eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
14.3هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی♥️ #قسمت43 جلوش رو سد کردم و گفتم: مگه من چمه؟ چیم ازاقدس کمتره؟ زد زیر خنده
♥️ اون رورها انقدر درگیر بودم و ذهنم مشغول بود که هیچی رو به یاد نمیاوردم... یکروز که بعد از ماه ها مادرم من و فرهاد رو به خونشون دعوت کرده بود از قضا دخترخالم که تازه ازدواج کرده بود هم اومده بود... دختر خوب و خونگرمی بود و خیلی باهم صمیمی بودیم... مشغول صحبت باهم بودیم که گفت: راستش اعظم من چند وقتیه عقب انداختم احساس میکنم باردارم فردا میرم آزمایش خیلی اضطراب دارم... گفتم: واااای راست میگی؟ ایشالا که خیره و اون چی که میخوای سر راهت قرار بگیره... خندید و گفت: خیلی دلم میخواد مجتبی(شوهرش) رو غافلگیر کنم میدونم خیلی خوشحال میشه... راستی آقا فرهاد بچه نمیخواد؟ آخه شما چندین ماهه ازدواج کردین... چیزی نگفتم و به لبخندی اکتفا کردم... اقدس چایی تعارف میکرد که لحظه ای حرف محبوبه توی ذهنم جرقه زد: چند روزی از وقتم گذشته... وای منم چند روز که سهله حدود یک ماه از وقتم گذشته بود و من بیخبر داشتم زندگی میکردم... انقدر ذهنم درگیر بود که به هیچی فکر نمیکردم... یه لحظه از به یا آوری اینکه باردار باشم دلم غنج رفت و ناخودآگاه لبخندی روی لبم نقش بست... همون لحظه متوجه نگاه گیرای فرهاد و اقدس به هم شدم... ولی دعا دعا کردم حامله باشم تا اقدس از زندگیم بره بیرون... جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌱برای مستقل شدن کودکان باید چه کاری انجام داد؟ - باید به کودکان اجازه انتخاب دهیم/روانشناس پهلوان نشان
🍃🌸🍃 اصالت و شخصیت... 🍃
سخنان ناب دکتر انوشه👌
🍃🌸🍃 اصالت و شخصیت... 🍃
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃 💠 عنوان داستان :اصالت و شخصیت.... در زمان قدیم ، مردی ازدواج کرد. در روز اول ازدواج ،جمع شدند جهت خوردن ناهار با خانواده شوهر... و مرد سهم بیشتری از غذا با احترام خاص به همسرش داد ، و به مادر خودش سهم ناچیزی از غذا را داد ؛بدون هیچ احترامی... در این لحظه عروس که شخصیت اصیل و با حکمتی داشت، وقتی این صحنه را دید درخواست طلاق کرد. و گفت شخصیت اصیل در ذات هست و نمی خواهم از تو فرزندی داشته باشم که بعدها فرزندانم رفتاری چون تو با مادرت، با من داشته باشند و مورد اهانت قرار بگیرم متاسفانه بعضی از زنان وقتی شوهرانشان آنها را ترجیح می دهند،فکر می کنند، بر مادر شوهر پیروز شدند. عروس با تدبیر همان روز طلاق گرفت. و با همسری که به مادر خودش احترام می گذاشت ازدواج کرد و بعد از سالها صاحب فرزندانی شد و در یک روز با فرزندانش عزم مسافرت کرد، با فرزندانی که بزرگ شده بودند، و مادر را بسیار احترام می گذاشتند، در مسیر به کاروانی برخوردند، پیرمردی پابرهنه پشت سر کاروان راه می رفت، و هیچ کس به او اعتنایی نمی کرد. مادر به فرزندانش گفت آن پیرمرد را بیاورید وقتی او را آوردند. مادر، همسر سابقش را شناخت به او گفت: چرا هیچ کس اعتنایی و کمکت نمی کند؟ آنها کی هستند؟ گفت: فرزندانم هستند گفت : من رامی شناسی؟ پیرمرد گفت: نه زن با حکمت گفت: من همان همسر سابقت هستم و قبلا گفتم که اصالت در ذات هست. همانگونه که می کاری درو خواهی کرد به فرزندان من نگاه کن چقدر به من احترام می گذارند و حالا به خودت و فرزندانت نگاه کن، چون تو به مادرت اهانت کردی، و این جزای کارهای خودت هست، و زن با تدبیر به فرزندانش گفت: کمکش کنید برای خدا ✨ هر مرد و زنی خوب بیاد داشته باشد، فرزندان شما همانگونه با شما رفتار خواهند کرد ، که شما با پدر و مادر خود رفتارمی کنید.
