eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
8.1هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات گالری هنرمندان🎻
هنوز موقع گرفتن اینجوری عکس می‌گیری؟⁉️❌📸 ❌خب اشتباه عکس میگیری😶📸❌‼️ اگه دوست داری هر روز کلی ترفندهای باحال عکاسی یاد بگیری فقططط اینجاااا😍👇🏿 👇🏿✨📸 https://eitaa.com/joinchat/2421620923C72b7130bec https://eitaa.com/joinchat/2421620923C72b7130bec هزار ایده پردرآمد عکاسی ✨👆🏿
📣سیر تا پیاز بافتنی☄☄ ⭕️مگه میشه عاشق بافتنی باشیو این کانال نداشته باشی :-) 😍 به تنهایی ترکونده😍 ڪلی و های قشنگ داره😍 بهمراه 📸 فیلم ✅ ❌مدل بالا رایگان گذاشته شده👆😍🏃‍♀ http://eitaa.com/joinchat/2735996945Cf7c9089658 ‼️بزرگترین آموزشگاه بافندگی یاس بافت با اموزشهای اختصاصی آنلاین👆
219.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😂 بجـون خودم قسم رفتم کانال اینقـد خندیـدم پک دراوردم😂😂 وای وای مردم از خنده کانالـش عالیههههههههه👇😅😁🤣🤣🤣 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1162805288C32ea7d1328 خنده تا سر حد مرگگگگگگگگ😂😂☠ دوستان من تا الان اصرار به عضو شدن داخل هیچ کانالی رو نداشتم ولی .👌 ❗️مطمئنم پشیمون نمیشید. https://eitaa.com/joinchat/1162805288C32ea7d1328 پر از فیلم و عکس های باحال 🤣🤣👇
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 💞هر بار که با هم بحث مان میشد فرقی نمی کرد کدوممون مقصر باشیم ده دقیقه بعد کوتاه می اومد می شناختمش. خیلی مغرور بود درست مثل خودم. اما همیشه میگفت شانس اوردی دوستت دارم وگرنه آدمش نبودم که بخوام کم بیارم و من همیشه مغرورانه می خندیدم از این پیروزی لذت بخش... هفته ی یک بار همین برنامه بود و ما زندگی مونو می کردیم یک بار که دعوا کردیم من خیلی تند رفتم و اونم معتراضه ترکم کرد خیلی تند از کوچه گذشت ومنم اعصابم خیلی داغون بود یک ربع نشد که که دیدم گوشیم زنگ می خوره و بعله... شماره خودش بود خواستم بردارم که گفتم نه بزار برای یک بار ادم بشه دو بار سه بار زنگ زد و من با غرور جواب ندادم یک ساعت و دو ساعت گذشت و خبری نشد و تلفنش در دسترس نبود خیلی نگران شدم اخه ادمی نبود که بزاره کار به ساعت بکشه بابام زنگ زد و با لحن گریون گفت اماده شو میام دنبالت و گوشی رو قطع کرد خیلی ترسیدم یهو که بابام اومد... کار از کار گذشته بود و عشقم تموم کرده بود دوستش تو بیمارستان نشسته بود و با گریه می پرسید چرا تلفنشو جواب نمیدادی؟؟؟؟ نفس های اخرش میگفت حتما باید باهاش خداحافظی کنم که تو جوابشو ندادی و با شمارت جونشو داد... گفت بهت بگم شرمنده که رفیق نیمه راه شدم و نتونستم ادامه بدم و من احمق داشتم به غرور احمقانه ام می گریستم دیگه نبود که نازمو بکشه و من یهویی تنها شدم و با یک دنیا احساس بد... خیلی از اون سالها می گذره و شرمنده نمی تونم به هاش نگاه کنم ولی عشقم هنوز داره با نگاهش به من می خنده من که قدرشو ندونستم شما اگه پیشتونه قدرشو بدونید ‌‎  ‎‌‌‎‌‌‎*