو برسون🤲
الهی به رهبر عزیزمون طول عمر و سلامتی عطا کن 🤲
الهی به حق علی اکبر امام حسین علیه السلام به
جوانان ایرانمون، سلامتی، دلخوشی، سربلندی، موفقیت وعاقبت بخیرعطاکن🤲
خدا بحق علی اکبر امام حسین علیه السلام جوانها مون رو در پناه خودت و اهل بیت علیهم السلام حفظ بفرما 😭
خدایا داغ هیچ فرزندی رو به دل پدومادرش نذار🤲
آمین یا رب العالمین🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برپائی ایستگاه صلواتی با نام خادم الشهدا
جهت استقبال از شهید سرفراز مدافع حرم ،
🌹حاج رحیم کابلی🌹
دبستان شاهد بانو همتی
دبستان قرآنی هیات امنایی بنت الهدی
#استان_مازندران_بهشهر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصاحبه با خانم زهرا دریکوند ازکوچکترین،
برترین وموفق ترین نویسندگان کشور😊
با آرزوی بهترینها برای دختران سرزمینمون 🤲
@daneshamozanamin
دوستان امام حسینی سلاااااااااام 🤚
صبحتون بخیر
الهی حال دلتون کربلایی 🤲
عزاداریهاتون قبول باشه ان شاء الله
فرارسیدن روز نهم محرم که به روز تاسوعا
مشهور است رو خدمت امام زمان عزیزمون و
خدمت شما دوستان و گریه کنان محرم تسلیت میگیم
بچه ها یکی از مهمترین ماجراهایی که روز نهم
عاشورا اتفاق افتاد، ورود شِمر ذِی الجوشن به سرزمین کربلا بود.
توکتابهای تاریخی نوشته شده، وقتی عمر سعد،
شمر رو دید فهمید که کارش داره زار میشه
باخودش گفت: حتما این از طرف عبیدالله اومده تا جای منو بگیره 🤔
شمر نامه ای از طرف عبیدالله ظالم آورده بود و به دست عمر سعد رسوند
متن نامه این بود: ای عمرسعد! من تورا نفرستادم
بری کربلا وبا حسین علیه السلام شبها دیدار کنی
از اون دفاع کنی، وعده زندگانی به اون بدی و
ازطرف من از حسین معذرت خواهی کنی😠
گوش کن عمرسعد! اگه حسین علیه السلام
ویارانش به من تسلیم شدن که هیچ ....بذار همه
شون برن شهرشون ولی اگه قبول نکردن بهم
تسلیم بشن، بهشون حمله کن و پاره پاره شون
کن چون حقشونه، اگههم حسین علیه السلام را
شهید کردی اسب رو سینه و پشتش عبور بده
چون اون از ما اطاعت نکرده.
ای شمر! اگه این کارهایی رو که گفتم انجام دادی
بهت پاداش میدم (منظورش همون حکومت ری
بود) ولی اگه دستور مارو اجرا نکردی برو کنار و
همه این کارهارو بسپار به شمر.
ببینین بچه ها چقدر ظالمه 😭
خوندین تو نامه چی نوشته بود؟
آخه چطور دلشون اومد این کاررو با امام ما بکنن😭
فقط بخاطر این که حرف یه آدم گنهکار و ظالم یعنی عبیدالله بن زیاد را گوش نکرده😔
توی کتابها نوشته شده، وقتی عمر سعد این
حرفها رو شنید به شمر گفت: نخیر من فرماندهی
لشکر رو بهت نمیدوم این افتخار باید برای من
باشه😠
ولی تو هم بمون و سپاه رو هدایت کن 😬