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی♥️ #قسمت44 اون رورها انقدر درگیر بودم و ذهنم مشغول بود که هیچی رو به یاد نمیاو
♥️ تو همون حین مادرم که عادت داشت عود دود میکرد بازهم اینکارو کرد و من با بوی عود چند مرتبه عوق زدم و بار چندم به سمت توالت داخل حیاط فرار کردم... به شدت بالا میاوردم و نفسم بند اومده بود... هیشکی جز پدرم دنبالم نیومده بود... اطرافم رو نگاه کردم که دو تا چشم سوالی از پشت پنجره به من زول زده بود... اون چشما متعلق به اقدس بود و مطمئن بودم که بهم شک کرده... پدرم دست به پشتم زد و گفت: خوبی دخترم؟ چی شد یهو؟ گفتم: نمیدونم لابد مسموم شدم... پدرم هم قبول کرد و رفتیم داخل خونه... اقدس جلوی جمع با هرهر و کرکر گفت: مجبوری مگه هی بلمبونی؟ کم بخور حالت بد نشه... خیلی خجالت کشیدم ولی جوابش رو ندادم... چون مطمئن بودم باردارم سکوت کرده بودم روزای پیروزی من بود... اون بچه عامل خوشبختی من میشد... چقدر خام بودم که نمیدونستم چه بلاهایی قراره سر بچم بیاد... از اون مهمونی که به خونه برگشتیم فرهاد سوالی نگاهم میکرد: چت بود امشب؟ گفتم: هیچیم چرا میپرسی؟ یه تای ابروشو بالا داد و گفت: خودت میدونی که چرا میپرسم... اعظم وای به حالت وای به حالت حامله باشی ازم مخفی کنی... دهنمو کج کردم و با دیت گفتم: برو با توعم... حانله باشم چجوری مخفی کنم مگه شکممو میخوام قایم کنم؟ چیزی نگفت و با حرص رفت و یه گوشه دراز کشید و ساعدش رو روی چشمش گذاشت. جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ ✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓
❣حداقل روزی یکبار به شوهر خود بگویید از اینکه تو همسرم هستی خوشحالم به خودم میبالم افتخار میکنم مرد هرکار خوبی که کرد بهش بگین تو فوق العاده هستی. 🚫 نه اینکه برین به بچه هاتون بگین تو هم مثل بابات هیچی نمیشی . ❤️مرد باید مورد قدردانی قرار بگیره به فرزندتون بگین من میدونم توهم مثل بابات روزی مرد بزرگی میشی حتی اگه سخته حداقل روزی یک بار به مردتون بگین بهش افتخار میکنید. ❤️
همسرداری نکاتی که باعث ایجاد سردی در همسران میشود : ➖ عیب جویی از هم ➖ نارضایتی از زندگی ➖ قهرهای طولانی مدت ➖ متهم کردن همدیگر ➖ تهدیدبه جدایی ➖ ابراز خستگی ❤️
🌸🍃🍃🌸🍃🍃🍃🍃 برای پسران و دخترانی که امر ازدواج بر آن ها سخت شده است به دلیل مخالفت های خانواده دو طرف یا مشکلات مالی و موانع دیگر این ختم شریفه مجرب زیر پیشنهاد میشود: هر روز تا یک هفته هفتاد مرتبه بخونن هفتاد مرتبه آیه الکرسی هفتاد مرتبه سوره اخلاص هفتاد مرتبه سوره ناس هفتاد مرتبه سوره فلق این ختم بسیار مجرب است
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃 روزی چنار به نی گفت: دوست من، واقعاً حق داری اگر اعتراض کنی. با کم ترین باد، ساقه ات خم می شود. اگر پرنده ای رویت بنشیند انگار که زیر بار سنگینی رفته باشی از وسط خم می شوی. اگر لااقل در لابلای شاخ و برگ من متولد می شدی، من می توانستم با این همه شاخ و برگ از تو محافظت کنم. ولی تو در کنار آب و در جای مرطوب می رویی. واقعاً طبیعت در مورد تو عادلانه رفتار نکرده. حق با شماست. من ظاهری نحیف دارم. نگرانی شما را می فهمم. ولی توجه داشته باشید که من خم می شوم ولی نمی شکنم. هنگامی که نی در حال صحبت کردن بود، طوفانی بسیار سخت از دور آمد. چنار در مقابل ضربه های مستقیم باد مقاومت کرد. نی از وسط خم شد. ولی طوفان نیرویش را دو برابر کرد و آن چنار پر شاخ و برگ عظیم را از ریشه درآورد. وقتی باد آرام گرفت، چنار به زمین غلتیده بود. در حالی که نی با متانت تمام افراشته بود. ✍ پیام دو لافونتن این است که به ظاهر افراد اعتماد نکنیم! قوی ترین همیشه آنی نیست که ما فکر می کنیم. هم چنین، این داستان به ما می آموزد که در زندگی گاهی بسیار مفید است اگر بتوانیم ملایم تر و انعطاف پذیرتر باشیم تا طوفان بگذرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟در این شب آرام .. 🌙دعایتان میکنم بخیر 🌟نگاهتان میکنم به پاکی 🌙یادتان میکنم بخوبی 🌟هرجا هستید 🌙بهترین‌ها را برایتان آرزو دارم 🌟شبی زیباو سراسر آرامش 🌙در آغوش پر مهرخدا داشته باشید ❤️
✴️ سه شنبه 👈13 شهریور/ سنبله 👈29 صفر 👈3 سپتامبر 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز سه شنبه روز مناسبی برای امور زیر است. ✅جابجایی و نقل و انتقال. ✅خرید احشام و حیوانات. ✅دیدار با بزرگان و دوستان. ✅تاسیس موسسات امور خیریه. ✅و فصد و حجامت و خون دادن خوب است. 🚖سفر : مسافرت خوب است و همراه صدقه باشد. 👶مناسب زایمان و نوزاد شجاع و صبور و مبارک است. 🤕 بیمار امروز زود خوب شود. 🔭  احکام نجوم. 🌓 امروز قمر در برج سنبله است و برای امور زیر خوب است: ✳️شرکت در مجالس عزای سرور کائنات عالم و امام مجتبی و امام رضا علیه السلام. ✳️ امور یادگیری و تعلیمی. ✳️و امور زراعی و کشاوری نیک است. 🔵نوشتن حرز و سایر ادعیه و نماز و بستن آن برای اولین بار مناسب است. 👨‍👩‍👧‍👦مباشرت امشب شب چهارشنبه : مباشرت شدیدا کراهت دارد. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث گوشه گیری و انزوا می شود. 💉💉حجامت خون دادن فصد. 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، باعث نجات از بیماری می شود. ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد. 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن  روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که امشب شبِ چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی 30 سوره مبارکه "روم "  است. فاقم وجهک للدین حنیفا... و از معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را امری پیش آید و عده ای میخواهند او را از آن کار منع کنند و او سخن آنان را گوش نکند و همین درست است. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. کتاب تقویم همسران صفحه 115 ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین  ۱۰۰ مرتبه. ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد . 🍃💗 زندگیتون متعالی 💗🍃 📚 منابع مطالب: 📔 تقویم همسران ✍🏼 نوشته‌ی حبیب‌ الله تقیان قم: انتشارات حسنین علیهما السلام
🖤ســلام 🍃روزتـــون 🖤پر از خیر و برکت
🟣 قبل از قوانین دعوا را یاد بگیرید. در دعواهای زناشویی این موارد ممنوع هستند، آن ها را به خاطر بسپارید: کش دادن مسئله، رفتار سرد داشتن، ناامید شدن از رابطه؛ مرور جمله‌های همسر، جدا کردن جای خواب حق نداریم به خانواده‌های هم توهین كنیم. سلام و خداحافظی در هر صورت لازم است. هیچ‌كسی حق ندارد جای خودش را عوض كند. هر كسی برای آشتی پیشقدم شود؛ نفر دیگر باید برایش كادو بخرد. حق نداریم مسائل و مشكلات كهنه را مطرح كنیم. در حین دعوا فقط راجع به همان موضوع بحث می‌كنیم. شام و ناهار نپختن و نخوردن نداریم. همه اعضا باید مثل قبل برای غذا خوردن حاضر باشند. حق نداریم اشتباه طرف مقابل را تعمیم دهیم؛ "مثلا عبارت تو همیشه" ممنوع است چون این كار دعوا را به اوج می‌رساند. باید به هم فرصت دهیم كه هر فردی راجع به دیدگاهش نسبت به موضوع دعوا پنج دقیقه صحبت كند و طرف دیگر هم پنج دقیقه فرصت پاسخگویی دارد. در صحبت همدیگر نمی‌پریم. اگر حرفی هم باقی ماند باید به فردا موكول شود تا سر و ته بحث مشخص شود رابطه زناشویی👩‍❤️‍👨 جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی♥️ #قسمت45 تو همون حین مادرم که عادت داشت عود دود میکرد بازهم اینکارو کرد و م
♥️ منم به شدت خوابم میومد رفتم و سر روی بالش نذاشته خوابم برد... انقدر عمیق خوابیده بودم که نفهمیدم کی ظهر شده و با حالت گرسنگی از خواب بیدار شدم... سمت یخچال رفتم و تخم مرغی برداشتم تا با کره نیمرو کنم ولی به محض اینکه بوی نیمرو بهم خورد هموتجا وسط آشپزخونه با معده خالی زرداب بالا آوردم... هیشکی خونه نبود و خودم اونجارو تمیز کردم... دستم رو روی شکمم گذاشتم و گفتم: نمیدونم دختری یا پسر ولی هرچی هستی همدم مادرت باش که خیلی تنهاست... عروسکم برای مامان دعا کن... روزها گذشت و نن حس کردم کمی شکمم بالا اومده... من بدون هیچ آزمایشی به باردار بودنم پی برده بودم... یکروز بیخبر از همه جا خانواده پدریم برای شام از طرف فرهاد به خونمون دعوت شده بودن... مناصلا نای غذا درست کردن نداشتم ولی نمیخواستم کاری کنم فرهاد شک کنه برای همون دو مدل خورشت گذاشتم قرمه سبزی و مرغ... سبزی پاک کردم و دوغ هارو آماده گذاشتم... وقت اومدنشون بود... فرهاد بی دلیل خوشحال بود... بلخره اومدن... سلام و احوالپرسی گرمی با فرهاد شد... ولی به محض رسیدن به من مادرم با دیدنم گفت: اعظم؟ خبریه؟ با رنگ پریده در حالیکه نگاهم بین مادرم و فرهاد در گردش بود گفتم: چه خبری؟ دست به شکمم زد و گفت: شکم درآوردی؟ چشمات گودی رفته من خودم سه شکم زاییدما... دقیقا عین خودت شده بودم... احساس کردم قیافه اقدس برزخی,شده و به زور نفس میکشه... جواب مادرم رو ندادم و رفتم تا غذاهارو آماده کنم... مادرم دوباره گفت: دختر چرا جواب نمیدی؟ بگو اگه خبریه ببریمت دکتر اینجوری از بین میرید هر دوتاتون... خواستم بگم عه مهم شدم از بین رفتن من براتون مهم شده چه عجب... ولی چیزی نگفتم و فقط در مقابل نگاه نگران اقدس و فرهاد گفتم: نگران نباشید خیری نیست... اقدس باز نگران بود ولی فرعاد نفس آسوده ای کشید... حدس میزدم اقدس شک به رابطه ما برده باشه برای همون از حرص فقط ناخن میجوید... رفتم داخل اتاق تا برای پدرم بالش بیارم بذاره پشت کمرش... متوجه بسته شدن در شدم... جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
گوش مردها كلمات را مثل شما نمیشنود ❌براي مردها يك جمله فقط يك جمله نيست! بلكه تفسيري است براي كل روزهايي كه با هم بوده‌ايد. ❌هيچ مردي طاقت مقايسه شدن را ندارد. پس حتي كم اهميت‌ترين كار او را با ديگران قياس نكنيد. ❌مردها از شنيدن جملات مبهم بيزارند. پس هيچ‌وقت دوپهلو با همسرتان صحبت نكنيد. ❌اگر انتظار داريد او حرف‌هاي‌تان را رمزگشايي كند، براي‌تان متاسفيم. آنها ساده‌تر از اين حرف‌ها هستند. ❌هيچ‌وقت از همسرتان به‌عنوان ابزاري براي لشکركشي‌هاي‌تان در جنگ‌هاي عروس و مادرشوهري استفاده نكنيد. ❌هرگز با حرف‌هاي‌تان استقلال همسر خود را زير سوال نبريد حتي اگر واقعا استقلالي در كار نباشد. ❌مردها به اينكه قوي‌تر از آنچه هستند به نظر برسند نياز دارند. اين نياز همسرتان را برآورده كنيد. ❌براي قدرت دادن به او كافي است از هيچ مرد ديگري صحبت نكنيد، نه اينكه از مردهاي ديگر بد بگوييد. 🖌 @daneshanushe✍️
⚠️به اندازه ناز كن، راه آشتى رو باز بذار قهر كردن هاى بيخودى يا دائمى فقط باعث ميشه بعد از يه مدت قهرتون ديگه تاثيرى نداشته باشه و حتى اگر واقعا حق با شما باشه و خداى نكرده قهر كنيد ديگه همسرتون براى آشتى كردن يا ناز كشيدن پيش قدم نشه! يه خانوم با سياست بايد با توجه به شناختى كه از همسرش داره بروز ناراحتيش رو درجه بندى كنه. اگر هر دفعه همون مدلى هميشگى باشيد خب معلومه ديگه براتون تره هم خرد نميكنند❌ ⚠️براى هر ناراحتى يه راهكار براى آشتى جلوى پاى همسرتون بذاريد و بهش فرصت آشتى بديد.. جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
مراقب معاشرت هات باش.. با فک فامیل و دوست و اشنات.... همه اونایی که حرفاشون،کنایه و تیکه و زخم زبون و دخالت هاشون،مشاوره هاشون،میتونه تو و روحیه ت و زیر و رو کنه... ❌محکم باش... ❌نه گفتن مودب رو یاد بگیر... ارامش خودت، همسرت و زندگیت در نظر بگیر... اینا یه حرفی میزنن و میرن پی خوشی و زندگی خودشون ولی تو میمونی و زندگیت و یه مغز شسته شده و عواقب اهمیت دادن به حرفاشون و دهن بینی هات... یادت باشه که ساعات زندگیت رو به افق آدم های ارزون قیمت کوک نکنی؛ یا خواب میمونی یا از زندگی عقب... رابطه زناشویی👩‍❤️‍👨 🍃@daneshanushe✍️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی♥️ #قسمت46و47 منم به شدت خوابم میومد رفتم و سر روی بالش نذاشته خوابم برد... ان
♥️ صدای اقدس منو به خودم آورد: حامله ای آره؟ نگاهش کردم که انگشت اشارشو به گعنای سکوت بالا آورد و گفت: هیچی نگو هیچی نگو که میدونم باهم بودین... حامله بودن و نبودنت برام فرقی نداره همینکه فهمیدم با هم بودین برام گرون بود... گفتم: فرهاد شوهر منه انتظار نداری که بشیکه نگام کنه؟ اقدس دتدوناشو روی هم فشار داد و گفت: هه شوهر... شوهری که هیچ علاقه ای بهت نداره به چه دردت میخوره... باهام بد کردی خواهرم بد کردی... فرهاد عشق من بود منم عشق اون ولی تو بینمون قرار گرفتی تو میتونستی با کس دیگه ازدواج کنی خوشبخت بشی با اینکارت هم من بدبخت کردی هم خودتو... اشک چشم اقدس چکید و گفت: دعا میکنم بچت دختر بشه تا تقاص کاری که با من کردی رو پس بده... دعا میکنم دخترت جوری عذاب بکشه که روزی هزار بار ازم حلالیت بخوای... باز هم چیزی نگفتم... خودم رو مقصر نمیدونستم و فکر میکردم پدرم صلاح مارو اینجوری تشخیص داده که من زن فرهاد بشم بهتره تا اقدس دیگه نمیدونستم چه آتیشی انداختم تو این زندگی و آیندم... اونشب نگاه فرهاد به من مرموز پر از سوال بود... بعد از رفتن خانوادم فرهاد دست به سینه دم در ایستاد و گفت: حامله ای؟ سر به زیر انداختم که جلو اومد و با حرص از چونم گرفت و زل زد توی چشمام... داد زد: گفتم حاملللله اییی؟ از ترس به خودم لرزیدم جواب دادم: بخدا... بخدا... تازه فهمیدم... فرهاد زد تو صورتم و هلم داد عقب: باید همین فردا سقطش کنیییی... گریه کردم و دستمو روی شکمم گذاشتم: نه من نمیکشمش اون همدم منه من دوسش دارم تورو خدا اینو ازم نخوا... زد توی سر خودش و داد زد: لعنت به من لعنت به من چرا جلوی خودمو نگرفتم چرا خودمو کنترل نکردم... خودشو میزد و پشت هم به خودش سیلی میزد... رفتم تا دستاشو بگیرم که مشت محکمی زد زیر دلم... از درد به خودم پیچیدم و نفسم بند اومده بود... وقتی منو توی اون حال دید لبخندی زد و گفت: خدا کنه بیفته... خداااایا خواهش میکنم بیفته... از رفتاراش عذاب میکشیدم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دکتر سعید عزیزی ⭕️ با رعایت این دو نکات زندگی‌تون رو زیر و رو کنید. ❤️